هنوز چندی از این حرفهای علی خامنهای که «هر کس ایران عزیز، امنیت میهن و آبروی وطن را دوست دارد و در پی حل مشکلات است، باید در پای صندوق رأی حضور یابد» نگذشته است که او با یک حکم حکومتی بار دیگر ثابت کرد مجلس و انتخابات در جمهوری اسلامی نمایشی بیش نیست!
لایحه بودجه ۹۹ در روند بررسی و تصویب طی یک ماه گذشته، دو بار رکورددار لوایح بودجه جمهوری اسلامی شد؛ یکی، رد کلیات آن در صحن علنی؛ و دیگری، صدور حکم حکومتی از سوی رهبر جمهوری اسلامی برای فرستادن مستقیم آن به شورای نگهبان!
لایحه بودجه ۹۹ از همان آذرماه که توسط حسن روحانی به مجلس شورای اسلامی ارائه شد تا پنجم اسفندماه که کلیات آن در صحن علنی و با رای منفی ۱۱۴ نماینده رد شد، از پر حاشیهترین لوایح بودجه در چهار دهه گذشته بود.
این لایحهی پر فراز و نشیب اما در هفته جاری که علی خامنهای با یک «حکم حکومتی» مجلس را دور زد و آن را مستقیم برای تأیید به شورای نگهبان فرستاد تا به قانون تبدیل و برای اجرا به دولت ارسال شود، بار دیگر مورد توجه قرار گرفت.
چرا در کار این لایحه گره افتاد؟
لایحه بودجه ۹۹ در شرایط تحریم و در حالی که بحرانهای پیاپی، اقتصاد ایران را به شدت شکننده کرده است توسط دولت روحانی تنظیم و به مجلس ارائه شد. این لایحه دارای ایرادهایی برجسته است و انتقادهای زیادی را چه از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه از سوی کارشناسان اقتصادی در پی داشت.
برای نمونه در ردیفهای درآمدی که مهمترین بخش این لایحه در شرایط کنونی کشور ارزیابی میشد، دولت منابع درآمد را به شکلی غیرمنطقی و غیرعملی پیشبینی کرده. نه تنها دولت وابستگی به نفت را برخلاف ادعایش به صفر نرسانده بلکه مجموعه ارقامی که به عنوان درآمد قرار است از فروش نفت عاید خزانه شود در صورتی میتواند تحقق یابد که ایران از ابتدای سال ۹۹، ماهیانه یک میلیون بشکه نفت با قیمت بشکهای حداقل ۵۰ دلار صادر کند.
مشخص است که این میزان فروش نفت در شرایط تحریم صد درصدی نفت رقمی تخیلی است مگر اینکه آن یک درصدی که محمدباقر نوبخت گفته بود، مبنی بر احتمال لغو تحریمها، رخ دهد!
بخشهای دیگر درآمدی لایحه بودجه نیز از سوی کارشناسان به همین روال، غیرعملی ارزیابی شده. از سوی دیگر ایرادات موجود درباره شیوه هزینهکرد و مدیریت دولت در بودجه نشان میدهد بودجه سال آینده، بودجهای تورمزا و همراه با دستدرازی به تهمانده ذخایر صندوق توسعه ملی و صندوق ذخیره ارزی خواهد بود.
نمایندگان مخالف با کلیات لایحه بودجه نیز پنجم اسفند و در جلسه رأیگیری مواردی چون تورمزا بودن، غیرشفاف بودن، همخوانی نداشتن این لایحه با برنامه ششم توسعه و عدم اصلاح ساختار بودجه را مطرح و آنها را دلیل رای منفی خود به کلیات بودجه اعلام کرده بودند.
با وجود این بسیاری از حامیان دولت، رأی نیاوردن کلیات بودجه را گردن نمایندگانی انداختند که از دید آنها به دلیل رأی نیاوردن و رد صلاحیت پشت دولت را خالی کردند!
https://kayhan.london/1398/12/06/%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%82%d8%af%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%a8%db%8c%e2%80%8c%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%d9%88%db%8c-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86%d8%8c
لاریجانی مانند برجام به داد روحانی رسید!
با رد شدن لایحه بودجه، این لایحه به کمیسیون تلفیق بازگشت تا ایرادهای مورد نظر نمایندگان مخالف از سوی این کمیسیون و در مذاکره با هیئت دولت اصلاح شود و دوباره به صحن علنی مجلس بازگردد.
همچنین در صورتی که بررسی و تصویب لایحه بودجه تا پایان سال جاری به نتیجه نمیرسید دولت میبایست لایحه «چند دوازدهمی» ارائه میداد تا پس از تعطیلات نوروز روند بررسی لایحه بودجه در مجلس شورای اسلامی از سر گرفته شود.
