فقر فلاکت‌بار در ایران به دلیل افزایش شاخص فلاکت و تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی

- شاخص فلاکت در ایران در بهار و تابستان ۹۸ به ترتیب ۴۸.۴ درصد و ۵۳.۲ درصد بوده است.
- جمعیت بیکاران با تعطیل یا نیمه تعطیل شدن واحدهای تولیدی و صنعتی به دلیل رکود و نبود نقدینگی افزایش یافته و هزاران کارگر در یکی دو سال اخیر اخراج و بیکار شده‌اند.
- تغییر شرایط اقلیمی و خشکسالی، زلزله، سیل و آتش‌سوزی جنگل‌ها به گسترده شدن فقر و بیکاری در مناطق مختلف کشور دامن زده است.

چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸ برابر با ۱۳ نوامبر ۲۰۱۹


رکود سنگین اقتصادی، درآمدهای ناچیز و اشتغال ناپایدار، در کنار توزیع ناعادلانه درآمد و ثروت، فقر و تنگدستی را در کشور گسترش داده است. این در حالیست که عدم مدیریت و انجام حمایت‌های ضروری از مردم مناطقی که دچار خشکسالی، سیل و زلزله شده‌اند نیز آنها را به فقر فلاکت‌بار دچار کرده است.

گسترش فقر در کرمانشاه پس از زلزله

بر اساس گزارش‌ها، شاخص فلاکت در ایران در بهار و تابستان ۹۸ به ترتیب ۴۸.۴ درصد و ۵۳.۲ درصد بوده است. شاخص فلاکت از جمع دو نرخ بیکاری و تورم به دست می‌آید. طی چند دهه گذشته شاخص فلاکت در ایران همواره قابل توجه بوده و رقم مطلوبی نداشته اما در نیمه نخست سال جاری این شاخص رکورد ویژه‌ زد.

همین شاخص نشان می‌دهد که فقر در جامعه ایران به ویژه میان قشرهای متوسط و فرودست به سرعت در حال گسترش است و مدام جمعیتی که در قشر متوسط جامعه جای می‌گرفتند به دلیل عدم تناسب درآمد و هزینه‌ها و ناتوانی در پوشش نیازهای ضروری زندگی به جمعیت فقیر افزوده می‌شوند.

همچنین جمعیت بیکاران با تعطیل یا نیمه تعطیل شدن واحدهای تولیدی و صنعتی به دلیل رکود و نبود نقدینگی افزایش یافته و هزاران کارگر در یکی دو سال اخیر اخراج و بیکار شده‌اند.

همچنین میانگین نرخ تورم پیش‌بینی‌شده در طول برنامه ششم توسعه ۸.۸ درصد برآورد شده بود اما در سال ۹۷ نرخ تورم ایران به ۲۶.۹درصد و در پایان تابستان امسال به ۴۲.۷ درصد رسیده است. این تفاوت در پیش‌بینی تا واقعیت نیز نشان می‌دهد آنچه در برنامه ششم توسعه طرح شده تا چه حد دست‌نیافتنی است.

حسین راغفر اقتصاددانی که پیشتر از حامیان دولت روحانی به شمار می‌رفت چندی پیش در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه در حال حاضر مهم‌ترین چالش اقتصاد ایران مسئله سیاست‌گذاری است، گفت: «طی سال‌های گذشته در امر تصمیم‌گیری‌ها و همچنین اتخاذ سیاست‌های کلان دولت‌های مختلف مردم را در متن این برنامه‌ریزی‌ها قرار نداده‌اند، بنابراین با توجه به این مشکل این گرفتاری‌هایی که امروزه در صحنه اقتصاد کشور مشاهده می‌کنید، بروز کرده است.»

حسین راغفر افزود: «در اکثر موارد نیز دولت این تورم را ایجاد می‌کند، زیرا برای دولت اولویت جبران کسری بودجه قلمداد می‌شود، بنابراین در چنین وضعیتی اقداماتی انجام می‌شود که تورم‌زا بوده و سطح عمومی قیمت‌ها را با رشد فزاینده‌ای مواجه خواهد ساخت» و «به عنوان نمونه ما سال گذشته در حدود ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی انجام داده‌ایم، اما نکته مهم و حائز اهمیت این است که بیش از نیمی از ارزهای حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد کشور آن‌  هم در شرایطی که کشور در فشار تحریم و تنگای ارزی قرار دارد، به کشور بازنگشته است.»

در چنین شرایطی اما توزیع ناعادلانه درآمد و ثروت در کشور و عدم برخورداری ساکنان مناطق محروم از فرصت‌های اقتصادی و امکانات زیربنایی موجب شده مردم فرودست این مناطق، با تحمل فقر فلاکت‌بار زیر فشار بیشتری قرار بگیرند.

