شاهزاده رضا پهلوی و شورای مدیریت دوران گذار 

- غالب گروه‌ها وتشکیلات سیاسی در سال‌های اخیر با نظرخواهی از شاهزاده رضا پهلوی در تلاش برای جلب نظر مثبت او نسبت به تشکیلات خود هستند تا از این طریق مشروعیت و مقبولیت خود را نزد مردم بالا ببرند.

پنج شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۸ برابر با ۱۰ اکتبر ۲۰۱۹


جمشید عنبرستانی – مسیر پیشرفت و سیر تکاملی انسان از برهه‌ای شروع شد که توانست زبان محاوره را ابداع کند و مردم ساکن در هر نقطه‌ای از این کره خاکی یاد گرفتند به زبان ابداعی خاص خود با یکدیگر تماس برقرار کنند و تفکرات و خواسته‌ها و امیال خود را از طریق زبان و گویش با یکدیگر در میان بگذارند. از طریق زبان محاوره به عنوان کلید ارتباطی برای تبادل افکار و همکاری، انسان به راه پیشرفت و تکامل گام نهاد و در طول هزاران سال به جایگاهی رسید که امروز در آن قرار دارد و ما هم عضوی از آن هستیم. امروزه هم اگر فردی به کشور دیگری که دارای زبان و فرهنگ دیگریست مهاجرت کند تنها راه ورود او به جامعه جدید و شروع زندگی تازه و پیشرفت، یادگیری زبان رسمی‌ و ملی آن کشور است.

شورای مدیریت گذار که با اعلام موجودیت خود با حواشی و جار و جنجال‌های بسیار روبرو شده، به این تصور و توهم دچار است که گویا این شورا با تمام حرف و حدیث‌هایی که به دنبال داشته و دارد به عنوان یک آلترناتیو و اپوزیسیون قدرتمند پا به میدان مبارزه با جمهوری اسلامی‌ گذاشته و دیگر گروه‌های سیاسی بیرون از این شورا دارای این قدرت و توان نیستند! تصوری کاملاً خطا.

نکته قابل توجه این است که غالب گروه‌ها وتشکیلات سیاسی در سال‌های اخیر با نظرخواهی از شاهزاده رضا پهلوی در تلاش برای جلب نظر مثبت او نسبت به تشکیلات خود هستند تا از این طریق مشروعیت و مقبولیت خود را نزد مردم بالا ببرند.

یکی از نکات بحث‌برانگیز در پروژه‌های پیشنهادی این شورا «آموزش به زبان مادری» است که با توجه به برانگیخته شدن حساسیت‌ها و نکوهش هموطنان از این مورد مشکوک، برخی ازمسئولان این شورا با تحریف و مغلطه سعی در وارونه جلوه دادن این قضیه کرده‌اند. وقتی صحبت از «آموزش به زبان مادری» مطرح می‌شود یعنی کتب درسی و علمی‌ که در دبستان، دبیرستان و دانشگاه تدریس می‌شوند باید «به» زبان مادری مثلاً ترکی یا کردی ترجمه شود و زبان رسمی‌ و ملی کشور که زبان فارسی است به زبان دوم و یا زبان اختیاری تبدیل می‌شود! این کار یعنی رابطه و ارتباط میان نسل‌های بعدی در کشور با یکدیگر گسسته شود و اگر برای مثال یک خانواده تهرانی به آذربایجان نقل مکان کنند، فرزندان این خانواده ملزم می‌شوند زبان آذری را فرا بگیرند تا بتوانند مدرسه بروند و با دوستان و همکلاسی‌های خود تماس برقرار کنند. اگر حلقه ارتباطی ملت ایران که زبان ملی و رسمی‌ کشور است پاره شود پیامدهای اسفناکی را در بر خواهد داشت.

افراد و یا گروه‌هایی که مبلغ و خواستار چنین طرح موذیانه‌ای هستند به هویت ملی و ایرانی بودن خود هیچگونه ارزشی قائل نیستند و اینگونه افراد و تشکیلات بی‌مایه و زاویه‌دار باید طرد و منزوی شوند.

یک هموطن آذری یا کرد بام تا شام به زبان مادری خود تکلم می‌کند و سنت‌های قومی‌ و محلی خود را نیز آزادانه برگزار می‌کند و   کسانی که سعی در بریدن زبان ملی ما و پیوند و ارتباط ما با یکدیگر دارند، خائن و مزدور هستند.

«آموزش به  زبان مادری» یعنی آموزش و زمینه‌سازی برای جدایی از مام وطن. به افرادی که خواب و رویای تجزیه ایران را در سر می‌پرورانند فقط می‌توان گفت «کور خواندید» و رویاهایتان به کابوس تبدیل خواهد شد.

