حسن روحانى روز دوشنبه این هفته در دیدار با نمایندگان رسانهها در تهران ضمن پاسخ به سوالات گوناگون در مورد علت تمایل خود به حضور بانوان در ورزشگاهها اعتراف جالبی کرد.
او گفت: در گرماگرم تلاش دولت براى ورود بانوان به استادیومها و مخالفت عدهاى با این تصمیم در نخستین دور ریاست جمهورىام با دو تن از وزیران ورزش در اینباره صحبت کردم تا راهى براى ورود خانمها به ورزشگاهها باز کنند و زمینههاى لازم براى این کار را فراهم سازند. حتى به یاد دارم یکبار پیشکسوتان ورزش را به صرف افطار دعوت کردم و از آنها پرسیدم آیا پیش از انقلاب که ورود بانوان به ورزشگاهها آزاد بود، آنچه که امروز برخى در مورد نامناسب بودن محیط استادیومها در آن زمان و رد و بدل سخنان نادرست میان تماشاگران درست است یا نه؟ آنها گفتند: آن روزها مطلقا چنین اتفاقاتى به دلیل حضور زنان در ورزشگاهها نمى افتاد و درواقع آقایان در حضور خانمها بیشتر از معمول رعایت مىکردند.
او ادامه داد: وقتى نظرات پیشکسوتان را شنیدم بسیار خوشحال شدم و این موضوع را در جلسه هیات دولت مطرح کردم و گفتم بر خلاف آنچه گفته مىشود، حضور زنان در ورزشگاهها نه تنها منجر به بىاخلاقى نمىشود بلکه زمینه را براى بهتر شدن وضعیت اخلاقى در محیطهاى ورزشى فراهم مىکند.
او افزود: ما قبل از اینهم در این زمینه تلاشهایى انجام داده بودیم اما نیروى انتظامى در برابر این موضوع مقاومت و مخالفت مىکرد که البته بعضى دلایل آنان قابل قبول نبود و از سوى دیگر عدهاى هم نگران بودند اگر زنان به ورزشگاه بیایند اتفاقاتى خواهد افتاد. من نمىگویم آنها از جناح یا جریان خاصى بودند ولى به هر حال ناراحتىهاى خود را ابراز مىکردند. به هر روى خوشحالیم که در مسابقه اخیر (ایران – کامبوج ) اتفاقى نیفتاد و سعى مىکنیم چنین روندى در آینده ادامه یابد.
حسن روحانی و وزرا و مشاورانش به همراه اصلاحطلبان مدافع دولت تلاش میکنند حضور محدود زنان در استادیوم صدهزار نفری را در مسابقه تیمهای ملی ایران و کامبوج به نام تلاشهای خود ثبت کنند ولی نمیتوانند توضیح بدهند که چرا این تلاشها پیش از خودسوزی «دختر آبی» و فشارهای «فیفا» به نتیجه نرسید. به ویژه اینکه قبلا اعلام شده بود که دولت به دلیل «احترام به مراجع تقلید» حضور زنان در ورزشگاهها را پیگیری نمیکند!
به زودى على خامنه اى و بقیه ملایان هم از ایران پیش از انقلاب تعریف خواهند کرد اما نه به خاطر مردم بلکه از ترس از دست دادن مقام و قدرت و مال ، ثروتى را که به ملت تعلق داشته و به چپاول برده اند و هنوز هم مشغولند.