از سیل مهیب یکم فروردین ۹۸ که ۲۵ استان را بطور گسترده ویران کرد، دهها کشته بر جای گذاشت و حداقل ۳۵ هزار میلیارد تومان خسارت وارد کرد تا همین امروز که ۲۳ استان ایران گرفتار ویروس ناشناخته و کشندهی کُرونا شدهاند، نقش حکومت چیزی جز بحرانزایی و تشدید وضعیت بحرانی نبوده است.
نظام مصیبت
حساب حوادثی مانند سیل و زلزله و حمله ملخها را اگر برعهدهی طبیعت بگذاریم (که پیامدهای خسارتبار آنها نیز بازتابی از سوء مدیریت و بیلیاقتی مسئولان بدون دانش و تخصص است) وقوع هر حادثه دیگری با مصیبتهای تازه که ناشی از سیاستهای حاکم است همراه میشود بطوری که در عمل سیل و زلزله و ملخها، کمتر از خود حکومت خسارت به بار میآورند!
به راستی نیز کسی فکر نمیکرد پس از کشتار و دستگیری هزاران شهروند در اعتراضات آبان۹۸، و پس از حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای مسافربری اوکراین بر فراز پایتخت، و حتی له شدن مردم زیر دست و پا در تشییع جنازه سردار حکومت، این رژیم «قادر» باشد با وارد کردن ناقلان ویروس کُرونا به ایران، باز هم مصیبت دیگری بر این کشور اضافه کند!
در حالی که ویروس ناشناخته و کشندهای به نام کُرونا در کشور چین ظهور کرده و باعث مرگ صدها تن در این کشور شده و سازمان بهداشت جهانی بلافاصله نسبت به خطر این ویروس برای کشورهایی با توان بهداشتی ضعیف هشدار داده و «وضعیت اضطراری» اعلام کرده، اما حکومت ایران با ادامهی پروازها بین ایران و چین و با هدف دَشت کردن از راه ترانزیت مسافران چینی و خودشیرینی برای حکومت کمونیست چین، به فاصلهی کمتر از دو ماه، چنان شهروندان ایران را با این ویروس خطرناک درگیر کرده که در حال حاضر، دغدغهای جز حفظ سلامت و جان خود و خانوادهشان ندارند.
با اینکه از اواخر بهمنماه شایعاتی با استناد به نامهی معاون وزیر بهداشت به روحانی و اعلام ابتلای ۳۵ نفر در ایران به کُرونا و گزارش روزنامهی دولتی «ایران» از مرگ زنی ۶۰ ساله (۲۱ بهمنماه) از ورود کُرونا به ایران منتشر شد ولی مقامات وزارتخانهی بهداشت که وظیفهای جز حفاظت از جان و سلامت مردم نباید داشته باشند، این اخبار را تکذیب کرد و سعید نمکی وزیر بهداشت به صراحت مدعی شد که ویروس کُرونا وارد ایران نشده است!
تکذیبها و «وارد ایران نشده»های مقامات تا ۲۹ بهمنماه یعنی ۸ روز پس از مرگ اولین قربانی و به عبارتی ۳ هفته پس از ابتلای اولین فرد و ورود کُرونا به ایران ادامه یافت! اکنون دامنهی ابتلا به این ویروس چنان پیش رفته که یک استاد دانشگاه ادامه روند فعلی و مرگ و میر ناشی از آن را با تلفات جنگ ایران و عراق مقایسه میکند.
مردم، قربانیان همیشگی
مردم و تحلیلگران دلیل پنهانکاری و دروغگویی حکومت را، مانند موارد دیگر، تلاش برای «حفظ بقا» و همچنین برپایی «کارناوال ۲۲ بهمن» و «انتخابات مجلس شورای اسلامی» میدانند. جمهوری اسلامی یک بار دیگر مردم را قربانی خودش کرد بدون اینکه اینبار فایدهای برایش داشته باشد: راهپیمایی فرمایشی ۲۲بهمن بیرمقتر از همیشه بود و انتخابات استصوابی چنان با تحریم روبرو شد که مجلس شورای اسلامی یازدهم را به «مجلس اقلیت» تبدیل کرده است.
