اعتراضات سراسری لبنانیها با وجود تدابیر اقتصادی که سعد الحریری نخست وزیر این کشور برای آرام کردن اوضاع و کاهش شدت اعتراضهای مردمی اعلام کرد، بیش از یک هفته متوالی همچنان ادامه دارد.
تظاهرکنندگان لبنانی روز پنجشنبه ۱۷ اکتبر اعتراضات خود را آغاز کردند. میدان «ریاض الصلح» در مرکز بیروت به مکانی برای تجمع تظاهرکنندگان تبدیل شد. لبنانیها با تحصن در مناطق مختلف کشور، مخالفت خود را با طرح نخست وزیر اعلام و بر ادامه حضور خود در خیابانها تاکید کردند.
کارشناسان امور سیاسی لبنان میگویند مردم لبنان اعتماد خود را به طبقه سیاسی حاکم از دست دادهاند. این مردم بیش از آنکه به اصلاحات نیاز داشته باشند به تغییری بنیادین در ساختار فاسد نظام حاکم نیاز دارند تا بتوانند اعتماد خود را به حکومت خویش بازیابند.
نویسندگان و تحلیلگران مشهور عرب در تحلیل عوامل این جنبش سراسری که از همه مرزهای دینی و عرفی لبنان گذر کرده و در قالب یک میهنگرایی و ملیگرایی محض ظاهر شده است تحلیلهای بسیار ارائه کردهاند از جمله عبدالرحمن الراشد نویسنده سعودی در شرق الاوسط که مقالهای با عنوان «لبنان و سقوط نمادهای مقدس» نوشته است.
لبنان وسقوط نمادهای مقدس
عبدالرحمن الراشد در مقاله خود در شرق الاوسط مینویسد، بحران در لبنان قدیمی است اما اکنون دیگر کاسه صبر مردم این کشور لبریز شده است. پس مردم با شجاعت تمام قیام کردهاند. شجاع بودن هزینهای دارد که باید پرداخت. لبنانیها در تاریخ معاصر خود صدها قربانی برای ایجاد تغییرات در کشورشان دادهاند اما اینبار جنبش لبنانیها برخلاف همیشه سراسری است و تمام نمادهای مقدس دینی و سیاسی از جمله حسن نصرالله رهبر حزبالله لبنان را هدف قرار داده است.
از ویژگیهای این جنبش این است که همه نواحی سنتی تحت اقتدار حزبالله لبنان نیز علیه حسن نصرالله برخاسته و با بیاعتنایی به سخنان او با اقتدارگرایی و سلطهجویی او علنا مخالفت کردهاند. این واقعیتهای جدید، حسن نصرالله را مجبور کرد تا در تلویزیون حزبیاش ظاهر شود و همه را تهدید کند؛ از جمله به وزرای دولت که به حزبالله لبنان وابسته هستند. نصرالله هشدار داد، کسانی که به خواستههای معترضین پاسخ داده و استعفا دهند، مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت.
همه مردم لبنان برای ایجاد تغییرات واقعی توافق دارند. اما چه تغییری؟ وزیر جهانگردی وابسته به نصرالله با خواسته معترضان مخالفت کرده و میگوید: «اگر خواهان تغییر هستید منتظر انتخابات بعدی باشید، حقتان را مطالبه کنید و به نماینده مورد علاقهتان رأی دهید».
سخن وزیر لبنانی وابسته به نصرالله در واقع نوعی آرایش سیاسی است چرا که نظام سیاسی در لبنان دارای ظاهری دموکراتیک است، انتخابات، توازن قدرت و انتخاب ریاست ارکان سهگانه یعنی ریاست جمهوری، نخست وزیری و ریاست پارلمان بر اساس توافق طائف که پس از جنگ داخلی خونین لبنان در دهه هشتاد در شهر طائف سعودی مورد توافق لبنانیها امضا شد و به عنوان راه حل مبتنی بر اصل تقسیم قدرت که از زمان استقلال بر اساس فرقههای مذهبی شیعی و سنی ودینی مسیحی و غیر مسیحی قبول کردند بنابراین انتخابات هر چقدر هم تکرار شود هیچ تغییری در ساختار نظام سیاسی بوجود نمیآید چون سهمیه بندی قدرت بر اساس فرقهای است رئیس جمهور حتما باید مسیحی مارونی، نخست وزیر باید مسلمان سنی و رئیس پارلمان شیعه علاوه بر همه این عوامل و موانع تغییر حقیقی در لبنان، نفوذ حزب الله و سلطه این حزب بر مرزهای کشور گمرکها و دیگر نهادهای دولتی در واقع دولتی در داخل دولت لبنان تشکیل کرده است نصرالله هیچ اعتقادی یا تعهدی به دولت واقعی لبنان ندارد نه به نهادهای داخلی و نه به سیاست خارجی دولت او در واقع حکومتی مستقل در داخل لبنان تشکیل داده و هر گاه اراده کند گشور را درگیر جنگ کند کما اینکه در سال ۲۰۰۶ برخلاف اراده دولت لبنان وارد جنگ ویرانگر با اسرائیل شد و نقش این حزب در جنگ سوریه نمونه بارزی از تمرد نصرالله علیه دولت لبنان بود.
