مصطفی فحص (الحره) – دایره مشکلات و گرفتاریهای رژیم ایران درحال گسترش است. اوضاع ملایان حاکم پس از قیام «افزایش قیمت بنزین» مانند قبل از آن نخواهد بود اگرچه جمهوری اسلامی با سرکوب وحشیانه و مرگبار توانست به صورت موقت قیام را مهار و صداهای خشمگین را خاموش کند.
قیام نوامبر جنگی تمامعیار از سوی رژیم ولایت فقیه علیه مردم ایران بود. رژیم در این جنگ خونین علیه ملت توانست جان سالم به در ببرد اما با زخمهای عمیق و غیرقابل ترمیم از این جنگ برگشت. زخمهایی که چهره او را به کلی خراب کرده و ضربات سهمگین قیام آثاری غیرقابل ترمیم برپیکر فرسودهاش باقی گذاشته است بطوری که بهبودی آن چه کوتاهمدت و چه بلندمدت بسیار دشوار خواهد بود به ویژه آنکه رژیم با ادامه سیاستهای غلط خود به تشدید بحرانهاى سیاسی و اقتصادی کمک میکند.
درمان این بحران، یا بهتر بگوییم بحرانها، دیگر بدون جراحی عمیق و اساسی امکانپذیر نیست چرا که رژیم ولایت فقیه نه تنها قابل اصلاح نیست بلکه فاقد شرایط مناسب برای انجام هر نوع اقدام جهت نجاتاش از مرگ است. هر عملیاتی روی پیکر فرسوده و پوسیدهی این رژیم عوارض جانبی به همراه خواهد داشت که تاثیری منفی بر کل ساختار آن خواهد گذاشت بطوری که زنده ماندن نظام زیر عمل جراحی ناممکن است. به ویژه که رژیم جمهوری اسلامی برای اولین بار از زمان تأسیس در سال ۱۹۷۹-۱۹۸۰ با یک قیام کاملا افقی روبرو شده است.
شهرهای ایران پس از سرکوب بیرحمانه اخیر در سکوت بسر میبرند؛ سکوتی که فیلسوفان و جامعهشناسان در طول تاریخ آن را بازتابی از طبیعت باطنی ساکنان این فلات کهن چندهزار ساله تفسیر کردهاند. مورخان و فلاسفه که رفتار ایرانیان را بررسی کردهاند، میگویند، سکوت ایرانیان پس از هر حادثهی تاریخی، معانی و مفاهیم زیادی دارد.
در میان اقلیتی وفادار و اکثریتی مخالف، رژیم جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند عیوب و نقصهای فاحش خود را بپوشاند و شگفتآورتر از همه مراحل گذشته اینبار جامعه درونگرای ایرانیان دیگر حاضر به سکوت در برابر ناکارآمدی و بیلیاقتی این رژیم نیست. ایرانیان اکنون به وضوح و بدون ترس از پیامدهای قیام، مواضع خود را نسبت به رژیم دیکتاتوری دینی جمهوری اسلامی بیان میکنند.
این امر احتمالا رویارویی آینده بین رژیمی بیرحم و مردمی را که خواهان تغییرات بنیادین در جامعه خود هستند، خونینتر، رادیکالتر و خشنتر خواهد کرد . این رویارویی سیاسی بیشتر شبیه زلزلهای است که گاه در طبیعت سرزمین ایران روی میدهد. زلزلهای ویرانگر که آنچه را درون شهرهای ایران بر اثر خفقان نهفته و پنهان است بیرون خواهد ریخت بطوری که شکل اجتماعی و سیاسی ایران را تغییر خواهد داد.
وقایع اخیر رژیم را مجبور کرد تا ماهیت حقیقی و سنتی خود را نشان دهد و او را وارد مرحلهای از شفافیت کامل کند. جمهوری اسلامی برای رسیدگی به بحرانهای متعدد و مشکلات انباشته داخلی و خارجی خود گام برداشته است. این رژیم از غربالگری اجتماعی و تقسیم مردم ایران به دو بخش خودی (طرفدار رژیم) و غیرخودی یعنی اکثریت مخالف نیز دریغ نکرده است.