میانگین حقوق بازنشستگان صندوق‌های بازنشستگی ۱.۵ تا ۲.۵ میلیون تومان است. میانگین دستمزد کارگران نیز رقمی حدود ۲ تا ۲.۵ میلیون تومان است. این در حالیست که به گفته فرامرز توفیقی رئیس کمیته دستمزد شوراهای اسلامی کار، هزینه‌ی سبد معاش در شهریورماه از مرز ۸ میلیون تومان عبور کرده است. توفیقی همچنین نیمه آبان‌ماه گفت هزینه سبد معیشت یک خانوار ۳.۳ نفره به ۸ میلیون و ۷۴ هزار تومان در هر ماه رسیده است.

افزایش رقم شاخص فلاکت که به معنای افزایش بیکاری و تورم در جامعه است از یکسو و اختلاف میان درآمد گروه‌های اجتماعی چون بازنشستگان و کارگران و آموزگاران با هزینه سبد معیشت یا همان هزینه‌های ضروری زندگی از سوی دیگر، گویای موج گسترده بدبختی و فقر در جامعه است.

در این میان اما مناطق محروم در حالی با فقر و نداری دست و پنجه نرم می‌کنند که از کمترین حمایت‌ها برخوردارند. تغییر شرایط اقلیمی و خشکسالی، زلزله، سیل و آتش‌سوزی جنگل‌ها هم در این میان به گسترده شدن فقر و بیکاری در این مناطق دامن زده است.

کشاورز خوزستانی پس از سیل فروردین ۹۸

یکی از حمایت‌هایی که سال‌هاست درباره آن بحث شده، شرایط پرداخت حقوق بیکاری است. کریم یاوری مدیرکل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گفتگو با خبرگزاری ایلنا به این موضوع اشاره کرده و گفته است: «در حال حاضر قانون بیمه بیکاری جمهوری اسلامی ایران، تنها شامل حال آن دسته از کارگران می‌شود که تحت پوشش قانون کار و تامین اجتماعی قرار دارند؛ اما در برخی از کشورها بیکاران جویای کار هم شامل دریافت خدمات بیمه بیکاری می‌شوند. در نتیجه در این کشورها افرادی که تا پیش از سانحه، شاغل بودند و مشمول هیچ قانون حمایتی نمی‌شوند را تحت پوشش خدماتِ بیمه بیکاری می‌برند.»

به گفته این فعال حوزه کار «برای نمونه فردی که حتی یک یا دو سال جویای کار است و سابقه بیمه‌پردازی هم ندارد بنابر شرایطی می‌تواند مقرری بیکاری دریافت کند یا فرد خوداشتغالی که محل کار خود را بر اثر عاملی مانند زلزله از دست داده و سابقه بیمه‌پردازی هم ندارد، می‌تواند از این خدمات بهره‌مند شود. مهم این است که قانون شرایط آنها را بپذیرد. به این منظور قانون بیمه بیکاری باید اصلاح شود.»

اصلاح قوانین برای پرداخت بیمه بیکاری مدت‌هاست مورد توجه کارشناسان قرار دارد و چند سال است که «طرح اصلاح موادی از قانون بیمه بیکاری» در مجلس معطل ماند و در نهایت پس از تصویب، شورای نگهبان آن را به دلیل مغایرت با اصل ۸۵ قانون اساسی و اینکه بار مالی برای حکومت ایجاد می‌کند، رد کرد.

عباس اورنگ مدیرکل تأمین اجتماعی شهرستان‌های استان تهران و کارشناس رفاه و تامین اجتماعی نیز در گفتگو با خبرگزاری ایلنا به فقر فلاکت‌بار در مناطق مرزی و به دلیل عدم توجه دولت به مشکلات این مناطق اشاره کرده است.

عباس اورنگ معتقد است مناطق محروم کشور که با بحران‌هایی چون خشکسالی و زلزله و سیل هم روبرو شده‌اند، نیازمند توجه ویزه و تغییر نگرشی در ارائه خدمات و حمایت هستند.

اورنگ گفته است: «در ادبیات مطالعاتِ استراتژیک به این مناطق، مناطق سپر انسانی می‌گویند. اگر در این مناطق سانحه‌ای اتفاق بیافتد از جمعیت خالی می‌شوند و ساکنان آنها به حاشیه شهرهای بزرگ مهاجرت می‌کنند.»

این مقام تأمین اجتماعی افزوده است که برای مدیریت بحران درست دولت باید به آمایش جمعیتی دست بزند: «اگر بدانیم در یک روستای مرزی که در معرض سیل قرار دارد، چه تعداد خانوار وجود دارد می‌توانیم هم پیش از سانحه و هم پس از سانحه برای کمک به آنها برنامه داشته باشیم. می‌توانیم پیش از سانحه آنها را تحت پوشش صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر یا سازمان تامین اجتماعی ببریم. برای زدودن فقر از چهره روستاها چاره‌ای جز این نداریم.»

درواقع طی سال‌های گذشته بی‌تفاوتی دولت و رها کردن مردم آسیب‌دیده از خشکسالی و سوانح طبیعی چون زلزله و سیل، موجب شده فقر در کشور گسترش یابد و فقر فلاکت‌بار در این مناطق که معمولا مناطق محروم هم هستند گسترش یابد.