حزبالله با شبهنظامیانش به ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت در میان طبقات سیاسی، تجار و همه نهادهای لبنان تبدیل شد. این حزب در ترورهای بسیاری دست داشته و دادگاه کیفری لاهه تعدادی از اعضای آن را به ترور رفیق الحریر متهم کرده است اما دولت لبنان تا کنون نتوانسته این افراد جنایتکار را تسلیم عدالت کند.
لبنانیها در این جنبش گستردهتر که از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۴۳ تا کنون بیسابقه بوده است، به دنبال فرمولی برای ایجاد کشوری ملی با چتر دولت- ملت و مسئولانی میهنگرا هستند تا بتواند جمعیت ۱۸ فرقهای آن را تحت سقف دولتی مدنی و نه فرقهای جمع کند و به مداخلات خارجی که نیروهای محلی چون حزبالله برای اجرای برنامههای خود از آن استفاده میکنند، خاتمه دهند. مطالبات ملت لبنان که اکنون یکپارچه و تنها با پرچم رسمی کشور به خیابانها سرازیر شده است، تاسیس نظامی جدید هستند که بر اساس انتخابات غیر فرقهای و بدون سلطه سلاح شبهنظامیان موازی دولت انتخاب شود.
تلاش برای یک کشور ملی و فراگیر به خواستهای مهم و اساسی برای همه مردم کشورهای منطقه خاورمیانه که از اسلام سیاسی رنج میبرند و از تکه تکه شدن میهنشان نگران هستند تبدیل شده است، بخصوص اسلام سیاسی که از رژیم ایران تغذیه میشود مانند جنبشی که در عراق شاهد آن هستیم نیز یک جنبش مردمی مشابه جنبش لبنان است؛ مردم عراق نیز خواستار دولت ملی شدند و به دولتهایی که با پشتیبانی میلیشاهای مورد حمایت تهران بر سرکار آمدهاند نه میگویند.
بسیاری امیدوارند که قیام مسالمتآمیز لبنانیها راه حلهایی را برای پایان دادن به فساد سیاسی و تسلط مسلحانه حزبالله ایجاد کند و کشور را در مسیر توسعه و ثبات قرار دهد. خطرات بسیاری این جنبش را تهدید میکند و در پشت هر درختی برای آن کمینی مخفی قرار دادهاند.
آیا حزبالله اجازه خواهد داد تغییر که خواسته برحق لبنانیهاست ایجاد شود؟ این حزبی که هزاران جوان لبنانی را در دفاع از رژیمهای دیکتاتور چون رژیم اسد در سوریه یا جنگهای فرقهگرایان در عراق و یمن به کشتن داده و حتی برای سرکوب قیام در برخی استانهای ایران که شاهد خیزش علیه نظام بودهاند، به کار گرفته آیا در کمین رهبران این جنبش نشسته یا سرانجام مجبور به قبول تغییرات در لبنان میشود؟
هرچه در آینده برای لبنانیها به پا خاسته اتفاق بیفتد یک پیام مهم از این ملت به همه ملل جهان رسید و آن اینکه ملت لبنان علیه نظام فرقهای، فساد و سلاح غیرقانونی قیام کرده و همه لبنانیها در این زمینه متحد هستند.
لبنان به سوی سومین جمهوری خود گام بر میدارد
مصطفی فحص نویسنده لبنانی نیز در مقالهای مینویسد نسل جدید لبنان در رویکرد سیاسیاش در این جنبش بطور کامل از گذشته دور و نزدیک خود بریده است. این نسل ابزارهای رویارویی را از مسئله بحران قدرت یا مبارزه برای کسب قدرت به سمت رویارویی با بحرانی که کلیت نظام به وجود آورده سوق داده است.
