هفته گذشته در «انستیتو هنر کورتولد» وابسته به دانشگاه لندن میزبان دکتر لیلا دیبا مؤسس و مدیر ارشد موزه نگارستان تهران یک سخنرانی با عنوان «موزه نگارستان و گنجینه هنر قرون ۱۸ و ۱۹ ایران» ایراد کرد. موزه نگارستان از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ دوران شکوفایی خود را گذراند و هر سال بطور روزافزون بر گنجینهی هنری آن افزوده میشد تا اینکه با وقوع انقلاب اسلامی در بهمن ۱۹۷۹ از فعالیت باز ایستاد.
در آغاز جلسه دکتر سوسن بابایی، میزبان این جلسه و استاد «هنر پسااسلام» در ایران در همین انستیتو به معرفی لیلا دیبا پرداخت و گفت دکتر لیلا دیبا سالهاست که روی پروژه موزه نگارستان کار میکند و سختکوشانه ماتریال پژوهشی و بهخصوص تصویری گردآوری میکند با این هدف که این بخش مهم از میراث فرهنگی مشترک ما به باد فراموشی سپرده نشود و نسلهای آینده آگاه شوند که چه زحمتی در تأسیس و اداره این مرکز مهم فرهنگی کشیده شده است.
سپس دکتر لیلا دیبا در آغاز سخنان خود توضیح داد که هدف اصلی سخنرانی او جلب توجه حاضران به سرنوشت گنجینه درجه اول موزه نگارستان است که میتوان گفت بعد از انقلاب در هالهای از ابهام بسر میبرد. وی تأکید کرد بخش اصلی اشیای این موزه توسط شهبانو فرح پهلوی در سال ۱۹۶۹ از بریتانیا به میهن خود ایران برگردانده شد که چند سال بعد با تأسیس این موزه به نمایش گذاشته شد. دکتر دیبا افزود که موزه نگارستان یکی از غمبارترین و کمتر شناختهشدهترین مراکز هنری است که نشاندهندهی ضربهی انقلاب و ایدئولوژی انقلابی به نهادهای فرهنگی است و از همین رو پرداختن به آن بسیار اهمیت دارد.
دیبا در ادامه گفت که توجه و علاقه آکادمیک به موزههای دوره پهلوی تا کنون معمولاً حول و حوش موزه هنرهای معاصر متمرکز بوده و چارچوب بحث هم گفتمان مدرنیته و ناسیونالیسم بوده است اما او مایل است بستر بحث را به سوی تخریب فرهنگی و کنش فرهنگی سوق دهد زیرا چنین رویکردی مؤثرترین رویکرد برای ترسیم تاریخ موزه نگارستان است و به همین دلیل این سخنرانی به تخریب عمدی موزه نگارستان، البته نه به مفهموم تخریب فیریکی آن، میپردازد. دکتر دیبا سپس یادآوری کرد که به عنوان مؤسس و مدیر ارشد این موزه که آن زمان یک زن جوان ۲۷ ساله بود میخواهد مدافع و سخنگوی اشیایی باشد که نمیتوانند سخن بگویند و از حق خود دفاع کنند. وی ادامه داد: «از شما نیز میخواهم که در بازآفرینی و حفظ یکی از فصلهای مهم میراث فرهنگی مشترک و به خطر افتادهمان شرکت کنید.»
لیلا دیبا در ادامه افزود، این اولین بار در ۴۰ سال گذشته است که بستر اجتماعی و فرهنگی به وجود آمدن این موزه و تاریخ مختصر آن را ارائه میدهد و وارد مباحثی مانند حضور موزه در زندگی شهری، گنجینه و انتشارات آن و زندگی شگفتآور بعد از تعطیلی آن خواهد پرداخت.
وی توضیح داد، موزه نگارستان در یکی از کاخهای کوچک از دوران رضا شاه در مجموعه کاخ مرمر واقع مرکز تهران، قرار داشت. دکتر دیبا گفت که تیم او زیر نظارت شهبانو فرح و دفتر مخصوص ایشان و مرکز هنری چکسلواکی این کاخ را به یک موزه مدرن تبدیل کرد و موزه در تاریخ ۲۳ آوریل ۱۹۷۵ توسط شهبانو فرح افتتاح شد.
