روشنک آسترکی- در روز ۲۴ تیرماه شش هکتار از عرصههای جنگلی بخش بلده در شهرستان نور دچار آتشسوزی شد. در این حادثه بخشی از جنگلّ طبیعی و گونههای گیاهی از جمله آلوچه وحشی، ازگیل، زرشک، سیاه تلو و نیز درختان پهنبرگ در آتش سوخت .
در اردیبهشت ماه ۹۴ گزارشی از ناسا منتشر شد که مشخص میکرد سالانه ۱ تا ۱.۵ درصد از جنگلهای ایران از بین میرود و با این روند ظرف ۷۵ تا ۱۰۰ سال آینده تمام جنگلهای کشور نابود میشود. همچنین جدیدترین گزارش «سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور» نشان می دهد آتشسوزی مراتع و جنگلها در سه ماهه اول سال ۹۴ نسبت به سه ماه اول سال ۹۳ بیش از ۲۰ درصد افزایش داشته است. بر اساس این گزارش تعداد حریق در سه ماهه اول سال ۹۳ حدود ۳۰۳ فقره در مساحت ۲۵۰۳ هکتار بوده در صورتی که تعداد حریق در سه ماهه اول امسال ۳۶۳ فقره در مساحت ۳۲۱۳ هکتار است که میشود ۱۵ درصد افزایش سطح زمینهای سوخته شده و ۱۰ درصد افزایش تعداد آتشسوزی.
این تعداد آتشسوزی تهدیدی جدی برای منابع طبیعی ایران به شمار میرود. در همان روز ۲۴ تیرماه سعید نظری، رییس منابع شهرستان بویر احمد از تعداد روزانه چهار آتشسوزی به طور میانگین در این استان خبر داد و افزود از ابتدای سال ۹۴ تا کنون ۳۹۷ هکتار از مراتع و جنگلهای شهرستان بویراحمد دچار حریق شده است.
گزارش دیگری که هفته گذشته منتشر شد نیز نشان میدهد از ابتدای امسال تنها بیش از صد هکتار جنگل در استان ایلام، ۳۳۲ هکتار جنگل و مرتع در استان کهگیلویه و بویراحمد، ۳۶۰ هکتار جنگل و مرتع در استان فارس، ۳۷ هکتار جنگل و مرتع در استان گلستان، ۳۰۰ هکتار جنگل و مرتع در استان لرستان و همچنین ۳۵ هکتار جنگل و ۳۳۴ هکتار مرتع در استان کرمان در آتش سوخته است.
سوختن و از بین رفتن جنگلها در حالی اتفاق میافتد که به گفته کارشناسان محیط زیست بازگشت بسیاری از این جنگلها به حالت اولیه به دست کم ۱۰۰ سال زمان نیاز دارد.
رکورد فرسایش خاک در دنیا
فرسایش خاک در ایران از دیگر مشکلاتی است که نه تنها یک بحران مهم زیستمحیطی به شمار میآید بلکه خطری جدی برای نسلهای آینده ایرانیان به شمار میرود؛ تهدیدی که ممکن است باعث مهاجرت اجباری میلیونها ایرانی از کشور در سالهای آینده شود. جامعه جنگلبانی ایران به تازگی اعلام کرده است مساحت خاک ایران ۲/۱ درصد از خشکیهای زمین است و رقم سالانه ۲ میلیارد تن فرسایش خاک ایران چیزی معادل ۷/۷ درصد فرسایش جهانی است و این رقم بالاترین رقم فرسایش خاک دنیا است. این در حالیست که پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری کشور که تخصصیترین انجمن در حوزه خاک کشور است، میزان فرسایش خاک در ایران را خیلی بیش از این رقم دانسته و اعلام کرده است نرخ سالانه فرسایش خاک در ایران تا ۳۳ تُن در هکتار گزارش شده که ۵ تا ۶ برابر حد مجاز است و میانگین سالانه فرسایش خاک نیز به حدود ۱۵ تُن در هکتار رسیده که سه برابر متوسط قاره آسیاست. در واقع بر اساس این آمار میزان فرسایش خاک سالانه در ایران معادل ۵ تا ۶ هزار تُن است.