در دوران حکومت شاه فقید، به ایران «ژاندارم منطقه» لقب داده بودند، چرا که با قدرت برتر نظامی‌ ایران و درایت سیاسی شاه و روابط مسالمت‌آمیز کشور ایران با دیگر کشورهای همسایه، یک توازن و آرامش نسبی در منطقه برقرار بود. در آن مقطع حضور آمریکایی‌ها در کشورهای حوزه خلیج فارس (که مانند امروز حضور نظامی نبود!) و در کشور ایران، امری عادی و معمولی به شمار می‌رفت و اتباع آمریکا در گروه‌های بزرگ در این کشورها از جمله ایران زندگی و کار و تجارت می‌کردند. اما هنگامی که بازی شطرنج سیاسی میان آمریکا و اروپای متمدن و استعمارگر از یکسو و پادشاه ایران از سوی دیگر به مرحله کیش و مات و پیروزی شاه ایران که همانا هشدار به پایان دادن به قراردادهای استعماری و استثماری تحمیل شده به ایران از جانب این کشورها بود به پایان بازی نزدیک شد، آمریکا و شرکایش با یک نیرنگ وقیحانه و دسیسه، نتیجه بازی را با ایجاد اغتشاش در ایران و نهایتاً فروپاشی حکومت پادشاهی به سود خود پایان دادند. با فروپاشی نظام شاهنشاهی ایران، ثبات  و امنیت منطقه نیز به فروپاشی رسید و در این چهار دهه درگیر جنگ‌ها، ویرانی‌ها و آشوب‌های بسیار بوده است.اما این فضای پر آشوب و ملتهب و درگیری‌های نظامی، خوشحالی و فربه‌تر شدن کارتل‌های نفتی، تسلیحاتی و اقتصادی را در پی داشته است.

شورش سال ۵۷ و روی کارآمدن حکومت آخوندی، انتخاب و خواسته‌ی قدرت‌های استعماری و کارتل‌های نفتی و تسلیحاتی بود و نه انتخاب و میل ملت ایران. حکومت عتیقه و متحجر جمهوری اسلامی‌ که با زد و بند و دوز و کلک به قدرت رسید دارای هیچگونه مشروعیتی نیست و یک نظام اشغالگر است. بر این اساس سلسله پهلوی مشروعیت خود را نه تنها از دست نداده و منقرض نشده، بلکه همچنان با بودن شاهزاده رضا پهلوی مشروعیت و هویت خود را حفظ کرده است. شروع نوین سلسله پهلوی و ادامه سنت چندهزار ساله پادشاهی در ایران، بستگی به چگونگی و میزان فعالیت‌های سیاسی شاهزاده رضا پهلوی در راه آزادی کشور و برای جلب حمایت گسترده مردم و افکار عمومی‌ برای بازگشت به ایران دارد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=173057

6 دیدگاه‌

  1. رویا

    از کیهان لندن خواهش میکنم چنانجه نام جناب بیضایی را در ایمیل قبلی اشتباه نوشتم تصحیح بفرمایید.

  2. رویا

    قابل توجه همه عزیزان لطفا یکبار با دقت فیلم باشو غریبه کوچک ساخته بهرام بیضایی را ببینید و پیام آن را حدس بزنید اگر ایران را دوست دارید.
    http://www.youtube.com/watch?v=5v2Z33tW1fU

  3. شاهزاده عشق من است

    با وجودیکه من نظراتى منطبق بر نظرات شاهزاده ندارم ولى او همواره برایم ستودنى هستند.
    جایگاه ویژه ایشان فراتر از نظرهاست.
    اینکه او زود رضایت دهنده است نشان از گذشت و مهربانى دارد که برازنده ایشان است.
    اما او هیچکاه آزادى هاى فردى و ارزش هاى ملى را فدا نخواهد کرد.
    این دو ویژگى ارزشمند اوست که با تمامى وجودش گره خورده است.
    به احترام ایشان است که من هر کامنتى که برایشان مى نویسم از شعار دادن خود دارى مى کنم.’
    زنده و شادمان و پیروز باشى، شاهزاده عزیز.

  4. در مورد آموزش به زبان مادرى

    سلف آنان که بیانگذار چنین درخواستى بود یعنى لنین مردم تاجیک را از خط و زبان رسمى سالیان دراز خود محروم کرد و آنان را مجبور کرد به خط و زبان روسى بنویسند و تکلم کنند.
    این دروغ بزرگ دشمنان ایران در شوراى گذار است.

  5. اين ها فقط دنبال پست هستند

    این ها نه براى مردم آذرى احترام و ارزش قایلند و نه براى مرد کرد و نه براى مردم بلوچ و نه عرب.
    این ها سیاسى کارند و بقول آقاى لاهیجى دوست صمیمى شان این ها دنبال پست در آینده ایرانند.
    بازى با اقوام و زبان و ادامه خرابکارى آنان قبل و در جریان و بعد از انقلاب فقط و فقط براى پست است.
    آنان از هر خاینتى به ایران و ایرانى ابائى ندارند.
    شیادند، چون جمهورى اسلامى تبهکارند، دروغگو هستند و دزدان بل القوه فردایند.
    امروز در کار تشکیل مافیایى سیاسى هستند و فردا مافیایى اقتصادى.
    ???
    مرگ بر انقلابیون ۵٧

  6. ١٣

    به نظر میرسد که
    حتى با نظر مثبت و یا منفى شاهـزاده هـم
    افراد و یا گروه هـا مشروعیت و یا مقبولیت بدست نخواهـند اورد
    و این جاى خوشبختى است
    ملت ایران ان امت ۵٧ ى مقلد دیگر نیست
    زیرا که شاهـزاده هـم با عناوین مختلف ( رهـبر معنوى سخنگو ماندلا. وکیل و گاندى وووووو ) خود را معرفى میکند
    این خود یعنى سردر گمى و نداشتن ثبات فکرى
    و در خطر بودن سنت شاهـنشاهـى مدرن در ایران فردا

Comments are closed.