تا لحظه تهیه این گزارش، ایران پس از کشور چین با آمار مرگ ۲۶ نفر و ابتلای ۲۲۶ نفر (به اعتبار وبسایت جهانی آمار کُرونا) دومین کشور بحرانی و مبتلاست. این بیماری چنان شیوع گستردهای پیدا کرده که کشورهای همسایه پروازهای بین ایران و کشورشان و مرزهای زمینی و سفرهای دریایی را متوقف و حتی از ورود بار از داخل ایران به کشورشان نیز اجتناب میورزند. این در حالیست که دهها ایرانی به عنوان ناقل ویروس در کشورهایی چون کانادا، نیوزلند، امارات، کویت و ترکیه شناسایی شدهاند.
اگر در مورد بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله بتوان حکومت را در سوء مدیریت پیامدهای آن مقصر دانست (اگرچه پیشبینی و تدارکات و مدیریت بحران نیز در اینگونه حوادث جزو وظایف و مسئولیتهای نهادهای حاکم است)، اما در مورد ورود ویروس کُرونا به ایران میتوان بطور قاطع مدعی شد که جمهوری اسلامی مقصر و مسئول مستقیم است! رژیم ایران بجای اینکه اعلام «وضعیت اضطراری» از سوی سازمان بهداشت جهانی را جدی بگیرد و مانند همه کشورهایی که با وجود نظام بهداشت و درمان پیشرفته واکنش نشان داده و پروازهای خود را به چین متوقف کردند، نه تنها به این پروازها ادامه داده تازه ترانزیت اتباع چین از ترکیه را که دیگر خطوط هوایی حاضر به انتقال آنها نبودهاند بر عهده گرفت!
حالا نیز که کُرونا در ایران جولان میدهد، نظام بجای جلوگیری از روند تصاعدی گسترش این ویروس و تعطیل اعلام کردن ادارات و مدارس و بستن اماکن عمومی از جمله امامزادهها، در رفتاری غیرعادی که «عمدی» به نظر میرسد، قصد صدور ویروس به خانههای تک تک مردم را کرده است.
در این میان، فقط گروهی از پزشکان و پرستاران و کادر بهداشت و درمان هستند که تلاش میکنند اوضاع را مدیریت کرده و به بیماران کمک کنند و از همین رو نیز کُرونا از میان پزشکان و پرستاران نیز قربانی گرفته است. اینهمه در حالیست که بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی از جمله صداوسیمای آن بجای اطلاعرسانی و آگاهی دادن به پخش خرافات و سخنان انحرافی برای کمخطر نشان دادن کُرونا و عادی جلوه دادن وضعیت مشغول هستند!
دستگاه حکومت در کجا ایستاده؟!
به راستی این نظام در مدیریت بحران کُرونا کجا ایستاده است؟! شواهد عینی نشان میدهد درست در جایی که در زلزله بم و کرمانشاه و سرپل ذهاب و در سیل آققلا و شیراز و گلستان و خوزستان ایستاد! حسن روحانی رئیس دولت همان اندازه که او و دولتهای قبلی جمهوری اسلامی در بحرانهای گذشته عمل کردند، اکنون نیز در واکنش به شیوع کُرونا وعده داده که شنبه (یعنی هنگام انتشار این گزارش) کُرونا هم تمام و همه چیز عادی میشود!
به نظر میرسد کُرونا به سرگرمی تازه مقامات نظام تبدیل شده تا ویدئویی از خود منتشر کنند و با خنده رو به دوربین بگویند: «ما هم کُرونایی شدیم!» اما مردم چنان به آنها بیاعتماد هستند که این مقامات اگر هم بر اثر کرونا بمیرند باز هم کسی آن را باور نمیکند!
همزمان، مصیبت کُرونا با بازارهای سیاه فروش ماسک، دستکش و مواد ضدعفونیکننده رو به گسترش است آنهم در حالی که مقامات پیشتر یک میلیون ماسک به کشور چین به صورت رایگان اهدا کرده بودند. گزارشهای پراکنده از بیمارستانها، حاکی از کمبود امکانات برای رسیدگی به بیماران است. در برخی موارد حتی از عدم پذیرش برخی افراد مشکوک به ویروس کُرونا خبر داده شده است.
