درگیریها در ادلب سوریه میان ارتش ترکیه و مخالفان مسلح بشار اسد از یکسو و نیروهای دولتی سوریه و شبهنظامیان وابسته به سپاه قدس تحت هدایت جمهوری اسلامی و نظامیان روسیه در سوی دیگر به شدت ادامه دارد.
رجب طبیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در صدر یک هیأت سیاسی- نظامی برای ملاقات با ولادیمیر پوتین عازم مسکو شده و میگوید عملیات «سپر بهار» در خاک سوریه را متوقف نخواهد کرد چون در صورت عقبنشینی تروریستها به ترکیه حمله میکنند.
مارکو روبیو سناتور جمهوریخواه آمریکا میگوید روسیه باید نیروهای اسد در محدوده پستهای دیدهبانی ترکیه در ادلب را خارج کند و ناتو باید برای ترکیه پشتیبانی هوایی و اطلاعاتی لازم را ارائه دهد.
در عملیات ترکیه تعداد زیادی از نیروهای وابسته به ایران نیز کشته شدهاند. جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه اردوغان موضع سختی گرفتهاند اما میگویند قصد جنگ و انتقام ندارند.
پایگاه تحلیلی «دولتداری مسئولانه» به تحلیل شرایط ولادیمیر پوتین در بحران ادلب پرداخته که هر دو سر آن رژیمهای نزدیک به مسکو هستند و رژیم ایران را نیز باید به آن افزود.
مارک اِن.کاتز در این گزارش مینویسد ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه این توان را دارد که همزمان روابط خوبی با دولتها و دیگر بازیگران در منطقه برقرار کند، حتی اگر آن دولتها و بازیگران به شدت با یکدیگر مخالف باشند. در مورد چندین جبهه درگیر در سوریه نیز همین اتفاق افتاده بود و استراتژی او تا همین اواخر موفق بود.
با وجود دشمنی دیرینه میان ایران و اسرائیل اما روسیه در همکاری با هر دو طرف موفق بوده، چنانکه توانست در روابط خود با کُردهای سوری و در طرف دیگر با ترکیه توازن برقرار کند. روسیه حتی توانست توازن در روابط خود با ترکیه و رژیم بشار اسد را که در مناطقی از سوریه همچون ادلب و دیگر مناطق در شمال غربی این کشور درگیر هستند را حفظ کند اما با تشدید درگیریها در ادلب میان نیروهای سوریه و ترکیه این توازن بطور چشمگیری دچار فروپاشی شده است.
پوتین واقعاً میخواهد با رجب طیب اردوغان و بشار اسد روابط خوبی داشته باشد [اما] مشکل آنجاست که این دو به شدت با هم مخالفاند. اسد دائم میگوید وجب به وجب سوریه را همه مخالفانش از جمله اسلامگرایان تحت حمایت ترکیه در ادلب و دیگر نقاط پس میگیرد و در مقابل از دست رفتن ادلب به معنای هجوم موج عظیمی از پناهجویان سوری به ترکیه است که از مرزهای شمالی [سوریه] وارد این کشور خواهند شد. ترکیه الان هم برای اسکان پناهجویانی که قبلاً به این کشور فرار کرده بودند مشکلات زیادی دارد.
موفقیت پوتین در ایجاد توازن در روابطاش با طرفهای مخالف به این بستگی دارد که این بازیگران به دنبال تعارض همهجانبه با یکدیگر نباشند. اینکه روسیه محتاطانه به هر دو طرف کمک میکند، ناشی از همین درک است، بعلاوه در چنین شرایطی مسکو امکان فروش تسلیحات و استفاده از دیگر مزایای اقتصادی از هر دو طرف را دارد و پول زیادی به دست آورده است.
البته مطمئناً طرفهای درگیر هیچگاه از حمایت مسکو از رقیب خود راضی نیستند. اما از دید مسکو شرایط زمانی منطقیتر به نظر میرسد که هیچیک از طرفینِ درگیر به دلیل ترسشان از اینکه مبادا روسیه به طرف رقیب بیشتر کمک کند، نمیتوانند روابط خود را با مسکو قطع یا محدود کنند. در عوض مسکو امیدوار است که تمایلاش به حمایت از طرفین مخالف، آنها را به رقابت بر سر روابط با روسیه و پیشنهاد لطف و امتیاز به آن ترغیب کند. این رویکرد پوتین در بیشتر مواقع جواب داده است.
