براساس آخرین آمارهای سازمان جهانی بهداشت WHO میزان افرادی که در کل جهان اضافه وزن دارند از سال ۱۹۸۰ تا امروز، بیش از دو برابر شده است.
بر اساس این آمار نزدیک به ۱/۹ میلیارد نفر دارای اضافه وزن که از این تعداد نزدیک به ۶۰۰ میلیون نفر (نزدیک به ۱۳ درصد کل جمعیت جهان) نیز دچار چاقی مفرط (obese) هستند. نزدیک به ۴۲ میلیون کودک زیر ۵ سال نیز دچار اضافه وزن و یا چاقی هستند.
بر اساس تقسیمبندی این سازمان کسانی که دارای شاخص توده بدنی (BMI) ۲۵ یا بالاتر از آن هستند را اضافه وزن و بیش از ۳۰ را چاقی تعریف میکند.
سازمان جهانی بهداشت مصرف چربی و شکر، کاهش مصرف سبزیجات، میوهها و دانههای خوراکی و همچنین کاهش فعالیتهای بدنی و همچنین استفاده بیرویه از غذاهای فرآوریشده (غذاهای آماده و کنسرو شده) را عامل اصلی افزایش میزان اضافه وزن در جهان میداند.
فریدون عزیزی رییس پژوهشکده غدد درونریز و متابولیسم ایران نیز با ارائه آماری نشان میدهد که «یک سوم جمعیت کشور معادل ۲۵ میلیون نفر دارای اضافه وزن و یا چاقی هستند». ۴۳ درصد این جمعیت را مردان و ۵۷ درصد را زنان تشکیل میدهند. این عدد در شهری مانند تهران بسیار بالا است به صورتیکه نزدیک به ۶۰ درصد مردان و ۷۰ درصد زنان، اضافه وزن دارند. این در حالیست که رسول دیناروند معاون دارو و غذای وزارت بهداشت حتی میزان اضافه وزن در ایران را نزدیک به نیمی از جمعیت کل اعلام کرده است.
کافیست شما در اینترنت نام فست فودهای شهری مانند تهران را جستجو کنید تا متوجه شوید اینگونه رستورانها در سالهای گذشته تا چه حد گسترش پیدا کردهاند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که ایرانیان از دیرباز دارای یک فرهنگ غذایی بسیار غنی بودهاند. برای بررسی این موضوع به سراغ دکتر مریم دادخواه متخصص تغذیه رفتیم.
دکتر دادخواه با تایید این موضوع اشاره میکند: «تا قبل از اینکه زندگی در ایران مانند کشورهای دیگر به این حد مکانیکی شود، ما از فرهنگ غذایی بسیار خوبی بهره میبردیم. مقدار سبزیجات و میوه در این فرهنگ بسیار مناسب بود و حتی در کنار غذای اصلی سالاد و سبزیخوردن دیده میشد. مواد غذایی مورد استفاده در ایران بسیار خوب بود، تنها مشکلی که میتوان به آن اشاره داشت مقدار برنج و نانی است که بیش از اندازه در این فرهنگ غذایی وجود دارد».
او یکی از دلایل تغییر فرهنگ غذایی در ایران را «کاهش فعال بدنی» دانست و اضافه کرد: «با کاهش فعالیتهای بدنی در ایران که آلودگی هوا یکی از دلایل آن است آن فرهنگ غذایی مورد اشاره هم دیگر جوابگو نبوده و آن کیفیت گذشته را ندارد».
اما در میان مردم برداشتی متفاوت از تغییر فرهنگ غذایی دیده میشود. بسیاری از شما نیز شاید این جمله را شنیده باشید «قدیمها ما یک قاشق روغن کرمانشاهی در غذا میریختیم، سالمِ سالم هم بودیم». از دکتر دادخواه در مورد تغییر این فرهنگ و استفاده از مواد غذایی از این دست سوال کردیم که آیا طبع ایرانیان تغییر کرده است یا وضعیت بدنی و عواملی از این دست باعث میشود که چنین بحثهایی مطرح شود. او با اشاره به اینکه «باید گفت بسیاری موارد تغییر کرده» گفت: «یکی از مهمترین مشکلات که به آن میتوان اشاره کرد بالا رفتن طول عمر انسان است. به همین دلیل بیماریهای مزمن مانند بیماریهای قلبی بسیار بیشتر دیده میشود و افراد باید بیشتر از خود مراقبت کنند. برای نمونه همین موردی که شما به آن اشاره کردید و روغن کرمانشاهی را از برنامه غذایی خود حذف کنند تا بتوانند سالهای بیشتری زندگی کنند. فعالیت بدنی هم به آن نسبت کاهش یافته است و زندگی بسیار سریعتر شده، اما در کنار آن استرس [اضطراب] نسبت به گذشته بسیار بالا رفته است. تمام این موارد میتواند به شکلهای گوناگون باعث شود که رژیم غذایی خود را تغییر دهیم. در گذشته شاید نمیدانستیم که برخی از مواد غذایی چه کاری را با بدن ما انجام میداد اما امروزه در این مورد آگاهیها بسیار بالا رفته و باز هم تاکید میکنم که شما اگر به متوسط سن در آن سالها و امروز نگاه کنید میتوانید متوجه بخشی از این مشکلات شوید».
