(+ویدئو) در جریان تظاهرات ضددولتی در عراق و لبنان معترضان علاوه بر شعارهایی که علیه دولتمردان خود سر دادهاند، علیه سیاستهای جمهوری اسلامی و دخالتهای رژیم ایران نیز در کشورهای خود شعار داده و خواهان کوتاه شدن دست حکومت اسلامگرای ایران شدهاند.
معترضان در لبنان خواهان سقوط رژیم حاکم هستند و معتقدند همه مقامات از جمله حسن نصرالله رهبر حزبالله و دولتی که بسیاری از وزرایش از حزبالله هستند، فاسدند.
آنها میگویند:
«کلهم کلهم کلهم… نصرالله واحد منهم»
یعنی:
همه مقامات فاسدند و حسن نصرالله هم یکی از فاسدان است.#کیهان_لندن pic.twitter.com/aCs9nn1u1u— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) October 19, 2019
در عراق
در تظاهرات سراسری عراق که از اول اکتبر و در اعتراض به بیکاری و فقر و نارضایتی از خدمات عمومی آغاز شد علاوه بر شعارهایی علیه مسئولان و کارگزاران دولتی عراق، معترضان علیه دخالتهای رژیم ایران نیز شعار دادند. طبق گزارشها در موارد متعدد مردم خشمگین عراق پرچم جمهوری اسلامی را آتش زدند، به پوسترهای خامنهای کفش پرتاب کردند، و در چند مورد به دفاتر احزابی که رژیم ایران حامی آنهاست حمله نموده و خطاب به جمهوری اسلامی شعار دادند: برو بیرون!
جمعیت محور اعتراضات در عراق شامل شیعیان بود و حتی برخی چهرههای سیاسی و دینی که جمهوری اسلامی روی آنها حساب باز کرده نیز مجبور شدند در جبههی مردم بایستند.
چنانکه در مراسم اربعین طرفداران مقتدی صدر به خیابانها آمدند و ادامه تظاهرات به اطراف مقبرهی امامان شیعه کشیده شد. گرچه رسانههای جمهوری اسلامی این رویداد را سانسور کردند اما این حرکت چنان عظیم بود که در رسانههای بینالمللی بازتاب پیدا کرد و شماری از مقامات جمهوری اسلامی که به کربلا و نجف رفته بودند از نزدیک دیدند که فضای عراق چگونه علیه رژیم تهران است.
https://kayhan.london/1398/07/26/%d8%aa%da%a9-%d8%aa%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d9%86-%d9%88%d8%a7%d8%a8%d8%b3%d8%aa%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c
طبق خبرهایی که منابع امنیتی در عراق اعلام کردهاند در جریان سرکوب تظاهرات، نیروهای شبهنظامی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سوی مردم شلیک کردهاند. این موضوع بر خشم و انزجار عراقیها علیه رژیم ایران افزوده است. در تظاهرات کربلا مردم شعار میدادند: «ایران باید برود؛ کربلا آزاد است».
همچنین ویدئوهایی منتشر شده که نشان میدهند در عراق مردم از ارائه خدمات به زائران ایرانی سر باز میزنند. اتوبوسهای عراقی اعتصاب کرده و از حمل و نقل مسافران ایرانی خودداری میکنند و ماشینهای شخصی با قیمتهای بسیار بالا تا آنجا که میتوانستند زائران را دوشیدهاند و با آنها بدرفتاری کردهاند. گزارشهای دیگری حاکیست که در مواردی بین ایرانیها و عراقیها درگیری و زد و خورد روی داده است.
در لبنان
در لبنان نیز وضعیت کم و بیش مشابه است. تظاهرات در اعتراض به افزایش مالیاتها و مسائل اقتصادی و بیلیاقتی دولت آغاز شد اما در ادامه معترضان علیه حزبالله، که توسط جمهوری اسلامی ساخته شده، و حسن نصرالله اصلیترین شریک منطقهای جمهوری اسلامی شعار دادند و در بیروت به دفتر محمد رعد نماینده حزبالله حمله کردند.
https://kayhan.london/1398/07/27/%d8%aa%d8%b8%d8%a7%d9%87%d8%b1%d8%a7%d8%aa-%d8%af%d8%b1-%d9%84%d8%a8%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6-%d8%a8%d9%87-%d9%88%d8%b6%d8%b9%db%8c%d8%aa-%d9%85%d8%b9%db%8c
مردم در لبنان علاوه بر شعار علیه دخالتهای جمهوری اسلامی، علیه حسن نصرالله نیز شعار داده و گفتند: «تو هم باید بروی!»