از دیدگاه پوتین اکنون در رابطه با اسد و اردوغان هم باید جواب میداد. اسد بقای خود را مدیون مداخله نظامی روسیه در سوریه از سال ۲۰۱۵ است. دولت اسد با وجود کمکهای گستردهای که از حکومت ایران، حزبالله و دیگر گروههای شبهنظامی شیعه دریافت کرده تا پیش از مداخله نظامی روسیه به شدت در خطر بود.
با این منطق، اسد اکنون نباید هیچ کاری انجام دهد که صبر مسکو را لبریز کند. خصومت رو به افزایش اردوغان با آمریکا و اروپا (که پوتین آن را تشویق کرده است) به وابستگی بیشتر ترکیه به روسیه منجر میشود.
در ادامه این گزارش آمده، پوتین پیش از این اقدامات زیادی برای محافظت از منافع ترکیه در شمال سوریه انجام داده و با توجه به اینکه اقتصاد ترکیه به گاز و تجارت با روسیه وابسته است، اردوغان نباید اقدامی انجام دهد که صبر پوتین را لبریز کند. تحریمهای اقتصادی علیه ترکیه توسط روسیه در اواخر سال ۲۰۱۵ پس از آنکه نیروهای ترکیه یک هواپیمای نظامی روسی را هدف قرار دادند برای ترکیه یک هشدار محسوب میشود.
متاسفانه برای پوتین نه اسد و نه اردوغان بر مبنای این منطق عمل نمیکنند و منطق خودشان را دارند. این حقیقت که مداخله روسیه دولت اسد را نجات داده و به کنترل او بر بخش اعظم سوریه منجر شده اکنون اسد را در موقعیت بهتری برای پس گرفتن ادلب قرار داده است.
اردوغان هم تصور میکند ترکیه به روسیه نیاز ندارد (طوری که پوتین فکر میکند) روسیه را به ترکیه نیازمندتر میداند. سفر اخیر اردوغان به اوکراین و اعلام حمایت از این کشور به علاوه اشتیاق تازه کشف شده آن برای ناتو نشان میدهد که اردوغان باور دارد مسکو در حمایت از دمشق در برابر آنکارا چیزهای زیادی برای از دست دادن خواهد داشت.
علاوه بر این از آنجا که هم اردوغان و هم اسد منافع حیاتی خود در ادلب را در خطر میبینند با وجود تلاشهای مسکو برای پیدا کردن راه حل به نفع هر دو طرف هیچکدام حاضر به عقبنشینی نیستند و با هم مخالفت میکنند. روسیه اکنون بجای اینکه بتواند در روابط با دو طرف رقیب توازن ایجاد کند خود را در موقعیتی میبیند که ممکن است نفوذش را بر یکی از آنها- یا حتی هر دو- از دست بدهد.
گزارشها حاکیست ترکیه از روسیه به خاطر حمایت هوایی آن از حملات سوری علیه نیروهای ترک خشمگین است و در عین حال سوریه هم حمایت روسیه از ترکیه را نامناسب میداند.
نویسنده در پایان آورده روسیه واقعا نمیتواند اجازه دهد تا ترکیه نیروهای سوریه را در شمالغربی این کشور شکست دهد زیرا این مسئله باعث تحریک مخالفتها در دیگر مناطق سوریه میشود. اما ، کمک روسیه به دولت اسد در مبارزه با نیروهای ترکیه در شمال غربی سوریه، مسکو را در یک جنگ بزرگتر و طولانیتر درگیر میکند که پوتین نمیخواهد. حتی اگر حمایتهای روسیه از سوریه به موفقیت آن در برابر ترکیه کمک کند، باز هم به روابط روسیه و ترکیه آسیب شدید میزند و تلاشهای پوتین برای ایجاد توازن در روابط روسیه با اردوغان و اسد دیگر دوام نمیآورد.
*منبع: responsible state craft (دولتداری مسئولانه)
*نویسنده: مارک اِن.کاتز
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
احتمال قوی این اقای مارک اِن.کاتز یک چپگرا می باشد که چهره ای پدرگونه و دل سوز از پوتین جنایتکار نشان میدهد. تحلیلگر یک وسط باز بیشتر نیست.
این مقاله اصلا به سبک کیهان لندن نمی خورد