زمان فیلی- بعداز گذشت چندین روز از آغاز انقلاب نوین در ایران، کماکان هیچ آمار دقیقی از تعداد کشتهشدگان و مفقودین توسط نیروهای سرکوب رژیم جمهوری اسلامی وجود ندارد.
سازمانهای حقوق بشری روزانه بطور مستمر اسامی چند تن از قربانیان را به لیست خود اضافه مینمایند اما، همچنان هیچکسی با قاطعیت نمیتواند رقم واقعی را علام کند.
گزارشهای عینی توسط شاهدین در شهرهای مختلف ایران، حاکی از این امرست که تعداد قربانیان- اعم از کودک و بزرگسال- بسیار بیشتر از ارقام اعلام شده و حتی چهار رقمی میباشد و طبعا هیچ جای اعتمادی به خبر رسانههای حکومتی نیست.
در خصوص دستگیرشدگان چنین گفته میشود که، این افراد را در مکانهای مختلف و در بدترین شرایط نگهداری میکنند و خانوادههای آنان هیچ اطلاعی از فرزاندن خود ندارند.
پایگاههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و استقرار کانکسهای کوچک در محوطهی زندانها، محلهاییست که افراد زیادی بدون هیچ حق و حقوقی در آن زندانی و تحت شکنجه هستند و در بعضی از شهرها مانند استان کرمانشاه طبق خبرهای محلی، اندک افرادِ آزاد شده مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
جمهوری اسلامی پس از کشتار وسیع تظاهرکنندگان در خیابانها، اکنون مانند داعش عمل کرده و به فاجعهای روی داده شده، اعتراف میکند تا با ایجاد جوّ هراس در جامعه، به مردم اعلام کند هرگونه اعتراض با گلوله روبرو خواهد شد.
از آنجا که نظام حاکم بر ایران هیچ گونه اعتراض و مخالفتی را بر نمیتابد؛ در قیام انجام گرفته نیز شیوهی قهری پیش گرفت و مردمی که نارضایتی خود را به صورت سراسری علیه کلیت حاکمیت اعلام داشتند به خاک و خون کشید.
استفاده از انواع سلاحهای گرم توسط ماموران وابسته به حکومت، چه در لباس نظامی و چه لباس شخصی در مقابله با مردم، رویکرد همیشگی جمهوری اسلامی میباشد. تصاویر و عکسهای مخابره شده از ایران بعداز اتصال اینترنت، نشان میدهد مردم با تفنگهای ساچمهای، دراگانوف، گاز اشکآور، اسلحههای کمری، کلاشینکف و در حد وسیعتر با تانک زرهی و پهپاد مسلح، مواجه بوده و مورد هدف قرار گرفتهاند.
از نکات قابل توجه و مهم، به آتش کشیدن مکانهاییست که مردم هیچ دسترسی به آن نداشتهاند و پروپاگاندای حکومتی آن را به معترضان نسبت میدهد. آتش زدن بانکها از این جمله است که توسط نیرویهای سرکوب رژیم و صورت گرفته و اکنون هم کارتهای بانکی صادر شده از این بانکها بلاک شده و مردم به حساب خود در این بانکها دسترسی ندارند.
رهبر خودخواندهی رژیم اسلامی در حالی معترضان در خیابان را اشرار خطاب میکند که، نیروهای تحت فرمان او به تخریبِ ماشینها و منازل مردم پرداختهاند. جمهوری اسلامی در مقابله با مردم حتی از خلافکاران و بزهکاران زندانی، به عنوان چماقدار استفاده مینماید و این شیوهی مرسوم زامبیهای برآمده از خمینیسم میباشد.
نهادهای امنیتی خامنهای همیشه از دستگیرشدگان، خوراک تبلیغاتی به نفع رژیم ساخته و آنها را تحت شکنجههای شدید، وادار به اجرای سناریویهای مختلف نمایند. در خصوص اعتراضات هفتههای قبل نیز این امر دور از ذهن نیست، آنچنان که، حسن روحانی نیز معترف شده که در آینده اعتراف بازداشتشدگان از تلویزیون حکومتی پخش خواهد شد.
آنچه در ایران اتفاق افتاده با رویدادهای عراق در یک مسیر قرار دارد. ملتهای این دو کشور هر دو از یک درد مشترک برخوردار هستند. فجایع رخ داده شده در این دو کشور توسط رژیم تباهی ملایان کماکان ادامه دارد و شلیک مستقیم به مردم نقطهی تشابه این مدعاست.
تنها تفاوتی که میتوان در اعتراضات ایران و عراق در راستای سرنگونی حاکمان فاسد و تبهکار مشاهده کرد، سانسورِ خبریِ خیزش مردم ایران توسط رسانههای اروپایی میباشد. اروپاییهاییها با عدم پرداختن به وقایع مهم در ایران علاوه بر زیر پا نهادن اصول حرفهای- انسانی، سرکوب توحشآمیز ملایان در قطع اینترنت که، هدفی جز کشتار وسیع نداشته را نداشته تکمیل نمودند.
در این میان نباید از یاد برد که مردم ایران تا کنون تنها از پشتیبانی رهبران دو کشور برخوردار هستند که رسما حمایت خود را از خروش ملی ایرانیان اعلام داشتهاند. دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل کسانی بودهاند که در کنار مردم ایران ایستادهاند و این مهم، نشان از نگاه زامبیشناسی آنها نشأت میگیرد.
نکتهی پایانی و قابل تأمل در ایران اینجاست، امروز نسل بعداز انقلاب اسلامی مُهر عدم مشروعیت را بر پیشانیِ توحشمداران حاکم کوبیده است. با نگاهی به خونهای ریخته شده بر کف خیابانها میتوان به این واقعیت رسید؛ حاکمیت دزدسالار با جوانانی روبرو شده که طی چهل وحشتسال آمال و آرزوهای آنان را از بین برده و بیگمان، همین جوانان که به شکرانهی انقلاب اسلامی چیزی برای باختن ندارند، سقوط را بر بنیادگرایان حاکم، تحمیل خواهند کرد.
آمین