از سوی دیگر نمایندگان میتوانستند با استناد به اصل ۸۵ قانون اساسی، به دولت اجازه دهند تا بررسی کامل این لایحه آن را اجرایی کند تا کمیسیون تلفیق بتواند در فرصت کافی و مناسب لایحه را اصلاح کند.
اصل ۸۵ قانون اساسی پیشبینی کرده مجلس «در موارد ضروری میتواند اختیار وضع بعضی از قوانین را به کمیسیونهای داخلی خود تفویض کند» و «در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین مینماید به صورت آزمایشی اجرا میشود و تصویب نهایی آنها با مجلس شورای اسلامی خواهد بود.»
همچنین با توجه به اینکه مجلس یازدهم که غالب نمایندگان منتخب آن فعالان اصولگرا و غالبا منتقد عملکرد دولت هستند از هشتم خردادماه ۹۹ کار خود را آغاز خواهد کرد، پس از رد شدن لایحه بودجه برخی از حامیان و هواداران دولت نسبت به اینکه روند بررسی لایحه به مجلس بعد موکول شود ابراز نگرانی میکردند.
شیوع ویروس کُرونا و تعطیل شدن جلسات مجلس شورای اسلامی اما موجب شد علی لاریجانی مانند روند تصویب برجام به داد حسن روحانی برسد و در آخرین روزهای ریاست ۱۲سالهاش بر مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای به علی خامنهای، اقدام به گرفتن «حکم حکومتی» برای بودجه کند.
علی خامنهای هم مجلس را دور زد و دستور داد که لایحه بودجه مستقیم از کمیسیون تلفیق به شورای نگهبان ارسال شود تا به صورت قانون مصوب، جهت اجرا به دولت ارجاع شود.
اکنون شورای نگهبان نیز ۲۰ روز فرصت دارد این مصوبات را از منظر عدم مغایرت با «قانون» و «شرع» مورد بررسی قرار دهد.
حکم حکومتی برای رأس امور؟!
رهبر انقلاب اسلامی، روحالله خمینی، مدعی بود «مجلس در رأس همه امور است» و ظاهراً در ساختار نظام جمهوری اسلامی، این مجلس قرار بوده متشکل از نمایندگان مردم از حقوق ملت دفاع و قانونگذاری کند و ناظری بر عملکرد دولت باشد.
علی خامنه ای اما با این حکم حکومتی، مجلس شورای اسلامی و نظر و رأی نمایندگانش را «هیچ» حساب کرده و بار دیگر مشخص کرد در جمهوری اسلامی، رهبر نظام بر همه قوانین و ساختارها برتری دارد و او میتواند هر زمان، در هر کاری که اراده کرد دخالت کند و با یک حکم مجلس قانونگذاری را نیز دور بزند.
https://kayhan.london/1398/12/13/%d8%ad%da%a9%d9%85-%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85%d8%aa%db%8c-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%85%d9%86%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d9%88%d8%af%d8%ac%d9%87%db%b9
از سوی دیگر مجلس شورای اسلامی به هر حال کارکرد خود را به کلی از دست داده است. این مجلس از همان آغاز نه تنها خانه ملت نبوده بلکه همواره بازار بزرگ توزیع رانت و ثروت و قدرت برای افراد و گروههای مافیایی و جناحهای سیاسی حکومت بوده است.
بیخاصیت بودن مجلس شورای اسلامی آنقدر آشکار است که از یکسو انتخابات نمایشی آن در دوم اسفندماه حتا بنا به آمار رسمی (و نه واقعی) مشارکت زیر ۵۰ درصد اعلام شد و از سوی دیگر بلافاصله پس از آمدن کُرونا، نمایندگان در ابتدا تست کُرونا دادند و بعد هم از ترس بیماری مجلس را تعطیل کرده و به خانه رفتند.
همین خانهنشینی نمایندگان بود که فرصت گرفتن حکم حکومتی را برای علی لاریجانی به وجود آورد برای نخستینبار علی خامنهای حکم حکومتیاش را برای بودجه نیز صادر کرد.
حکم حکومتی اما ابهامات بودجه ۹۹ را از بین نمیبرد! پرسشها و انتقادهای کارشناسان اقتصادی درباره این بودجه همچنان بیپاسخ مانده است. مشخص نیست که حالا با این حکم حکومتی، تکلیف آن اشکالات چه میشود؟ برای نمونه دولت چرا باید هزینههایی را بر اساس درآمدهایی که کسب آنها با اما و اگرهای زیادی روبروست طی سال آینده انجام دهد و هزینههای جاری به ویژه حقوق کارمندان و هزینههای بخش درمان و آموزش در ایران از کجا تأمین خواهد شد؟
در عین حال، حتی اگر این لایحه در مجلس شورای اسلامی میماند، نمایندههای مجلس شورای اسلامی به ویژه اعضای کمیسیون تلفیق چگونه میخواستند آن را اصلاح کنند؟!