در این میان نه گزارشی از نخستین ناقل یا ناقلان ویروس به ایران وجود دارد و نه اطلاعات واقعی و موثق از وضعیت مردم قم به عنوان اولین شهری که کُرونا در آن مشاهده شد، منتشر میشود. تنها خبری که مقامات پس از چند هفته پنهانکاری و دروغ اعلام کردهاند، وجود ۷۰۰ طلبه چینی است که ظاهرا این ویروس را به ایران آوردهاند. حتی اعلام نرخ ابتلا و مرگ و میر نیز امنیتی و ممنوع شده و کادر پزشکی بیمارستانها تحت فشار قرار میگیرند تا حقیقت را اعلام نکنند.
متولیان اماکن مذهبی قم که به دلیل استقرار حوزه علمیه و «امامزاده معصومه» و چاه خرافاتی جمکران، محل تجمع مذهبیهای افراطی و روحانیت مرتجع شیعه است، حتی در مقابل دستورات نیمبند وزارت بهداشت و شورای تأمین استان قم، برای نظافت و ضدعفونی کردن این اماکن مقاومت کرده و در برابر تعطیلی آنها لجبازی میکنند. جهل و نادانی و بیمسئولیتی این گروه تا جایی پیش رفته که ضریح «امامزاده معصومه» را ضدباکتری و شفابخش خواندهاند!
نتیجه اینکه، کُرونا عین سیل و زلزله و مصیبتهای دیگر از مردم قربانی میگیرد و مقامات جمهوری اسلامی نه توان مهار و مدیریت بحران را دارند و نه شهامت بیان واقعیت را! این دیگر بسی فراتر از مدیریت و ناشی از بحران حکومت و کشورداریست.
آزاده کریمی
*تیتر برگرفته از شعری از گروس عبدالملکیان
این آغاز انفجار تمام مردم ما علیه خزعبلات شیعه و مزدوران ساندیس خور شان هست
بدون کار و پول شیرازه کار به هم میریزه و طغیان پا پتی ها و تحصیل کردگان بیکار و دستفروش و کارگران بی پول و مادران گرسنه و دانشجویان اسیر مشتی بیسواد بسیجی و بازنشستگان سرخورده و ووو
با چنان خشم و نفرتی دامان تک تک شون رو بگیره که سامرا و نجف رو به ایران ما ترجیح بدهند و فرار را بر قرار ترجیح
ما آماده ایم
لنگرود شهر ارواح
▪️اردوی کار: در وادی (گورستان) لنگرود در مجاورت گور زندانیان سیاسی کشته شده در اعدامهای دهه شصت، اقدام به حفر گودالی بزرگ به عنوان گور گروهی برای جانباختگان بیماری ویروس کرونا کرده اند. این اقدام با نظارت [!] سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شده است. مطابق آخرین اخبار، پس از افشای این اقدام روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر لنگرود اعلام کرد: «بنا به دستور وزارت بهداشت و درمان و به منظور پیشگیری از سرایت ویروس کرونا ، رفت و آمد در محوطه آرامستان لنگرود تا اطلاع ثانوی ممنوع میباشد»”.
▪️از دیگر سو خبر رسیده لنگرود به شهر ارواح تبدیل شده و تعداد بالای قربانیان مردم را به وحشت انداخته. فروشگاه ها تعطیلند و روند عادی زندگی مردم مختل شده.
▪️سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از دی ماه که شیوع ویروس کرونا شروع شد، از کنترل آن ممانعت کرد و حالا که بحران به مرز فاجعه رسیده، با افتخار اعلام می کند مشغول حفر گور برای مردم است!
در نهایت کرونا هم از ایران عبور خواهد کرد، ولی با باقی گذاشتن ٢ میلیون کشته [۲٪ از جمعیت کل مبتلایان [=همه ایران] ؛ چه اهمیتی دارد؟ سر آقا به سلامت!
این هم یکی دیگر از نشانههای بازگشت ایران به دوران [نئو]قاجار۔
«مقامات جمهوری اسلامی نه توان مهار و مدیریت بحران را دارند و نه شهامت بیان واقعیت را! این دیگر بسی فراتر از مدیریت و ناشی از بحران حکومت و کشورداریست»
این نتیجهای گرفتن کار از افراد متخصص و دادن امور به افرد مومن و متعهد است.
نواب صفوی و خمینی میگفتند: ما به افراد متخصص احتیاج نداریم، ما به افراد متعهد احتیاج داریم.
دانش، تجربه، و خرد، هیچ؛ فقط ایمان! مسول حزب الهی. مدیریت جهادی.