طرفداران رژیم یا ولایتمداران اقلیتی بیش نیستند، این اقلیت مأجور یا مزدور وابسته به رژیم برای حفظ منافع خود و پیروانشان و کسانی که حول دایره نهادهای «انقلابی» میچرخند، ترجیح میدهند رژیم باقی بماند چرا که با سقوط رژیم منافع آنها نیز از بین خواهد رفت.
این همان چیزی است که امیر طاهری نویسنده و روشنفکر مخالف رژیم ایران در مقاله خود به زبان عربی تحت عنوان «ملایان تهران و باخت در قمارهای مکرر» به آن اشاره میکند.
طاهری میگوید: «وقتی کار به امور دنیوی میرسد، رژیم اسلامی دغدغه کمک به فقرا و طبقات تنگدست مردم را ندارد بلکه برای تأمین امنیت و محافظت از کسانی (هوادارانش) که از همه امکانات و نعمتهای مملکت لذت میبرند، دریغ نمیورزد».
اما در مورد مخالفان که شیخ حسن روحانی در یکی از سخنرانیهایش اعتراف کرد که ۷۰ درصد را تشکیل میدهند و مشخص است که اکثریت ملت ایرانند، رژیم جمهوری اسلامی آنها را به انتخاب بین دو گزینه قرار داده است: زندگی مرفه و شایسته به شرط وابستگی و وفاداری به نظام ولایت فقیه جمهوری اسلامی و ورود به دایرهای از فساد، اختلاس و باندبازی در درون رژیم که اقلیت را تشکیل میدهند، یا قبول وضعیت اسفبار کنونی و سکوت در برابر سیاستهای ماجراجویانهی رژیم و تحمل قلع و قمع همه کسانی که زبان به اعتراض علیه آن بگشایند که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند.
رژیم جمهوری اسلامی در حال حاضر در مرحلهای بسیار دشوار قرار گرفته بطوری که به کلی از واقعیتهای تلخ پیرامون خود جدا شده است. رفتار مقامات تهران به گونهای است که شرایط بسیار بد اقتصاد داخلى و شکست سیاسی در تفاهم با کشورهاى منطقه و جهان را انکار میکنند. این رژیم دیگر چارهای جز پس گرفتن همه روایتهای خود در رابطه با علل مشکلات کنونی این کشور ندارد. جمهوری اسلامی همواره علت اصلی نابسامانی و بحران اقتصادی را تحریمهای کشورهای خارجی به ویژه ایالات متحده معرفی میکند در صورتی که هیچگاه به اینکه چرا این تحریمها اجرا میشود اشاره نمیکند و توضیح نمیدهد که چرا و چه کسانی مسبب اینهمه نفرت، انزجار و انزوای منطقهای و بینالمللی ایران شده است.
روحانی واشنگتن را متهم میکند که میخواهد جمهوری اسلامی را به تسلیم وادار کند و میگوید که تنها راه نجات دولتاش کاهش اثرات منفی تحریمهای آمریکا علیه تهران است.
مواضع اخیر روحانی و فرار آشکار او از رویارویی با حقایق تلخ داخل کشور به نوعی مکمل مواضع علی خامنهای و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت است.
از نظر روحانی قربانی حقیقی تحریمها درواقع مردم ایران خواهند بود زیرا او میداند که رژیم و اقلیت وابستهاش راههای خلاف و قاچاق برای تأمین مالی خودشان را خوب میدانند. رژیم برای محافظت از مجموعه ولایتمداران خود دست به هر اقدامی خواهد زد تا این اقلیت بتواند بر اکثریت مخالفان که خواستار توسعه سیاسی، بهبود اوضاع معیشتی، توزیع عادلانه ثروت و جلوگیری از هدر رفتن سرمایههای ملی در ماجراجوییهای خارجی هستند، غلبه کنند.
ملایان تهران اکنون بین دوگزینهی فقدان کلی نفوذ منطقهای یا سقوط و پایان موجودیت خود قرار گرفتهاند. هر کدام از این دو گزینه بسیار تلخ و دشوارتر از دیگریست. این در حالیست که اگر رژیم به سیاست ماجراجویانهی خود در منطقه ادامه دهد موجودیت آن با خطر نابودی روبرو خواهد شد.