موزه با چند صد اثر هنری از زمان زند و قاجار و مشخصاً ۶۴ تابلو که از مؤسسه جولیان ایوری، یک دیپلمات انگلیسی در ایران، توسط شهبانو فرح قبل از اینکه این آثار در حراجیهای دنیا پخش شوند در لندن یکجا خریداری شد. البته این خریدها تنها برای موزه نگارستان نبود ولی میتوان گفت که نگارستان اولویت داشت. موزه با این تابلوها باضافه یک کلکسیون مینایی منحصر به فرد و بسیار زیبا از دوره زند و نسخههای خطی قدیمی و تابلوهای روغنی آغاز به کار کرد.
لیلا دیبا ادامه داد: «تابلوهایی که ما از دروه زند و قاجار داشتیم مانند آثار میرزا بابا، آقا صادق و مهر علی و عبدالقاسم به راستی منحصر به فرد بودند و بدون اغراق بزرگترین مجموعه از این دوران به شمار میرفتند. ما با این آثار کارمان را شروع کردیم ولی در طی ۴ سال آثار بسیار زیادی به گنجینه موزه اضافه شد که بیشتر آنها خریدهایی بود که دفتر مخصوص شهبانو انجام میداد. در طول این سالها ما توانستیم مجموعه نفیسی از آثار و اشیاء دوران صفویه، زندیه و قاجار و نیز تابلوهای قهوهخانهای تهیه کنیم و به نمایش بگذاریم. ما ۹ نمایشگاه موقت نیز در این چهار سال برگزار کردیم. متاسفانه از سال ۱۹۷۹ همه چیز پنهان شده و ما از سرنوشت این گنجینه اطلاع دقیقی نداریم. نمیدانیم که این آثار را کجا نگهداری میکنند! افسوس که ملت ایران به این میراث فرهنگی خود دسترسی ندارد.»
وی در ادامه افزود، ناگفته نماند که تقریبا ۱۸ سال پیش حدود ۱۰ درصد از تابلوها و یک درصد از کل کلکسیون نگارستان در کاخ سعدآباد به نمایش گذاشته شد. او تاکید کرد که این آمار را با قاطعیت میگوید زیرا از تمامی آثار و اشیای موزه فهرستبرداری شده و آنها همگی شمارهگذاری شده بودهاند. علاوه بر این او حافظهای بسیار قوی دارد و میداند کدام آثار ممکن است گم شده باشند: «ما حدوداً سه هزار آثار و اشیای هنری داشتیم. این به راستی که تاریخ گمشدهی یک موزه بسیار بزرگ است که جزئی از تمدن ایرانی به شمار میرود و فرزندان ایرانزمین از دیدن آنها نباید محروم بمانند. امیدوارم روزی در آینده دوباره این آثار در معرض دید ایرانیان یعنی صاحبان اصلی آنها قرار بگیرد.»
دکتر لیلا دیبا در بخش پرسش و پاسخ توضیح داد که «فهرستبندی اشیا و تحویل رسمی آن به مقامات رژیم جدید در ۱۹۷۹ معنای خاصی دارد. اضافه بر این، موزه مورد تاراج قرار نگرفت و کارمندان من هم در دفاع از موزه بسیار شجاعانه عمل کردند که جای قدردانی بسیار دارد.»
دکتر دیبا همچنین گفت که او در خارج از ایران در حراجیهای آثار هنری دوستان فراوانی دارد و همواره در مورد حضور آثار هنری ایرانی در خارج از کشور بهروز است و در طول چهل سال گذشته اطلاع یافته است که تنها یک اثر از گنجینه موزه نگارستان در خارج از ایران دیده شده است. این امر نشان میدهد که انتقال آثار نگهداری شده در موزه نگارستان به خارج از کشور بسیار کم بود و این نشانهی خوبی است. وی گفت «البته ناگفته نماند که ما از سرنوشت این آثار در خود ایران اطلاع دقیقی نداریم. ولی خود من به ملت ایران اعتقاد دارم و تا حد زیادی مطمئن هستم که با توجه به علاقه خاصی که ایرانیان به فرهنگ و هنر ایرانی دارند از این آثار بسیار با ارزش نگهداری خواهند کرد.»
در پایان لیلا دیبا اظهار امیدواری کرد که با برگزاری چنین جلساتی و نشر رسانهای آنها علاقمندان به فرهنگ و هنر ایران از چنین برنامههایی بهره ببرند و خودشان نیز در مورد این موزه و اشیای ارزشمند آن جستجو کنند وهمیشه به یاد داشته باشند که این اشیا و آثار به یک موزه بزرگ متعلق بوده و میراث فرهنگی با ارزش ملت ایران است.