(+عکس، ویدئو) در حالی که جامعه فرهنگی و هنری داخل کشور نسبت به کشتار و بازداشتگسترده هموطنانشان سکوت اختیار کردهاند، برخی منابع داخلی میگویند اغلب «سلبریتی»های سینما در کشور کانادا اقامت کرده و برای انجام کار به ایران رفت و آمد میکنند.
با اعتراضات سراسری آبانماه در حداقل ۹۸ شهر و کشتار دستکم ۲۰۰ تن و زخمی شدن صدها نفر و بازداشت بیش از ۳ هزار نفر، جامعه فرهنگی و هنری داخل ایران همچنان در سکوت سنگینی فرو رفته است. در حالی که با توجه به قطع اینترنت و عدم دسترسی به شبکههای اجتماعی، میتوان بخشی از این بیواکنشی را بدان نسبت داد ولی پیش و پس از قطع اینترنت نیز این سکوت در فضای هنری داخل کشور حاکم بوده و هست. حتی بازیگران و سلبریتیهایی که مردم را در دو دوره انتخابات ریاستجمهوری اسلامی به رأی به حسن روحانی تشویق میکردند نیز در برابر کشتار مردم ساکت ماندهاند. با اینهمه بسیاری از این هنرمندان، سکوت خود را ناشی از فشار و خفقانی میدانند که نتیجهاش احتمالا بازداشت و ممنوعیت کاری ایشان خواهد بود در حالی که معترضان در خیابان جان خود را بر کف میگیرند.
موارد انگشتشماری هم چون پرویز پرستویی، بهرام رادان، شیلا خداداد، حبیب رضایی، پیمان معادی، شبنم مقدمی، نیوشا ضیغمی و فریبا کوثری که واکنش نشان دادهاند نیز فقط گرانی بنزین و قطع اینترنت را مورد توجه قرار دادهاند. اما صدای سلبریتیهایی که به اعتبار مردم رشد و نمو پیدا کرده و دیده شدهاند و به همین اعتبار به نان و نوایی رسیدهاند، شنیده نشده است.
حالا روایتی که از رسانههای داخل ایران به گوش میرسد، کوچ هنرمندان بهخصوص سینماگران به کشور کانادا و زندگی در آن کشور است. این رسانهها میگویند شمار زیادی از این هنرمندان اصلا در ایران اقامت ندارند و فقط برای کار به ایران رفت و آمد میکنند و در نتیجه نسبت به وضعیت کنونی و مشکلات کشور بیتفاوت هستند.
https://www.instagram.com/p/B5I8Ja1B1uG/
این رسانههای داخلی، چنین هنرمندانی را متهم میکنند که درآمد ناشی از کار در ایران را به کشوری چون کانادا برده و در آنجا هزینه میکنند و وطنگریز شدهاند.
https://www.instagram.com/p/B5SYGAYHOct/
از سوی دیگر، دو روز پیش تصویری از یک مسابقه تلویزیونی کشف استعدادها در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد مهناز افشار بازیگر سینما به عنوان یکی از داوران در این برنامه در کنار ابی و آرش حضور دارد. نکته قابل توجه اینجاست که مهناز افشار با حجاب در این برنامه شرکت کرده است!
افشار دو پرونده قضایی جداگانه قضایی در داخل ایران دارد که یکی از آنان به کشته شدن یک طلبه همدانی مربوط میشود.
اگر چه از ابتدای استقرار حکومت جمهوری اسلامی، بسیاری از هنرمندان مجبور به تبعید و فرار از ایران شدند و در طول این ۴۰ سال نیز، برخی دیگر چون سوسن تسلیمی به واسطه سالها محدودیت و سانسور، در نهایت مهاجرت از کشور را برگزید، ولی به نظر میرسد هنرمندان نسل سوم در ایران، با افزایش خفقان و سانسورها از سویی و گستردگی هنرهای بازاری و بیارزش از سوی دیگر، تلاش میکنند تا با سرمایهای که در این شرایط بهم زدهاند از ایران خارج شوند و گروهی از هنرمندان مهاجر را تشکیل دهند که در این شرایط وانفسای اقتصادی کشور، صرفا برای کسب درآمد به ایران میروند! آنهم در حالی که سینما و رادیووتلویزیونش به فساد و پولشویی متهم است.
