منابع حکومتی با آمارسازی ادعا میکنند میزان بارندگیها در استان سیستان و بلوچستان، سه برابر سیل نوروز گلستان است، حال آنکه کارشناسان هواشناسی میگویند بارندگیها مانند همه بارشهای این استان بوده و این جوّسازی برای پوشاندن بیکفایتی و کمکاریهای حکومت است.
در چند روز اخیر، منابع خبری داخلی با تیترهای اغراقآمیزی چون شدیدترین بارندگی یک قرن اخیر و… از میزان بارندگی ۱۰ روز گذشته در استان سیستان و بلوچستان یاد میکنند. آنها نوشتهاند که میزان بارش در این استان خشک و کویری، سه برابر میزان بارندگی در استان گلستان در نوروز سال جاری بوده است. سیلی که آوارگی و خرابیهای گسترده بر جای گذاشت.
با اینهمه، وبسایتها و کانالهای مستقل هواشناسی با انتقاد از انتشار چنین مطالب «بیاساسی» تأکید دارند که بارندگیهای زمستان ۹۸ مانند سالهای گذشته بوده و شبیه ناپایداریهایی است که بارها طی دهههای اخیر وجود داشته است. این کارشناسان میگویند باید منشأ چنین دروغپراکنیهایی را در کمکاری و بیکفایتی مسئولان مملکت در قبال سیل اخیر سیستان و بلوچستان جستجو کرد.
بر مبنای این گزارشها، این مقامات دولتی، حکومتی، جهادی و انتظامی هستند که سوار بر موج این دروغگوییها، نمایش حمایت از سیلزدگان و ارائه خدمات را بازی میکنند.
آنگونه که ارگانها و نهادها از عملکرد خود در سیل سیستان و بلوچستان گزارش میکنند، امدادرسانی و خدماترسانی به سیلزدگان که زندگیشان در طول دو روز بارندگی نابود شده، هیچ جای شک و شبههای ندارد و همه چیز سر جای خودش است.
با اینهمه فعالان محیطزیست و کارشناس زیست محیطی میگویند استان سیستان و بلوچستان اکنون مانند یک آکواریوم پر از آب است و حجمی معادل وسعت استان تهران را در این استان محروم آب فرا گرفته است.\
این در حالیست که گزارشهای پراکنده از مناطق سیلزده، نشان میدهد که شدت بارندگی در دو روز بارش در این استان که ادعا میشود در ۲۰ سال اخیر بینظیر بوده، مشکل اصلی نیست و این سدسازیهای غیراستاندارد، تخریب گسترده سیلبندها و عدم مرمت و بازسازی آنهاست که منجر به سیل مصنوعی و نه طبیعی در این استان محروم شده است.
کارشناسان محیط زیست در طول جریان سیل این استان نوشتند که به فاصله اندکی پس از شروع بارندگیها، سدها و بندهای این استان چون سد پیشین، زیردان بلافاصله سرریز شدهاند و عامل اصلی سیلی که ۱۳۱ هزار نفر را آواره و بیسرپناه کرده، نه «مدیریت اشتباه» که اصلا نداشتن مدیریت بوده است.
ردّ پای این فقدان مدیریت را باید در نتایج تحقیقات میدانی کارشناسان محیط زیست از مناطق سیلزدهی سیستان و بلوچستان جستجو کرد که نشان میدهد سرریز شدن ۴ سد، فروریختن سیلبندها و عدم اجرای پروژههای آبخیرداری چه نقش تعیینکنندهای در سیل اخیر بازی کردهاند.
در این بین، سد زیردان در چابهار که در سال ۱۳۹۰ افتتاح شده، تا کنون تخلیه نشده و با لبریز شدنش، حدود ۵۰ میلیون مترمکعب آب روانهی روستاهای اطراف شده که حتی یکبار هم از آب این سد به سود آنها استفاده نشده است بلکه مردم محروم این روستاها به شکل ابتدایی و به صورت سقایی آب آشامیدنی خود را تأمین میکردهاند.
سیلبندهای جنوبی این استان چون عورکی، قصرقند و دشتیاری بیشترین میزان تخریب را داشتند چرا که در سیلهای سالهای اخیر، حتی ترمیم و بازسازی هم نشدهاند. مثلا در مورد سیلبند عورکی، این سیلبند از سال ۱۳۸۵ که در جریان توفان تخریب شد، تا دیماه سال ۱۳۹۸ ترمیم نشد. سدهای این استان که باید مدیریت میشدند و بنا به میزان بارندگیها گاهی باز میشدند و آب مورد نیاز مزارع کشاورزی را تأمین میکردند، به یکباره در سیل اخیر، باز شدند و همه مناطق زراعی و مسکونی را زیر خود پنهان کردند.
این درحالیست که اتابک جعفری مدیرعامل آب منطقهای سیستان و بلوچستان همزمان با شروع بارندگیها ۲۱ دیماه، اعلام کرد که «حجم آب موجود در مخزن سدهای استان ۶۰ درصد برآورد شده که این حجم نسبت به سال آبی قبل ١٧٨ درصد افزایش داشته است.»
این مقام سازمان آب منطقهای استان همچنین نسبت به ذخیرهسازی این حجم آب در «۷ سد مخزنی و ۲۳ سد تغذیهای» نیز اعلام آمادگی کرده بود!