بحرانی که از طرف احزاب اقتدارگرای لبنان پیشبینی نشده بود، این احزاب وقتی خود را در برابر قیام مردمی گسترده و یک انقلاب بزرگ ملی دیدهاند، شوکه شدند/ با توجه به بافت جامعه لبنان و ریشه عمیق فرقهای این جنبش در محاسبات سیاسی هیچکدام از احزاب و نخبگان حاکم نبود.
با این حال انقلاب ۱۷ اکتبر به سرعت قرائتها و برداشتهای سنتی درباره لبنان را که بر اساس چندین دهه ملاحظات کلیشهای که از نظر داخلی و خارجی به عنوان ثابتهای ساختاری لبنان به شمار میرفت به کلی تغییر داد.
لبنانیها پس از سقوط امپراتوری عثمانی و ورود مرحله استعمار فرانسه بر اساس فرقهای دولت خود را تشکیل دادند .در سال ۱۹۴۱ با اعلام استقلال اولین جمهوری لبنان بر اساس تقسیمات مسیحی مارونی- غیرمارونی و مسلمان سنی- شیعی و دروزی وغیره را تشکیل دادند.
لبنان به همین منوال اداره میشد درواقع انتخابات و آزادی بود اما در نهایت همه این انتخابات به تقسیمات فرقهای در ساختار دولت محکوم بود تا اینکه زمزمهها و مطالبات اصلاحات قانون اساسی قبل از جنگ داخلی لبنان در دهه هشتاد میلادی برخاست و سرانجام پس از جنگی خونین، لبنانیها با امضای «توافقنامه طائف» در سال ۱۹۸۹ به جنگ داخلی پایان دادند که به «سند توافق ملی لبنان» معروف شد. این توافق که تا امروز طبق آن کشور اداره میشود، به جمهوری دوم لبنان معروف است البته با وجود فشارها از سوی برخی احزاب فرقهای مانند حزبالله لبنان که معتقد است توافقنامه طائف دیگر متناسب با اندازه و نقش این حزب در لبنان نیست.
در بحبوحه مبارزه و نبرد برای بازتعریف هویت دولت و موجودیت و تلاش برای نوشتن تاریخ جدید جمهوری سوم لبنان، تظاهرکنندگان با شعار «کلهم کلهم یا کلن کلن به لهجه لبنانی» بدون هشدار قبلی کارت قرمز را به روی همه نخبگان سیاسی بالا برده و موفق شدند خواستههای معیشتی را به خواسته سیاسی تبدیل کنند.
اصرار تظاهرکنندگان لبنانی بر تغییر کیفی و نظام که برای نخستین بار در همه مناطق لبنان، بدون استثنا، برپا شد، نتیحه آگاهی نسل جوان و قناعت آن بر لزوم رهایی از نظام فرقهگرایی سیاسی و روی آوردن به دولت مدنی فراگیر است که همه شهروندان را زیر یک چتر ملی قرار دهد.
برخی میپرسند این جنبش برنامهاش چیست و رهبرانش چه میخواهند؟
این جنبش نیازمند زمان است تا بتواند پروژه کامل خود را تبلور دهد، پروژه یک انقلاب معمولا از طریق قدرت عمل جنبش و واکنش سلطهگران به انقلاب متبلور میشود اگر قدرت تسلیم شود انقلاب راهتر و آسان خواستههای خود را محقق میسازد دکتر وسام سعاده فعال سیاسی لبنانی میگوید: «تغییر خواهان نیازی به عجله ندارند، واقعیت قیامها همواره طولانی بودند آنها تا آمادگی شرایط و فضای لازم برای تاسیس سومین جمهوری جدید لبنان از نظر اجتماعی و سیاسی آماده شود انتفاضه لبنانیها از مرزهای فرقهگرایی گذر کرده و به سوی جمهوری سوم در حال حرکت است.»
