سازمان ملل متحد امسال را «آب و توسعه پایدار» نامگذاری کرده است. اما وضعیت آب در ایران برای وزارت نیرو نگرانکننده و سبب وحشت رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی شده است.
محمود چیتچیان وزیر نیرو جمهوری اسلامی در برابر پرسش یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی گفته است: «امروز میزان آب تجدید شونده کشور از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب در سال به حدود ۱۰۴ میلیارد مترمکعب رسیده و این نشان دهنده این است که حقیقتا کشور از نظر وضعیت آب در شرایط بسیار نگران کنندهای قرار دارد». در همین حال کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی گفته است: «از شنیدن گزارش وضعیت آب در کشور وحشت زده شدم».
عیسی کلانتری که زمانی خود وزیر کشاورزی بود و برخی از منتقدان کارنامه او در این دوره را به شدت به چالش میکشند، چندی پیش گفته بود: «خطری به مراتب جدیتر از اسرائیل، آمریکا و تحریمها، ایران را تهدید میکند و این خطر بزرگ تحلیل آبهای زیرزمینی است».
بحرانی خطرناکتر از تهدید خارجی
دیوید میشل، سرپرست برنامه امنیت زیستمحیطی در اندیشکده مرکز استیمسون در مطلبی که در وبگاه موسسه صلح ایالات متحده آمریکا منتشر شده است با اشاره به سخنان کلانتری مبنی بر اینکه «اگر وضعیت اصلاح نشود، ایران ۳۰ سال دیگر کشور ارواح میشود» اضافه کرده است: « طبق شاخص عملکرد زیستمحیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاههای یِیل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب و هوایی را مورد بررسی قرار داده بود، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ قرار گرفت».
او در ادامه این مطلب به وضعیت جغرافیای خشک و نیمه خشک ایران اشاره کرده است که در چنین وضعیتی و در نبود یک مدیریت منسجم «نزدیک به دو سوم حجم بارندگی کشور پیش از آنکه بتواند رودها را پر آب کند، تبخیر میشود». دیوید میشل تاکید دارد که «با نرخ کنونی مصرف بیرویه آب در ایران، ۱۲ استان از ۳۱ استان کشور، ظرف ۵۰ سال آینده ذخایر آبی خود را به کلی از دست خواهند داد».
این شرایطی است که عیسی کلانتری نیز نسبت به آن هشدار داده است که «احتمالاً میلیونها ایرانی را وادار به ترک محل سکونت خود خواهد کرد».
خشکسالی یا الگوی نادرست مصرف
در حالی که میانگین بارندگی سالانه در ایران نزدیک به ۲۴۸ میلیمتر (کمتر از یک سوم میانگین بارش جهانی) است، اما میزان مصرف در ایران در بالاترین ردههای جهانی قرار دارد.
با اینکه الگوی نادرست مصرف خانگی یکی از مهمترین دلایل بحران آب در ایران است اما نقش تعیینکننده بازی نمیکند. وزیر نیرو ۵ عنصر اصلی تشدید این بحران را چنین برشمرده است:
۱) برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی که منجر به از دست دادن غیرقابل برگشت سفرههای آب زیرزمینی میشود۲) مصرف بیرویه آب به ویژه در بخشهای کشاورزی و شرب۳) ورود انواع آلایندهها به منابع آب و غیرقابل مصرف شدن بخشی از منابع آب به دلیل افت کیفیت۴) مدیریت محلی منابع آب بدون توجه به الزامات مدیریت یکپارچه منابع آب و توسعه پایدار۵) عدم اختصاص منابع لازم برای بهرهبرداری و نگهداری تاسیسات.
بر اساس آمارها در سال ۱۳۰۰ ایران با جمیعتی ۱۰ میلیونی دارای میزان سرانه آب تجدیدپذیر حدود ۱۳۰۰۰ مترمکعب بوده است. این درحالیست که (در سال ۱۳۹۳) با جمعیتی ۷۸ میلیونی این سرانه به ۱۴۰۰ مترمکعب کاهش یافته است.