گرچه صداوسیمای جمهوری اسلامی و خبرگزاریهای داخلی ایران اخبار و گزارشهای مربوط به تحولات عراق و لبنان را بر اساس منافع خود مخابره و تفسیر میکند اما یقیقاً مراکز اطلاعاتی و امنیتی رژیم آنچه را در این روزها در عراق و لبنان میگذرد بطور دقیق رصد کرده و زیر ذرهبین دارند. اکنون این پرسش مطرح است که آیا اعتراضات مردمی منطقه رژیم ایران را در سایهی رویدادهای خاورمیانه قرار میدهد و یا برعکس: در شرایطی که جمهوری اسلامی یکی از فاکتورهای مهم ناامنی و آشوب و بیثباتی منطقه است، حلقهی محاصره دور رژیم ایران با اعتراضات مردمی در عراق و لبنان بیش از پیش تنگتر میشود؟!
در این میان، نه تنها تحلیلگران سیاسی بلکه کاربران شبکههای اجتماعی و مردم کوچه و بازار میپرسند نتیجهی میلیاردها دلار پولی که از کیسه مردم در عراق و سوریه و لبنان خرج شده است به کجا رسید؟!
در ایران
همزمان با تظاهرات در عراق، اعتراضات در شهرستان لردگان در رابطه با ماجرای آلوده شدن ساکنان روستای چنارمحمودی به ویروس ایدز ادامه یافته و مردم خشمگین شعارهای ضدحکومتی سر دادهاند که یکی از آنها تکرار شعاری از سال ۸۸ است: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»! شعاری که به روشنی نشان میدهد، مردم خواستار پایان دادن به صرف هزینههای سنگین برای دخالت در کشورهای منطقه هستند و حق خود را از سرمایهها و منابع ملی کشور میخواهند. سرمایه و منابعی که از سفره ملت به جیب شبهنظامیان حماس و جهاد اسلامی و حزبالله و حشدالشعبی میرود و مردمان منطقه را علیه ایران و ایرانیان برانگیخته است. مردم عراق و لبنان نیز نمیخواهند زیر نفوذ جمهوری اسلامی ایران باشند.
امسال نیز رژیم ایران مراسم اربعین را در شرایطی حاد و بحرانی، تبدیل به ابزاری برای وزنکشی سیاسی در منطقه و نمایشی برای مشروعیت ولی فقیه و قدرت نرم جمهوری اسلامی کرده است. حکومت ایران برگزاری این مراسم را به خیال خود «سد مقاومت در برابر تهاجم دشمنان» میداند. اما به راه افتادن تظاهرات در عراق و لبنان همزمان با برگزاری مراسم اربعین و سردادن شعارهای ضد رژیم ایران و عوامل منطقهای آن از جمله حزبالله و حشدالعشبی ستون منطقهای این «مقاومت» را نیز به لرزه درآورده است.
«ناتوی اطلاعاتی» در غرب آسیا
بررسیها نشان میدهد نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بر اساس رویدادهای ایران به ویژه پس از رویدادهای سال ۸۸، این روزها و به راه افتادن تظاهرات در کشورهای همسایه علیه سیاستهای رژیم ایران را پیشبینی کرده بودند.
۲۴ تیر ۱۳۹۶، محمود علوی وزیر اطلاعات در جلسه شورای اداری استان کرمانشاه میگوید، «جمهوری اسلامی ایران امروز همزمان با ناتوی فرهنگی و نظامی، با ناتوی اطلاعاتی هم مواجه است. در شرایطی که دشمنان مشغول توطئه علیه توفیقات ایران اسلامی در منطقه هستند و غرب آسیا در حال بازمهندسی است، اهمیت حفظ و ارتقای امنیت کشور بسیار بیشتر از گذشته است، ما نباید دچار تأخر اطلاعاتی و امنیتی شویم.»
علوی همچنین مطرح میکند که «دشمن در حال تلاش است که تقابل جمهوری اسلامی با استکبار جهانی را به تقابل شیعه و سنی و تقابل قومیتها تبدیل کند.»
پس از دو سال، روزنامه کیهان تهران، روز ۲۷ مهرماه ۱۳۹۸، در سرمقاله خود با عنوان «ناتو و نقشه نقطه جوش» با اشاره به این اظهارات علوی مینویسد: «حرکات ناتوی اطلاعاتی را در قالب تلاش برای ایجاد آشوب مجازیبنیان در عراق و لبنان و سوریه شاهد بودهایم و مشابه آن را زمستان ۹۶ تجربه کردیم.»