واکنشهای منطقهای و بینالمللی به جنبش لبنانیها
در واکنش به این تظاهرات ایالات متحده آمریکا و اروپا رسما از حق مردم لبنان برای تظاهرات و اعتراض علیه فساد دولتی حمایت کردند .کشورهای عربی سکوت کرده و تنها به پوشش اخبار اعتراضات لبنان اکتفا کردند .اما رسانههای جمهوری اسلامی و وابستگانش مانند همیشه برچسب «توطئه آمریکا واسرائیل و سعودی» را بر این جنبش ملی- مردمی و مستقل لبنانیها چسباندند. جنبش لبنانیها یکی از نمادهای تروریست، فساد و تمرد علیه قانون و دولت لبنان یعنی حزبالله را هدف قرار داده است و شعار یکصدای لبنانیها: «کلهم کلهم کلهم….نصرالله واحد منهم» ( همه… همه… فاسد و دزدند و حسن نصرالله یکی از فاسدان است) بدون تردید خوشایند جمهوری اسلامی نیست. از همین رو همانطور که قیام عراقیها را توطئه خواند و مزدوران خود را برای قتل تظاهرکنندگان بسیج کرد، حالا تلاش میکند تا قیام لبنانیها را نیز توطئهای علیه خود و مزدورانش در این کشور قلمداد کند.
تلاش دولت لبنان برای پایان دادن به تظاهرات
از سوی دیگر نه تهدیدهای حزبالله و هودارانش تظاهرکنندگان را به خانه بازگرداند و نه وعدههای سعد الحریری و نه پیام میشل عون.
دولت لبنان روز دوشنبه گذشته (۲۱ اکتبر) در جلسهای چند ساعته طرح نجاتی را که توسط سعد الحریری نخست وزیر این کشور ارائه شده بود، تصویب کرد. جلسه به ریاست میشل عون بندهای پیشنهادی نخست وزیر برای نجات اقتصاد و همچنین بودجه سال ۲۰۲۰ را تعیین کرد.
حریری در اولین واکنش به تصویب طرحهای اقتصادی پیشنهادی خود، گفت: تصمیمات امروز ما ممکن است خواسته شما را متحقق نکند اما آنچه را از دو سال پیش خواستار آن هستم تحقق میبخشد؛ تصمیم گرفتیم وزرات اطلاعرسانی و شماری از نهادها را منحل کنیم.
تظاهرات در لبنان پس از این جلسه و مشخص شدن طرح های مدنظر حریری فروکش نکرده است و همچنان مردم در خیابان ها حضور دارند.
مهمترین بندهای این طرح به شرح زیر است:
کاهش حقوق تمامی نمایندگان و وزیران فعلی و سابق تا ۵۰ درصد
انحلال تمامی صندوقها ( جنوب- توسعه و بازسازی- مهاجران)
تعیین ۲۵ درصد مالیات بر بانکها و شرکتهای بیمه
لغو مصوبات مربوط به کاهش حقوق بازنشستگی ارتش و نیروهای امنیتی
تعیین سقف برای حقوق نظامیان، به گونهای که بیشتر از حقوق وزیران نباشد
انحلال برخی از شوراها و وزارتخانهها مانند وزارت اطلاعرسانی
لغو تمامی مالیاتها بر ارزش افزوده در بخشهای خدمات عمومی و تلفن
لغو قانون رازداری بانکی از حسابهای بانکی وزیران، نمایندگان و مقامهای دولتی
تعیین حقوق قضات حداکثر تا ۷ میلیون لیر
خصوصیسازی شرکتهای خدمات تلفن همراه
افزایش مالیات بر سودهای بانکی
بازگرداندن اموال به سرقت رفته
هر مناقصه یا توافقی، که بودجه آن بیش از ۲۵ هزار دلار باشد نیازمند موافقت قبلی دیوان محاسبات و بازرسی
مرکزی است
حذف هزینههای اختصاصیافته به ماموریتهای خارجی
فعالسازی کمیته نظارت اقتصادی
حمایت از صنایع داخلی و لغو مالیات بر واردات کالاهای مرتبط با اصنافی که تولید داخلی دارند
مشارکت بانکها در ایجاد تأسیسات برقی و کارخانههای ویژه جمعآوری زباله و کاهش مالیات آنها به میزان
مشارکتشان
تبدیل نیروگاههای برق به گاز ظرف یک ماه
تصویب بودجه سال ۲۰۲۰ بدون کسری
کاهش حقوق تمام مدیران، به گونهای که حقوق آنها بیشتر از ۵ میلیون لیره نباشد
تعیین سقف برای حقوق و هزینههای کمیتهها حداکثر تا ۱۰ میلیون لیره
لغو تمام پیشنهادهای مربوط به کم کردن بخشی از بودجه ویژه حقوقها
پارلمان لبنان حدود ۳ ماه پیش با تصویب بودجه ریاضت اقتصادی به نارضایتی های مردمی دامن زد ولی طی روزهای اخیر و با ارائه برنامه ریاضت اقتصادی دولت سعد حریری، بیروت و برخی شهرهای دیگر شاهد تظاهرات گسترده مردمی است.