اتابک جعفری یک روز بعد در ۲۲ دیماه اعلام کرد: «در جریان این بارندگیها سد خیرآباد نیکشهر پس از ۸ سال، سد زیردان چابهار برای اولین بار پس از احداث و سدهای پیشین و شی کلک چابهار سرریز کردهاند»!
وی حتی با ادعای اینکه «با برنامهریزی و مدیریت»، «بخشی از آبها در سدها ذخیرهسازی شد»، اظهار داشت که «در حال حاضر تعداد ۷ سد مخزنی و ۲۳ سد تغذیهای با ظرفیت حدود ۲ میلیارد مترمکعب وجود دارد که قادر است این سیلابها و روانآبها را ذخیره و کنترل نماید.»
به تازگی آمارهایی از حجم آبگرفتگی سیستان و بلوچستان در فضای مجازی منتشر شده که آن را ۲ و نیم برابر مساحت جزیره قشم، شش برابر مساحت تهران، شش برابر مساحت بحرین و ۹ برابر ونیز اعلام میکند. این حجم از آبگرفتگی اما بیشتر به منظور تأکید بر شدت بارندگیها منتشر شده، در حالی که بیش از این، در صورت صحت، نشانگر میزان تخریب گسترده است.
شهبخش گرگیج نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانها درباره سرریز شدن سدهای زیزدان (برای اولینبار) و پیشین گفت که پیش از وقوع سیل به وزیر نیرو اطلاع داده بودند که سد زیردان قبل از بارندگیها «۵۰ میلیون مترمکعب آب داشت» و «سد پیشین کاملا پر بود و ظرفیتی برایش باقی نمانده بود.»
به گفتهی این نمایندهی مجلس شورای اسلامی، «اگر برای آب سد راهسازی کرده و خط لوله آب را آماده میکردند این موضوع باعث کاهش میزان آب موجود در سد میشد. درحال حاضر تمامی هوتکها به دلیل سرریز شدن سد زیردان پر شده است. اما این آب به دریا میریزد و ۲، ۳ ماه دیگر مردم استان دوباره با مشکل بیآبی مواجه میشوند!»
این عضو شورای عالی استانها با اشاره به اینکه خاک این منطقه نسبت به آب نفوذناپذیر است و تنها از طریق تبخیر ممکن است از بین برود اظهار میکند: «اگر در این منطقه چاههای نیمه مصنوعی درست میشد با توجه به این نفوذناپذیری این امکان ایجاد میشد که آب چند سال در این چاهها ذخیره شود. این مسئله زمینهساز ایجاد حداقل ۵۰۰ شغل در منطقه و رونق بیشتر کشاورزی است این در حالی است که حتی خط انتقال آب به مناطق هنوز آماده نیست. به بیان دیگر زیرساختسازی برای استفاده از آب این سد نه در مصرف کشاورزی آماده است نه در مصرف آب شُرب و فقط پروژه افتتاح شده است!»
بر مبنای آخرین گزارشها از وضعیت استان سیلزدهی سیستان و بلوچستان، ۲۰۰ هزار تن و بیش از ۹۰۰ روستا تحت تاثیر سیل قرار گرفتهاند و سیل خانه و زندگی و کسب و کار بسیاری از ساکنان منطقه را نابود کرده است.
۳۳ روستا همچنان زیر آب هستند و آب در ۴۵ روستا قطع است. مناطق سیلزده فاقد گاز هستند و راههای ارتباطی ۳۰ روستا همچنان مسدود است. گفته می شود، فقط ۲۳ درصد از مردم سیلزده، به آب آشامیدنی بهداشتی دسترسی دارند و ۷۷ درصد سیلزدگان از آب سالم محرومند.
در بخش کشاورزی، ۷۴۶ میلیارد تومان خسارت به اراضی کشاورزی جنوب استان سیستان و بلوچستان وارد شده است.
گروههای امدادرسان مردمی میگویند سیلزدگان به نان، آب معدنی، لباس گرم، کفش، کیسه خواب، ابزار (اجاق سفری، دستکش کار، لوازم ساختمانی، کپسول آتش نشانی و..)، لوازم بهداشتی (نوار بهداشتی، پوشک بچه و…)، مواد خوراکی با ماندگاری بالا از جمله بیسکوییت، کنسرو، چراغ خوراکپزی و بخاری، پتو، گلیم، زیرانداز، بالشت، چراغ قوه، مواد شوینده، جعبه کمکهای اولیه، نایلونهای بزرگ برای پوشش، شیرخشک و لوازم برای کودکان، تانکرهای پلاستیکی آب و گالن آب، شیلنگ و… نیاز دارند.
در سیل سیستان عدهای زیادی هم کشته شدند که رژیم حاضر نشد امار کشته ها را بگوید
حال اگر در همین استان سیلزده اعتراضاتی صورت میگرفت سپاه خون آشام هلیکوپتر از سر قبرپدر خامنه ای حاضرمیکرد و نیروی سرکوبگرشان مثل جن در منطقه ظاهر میشد و مردممظلوم سیستان و بلوچستان را به خاک و خون میکشید
کاری که این رژیم بی پدر ومادر و بیوطن با ملت ایران کرد هیچ مزدور اجنبی از زیر بته در آمده ای در طول تاریخ جهان با مردم نکرده ودر آینده همجز همین بی پدر ها نخواهد کرد