در همین زمینه رییس انجمن خاک ایران میگوید، به آنجا رسیدهایم که خاک مناسب برای کشت محصول در کشور محدودشده و زمینهای موجود هم توان تولید بیشتر محصول را ندارد. به گفته او کاهش سرانه زمین کشاورزی، تخریب زمین و فرسایش خاک با میزان بهرهوری کم در کشاورزی به زودی امنیت غذایی را در کشور به خطر میاندازد.
وضعیت نامناسب مراتع
هر کسی میداند که مراتع در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش، تنظیم گردش آب در طبیعت، تأمین علوفه موردنیاز دام، تولید محصولات دارویی و صنعتی، حفظ ذخایر ژنتیک گیاهی و جانوری نقش اساسی دارند؛ از سوی دیگر وقتی پوشش گیاهی از بین میرود، کمترین باران ممکن است به سیل بدل شود.
اما مراتع نیز در ایران وضعیت مناسبی ندارند. در حال حاضر بیش از ۲/۲ برابر ظرفیت مجاز از مراتع کشور بهرهبرداری میشود و معیشت حدود ۹۱۶هزار خانوار روستایی و عشایری به بهرهبرداری از مراتع کشور وابسته است بدون آنکه این مراتع از نظر اقلیمی امکان بازتولید داشته باشند. بدین ترتیب افزایش تعداد بهرهبردار و دام سبب شده که استفاده از مراتع به شکلی غیراصولی افزایش یابد.
مراتع ایران به دلیل قرار داشتن در ناحیهای منحصربه فرد بین مناطق مدیترانهای و شرق آسیا بالغ بر ۸۰۰۰ گونه گیاهی را در خود جای دادهاند که ازنظر گیاهشناسی یکی از مناطق مورد توجه کارشناسان و محققان است.
مرکز آمار ایران، مساحت مراتع کشور را در سال ۹۱ بیش از ۸۴ میلیون و ۸۰۰ هزار هکتار برآورد و گزارش کرده است. این در حالیست که بر اساس اعلام سازمان محیط زیست در سال ۱۳۸۴ سالانه ۸۰۰ هزار هکتار از مساحت مراتع کشور کاسته میشود.
بر پایه دادههای مرکز آمار ایران، در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۱ بیش از ۱۷ هزار و ۷۸۰ مورد آتشسوزی عمدی و غیرعمدی در جنگلها و مراتع کشور ثبتشده است. زمینهای سوخته جنگلی و مرتعی، بیش از ۲۳۰ هزار هکتار بوده است؛ رقمی که در حدود دو و نیم برابر مساحت جزیره کیش است.
اما پرسشی که در این میان قابل توجه است علت این حجم از آتشسوزی در جنگلها و مراتع طبیعی کشور است. در پاسخ به این پرسش مسئولان و کارشناسان در ایران پاسخهای متفاوتی ارائه میدهند. در حالی که شمسالله شریعت نژاد عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی اعلام میکند ۹۹ درصد علت آتشسوزی در جنگلهای کشور ناشی از بیاحتیاطی عوامل انسانی است و تنها یک درصد مربوط به عوامل طبیعی مانند گرماست، علی تیموری مدیر کل دفتر حفاظت محیط زیست، تغییر شرایط اقلیمی و همچنین مسائل خشکسالی و افزایش ریزگردها را عامل اصلی آتشسوزی جنگلها میداند.
از سوی دیگر گفتنی است سوختن ۲۱۰ هکتار از بهترین جنگلهای بلوط رشتهکوه زاگرس که در استان ایلام قرار دارد در ماههای اخیر آتشسوزی کاملا از بین رفته، حال آنکه کارشناسان محیط زیست درختان بلوط را بهعنوان سدی مقاوم در برابر ریزگردها میشناسند و از بین رفتن این حجم وسیع از جنگل، غرب و جنوب غرب کشور را در معرض ریزگردهای بیشتری قرار میدهد. ریزگردهایی که منبع آن تالاب خشکشده هورالعظیم در عراق است.