واقعیت اینست که جمهوری اسلامی از اداره مملکت در شرایط عادی ناتوان است و همین ناتوانی در سیاستهای داخلی و خارجی کار را به بحرانهای بزرگ کشانده. اینک در این شرایط غیرعادی که به دلیل تحریمها پول بادآوردهی نفت از خزانهی مملکت حذف شده و کشور با دهها مشکل اقتصادی و اجتماعی و در حال حاضر بهداشتی روبروست، حکومت چه راهکاری برای عبور از بحرانهای ریز و درشت دارد؟!
چه بسا علی خامنهای هم ترجیح داده در روزهایی که مردم در اعتراضات و در انتخابات مجلس شورای اسلامی به نظام «نه» گفتهاند، دولت را از فکر بودجهی پا در هوا رها کند تا همگی با هم به فکر پشت سر گذاشتن بحران کُرونا و راههایی برای به فراموشی سپردن معضلات کشور باشند!
روشنک آسترکی
بر اساس اظهارات ویدئویی یکی از مداحان حکومتی در جریان دیدار سالانهٔ مداحان با خامنهای در ۲۶بهمن ۹۸ محافظان او بهخاطر شیوع کرونا اجازه دستبوسی خامنهای به ملاقاتکنندگان را ندادهاند!!. وی در این اظهارات که ویدئوی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده، میگوید:
«ما برای دستبوسی آقا?! هم که مشرف شدیم، عرض شود که عزیزانی که محافظ آقا هستند، نذاشتند ما دست آقا را ببوسیم. چرا؟ به ما بیاحترامی کردند؟ نخیر. حفظ جان آقا برای ما واجبه!. هر کس میخواد باشه، باشه! مراقبش باید باشند دیگه! ما باید مراقب همدیگه باید باشیم. هم جلسهمون هم زائرها و عرض شود که کسانی که شرکت میکنند».
این سند بهروشنی بر اطلاع خامنهای و سایر سران نظام از کرونا، مدتها قبل از نمایش انتخابات دلالت دارد و ثابت میکند که رژیم آگاهانه موجب شیوع و ابتلاء گسترده مردم به این ویروس بوده است.
پیشتر نیز رحمانی فضلی، وزیر کشور، در ۴اسفند آشکارا اعتراف کرده بود که بهرغم اصرار بر تعویق انتخابات? در قم آنرا نپذیرفته است!.
همیشه کلمات و جملاتی را که می گفت در ذهن دارم و مرور می کنم: وحشت بزرگ، ارتجاع سرخ و سیاه، این ها می خواهند ایران را ایرانستان کنند.
ایران و جهان را از همۀ روشنفکران بهتر می شناختند.
یادشان گرامی و نامشان ماندنی!
سکوت سیاه مرگ اور خائنانه ای همه رسانه های فارسی ، فعالین سیاسی ، احزاب ، روزنامه نگاران ، روشنفکران ، دانشجویان ، سازمانهای ترروریستی شونیستی ، رهبران سیاسی خودخوانده اپوزیسیون امریکا ستیز و دشمن اسرائیل و اروپا و جهان لیبرال دموکراسی را در بر گرفته.
موضوع اشکار روز :
۱) روسیه اپک را نابود کرد ، چند قطره نفت را که این ملاها میتوانستند بفروشند را هم برای خودش برداشت
۲) روسیه هیچ کمکی به ایران نمی کند . تا کنون تحریم ها را بهانه میکرد . در زمینه کنترل ویروس و ماسک و ضد عفونی . اما موشک اس ۳۰۰ و تور میفروشد تا هواپیمای دو تابعیتی ها را بزنند. الان که امریکا تحریم ها را برداشته ! امادگی کمک هم اعلام کرده ! اما این بازی کنندگان با کارت مذهب اپورتونیست ، نمی گویند کجای مذهب شیعه رد کردن کمک امریکا و منتظر کمک روسیه ماندن تا ابد را توصیه کرده ؟ اما مارکسیسم روسی ورژن مذهب باز ان قطعا چنین میکند .