اکثریت ملت ایران از رژیم و گفتمان انقلابی او کاملا جدا شدهاند.
روزنامه نیویورک تایمز در باره اعتراضات نوامبر در ایران نوشت: «انقلاب اخیر مردم ایران سطح ناامیدی شگفتانگیز مردم ایران از حاکمان مذهبی این کشور را به نمایش گذاشت. واکنش و سرکوب شدید اعتراضات از سوی مقامات ایران نیز نشان داد که شکاف بسیار عمیقی بین ۸۳ ملیون ایرانی و رژیم جمهوری اسلامی وجود دارد. هدف قرار دادن مستقیم علی خامنهای و شعار دادن علیه او از سوی اکثریت تظاهرکنندگان و پاسخ خامنهای به معترضان که با دستور او برای سرکوب شدید آنها همراه بود و نسبت دادن تظاهرات معترضان به توطئه دشمنان داخلی و خارجی ایران، دلیل دیگری بر شکاف عمیق و فاصله غیرقابل ترمیم میان رژیم ملاها و مردم ایران است.
فناوریهای پیشرفته علمی تا کنون نتوانسته است زمان دقیق وقوع زلزله را مشخص کند تا از میزان خسارتهای آن جلوگیری شود. رژیم ایران نیز با وجود هشدار امنیتی و داشتن دهها نهاد وابزار و ادوات سرکوب و بر خلاف گفتمان ایدئولوژیکاش که ۴۰ سال تمام امکانات کشور را برای ترویج آن تسخیر کرده، هنوز نمیتواند زلزله اجتماعی و سیاسی آینده را که علیه آن روی خواهد داد پیشبینی کند.
رژیم تهران تنها به گزینه امنیتی و سرکوب وحشیانه متکی است، اما راهبرد سرکوب نیز در طول تاریخ همه نظامهای دیکتاتوری موفقیتآمیز نبوده و در نهایت اراده ملتهاست که پیروز میشود. به این ترتیب ملایان تهران گزینههای اندکی در اختیار دارند.
جمهوری اسلامی یا باید در برابر مطالبات معترضین عقبنشینی کند، که این باعث از بین رفتن اعتبار داخلی و شکست هیبت رژیم و ناکامی پروژههای برونمرزیاش خواهد شد یا اینکه با خشونت و سرکوب به اداره کشور ادامه دهد. جمهوری اسلامی در بدترین شرایط در طول عمر ۴۰ ساله خود بسر میبرد و این بار باید جام زهر را از داخل نوش جان کند. خوردن جام زهر داخلی بسیار کشندهتر از جام زهر خارجی است.
جمهوری اسلامی بین دو گزینه قرار گرفته است: پایان سلطهجویی یا پایان موجودیتاش؛ که هر کدام از دیگری تلختر و دشوارتر است.
*منبع: وبسایت شبکه تلویزیونى الحره
*نویسنده: مصطفى فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
انهایی که برای فریب مردم ایران و پنهان کردن حمایت پوتین از کشتار مردم ایران ، در رسانه های اشغالی توسط اعضای توده ای فدایی ، باندهای دموکرات خلقی ، تروریست شونیست روسی ، نئو سکولار خلقی بعثی کمونیستی ، ملی مذهبی مارکسیستی اسلامی روسی ، فرار به جلو می کردند و شیون و فغان که چرا اروپا و امریکا ساکت هستند ؟ چرا حمایت نمی کنند ؟ ….. همان شیوه گوادلوپیستی که هدفش پنهان سازی نفوذ روسیه ، دستکاری ها ، توطئه های روسی ، حمایت های روسیه از تشکیل نظامهای دیکتاتوری بعثی ، خلقی ، مارکسیستی روسی د رکشورهای عقب مانده جهان است ، را ادامه دادند ، کا ربه جایی رسید که در تلویزیون سهامی (سپاه ، روسیه ، سعودی) صدای یک عده جوان ناشناس را از داخل کشور ( که روحانی امنیتی روسی می گوید ما همه سوراخها را داریم نگاه میکنیم اما اینها را نمی بیند !) پخش میکند ، زیر این علم جدید لنینیستی که ما رهبر نمی خواهیم همین جوانان ( که همان ساواما ، ک گ ب ، … هستند ) رهبر ما هستند ( منظورشان مخالفت با شاهزاده و مجاهدین و بنی صدر است ) ، در حال کارشکنی در مسیر خیزش مردم در دیماه و ابان ماه هستند که مردم صریحا یک نظام متحد امریکا و ضد روسیه و سوریه و فلسطین ، تحت رهبری رضا شاه ( شاهزاده پهلوی ) می خواهند .