در مقابل این هنرمندان فرصتطلب و سودجو اما هنرمندان خارج از کشور از نویسنده، خواننده، بازیگر و مدل که در تبعید بسر میبرند، مثل همیشه جای خالی هنرمندان دست پروردهی نظام جمهوری اسلامی را در پشتیبانی از مردم و اعتراضات آنها پر میکنند. در طول یک هفته قطع اینترنت در ایران و سانسور شدید رسانههای داخلی، این هنرمندان تبعیدی از جمله داریوش، گوگوش، ابی، شهره صولتی، لیلا فروهر، نازنین بنیادی، شهره آغداشلو، پرویز صیاد، مرتضی برجسته، معین، هاتف، کوروس، اندی، حسن شماعیزاده، فرامرز اصلانی، کامران و هومن، سعید محمدی، در پستهای اینترنتی و یا پیامهای صوتی و تصویری از اعتراضات مردم ایران دفاع کردند و بر سیاستهای غیرانسانی و تباه حکومت به شدت تاختند.
تظاهرات اعتراضی آخرین هفتهی آبانماه ۹۸ در ایران نیز با تلاش گسترده ایرانیان خارج از کشور در فضای مجازی و اعتراضات و تظاهرات در مقابل سفارتهای جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف همراه بود. در حالی که جمهوری اسلامی همواره به واسطه سیستم تبلیغاتی گستردهی خود، تروریسم رسانهای را علیه ایرانیان خارج از کشور به کار گرفته است و آنان را ضدایرانی و نامهربان نسبت به وطن و میهن جلوه داده است اما این هنرمندان در جنبشهای زنان و دانشجویان و همچنین اعتراضات سال ۸۸ و تظاهرات سراسری ۹۶ نیز همواره از مردم خود حمایت کردهاند.
این بار نیز واکنش گسترده و حمایت ایرانیان خارج از کشور چه هنرمند و چه شهروندان عادی از هممیهنانشان نشانگر عشق و همدلی و همراهی آنها با ایران و مردم آن است و این واکنش همیشگی نقطه پایانی است که تریبونهای نظام توان آغاز سناریویی دیگر را برایش ندارند.
شغل من نگاه نکردن به خونریزی است
شغل من این است که روزنامه نمیخوانم
شبها
دود میرقصد
در زیر سیگاری روی میز
پرده میآید از پنجره تا نیمههای اتاق
یعنی باد پرده را هل میدهد
همین باد که از دریا تا من آمده است
داشتم میگفتم
شغل من
خاموش کردن رادیو است
بستن تلویزیون
در تمام ساعات پخش خبر
[بیژن نجدی]
آنان که با عنوان هنرمند سرشناس در ایران معروف هستند حاصل کار فرهنگی سعید اسلامی می باشند، بویژه فیم سازها. اینطور هم نیست که هر هنرمند خارج نشینی هم آزاده باشد. همین یک قلم آقای محسن محملباف چریک یک نمونه اش.
روسیه و انگلیس مستعمر گران کهنه کار که با وجود حکومت اسلامی نیازی به قرار داد وثوق الدوله ندارند چون اینها منطقه را به تنش و کشتار کشانده و اینها میلیاردها اسلحه میفروشند و قطر با افزایش ۶۵ درصدی از چاه پارس جنوبی بازاررا پر از نفت کرده اند…و در مقابل کشتار دوباره مردم با هلیکوپتر امام جمعه ها و تک تیراندازها از پشت بام و و اجازه ندادن به بیمارستانها جهت پذیرش زخمی ها؛ سکوت مرگ اختیار کردند!
انتقاد باید از کسانی باشه که میتوانند ازادانه به میدان بیایند، ازادانه و بدون واهمه نظرات یا اعتراظشون رو مطرح کنند، پشتیبانی کنند، ووو ، ولی سکوت میکنند. انتقاد از کسانی که شرایط گفته شده رو ندارند، به نظر من مجاز نیست.
آفرین و صد افرین به هنر مندان دوران پادهشاهی پهلوی که دوروئی ، با خودشان و مردمشان ندارند و صاحب دل و روان ملیونها ایرانی در سراسر کشور میباشند و در تاریخ معاصر موسیقی نامی جاودان با ارائه بهترین کارها در شعر و ادبیات پارسی و بهترین ملودیها و تنظیمهای جاودانه جای خواهند داشت .
از هنر بندان و سلیبریت های ، جهموری ارزال و اوباش حمهوری اخوندی ، بیش از این هم انتظار نمی رود ، این جماعت نه تنها هنرمند ، بلکه یک سری فرصت طلبان سود جو و پیرو حزب باد میباشند ، طرز پوشش لباساشان در داخل و خارج فرق میکند ، کجایند هنربندان ارسالی اخوندی به خارج در محکوم کردن رژیم سرخ وسیاه اخوندی برای این کشتار و سرکوب ملت مظلوم ایران ، مثل نامجو و کلاغ نجفی که به جعل اسم شاهین که نشانی از پادهشاهی می باشد را برای پنهان کردن ذات خود سو استفاده میکند .