انهایی که مزورانه تحریم های امریکا را علیه مردم ایران می دانند و دست امریکا را در کشته شدن دکترها ، پرستارها ، مردم ایران دخیل می دانند ، مسؤلیت پناهندگان میلیونی فراری از اسد جنایت کار و روسیه ارباب او و ملاهای روسی همدست او را به گردن قربانی صف اول : ترکیه می اندازند ،
دراینجا اما به المان و فرانسه هم حمله سادیستی نمیکنند ، بلکه برای انها تبلیغ میکنند که به ارودغان باج نمیدهند! اما اگر مورد ملاها بود و اسد و مادورو و قذافی یا روسیه به اروپا حمله میکردند.حتی در مورد یونان که جلوی انها را گرفته و به انها شلیک میکند رویکرد دوستانه دارند ، جز اپورتونیسم چپ روسی که می خواهد در پس سرنگونی ملاها هیچ نظام لیبرال ، دموکرات ، ملی ، یا سلطنتی و جمهوری و سانترال دموکراتی که با امریکا رابطه داشته باشد نیاید . بلکه همین فدایی ها و توده ایها و کمونیست های دنباله انها باز کشور را در همین خط روسیه و اسد و مادورو نگه دارند . دشمن اسرائیل و ازادی و دموکراسی و توسعه پایدار .
نامه نویسانی که برای هر مسئله کوچکی در فلسطین ، یا زندانی شدن فلان یار جاسوسی انها یا حمله گمراه کننده اپورتونیستی به مذهب یا چند تا نوکر بیچاره دون پایه ملاها بر یک دیگر سبقت میگیرند ، خفقان گرفته اند .
انهایی که دنبال تئوری توطئه های توده ای ، ک گ ب ، فدایی ، سوسیالیست و مارکسیست روسی ، که جملگی علیه امریکا هستند ، چنان دنبال فرضیات ابلهانه داخل گه روسی که در ایران پاشاندند ، دنبال نخود امریکایی و اسرائیلی و نوفل لوشاتویی و گوادلوپی توهمات سر هم میکنند که نه تنها گوز روسی را به شقیقه امریکایی ربط دهند ، بلکه همه جنایات اشکار و واضح روسیه و مزدوران فاشیست شیمیایی ، موشکی ، اتمی فاسد کودک کش انها را با تصورات مالیخولیایی نسبت دهند به اوباما و ترامپ و کانادا و فرانسه و به اردوغان و مذهب شیعه . این همه خلاقیت روسی که رد پای فدایی ، توده ای ، کمونیستی ، شونیستی را پاک کنند ، تو گویی اینها نبودند که اذربایجان اشغال کردند ، نفت و گاز شمال به روسیه دادند ، مصدق لگد مال کردند ، در سال ۴۲ در برلین و پیک ایران و رادیو عشق اباد به انقلاب شاه حمله بردند و همنوایی با خمینی . مارکسیست اسلامی درست کردند به جای مذهب و اخوند درباری شیعه پشتیبان ظل الله ، همان مذهبی که در مشروطه آخوند روسی شیخ فضل الله بر دار کرد . از ۵۷ تا ۶۰ مجری همه توطئه ها شدند که مشتی درس خوانده پاتریس لومومبا را به جای فوکول کراواتی های ملی و لیبرال های مذهبی و مجاهدین بیاورند . از ترکمن صحرا با کودتای ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفره ، کردستان فردای پیروزی انقلاب با آخوند کمونیست مزدور صدام ، تا خوزستان همدستی با خزئل ، تا حمله به سفارت امریکا و مراکش پیش از فرستادن مزدوران مارکسیست اسلامی به سفارت امریکا ، تا پشتیبانی از خلخالی و کشتار مخلفین و امام ضد امپریالیست ، تا درخواست انحلال ارتش شاه و تولید و مسلح کردن سپاه به سلاحهای روسی ( از کلاشینکف و تانک تا بمب اتم و موشک های روسی ) ، فرستادن محمد منتظری جاسوس قذافی درست هفته اول پس از ۲۲ بهمن تا لو دادن کودتای نوژه به لبنان با سلاح های تروریستی تا تشکیل حزب الله محتشمی پور زیر نظر حافظ اسد ، از امریکایی و جاسوس خواندن بازرگان ، بنی صدر ، امیر انتظام تا فروهر ها ، و هر کسی که مارکسیست روسی نبود . با کشتن بهشتی و باهنر توسط بهزاد نبوی ، نابود کردن هر آخوندی که ممکن بود سد راه این روسی کردن مارکسیستی بشود ، از مطهری و مفتح تا لاهوتی و اشراقی توسط فرقان که اولین قربانی انها نه خود خمینی ، رفسنجانی ، منتظری ، حسن ایت ، قدوسی ، خوئینی ها ، خلخالی ، ری شهری ، گیلانی که سرلشگر قرنی بود که جلوی تجزیه کردستان ( شبیه اشغال آذربایجان زمان شاه ) ایستاد . اینها که خود را پیروان دکتر شریعتی پایه گذار اسلام مارکسیستی می دانستند جز مامور شوروی بودن یا قذافی و صدام و اسد به کجا می توانستند مربوط باشند ؟