– روزنامه آمریکایی “واشنگتنتایمز” با انتشار گزارشی از حمایت و پشتیبانی نمایندگان کنگره آمریکا (مجالس نمایندگان و سنا) از اعتراضات مردم ایران خبر داده است.
– «ایران و عربستان در پی کاهش تنش در مناسبات خود هستند»
– وزیر امور خارجه آلمان سرکوب خشونتبار اعتراضات اخیر در ایران را محکوم کرد
– نماینده بلژیک در پارلمان اروپا: اعتراضهای ایران را در دستور کار قرار میدهیم
– گفت و گو با نماینده سوئد در پارلمان اروپا که پیشنهاد دقیقهای سکوت به احترام جانباختگان اعتراضات ایران را داد
ترامپ و حزب محافظه کار می خواهد تا جایی که می تواند حکومت جمهوری اسلامی و بویژه جناح تندرو (تروریست-جهادی ها) را تحقیر کند .اگر مذاکراتی باشد روند مذاکرات چنین پیش خواهد رفت و تنها با مذاکرات تحریم ها نخواهد رفت .
این وظیفه ی تک تک ما ایرانی ها است که تا جایی می توانیم آبروی نظام اسلامی و دو جناحِ خمینی چی ها را ببریم ، آنها را تضعیف کنیم، و با آنها مبارزه کنیم .یعنی هر دوبال خمینی چی های ماله کش-ریاکار(خاتمی، ظریف، روحانی و…) و خمینی چی های جهادی- تروریست(خامنه ای و سرانِ تروریست سپاه مخصوصا قائم سلیمانی بزدل) را به زباله دان تاریخ بفرستیم.
از دیگر سو پروژه ی ایرانِ بعد از فروپاشی نظام خمینی چی ها را پیش ببریم.
مثلا ،مشروطه ی پادشاهی در قرن ۲۱ چگونه خواهد بود ؟ این پرسشی است که باید پاسخ های متنوع و متکثری در همه ی زمینه ها به آن بدهیم . قطعا ،در زمان حاضر، محتوای دموکراتیک و سکولار پادشاهی مشروطه نسبت به دوران قبلی بسیار قدرتمندتر خواهد بود و آرمان های شاهپور بختیار نخست وزیر فقید و شاهزاده رضا پهلوی هم چنین است .اما از جنبه های دیگر چگونه خواهد بود؟
اگر زیادی به کشتن مردم افتخار کنند، نظامیان لات و اوباش یونیفرم پوش، قدرت را از آخوند نفوذی خواهند گرفت و او را به شغل تسبیح فروشی برخواهند گرداند و اگر نگویند که می کشند، ربودن و غارت اموال مردم با کلاه گشاد شیعه گری را از دست خواهند داد.
ارتش آمریکا با انتشار بیانیهای نوشت که دو موشک کاتیوشا روز چهارشنبه در «محوطه پیرامونی» فرودگاه بینالمللی بغداد به زمین خورده است..
حمله دو روز پس از آن اتفاق افتاد که اصابت چهار راکت کاتیوشا به یک پایگاه نظامی نزدیک به فرودگاه بینالمللی بغداد به زخمی شدن پنج نیروی امنیتی عراقی منجر شد.
افراد زخمیشده عضو واحد ضد تروریسم آموزشدیده توسط نیروهای آمریکایی هستند.
یک مقام ارشد نظامی آمریکاهشدار داد که حملات راکتی شبه نظامیان مورد حمایت حکومت ایران
«کتائب حزب الله» و «عصائب اهل حق»در عراق به پایگاههایی که میزبان نیروهای آمریکایی است، طرفها را به سمت درگیری و ورود به مرحلهای غیرقابل کنترل خواهد کشاند.
ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، نیز در کنگره کشورش، گفت که در دوره تشدید خطر با حکومت ایران هستیم و هشدار داد که حکومت ایران باید «خیلی خیلی محتاط» عمل کند.
تشریح عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی حکومت ایران از ترس و حشتش از عراقیهای عصبانی در سفر به عراق!
شریعتی، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی حکومت ایران که در بازار عراق فعال است؟!، در توییتی نوشت: «امروز در پرواز تقریبا تنها ایرانی بودم؛ در فرودگاه بغداد از سنگینی برخی نگاهها پاسپورتم را سریع در جیبم گذاشتم؛ همکارم! گفت در مسیر فارسی صحبت نکن!»
شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه نوبل صلح، درباره آرامش کنونی ایران پس از اعتراضات اخیر این کشور گفت: «ایران مانند آتش زیر خاکستر است؛ آتشفشانی که به طور موقت خاموش است و هر لحظه میتواند دوباره فوران کند.»
عبادی، در گفتوگو با هفتهنامه فرانسوی لوپوئن که روز سهشنبه ۱۹ آذر منتشر شد، ادامه داد: «من اطمینان دارم که سقوط حکومت [ایران] اجتنابناپذیر است. اما باید توجه کرد، این یک روندی است که باید به طور طبیعی انجام شود.»
او درباره روند تغییرات در ایران ادامه داد: «گاهی ممکن است چند ماه به طول بکشید و گاهی ممکن است چند سال. اما در هر حال، روند سقوط قدرت در ایران آغاز شده است.»
ای کیهانی های مقیم خارج عوض نشستن پشت کامپیوتر و الکی مصرف کردن. پشت همان کامپیوتر کاری بکنید. یکی از کارهای مهمی که می توانید بکنید که آبروی این نظام ضد بشری را بیش ار پیش می برد شاید دو ساعت هم وقت نبرد. البته اگر کاردان باشید یک ساعت وقت هم نمی برد و آن این است که ویدیو سخنان ابوالفضل بهرام پور این استاد الهیات و استاد قوه قضاییه و دوست نزدیک رهبر فرزانه را ضبط زیر نویسی به دو سه زبان انگلیسی فرانسوی و آلمانی و اسپانیایی کنید و بگذارید در یوتیوب و بعد در فیسبوک و…. این یکی از کارهای مهمی ست که اگر من زبان بلد بودن با همه خطراتش حتما می کردم . این آدرسش. این می تواند مثل بمب در اروپا و آمریکا بترکد. من واقعا در حیرتم که شماها در غرب چه می کنید. ایکاش امکانات شما را می داشتم. این آدرسیش که زحمت نکشید دنبالش بگردید و خسته شوید. آخر اندکی جنب و جوش! ببینید چطور سرسپردگان این نظام ددمنش دارند کشتارها و حمام خونها را به مرور زمان می سپارند. رهبر بیشرف انقلاب مدفوع گفته بود که انقلاب نوین ایران را نابود کرده. اما حالا دوباره روی حرف خودش آمده و با شهید خواندن کشته شدگان می خواهد بگوید که کار من و تو بوده و این ما بودیم که آنها را کشته ایم. پس دستبکار شوید و اینرا ترجمه و زیر نویسی کنید. شماها همگی دست کم یکی دو زبان بلدید.
https://www.youtube.com/watch?v=OO4-NX5xiuUبا تشکر از کیهان
از جنوب تهران
ایشان مقاله های تحلیلی و خواندنی می نویسند. این جمله برای من کاملاً عینی بود:
“شهرهای ایران پس از سرکوب بیرحمانه اخیر در سکوت بسر میبرند؛ سکوتی که فیلسوفان و جامعهشناسان در طول تاریخ آن را بازتابی از طبیعت باطنی ساکنان این فلات کهن چندهزار ساله تفسیر کردهاند. مورخان و فلاسفه که رفتار ایرانیان را بررسی کردهاند، میگویند، سکوت ایرانیان پس از هر حادثهی تاریخی، معانی و مفاهیم زیادی دارد.”