پیام تلویزیونی میشل عون معترضان را قانع نکرد
میشل عون رئیس جمهوری لبنان پس ار ۸ روز اعتراضات ضددولتی مردم این کشور روز پنجشنبه در پیامی تلویزیونی ضبط شده غیر مستقیم خطاب به مردم گفت: «بسیار امیدوارم از طایفهگرایی حاکم بر کشور رها شده و تصدی پستها بر اساس شایستگی انجام شود.»
وی در این پیام که از شبکههای تلویزیونی لبنان پخش شد گفت: ملت لبنان ، ملتی بیدار هستند که قادرند برخیزند و صدای خود را برسانند. آنچه اکنون در لبنان شاهدیم نشان می دهد ملت لبنان زنده و پویا است و آزادیها در کشور نیز وضعیت خوبی دارد.
رئیس جمهوری لبنان ادامه داد: از نخستین روز ناآرامیها، به عنوان رئیس جمهوری که سوگند خورده است حافظ لبنان باشد و به مبارزه سرسختانه علیه فساد پایبند بماند، مسئولیتپذیر بودم.
او گفت، برای اصلاحات خیلی تلاش کرده اما موانعی نمیگذارند اصلاحات پیش برود .او همچنین گفت پولهای به سرقت رفته از اموال عمومی ملت لبنان را باز می گرداند. او گفت بزرگترین مشکل کشور نظام فرقهای است.
در واکنش به سخنان عون تظاهرکنندگان به محض تمام شدن سخنانش علیه او شعار دادند برخی از آنها در مصاحبه با اسکای نیوز عربی گفتند میشل عون خود از بزرگترین دزدها در دولت حمایت میکند داماد او «جبران باسیل» یکی از دزدهای بزرگ لبنان است همچنین متحد او حسن نصرالله تمام پروژه های قاچاق مواد مخدر و اسلحه و وسایل دیگر را در کنترل گرفته نصرالله نه گمرک می دهد و نه مالیات و نه دولت و نهادهای لبنان را به حساب میآورد.
برخی از تظاهرکنندگان به اسکای نیوز گفتند سخنان عون نوشدارویی بعد از مرگ سهراب است. میشل عون پس از ۸ روز تظاهرات سراسری هیچ راه حل تازهای ندارد. او مانند تظاهرکنندگان دیگران را مقصر دانست ولی خیلی دیر جنبیده است… اگر عون قادر به اصلاحات نیست چرا استعفا نمیدهد و چرا نمیگوید مانع اصلی چه کسانی هستند ؟
*منبع: شرق الاوسط
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
با شهریار موافقم. آنچه در همسایگی ما اتفاق میافتد باید برلی ما مهم باشد. شاید بگویید لبنان که همسایه ما نیست. بلی، همسایه دیوار بدیوار ما نیست، ولی همسایه-همسایه، همسایه ما است که همگی از کیسه سیاسی-اقتصادی به اصطلاح حاتم طایی ج.ا. ۱۱ امامی ( البته یکی غایب ?) تغذیه میشوند. پس این برای ما باید بسیار مهم باشد. امیدوارم که این دو جنبش، همانند جنبش بهار غربی یک دهه قبل – به غیر از چند مورد، راکد نشود. امیدوارم که این دو جنبش در عراق و لبنان – و هم چنین تجارب اخیر در هنگ کنگ، ملت واقعی ایرانی را بیدار کرده و همانند گفته نویسنده این مقاله که “شجاعت بها دارد و باید بهارا بپردازد” تا میوه شجاعتش را درو نماید، به ایرانیان هم برسد!… و خواهد رسید! زنده باد ایران و ایرانی اصیل! بر حضر از دین و دینداری تحمیلی عربی بر ایران!…
پانچو جان، معادلات سیاسی به هم مربوطند.
اینکه سرنوشت سیاسی لبنان بکدام سو می رود فکر میکنم که به من ایرانی چه ربطی دارد. برای من ایرانی مهم است که بشکه حسن نصرالله را از سر سفره ایرانیان بلند و بیرونش کرد. اگر چنانچه امثال وی مانند مقتدا صدر، حکیم، فاطمیون، حشد الشعبی و غیره به گرسنگی و گدایی بیافتند، آنوقت است که مشگل اصلی شروع خواهد شد! ایران ۱۰۰۰ سال غنیمت جنگی اعراب بوده و…و