نمونه این موضوع در سیل ابتدای سال جاری اتفاق افتاد؛ دولت اعلام کرد که ۱۰ هزار کارگاه در این مناطق آسیب دیده‌اند که اگر هر کارگاه ۳ نفر شاغل داشته باشد در مجموع ۳۰ هزار نفر بیکار شده‌اند. بخشی از این هزاران تن یک روز هم سابقه بیمه نداشتند و تا زمان اشتغال مجدد تقریبا بی‌حمایت مانده‌اند!

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=176395

یک دیدگاه

  1. دولت سنترال

    ملتی به این بزرگی
    اندازه نیم اروپای غربی و به همین اندازه تنوعات زبانی و فرهنگی متفاوت اما کاری نمیکنند که کارستان باشد و چرا؟
    کرد منتظر است که دولت سنترال (مرکزی) ضعیف شود که پرچم کردستان را بلند کند.
    برای همین کاری نمیکند که همراستای غیر کرد ها باشد.
    خوزستانی فکر میکند میتواند مناطق نفتی را به چنگ بگیرد, اما نمیداند لگاسی نفت به پایان رسیده است.
    و کافی است این همه اختلاف را در سوریه و عراق به خاطر خط لوله نفت کرکوک ببیند که جهان را سر
    دعوای چند بشکه سهم دخیل کرده است!
    و بقیه ی دیگران هم همینطور هر کدام ساز خود را میزنند
    این اغتشاش و بیچارگی نتیجه ی خود خواهی و خود محوری و ذهنیت ایلاتی است.
    سواحل جنوب ایران اگر اینفراستراکتور آن ساخته بشود:
    – عرض دو دهه دو برابر کره جنوبی ارزش حیاتی خواهد دشت؟
    – اندازه ی کشور اسپانیا میتواند پذیرای توریست باشد!
    – موقعیت سوق الجیشی برتر از کشور های حاشیه جنوبی و ترافیک هوایی جهانی را از آن خود کند.
    – با پاکستان و توسعه سواحل آنجا را تبدیل به بهشت کند.
    میتوان چهل در صد جمیعت امروزی ایران را در شهرهای ساحلی در جنوب ایران جای داد.
    و هزار کشور امارات مانند آنجا تاسیس کرد!
    تنوعات و زیبایی های طبیعت جنوب ایران قاره ای و خیره کننده است.
    ***
    نگارنده از پروژه آب به دریای نمک سمنان پشتیبانی میکند.
    – و این یک سیاستی است که ایران میبایست مدت ها پیش آن را شروع میکرد.
    مشروط بر اینکه ایران با روسیه قرار داد ببندد که کانال های روسی منتهی به خزر را دو برابر افزایش بدهد.
    چه بخواهیم, چه نخواهیم یخ قطبی باید آب بشود!
    اگر روسیه کانال های خود را به سوی خزر گسترش ندهد اکثر دلتا های عظیم این کشور زیر نیم تا چند متر آب خواهند رفت.
    ***
    ایران باید آب خلیج فارس را هم به درون متمایل و هدایت کند, چونکه آنجا هم سطح آب بالا خواهد آمد.
    دریا ها و دریاچه ها و تالاب های درون ایران مال زمانی است که در کره زمین دور دوم یخ بندان شروع نشده بود. این است که اکثر خشکی ها امروز به لطف یخبندان دوم روی آب هستند.
    برای این گونه پروژه های آبی در ایران نیاز به اراده ی قوی جهانی نیست, چونکه ایران با این کارش سطح بالا آمدن دریا را پایین نگاه میدارد که این بی نفسه یعنی نجات بسیاری از شهر های ساحلی جهان. یک چنین تجربه ی تکنولوژی هم مضاف بر امتیازهای ملی!
    – مشکل فقدان اراده سیاسی داخلی است.
    اگر حکومت ایران مثل مال دوران پهلوی بود, امروز ایران ماملو از دریاچه و پرندگان و محیط زیست زیبا و بهشتی بوده که قبلا در تاریخ کره زمین این چنین بوده است.
    دریاچه های خشک ایران را از گوگل نگاه کنید.
    تجسم کنید اینها دوباره پر آب شده, آنگاه ایران را چه شکلی میبینید؟
    ***
    همین دو پروژه اساسی میتواند اقتصاد ایران را به چرخ اندازد و همه ی اینها صد در صد مشروط بر این است که ابتدا از “حکومت دولت اسلامی غارت و فاسد!” دست بکشد.
    این دو پروژه هدایت آب به فلات ایران محتاج نیروی کار عظیم است که در صدی قابل توجه از بیکاری را حل خواهد کرد.
    – اینها رویا نیست, دست آوردنی است, تنها حرکتی که باید محور جنبش باشد یک قیام ملی است که با رفراندوم کشور را از مشتی تروریست اسلامی فاسد پس بگیرد!

Comments are closed.