مقاله بسیار جالبی – آنهم با برداشتهای کاملا صحیح، دقیق و شمرده سیاسی اجتماعی! سلیمان پادشاه، یکی از پادشاهان یهودیان که یکی از خردمندترین انسانهای جهان شناخته شده است، در کتاب امثال عهد عتیق – در این مورد اینگونه سخن میگوید: “پاداش تو بستگی به گفتار و رفتار تو دارد. هر چه بکاری، همان را درو خواهی کرد ( امثال، فصل ۱۲، آیه ۱۴)… و زمان آنچه ج.ا. در تاریخ منحوس و متحجر ۴۰ ساله خود کاشته است فرارسیده است.
رژیم نوفل لوشاتوئی اخوندیسم ، میوه تلخ اتحادیه اروپا برای ایرانیان ، با تبلیغات تلویزیون های ضد ملت و دشمن ایران ، مثل جیره خواران مزدور پالرموئی ، ایت الشیطان ، بی بی سی ، دویچه والله ، و و سعی در مخفی کردن کشتار و نسل کشی رژیم دست نشانده خود دارند ، درحالی که همین ساعات ، رژیم خونخوار روزانه به دستگیری شکنجه و کشتار مخفیانه ادامه میدهد و بنام علت مرگ ، بر اثر انفولانزا جواز مرگ و دفن توسط پزشک دادستانی بسیج وسپاه زیر نظر رئیسی قاتل چندین هزار نفر فقط در تابستان ۶۷ صادر میکند ، امروز باپخش خبر برکشیدن نام ، ولک ، یخ فروش دیروز و دزد امروز ، شمخانی باعنوان دبیر امنیت اخوندیسم ، برای به ظاهر دلجوئی به باز دید خانواده جانبازان ملی میرود و در خفا تهدید به کشتن بقیه فامیل جانباختگان ازادی از ظلم جهموری اسلامی ، چه با تصادف چه باسم چه با گوله و دستگیری و شکنجه ، ان رسانه ها برای نمایش قدرت و کنترل پوشالی خامنه ای و دیگر تبهکاران استالینیسم ، خمینیسم برعلیه ملت ایران را سر تیتر قرار میدهند بدونه انکه شمار کشته شدگان و مجروحین و اسیران بی گناه زندانی را حقیقی و تعدا د واقعی کشته شدگان سراسر ایران و تکلیف باز داشت غیر قانونی بیش از ۴۸ ساعت بدونه حکم دادگاه را بیان کنند ، خانم شیرین عبادی لطفا برای ملت از بابت حقوقی توضیح بدهند ، چرا دستگیر شدگان پس از چندین هفته بدونه حکم دادگستری همچنان در بازداشت و زیر شکنجه روحی و جسمی میباشند .
۱٫قیام محله محور بوده و هست .اگر هر ایرانی برای اعتراض با خانواده اش در کوچه ها بیاید هر شب و با پیوستن به هم می توانند هر میدان کوچک و بزرگ شهر را تبدیل به یک میدان مملو از جمعیت کنند .اگر این اتفاق در تمام شهر های کوچک و بزرگ بیافتد جمهوری اسلامی به راحتی سرنگون خواهد شد و امواج نیروهای میهن دوست از ارتش و نیروی انتظامی و سپاه و بسیج به آن خواهند پیوست .پس هدف خروج از خانه ها و دادن شعارهای نرم و بعد از چند هزار نفری شدن دادن شعار های راندازانه است.
۲٫ برای محله ای کردن قیام باید در تمام محله ها نماد سوگواری جانباختگان راه میهن را برد .بستن تکه پارچه های سیاه یا روبان های سیاه به شاخه های درخت ها در محله ها و روشن کردن شمع در کوچه ها و محل عبور عابران می تواند پیام ما را به تمام محله ها ببرد .تمام ایران در چهلم ۲۵ آبان ماه سوگوار خواهد بود.
۳٫ ۵ دی ماه یک سوگ سیاوشان برای همه ی ایران است .سوگوار جوانان پاکی هستیم که مثل سیاوش به دست نیروهای اهرمینی کشته شده اند .