رکود در بخش ساختمان موجب شده است که حدود ۸۰۰ هزار تن برای مدت طولانی بیکار باشند. این بیکاری که معیشت خانواده این کارگران را هدف قرار داده، موجب ابراز نگرانی کارشناسان شده است.
بیکاری طولانیمدت کارگران ساختمانی در پی رکود عمیق بازار مسکن جدا از ایجاد بحران معیشتی که برای آنها ایجاد کرده موجب شده است این کارگران حاضر شوند برای داشتن درآمدی اندک به هر شرایطی تن در دهند و نه تنها در جستجوی کار به دیگر مناطق مهاجرت کنند بلکه قرادادهای بدون داشتن بیمه و حقوق تصویبشدهی کارگران را امضا کنند.
هادی ساداتی نایب رئیس کانون کارگران ساختمانی کشور درباره آمار بیکاری کارگران ساختمانی در ایران گفته است که در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد کارگران ساختمانی کشور بیکارند.
هادی ساداتی در حالی به بیکاری درصدی کارگران ساختمانی اشاره میکند که بر اساس آمارهای رسمی در ایران بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار کارگر در بخش ساختمان مشغول به کار هستند که با این حساب اکنون عدد بیکاری کارگران ساختمانی حدود ۷۸۰ هزار است؛ درواقع میتوانیم ادعا کنیم که حدود ۸۰۰ هزار کارگر ساختمانی بیکار هستند.
رکود در بخش ساختمان برای این ۸۰۰ هزار نفر به شدت نگرانکننده است؛ برآوردها نشان میدهد که در سال ۹۸ هزینه تمامشده ساخت و ساز برای هر متر مربع ساختمان به بیشتر از سه میلیون تومان رسیده و گرانی محصولات ساختمانی خارجی به گرانی تعمیرات انجامیده است.
این در حالیست که در چند سال اخیر میزان بیکاری کارگران ساختمانی بسیار بالا بود و در سال ۹۷ با افزایش قیمت مصالح ساختمانی و رکود در ساخت و ساز، این بیکاری تشدید شد. در ابتدای سال ۹۸ نیز بیکاری گسترده کارگران ساختمانی ادامه یافت و حتی افراد دیگری از کار بیکار شدند.
در همین رابطه احسان سلطانی تحلیگر اقتصادی معتقد است که سرانه تولید ساختمان کشور در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ به کمتر از دوران جنگ و پیش از دهه پنجاه سقوط خواهد کرد.
این کارشناس اقتصادی گفته است که وقتی ساخت و ساز راکد میشود، علاوه بر کارگران ساختمانی، کارگران صنفی بسیاری نیز بیکار میشوند زیرا بیش از ۵۰ شغل ارتباط مستقیم با بخش مسکن دارند و از رکود و کاهش ساخت و ساز تاثیر میپذیرند.
با این وجود به نظر میرسد با توجه به تورم و افزایش هزینههای زندگی، رکود بخش مسکن بیش از همه زندگی و معیشت کارگران ساختمانی و خانوادههای آنها را تحت تأثیر قرار داده و این کارگران حاضرند به هر شرایطی برای داشتن درآمدی ناچیز تن بدهند.
چندی پیش خبر جان باختن یک کارگر ساختمانی به نام ایوب امینی در برخی رسانهها منعکس شد. ایوب به دلیل بیکاری طولانی مدت و نداشتن هیچ درآمدی برای کار به جزیره کیش رفته و در یک پروژه مشغول به کار شده بود اما بر اثر برقگرفتگیِ آنی جان خود را از دست میدهد و چند روز بعد از درگذشت او در یک مرکز درمانی، خانواده این کارگر که در یک روستای دورافتاده سنندج زندگی میکنند، در جریان این اتفاق دردناک قرار میگیرند.
خانواده این کارگر برای بردن پیکر ایوب مجبور میشوند هزینه بستری و درمان چند روزه ایوب را به درمانگاه بپردازند و برای انتقال پیکر ایوب به روستا نیز مبلغی بپردازند.
اکنون یک فعال کارگری در سنندج به خبرگزاری ایلنا گفته است که «این کارگر نه بیمه داشته و نه انجمن صنفی و یا حتی تامین اجتماعی و اداره کار اطلاعی از وضعیتاش دارند؛ از آنجا که بیمه نبوده، مستمری به بازماندگانش تعلق نمیگیرد.»
میکائیل صدیقی رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان همچنین افزوده است: «چون بیمه ندارد از نظر تامین اجتماعی چیزی به او تعلق نمیگیرد؛ تنها راهی که خانوادهاش دارد این است که از کارفرما به مراجع قضایی شکایت کند که این کار هم برای خانوادهای که سرپرستش فوت کرده و وضع مالی مناسبی ندارد، بسیار سخت است؛ چطور خانوادهای که خودش ساکن روستای سنندج است، میتواند از کارفرمایی که ساکن کیش است، به دادگاههای کیش شکایت کند؟ این خانواده نه آنقدر پول دارد که به وکیل بدهد تا پیگیر کارش باشد نه خودش که در شهرستان دیگری است میتواند پیگیر شکایت شود؛ بسیار بعید نیست که پرونده «ایوب امینی» همینجا بسته شود.»
میکائیل صدیقی گفته است به دلیل خوابیدن پروژههای ساخت و ساز در استان کردستان و استانهای همجوار اکثر کارگران ساختمانی مدتهاست بیکار هستند. بسیاری از آنها مجبور هستند برای تأمین مخارج زندگی به عراق، تهران یا کیش بروند تا شاید آنجا کاری پیدا کنند.
با این وجود به گفته میکائیل صدیقی چون کار ساخت و ساز در نهایت یک کار فصلی است این کارگران درآمد چندانی ندارند و برای بدست آوردن کار حاضرند بدون بیمه هم مشغول به کار شوند و اکثر آنها شرایط استخدامی مشابه ایوب دارند.
این فعال کارگری توضیح داده است: «حتی اگر بیمه داشته باشند، در صورت فوت، تامین اجتماعی تنها مستمری به خانوادهی کارگر ساختمانی متوفی میدهد و دیه به این خانواده تعلق نمیگیرد؛ اما اگر حادثه منجر به فوت نشود، یا استراحت پزشکی و غرامت آن به کارگر تعلق میگیرد یا از کار افتادگی. برای استراحت پزشکی حتماً باید ساختمانی که کارگر در آن کار کرده مجوز شهرداری و پایان کار داشته باشد؛ در خیلی از استانها و شهرستانها به خصوص در حاشیه شهرها ساختمانها اصلا مجوز ساخت و ساز ندارند؛ کارفرماها عموماً به شهرداری مراجعه میکنند و به آنها گفته میشود کار را ادامه بده بعد ماده ۱۰۰ بیا جریمه بده؛ در مریوان ۶۰ درصد ساختمانها اینگونه و بدون مجوز هستند و به همین دلیل غالباً سر کارگران حادثه دیده بیکلاه میماند؛ ماده ۵ تامین اجتماعی شرط گذاشته که تنها در صورتی استراحت پزشکی به کارگر حادثه دیده تعلق میگیرد که ساختمان مجوز شهرداری داشته باشد. برای گرفتن درصد و مستمری ازکارافتادگی نیز کارگر باید مرارتهای بسیار بکشد؛ «از کار افتادگی» هفتخوان رستم است که کمیسیونهای آن در تامین اجتماعی هفتهها طول میکشد.»