کشاورزی آب میخورد؟
سهم کشاورزی۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران است و نزدیک به یک چهارم نیروی کار را شامل میشود. جدا از اینها، کشاورزی به عنوان عنصری راهبردی در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
در حالیکه در کشورهای صنعتی تنها ۳۰ درصد مصرف آب مربوط به بخش کشاورزی است (۶۰ درصد مربوط به بخش صنعتی) در ایران ۹۲ درصد آب مصرفی مربوط به بخش کشاورزی است. حتی در کشورهای توسعه نیافته نیز به طور میانگین ۸۰ درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی مصرف میشود.
با این حجم بالای مصرف آب اما بخش کشاورزی تنها نزدیک به ۶۶ درصد نیاز جمیعتی ایران را تامین میکند. عدم مدیریت و استفاده نادرست از آبهای زیر زمینی موجب از بین رفتن آبهای زیر زمینی در بسیاری مناطق ایران شده است. برای مثال بر اساس گزارشها بخشهایی از دشت مرکزی کاشان به دلیل همین استفاده نادرست به شورهزار تبدیل شده است و امکان کشاورزی در این منطقه دیگر امکانپذیر نیست.
این در حالیست که به گفته وزیر نیرو «راندمان آبیاری» در ایران تنها ۴۰ درصد است، آماری که احمد عسگری کارشناس آب و خاک آنرا تنها ۳۰ درصد میداند. این اعداد به معنی آنست که نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ درصد آب در بخش کشاورزی ایران به صورت اصولی مصرف نمیشود. از سویی دیگر محصولات به دلیل خشکسالیها کیفیت لازم را نداشته و به همین دلیل هم موجب از بین رفتن محصولات و هم بالا رفتن میزان وارادت میشود. نبود کارشناسی در استفاده از زمین برای محصول مناسب نیز به استفاده بیشر آب برای تولید محصول میانجامد، حال آنکه با حمایت از کشاورزان در تبدیل کاربری زمینهای کشاورزی به محصولات جایگزین و واردات کارشناسی شده میتوان به تقویت جایگاه کشاورزی در ایران و کاهش قیمت محصولات در بازار کمک کرد.
جای خالی بحران آب در برنامه توسعه
دیوید میشل در مطلبی که با عنوان «محیط زیست ایران، خطری بزرگتر از دشمن خارجی» منتشر کرده است، با اشاره به آمارهای بانک جهانی، میزان خسارتهای ناشی از بحران آب، بیابانزایی و آلودگی را ۵ تا ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی عنوان میکند. اما بر اساس برآورد اداره حسابرسی دولت ایالات متحده آمریکا تحریمهای بینالمللی علیه برنامه هستهای ایران تنها ۴/۱ درصد تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش داده است.
با چنین دورنمایی، بحران آب و محیط زیست هیچ ردیفی در سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه که از سوی رهبر جمهوری اسلامی ابلاغ شده است، ندارد.
معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست تلاش کرده است تا این بیتوجهی را پنهان کند. وی در مصاحبهای از «نگاه فرا بخشی» به این حوزه سخن به میان آورده است. محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه هم بدون اشاره به سکوتِ این سیاستها گفته است: «در برنامه ششم توسعه موضوعهای موجود در حوزه آب، محیط زیست و صندوقهای بازنشستگی که از بحرانهای احتمالی محسوب میشود، مورد توجه ویژه قرار گرفته است».
این در حالیست که عیسی کلانتری سال گذشته «میزان برداشت از منابع آب تجدید پذیر به نصف، افزایش ۵/۲ برابری بهره وری آب در بخش کشاورزی، تعادل بخشی آبهای سطحی و تعیین حقابههای زیست محیطی تالابها» را از ضرورتهایی دانسته بود که میبایست در برنامه ششم توسعه به آن توجه شود.