به تفسیر این روزنامه، تظاهراتی که در داخل ایران و کشورهای همسایه علیه جمهوری اسلامی به راه افتاده حاصل میز عملیاتی مشترکی است که سالهاست توسط سیا، موساد، ام آی سیکس و سرویس جاسوسی فرانسه (DGSE) علیه جمهوری اسلامی ایران فعال است و از برخی مدیران و نمایندگان فراری دوره موسوم به اصلاحات سرویس میگیرد! کیهان تهران وابسته به «بیت رهبری»، حسن روحانی را متهم به ایجاد دوستگی کرده و اصلاحطلبان را نیز متهم کرده که پس از سال ۸۸ و شکست در انتخابات به آمریکا گرای تحریم میدهند!
این ادعای کیهان تهران که میگوید اصلاحطلبان پشت تحریمها هستند به هیچ وجه با واقعیت همخوانی ندارد چرا که تقریباً اغلب آنها از جمله سیدمحمد خاتمی، مصطفی تاجزاده و بهزاد نبوی و افراد مشابه بارها در مصاحبههای خود اعلام کردهاند که مخالف تحریمها هستند و همراه با دولت و رهبر جمهوری اسلامی خواهان برداشته شدن تحریمها برای پیشبرد مذاکره هستند! البته با توجه به شخصیت و سیاستهای دوگانه و دوزیستی اصلاحطلبان بعید نیست آنها در ظاهر مخالف تحریمها باشند تا منافعشان را در ایران تامین کنند و همزمان از طریق لابیگران رژیم در خارج از کشور برای فشار بیشتر به رهبر جمهوری اسلامی تلاش کنند تا از این سیاست نیز، در صورت موفقیت، بهره ببرند.
رژیم ایران در گرداب
بیش از یک سال و نیم از آغاز تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی با هدف «تغییر رفتار رژیم» میگذرد و با وجود فشارهای سنگینی که بر حکومت وارد میآید، هنوز تسلیم ۱۲ شرط آمریکا برای رسیدن به «توافق جدید» نشده است.
جمهوری اسلامی حتا این بحران را تشدید کرده و به اسم «مقاومت» و مدعی است که فشارهای آمریکا شکست خورده است! شواهد اما چه در ایران چه در کشورهای منطقه، خلاف این ادعا را نشان میدهد. هر یک از شروط آمریکا به گردابی تبدیل شده که حکومت ایران را به عمق خود فرو میکشد. در حالی که پایان دادن به دخالتهای جمهوری اسلامی در عراق و سوریه و لبنان و یمن و… و توقف پشتیبانی از شبهنظامیانی مانند حزبالله و حشدالشعبی یکی از این شروط است، اکنون عراق و لبنان به کانون اعتراضات علیه جمهوری اسلامی و عوامل آن تبدیل شده است.
تناقضگویی از ناچاری
اینهمه در حالیست که حسن روحانی و معاون اولاش اسحاق جهانگیری ادعا میکنند دوران سخت بسر آمده و اوضاع رو به بهبود است! عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی نیز ادعا کرده به حول و قوه الهی بهسلامت از این دوره سخت نیز عبور میکنیم.
از سوی دیگر، حسین امیرعبداللهیان دستیار ارشد رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل با تاکید بر اینکه «در اجرای برجام، هیچ امیدی به اروپا نیست»، میگوید: «واقعیت این است که بین آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان بر سر تضعیف جمهوری اسلامی ایران توافق و تقسیم کار واقعی صورت گرفته است.»
در مقابل سیاست فشار حداکثری آمریکا تنها ابزار جمهوری اسلامی «کارزار مقاومت حداکثری» است. این «مقاومت» دو محور داخلی و خارجی دارد. بخش داخلی آن، تحمیل ریاضت به مردم تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» و همزمان کنترل و سرکوب اعتراضات آنهاست؛ بخش خارجی هم خرابکاری و تروریسم و حملات ایذایی به منافع دشمنان منطقهای و بینالمللی با هدف اخاذی یا متوقف کردن برنامههای آنها از جمله «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی است.