پیشتر و در خردادماه ۹۴ نیز علیرضا دشتی، معاون مدیریت بحران استان خوزستان کم شدن آب رودخانهها و خشک شدن چشمهها را باعث خشک شدن بخش قابل توجهی از پوشش گیاهی خوزستان و عامل اصلی آتشسوزی مراتع در این استان ارزیابی کرده بود.
با توجه به نظر کارشناسان مشخص میشود علت اصلی آتشسوزی جنگلها در ایران نه عمدتا بیاحتیاطی انسانها بلکه اساسا ناشی از بحرانهای زیستمحیطی و از همه مهمتر خشکسالی است. این در حالیست که به تازگی یک اندیشکده آمریکایی فعال درزمینهٔ صلح نیز در گزارشی بحران آب در ایران را بسیار جدی ارزیابی کرده است. در این گزارش تصریحشده که «در حال حاضر خطری که از جانب بحران نزدیک زیستمحیطی و آب و هوایی ایران احساس میشود، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی داخلی است». این گزارش که ترجمه کامل آن را مرکز رصد اندیشکدههای استراتژیک «اشراف»، ترجمه و منتشر کرده توسط دیوید میشل، سرپرست برنامه امنیت زیستمحیطی در اندیشکده مرکز «استیمسون» نوشتهشده است.
تأسفآورترین قسمت ماجرا آنجاست که وضعیت محیط زیست ایران دغدغه و اولویت دولتها نبوده است. دولت حسن روحانی لایحهای با عنوان لایحه حفاظت از خاک در ایران را تصویب و راهی مجلس کرد. لایحهای که در آن آلودگی و تخریب و مصادیق آن و همچنین آلودهکننده و تخریبکننده خاک و نحوه برخورد قانونی با آنها تعیین و موضوع آموزش حفاظت خاک و فرهنگسازی دراینباره و نقش سازمانهای متولی نیز مورد نظر قرار گرفته است. اما این لایحه که هواداران دولت یازدهم تلاش زیادی برای بهرهبرداری تبلیغاتی از آن کردند، درواقع بیشتر به بحث آلودگی خاک پرداخته تا بحث فرسایش و مشکلاتی چون از بین رفتن جنگلها و مراتع.
از سوی دیگر بحران خشکسالی و حواشی زیستمحیطی ناشی از آن که شامل مشکلات جنگلها و مراتع هم میشود، از چنان اهمیت ویژهای برخوردار است که دولت به تنهایی نمیتواند آن را مدیریت و کنترل کند. با این حال بیتفاوتی نسبت به این بحران ویرانکننده تا آنجاست که در برنامه ششم توسعه که ماه گذشته از سوی دفتر رهبر جمهوری اسلامی به رییس جمهوری یازدهم ابلاغ شد، هیچ پیشبینی برای مهار این بحران نشده است. در این طرح که شامل هشتاد بند در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و دفاعی است، کلمهای از بحران سنگین محیطزیست در ایران نام برده نشده است. این بیتوجهی و نادیده گرفتن بحران زیستمحیطی در کنار طرح افزایش جمعیت که در بند ۴۵ برنامه ششم توسعه از آن بهعنوان «فرهنگسازی و ایجاد زمینهها و ترتیبات لازم برای تحقق سیاستهای کلی جمعیت» یاد شده این پرسش را ایجاد میکند که ۱۵۰میلیون جمعیت مورد نظر حکومت اسلامی واقعا قرار است بر کدام خاک و با چه امکاناتی در ایران زندگی کنند؟!
به نظر میرسد بازگرداندن چرخه طبیعی محیط زیست در ایران که با بحران و انسداد کامل روبرو شده است به حالتی که در آن «مه و خورشید و فلک» در کار شوند و بتوانند به بازتولید اکوسیستمی بپردازند که انسان به آن نیاز دارد راهی است بس دشوار و پیچیده که بدون حل دیگر مشکلات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی امکانپذیر نیست.