معاون رفاه اجتماعی وزارت کار میگوید دولت با بحران دستاورد روبروست و مسائل مهم اقتصادی دیگری بجز موضوع یارانهها، از جمله بحران در صنعت اتومبیلسازی، کارآیی انرژی در نیروگاههای برق به دلیل انحصاری که در آنها وجود دارد پررنگ نمیشود و درباره آن صحبت نمیشود.
احمد میدری معاون رفاه اجتماعی وزیر کار و امور اجتماعی در گفتگویی با یک نشریه داخل ایران ضمن انتقاد از سیاستهای و اولویتبندیهای اقتصادی دولت، گفته که «دولت پس از گران کردن بنزین گفت من که نمیتوانم خدمت عمومی را درست کنم، حداقل دل مردم را شاد کنم.»
احمد میدری در بخشی از این گفتگو تأکید کرده که در شهریور و مهر گذشته و پیش از اعلام گرانی بنزین جلساتی با حضور نمایندگان سازمان برنامه بودجه، وزارت اقتصاد، وزارت نفت، وزارت رفاه، وزارت نیرو، مرکز پژوهشهای مجلس و اتاق اصناف درباره آزاد کردن قیمتهای حاملهای انرژی برگزار و هیئت رئیسه مجلس جمعبندی خود را تقریباً یک ماه قبل از افزایش بنزین به صحن مجلس ارائه کرد. بر اساس این گزارشها میتوانم بگویم همه دستگاههای حاضر در جلسه با افزایش قیمت بنزین موافق و بر آن اصرار داشتند.
میدری افزوده که «دعای کسانی که در این جلسات با آزادسازی قیمت بنزین موافق بودند این بود که اگر قیمت حاملهای انرژی را آزاد کنیم. میتوانیم به اندازه ۲۳ سال یارانه نقدی بدهیم. پس باید به سمت آزاد کردن قیمتها رفت. برای این کار سناریوهای مختلف دادند. آنجا آمده است با این افزایش قیمت همه ملت ایران از فقر نجات پیدا میکنند. همه زندگی بالای دو دلار خواهند شد و از خط فقر دو دلار بالاتر خواهند رفت.»
با اینهمه، معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه کار و امور اجتماعی از شیوه عملکرد دولت انتقاد دارد و معتقد است «پایین بودن قیمت انرژی تبدیل به مسئله اول اقتصاد ایران شده است و خیلی از مسائل مهم از یاد رفته است. قیمت حاملهای انرژی در ایران ارزان است، اما چه کسی و چرا این مسئله را بزرگ میکند؟ من میتوانم برای شما واقعیتهای دیگری را بشمارم که هیچ وقت در ایران بزرگ نمیشوند. مثلاً چرا موضوع تغییر در سیاستگذاری در صنعت خودروسازی کشور جدی گرفته نمیشود؟ مقصر این حجم از اتلاف منابع در صنعت خودروسازی کیست؟ دو خودروساز عمده ایران در این اتلاف منابع چه میزان مقصر هستند؟ من به شما میگویم پررنگ کردن برخی موضوعات در جامعه توسط خود دستگاههای اجرایی انجام میشود چون منافع آنها ایجاب میکند قیمت حاملهای انرژی بالا رود.»
او با بیان اینکه با افزایش آرام قیمت بنزین مخالف نیست، افزوده است: «چرا موضوع صنعت خودرو در دستور کار دولت قرار نمیگیرد؟ چون آنجا شبهانحصار قدرتمندی داریم که نمیخواهیم تغییرش دهیم. مثال دیگری بزنم. هفتاد نیروگاه برق در کشور وجود دارد. میزان عدم کارآیی آنها چقدر است؟ آیا تا به حال کسی در مورد آنها صحبت کرده؟ چرا موضوع کارآیی انرژی در نیروگاههای برق، در شبکه انتقال و در پالایشگاهها پررنگ نمیشود؟ مثلاً پالایشگاه آبادان ۳۷ درصد نفت کوره تولید میکند که قیمتی پایینتر از نفت خام دارد. نرم جهانی میزان تولید نفت کوره توسط یک پالایشگاه ۱۷ درصد است و اگر آنجا را اصلاح کنیم، صرفهجویی خیلی بیشتری صورت میگیرد. چرا این کار را نمیکنیم؟ در شبکههای آبرسانی چقدر افت و نشتی داریم. در این مورد هم کسی صحبت نمیکند. نشت آب در شبکه آب و افت در شبکه برق از مواردی است که مرکز پژوهشهای مجلس چند گزارش جدی در مورد آنها تهیه کرده، اما این موضوعات روی میز تصمیمگیری قرار نمیگیرند؛ چرا؟ زیرا با منافع بوروکراسی ایران سازگار نیست.»
این مقام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی معتقد است یارانه نباید به همه مردم پرداخت شود و برای سالمندان، بازنشستگان، معلولان است که نمیتوانند کار کنند.
احمد میدری تأکید دارد که سیاستهای نادرست اقتصادی دولت و نظام معیوب اداری موجب شده هر تصمیمی نتیجه عکس بدهد. او با اشاره به اعتراضات سراسری دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ گفته است: «حوادث سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ عنصر مشترکی داشتند. هر دو از پیامدهای سیاست آزادسازی نرخ بهره و آزادسازی قیمت انرژی در بستر یک نظام اداری ناکارآمد هستند. اندیشهای که فکر میکند مسئله ایران آزاد کردن نرخ بهره و بانکداری خصوصی است، نتیجه آن مؤسسات مالی اعتباری و نرخهای بهرهای است که به کشور آسیب میزند. نتیجه این تفکر در آزادسازی قیمت سوخت هم این شکل از کار است. این اندیشه بجای اینکه انضباط مالی را نقطه نخست اقتصاد ایران در نظر بگیرد، آزادسازی قیمتها را نقطه نخست در نظر میگیرد. بعد از آن با یک بوروکراسی معیوب مواجهیم که سیاستها را منحرف میسازد. خصوصیسازی به بحرانهای کارگری و تعطیلی کارخانهها میانجامد و آزادسازی به شورش که سیاستگذار را به سمت راهکارهای آسان اما نادرست هدایت میکردند. اندیشه رایج اقتصادی سیاستگذار را به سمت راهحل ساده یعنی آزادسازی قیمت سوخت و خصوصیسازی سوق میدهد نه راهکار اساسی انضباط مالی و شفافیت!»
او با یادآوری آزاد کردن نرخ بنزین و جمع کردن کارت سوخت در سال ۱۳۹۳ گفت که دولت ان زمان تصمیم گرفت درآمد حاصل از حذف کارت سوخت را به بخش بهداشت ببرد اما «نتیجه چه شد؟ بیمارستانها و داروخانهها، همه از دولت طلبکار شدند. طرح تحول سلامت شکست خورد آن هم با وجود اینکه درآمد یارانهها را جذب خود کرده بود. پس دولت این بار گفت من که نمیتوانم خدمت عمومی را درست کنم، حداقل دل مردم را شاد کنم.»
)دول عت ) با بحران آدم بخصوص از نوع طبیعیش روبروست اگر توانستید کسی را در این مثلا دولت پیدا کنید که گفتار و رفتارش طبیعی و عادی بود معرفی کنید دولت در ایران محصول گزینش سید علی است ببینید اونوقت چه ازش در میاد مثل احمدی نژاد ابله