طبق محاسبات نظام و در رأس آن، علی خامنهای، آمریکا به دنبال جنگ نیست. در تهران هر دو جریان سیاسی درون حکومت به این نتیجه رسیدهاند که دونالد ترامپ حداقل تا انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ تن به جنگ یا درگیری نظامی با ایران نمیدهد. اگر خطای ویژهای از ایران سر نزند و آمریکا و متحدان آن را وادار به برخورد نظامی سخت نکند این پیشبینی چندان غلط نیست. چنانکه بعد از ساقط شدن پهپاد آمریکا یا حمله به نفتکشها و حتی پس از حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان، هیچکدام نتوانست آمریکا و متحدان منطقهایاش را به واکنش نظامی علیه جمهوری اسلامی وادارد.
همچنین در نگاه اول به نظر میرسد هر دو جناح رژیم در برابر آمریکا موضع مشترکی دارند. چنانکه وقتی نظامیها هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را هدف قرار دادند، اصلاحطلبان نیز همپای اصولگرایان و حزباللهیها به شادی پرداخته و از آن تقدیر کردند. اما اختلاف آنها از جایی شروع میشود که حامیان اصلاحات و دولت روحانی میگویند مرحلهی بعدی «مقاومت» باید مذاکره باشد اما جریان نزدیک به خامنهای، نه اینکه مخالف مذاکره باشد، بلکه حاضر نیست بار دیگر فرصت مذاکره را در اختیار همان جناحی قرار دهد که برجام را امضا کرد!
در چنین شرایطی که نظام ظاهرا تن به مذاکره با آمریکا نمیدهد، توقع «تغییر رفتار رژیم» سادهاندیشی است. از همین رو به نظر میرسد از یکسو دامنهی خرابکاریهای جمهوری اسلامی گستردهتر میشود و از سوی دیگر اختلافات درونی جناحین رژیم تعمیق مییابد.
«مقاومت» در حال حاضر تنها سیاست جمهوری اسلامی در برابر فشارهای خارجی است که آن را به خیال خود در جغرافیایی به وسعت لبنان و عراق و سوریه و یمن پیش میبرد. به این ترتیب، جنبشهای مردمی و تظاهرات ضددولتی در این جغرافیا ضربهی مستقیم علیه جمهوری اسلامی است به ویژه آنکه مردم این کشورها به صراحت خواستار بیرون رفتن عوامل رژیم ایران از سرزمینهای خود هستند.
اعتراضات مردمی در عراق و لبنان برای رژیم اسلامی ایران چنان مهم است که، اگر بتواند، حاضر است برای خاموش کردن آنها دست به مداخلهی مستقیم بزند تا از کشیده شدن شعلههای آن به داخل کشور جلوگیری کند.
اما مشکل اساسی جمهوری اسلامی ایران این است که اکنون نه تنها در مقابل شهروندان خود ایستاده بلکه با دخالت سرکوبگرانه و سلطهجویانه در کشورهای منطقه، در مقابل خواست و ارادهی مردمان آنها نیز ایستاده است.
هیچ یادم نمی ره که (البته یادم نیست که وزیر دفاع صدام یا یکی دیگر از وزرایش) در روزیکه تانکهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ وارد شهر بغداد شده بودند و گمانم صدام هم در رفته بود، او هنوز با رجز خوانی هایش در تلویزیون میگفت که “… همه چیز آرام است و ما همه سربازهای آمریکایی را در مرزهامون شکست داده و مجبور به عقب نشینی کردیم.” ?… گمانم اوضاع ج. ا.ل (ل= لعنتی) هم با همین دروغ درمانیهایش – حد اقل در این جنگ نرم/تحریمی به همین روز افتاده و همانگونه رفتار میکند.
در گزارشات متعدد خود مدیای رژیم میبینیم که حد اقل ده ها هزار مردم علاف و بیکار ایرانی در داخل عراق نتوانسته اند اتوبوس یا ماشینی برای رسیدن به قبر کذایی حسین بیابند بناچار به مانند چهار پایان آنها را بار کامیونها کرده تا به سر قبر کذایی برسانند ! چنین مردمانی در داخل ایران هم کاملا سکوت کرده و با سکوت و مماشات و چاپلوسی بیش از انتظار از رژیم گدایی مایحتاج میکنند و… مشکل رژیم نه مردم داخل بلکه مردم دیگر کشورها میباشد چه خوشمان بیاید یا بدمان بیاید اکثریت بزرگ جمعیت ایرانی فاقد غرور و شخصیت شده اند و به ساز رژیم فورا میرقصند .