با این همه اما سنت رستوران رفتن در میان ایرانیان نیز تغییر کرده است. رستورانهایی که تا دیروز کبابی و خورشتسرا بودند کم کم جای خود را به عرضه کنندگان «فست فود» میدهند. از دکتر دادخواه پیرامون چرایی این موضوع سوال کردیم. او با اشاره به اینکه «این مشکل در واقع در تمام دنیا وجود دارد» بخشی از علت آن را اقتصادی دانست و گفت: «در واقع آن بخش از طبقه متوسط که از لحاظ مالی نمیتواند خودش را تامین کند، به اجبار خانمها که معمولا وظیفه تهیه غذا را در خانه برعهده دارند مجبور به کار خارج از خانه هستند. به همین دلیل در بسیاری از کشورها این اتفاق میافتد و مردم به فست فود [غذاهای فوری] روی میآورند». او همچنین اضافه کرد: «در مورد این مدل غذاها از آنجاییکه صاحبان این مدل رستورانها میخواهند غذایی ارزانتر را ارائه کنند معمولا از ارزانترین مواد غذایی ممکن استفاده میکنند و این مواد غذایی معمولا ارزش غذایی بالایی ندارند. به طور معمول این غذاها شامل کالری و چربی بالایی هستند و به همین میزان از نظر ویتامین، فیبر و مواد معدنی لازم بسیار فقیر هستند. اگر هم بخواهید در این رستورانها غذاهای بهتری مانند سالاد و یا آنچه به آنها غذاهای سالم (healthy) میگویند را انتخاب کنید، قیمت آنها بالا میرود و به همین دلیل شما آنها را در خانه تهیه میکنید».
دکتر دادخواه یکی از دلایل اضافه وزن بسیار بالا در کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا را رایج شدن همین نوع غذاهای بیکیفیت و پرچربی و پرکالری ولی ارزان دانست و گفت که راه مقابله با آن «تغییر مواد اولیه غذاهای فوری» است که با توجه به سیاستهای این رستورانها «دور از ذهن» است. او با اشاره به این موضوع در ایران، گفت: «آخرین آماری که من از ایران به آن دسترسی دارم مربوط به سال ۲۰۰۸ است و نشان میدهد که ۵۵ درصد ایرانیان اضافه وزن داشتند، با این شرایط و با گسترش این گونه رستورانها و البته شرایط دیگری که به روی اضافه وزن تاثیرگذار است، باید انتظار داشته باشیم که ایران هم به زودی به اوایل لیست کشورهایی افزوده شود که مردماش دارای اضافه وزن هستند».
از دکتر مریم دادخواه در مورد علت تمایل بسیاری از مردم به غذاهای فوری سوال کردیم. او با اشاره به اینکه «صنایع فست فود بسیار پیشرفته است» گفت: «صاحبان این صنایع حتی به روی مغز انسانها تحقیق میکنند تا متوجه شوند که کدام مواد غذایی ممکن است حالت اعتیادآور داشته باشند و افراد طعم آنها را به دیگر غذاها ترجیح دهند. اگر این غذا ارزانتر هم باشد که یک فاکتور دیگر به این موضوع اضافه میکند. از سویی دیگر شما برای این مدل غذاها ۲ تا ۳ دقیقه انتظار میکشید اما سرو کباب یا خورشت حتی اگر آماده هم باشد مدت زمان بیشتری طلب میکند. تمام این موارد را که کنار هم بگذارید مغز انسان به سمت انتخاب غذایی میرود که چنین ترکیبهایی را دارد و به سرعت آماده خوردن میشود. اگر به میزان شکر در این غذاها نگاه کنید متوجه خواهید شد که چرا بسیاری از مصرفکنندگان به این غذاها نوعی اعتیاد پیدا میکنند».
او در ادامه به یک بخش دیگر از تغییر فرهنگ غذایی در ایران اشاره کرد و گفت: «باید اضافه کنم درست مانند بسیاری از خود ما که زمانی را در ایران بودهایم این تصور عمومیت دارد که هر چه در خارج از کشور است، بهتر از آنچیزی است که ما در داخل داریم. بنا بر این به تمام این موضوعات یک عنصر فرهنگی و ناآگاهی را هم باید اضافه کرد».
دکتر دادخواه در پایان گفتگوی خود با کیهان لندن در توضیح اعتیاد غذایی گفت: «شکل اعتیادهای غذایی که به آن اشاره کردم کمی متفاوت با اعتیاد به داروهای شیمیایی است اما خیلی مشابه آن عمل میکنند. مساله این است که شما وقتی این داروهای اعتیادآور را استفاده میکنید، قسمتی از مغز شما را فعال میکنند که شما احساس خوشحالی میکنید. یکسری از مواد غذایی هم در واقع مشابه این مواد در مغز آدم عمل میکنند یعنی با استفاده از آنها شما و بدن شما احساس خوشحالی میکنید. در مورد شکر و غذاهای شیرین این مورد به طور مشخص تجربه شده است، در سایر مواد غذایی مانند غذاهای چرب و نمکدار هم این موضوع وجود دارد. حالا شما در این غذاهای فست فود ترکیبی از هر سه این موارد (چربی، نمک و شکر) را مشاهده میکنید. در مورد نمک به طور مشخص باید بگویم که شما را تشنه میکند اما بسیاری از مردم این تشنگی را به درستی تشخیص نمیدهند و آن را با گرسنگی اشتباه میگیرند و سعی میکنند این تشنگی را با خوردن غذای بیشتر جبران کنند».
باید منتظر ماند و دید در کنار پزشکان و نهادهای مدنی که به موضوع و معضل تغذیه ناسالم، اضافه وزن و چاقی در ایران میپردازند چه زمانی نهادهای مسوول مانند وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت و رسانههای دولتی آن را به طور جدی و سازمان یافته پیگیری خواهد کرد تا هیچ رستوران و غذاخوری در ایران اصطلاح «فست فود» را که تبلیغ و استفاده از آن به شدت در ایران رایج شده است، به دلیل آگاهی همگانی هرگز یک امتیاز و نوآوری و خدمت برای خود نداند!