آب، توسعه پایدار و امنیت ملی
در همین حال معصومه ابتکار به «نگاه سنتی» در ایران به موضوع محیط زیست اشاره کرده و گفته است این نگاه «محیط زیست را مخالف و سد توسعه و رشد اقتصادی و اشتغال» میداند. او در جایی دیگر گفته بود: «پیشبینیها نشان می دهد تا سال ۲۰۵۰ خشکسالی و کاهش نزولات جوی در ایران ۱۱ برابر شرایط فعلی می شود». روشن است که ابتکار نمیتواند (یا نمیخواهد) سیاستهای جمعیتی رهبر جمهوری اسلامی را با این شرایط به چالش بکشد که ایران ۷۸ میلیونی با این بحرانها چگونه میخواهد به ایران ۱۰۰ و یا حتی ۱۵۰ میلیونی عزیمت کند. البته زمانی که علیرضا نوذریپور قائم مقام شرکت آب و فاضلاب استان تهران از مردم برای حل بحران کمآبی میخواهد که «ضمن صرفهجویی برای بارش نزولات جوی دست به دعا بردارند» میتوان عمق نگاه راهبردی به بحران آب در جمهوری اسلامی را مشاهده کرد.
سال گذشته سازمان اطلاعات ملی ایالات متحده آمریکا بحرانهای محیط زیستی و کم آبی را در کنار گسترش سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم، و حملات سایبری به عنوان چالشهای پیش روی جهان برشمرد. در این گزارش تاکید شده است «همزمان با تغییرات جمعیت، محدودیت منابع، تأثیرات آب و هوایی و خطرات ناشی از شیوع جهانی بیماریهای عفونی، بسیاری از دولتها برای برطرف کردن نیازهای اساسی مردم خود با چالشهایی مواجه خواهند شد».
بیآبی، بحران حیاتی
به گفته مقامات جمهوری اسلامی وضعیت آب شرب در بوشهر به مرحله بحرانی رسیده است. بخش بزرگی از عدم دسترسی مردم بوشهر و برازجان به دلیل فرسودگی شبکه انتقال آب در این مناطق است که موجب به هدر رفتن بخش بزرگی از منابع آبی میشود. شهری در کنار نیروگاه اتمی که میلیاردها دلار برای احداث آن خرج شده است و حتی مردم آن از داشتن لولهکشی سالم محروم هستند. وضعیت در سیستان و بلوچستان نیز فاجعهبار است؛ بیش از هزار روستا در سیستان و سه هزار روستا در منطقه بلوچستان از طریق چشمهها، قنوات و رودخانههای محلی که این روزها به دلیل یک دهه خشکسالی در این مناطق گلآلود شدهاند تامین میشود.
خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی در این مورد گزارش داده است که «گالنهای ۲۰ لیتری آب با چرخدستی و فرغون در صفهای طولاتی از تانکرهای آبرسانی پر و در روستاها تقسیم میشوند». فاجعه آنجاست که بدانیم سهم یک خانواده گاه ۸ نفره تنها ۱۵ لیتر آب آشامیدنی در روز است.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب روستایی آذربایجان شرقی نیز از نبود آب لولهکشی در ۱۲۰ روستای بالای ۲۰ خانوار این استان خبر داده است. مدیر آب و فاضلاب روستایی شهرستان اهر گفته است: از ۱۰۳ روستای شهرستان هوراند فقط ۴۳ روستای این شهرستان از آب لوله کشی برخوردار هستند.
برای آگاهیهای بیشتر پیرامون بحران کمآبی در ایران میتوانید دو مطلبی را که پیشتر در کیهان آنلاین با عنوانهای «بحرانِ فاجعهبارِ آب در سرزمینِ خشکِ ما» و «آگاهی و سواد مردمی، حلقه گم شده بحران محیط زیست» مطالعه کنید.