هدى رؤوف (ایندیپندنت عربی) – در دنیای سیاست این عبارت معروفی است که «دشمن دائمی و دوست دائمی وجود ندارد، بلکه منافع دائمی وجود دارد». محتوای این عبارت درواقع نوع روابط سیاسی میان کشورها را به عنوان دوست یا دشمن تعیین و تنظیم میکند. به این ترتیب موقعیت دوستی و دشمنی با توجه به این معادله ممکن است در مراحل و شرایط متفاوت تغییر یابد.
در این میان اما سطح دیگری از روابط میان برخی کشورها وجود دارد که در آن رابطه میان دو کشور همزمان با دوستی و دشمنی ترکیب شده است؛ رابطهای که به «دوست و دشمن» یا «عشق و نفرت» معروف است.
یکی از نمونههای بارز در این زمینه، رابطه میان روسیه و ایران پس از ۱۹۷۹است که روابط این دو گاهی با همپوشانی و گاهی با تضاد ظاهر شده اما به هر حال ادامه یافته است . منافع و نیاز دو کشور روسیه و جمهوری اسلامی ایران به یکدیگر جهت رویارویی با ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه باعث شده تا این دو گاهی به همکاری و گاهی به رقابت شدید با یکدیگر بپردازند، یعنی روابط بین مسکو و تهران پس از انقلاب ۱۹۷۹ تا کنون نتوانسته شکل دوستی کامل یا دشمنی کامل به خود بگیرد بلکه با دوستی و دشمنی توأمان هدایت شده است.
اغلب روابط تهران و مسکو که آن را به صورت مشارکت و همکاری مدیریت میکنند، در چارچوب همکاریهای «استراتژیک» و گاهی «تاکتیکی» درباره موضوعات مشترک امنیتی برقرار شده و همیشه با درجهای از بیاعتمادی و ضعف در سطح روابط اقتصادی همراه بوده است.
همکاری مشترک درهم تنیدگی امور امنیتی، منافع و نگرانی از بیثباتی در خاورمیانه و منطقه قفقاز جنوبی، آسیای میانه و افغانستان، طی سالههای گذشته از موضوعات محوری برای نزدیکتر کردن ایران و روسیه بود.
روسیه ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی را به عنوان بخشی از پروژه استراتژیک خود برای به چالش کشیدن سلطه ایالات متحده در خاورمیانه میبیند. روسیه برای به رسمیت شناختن نقش خود به عنوان قدرتی بزرگ از جمله در منطقه و گرفتن تأیید مجدد به ایفای این نقش از سوی کشورهای غربی، به ایران به عنوان یکی از ابزارهای فشار علیه غرب و متحدان منطقهای آن نیاز دارد.
در خاورمیانه اما، جنگ داخلی سوریه عامل مهمی در گسترش تفاهم دیپلماتیک و امنیتی- نظامی بین مسکو و تهران شد. درمورد منطقه آسیای میانه و قفقاز جنوبی، تمایل دو طرف برای مقاومت در برابر حضور آمریکا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) باعث شد تا ایران مجبور شود ادعای روسیه مبنی بر نفوذ بلامنازع خود در آن منطقه را بپذیرد، اما این تفاهمات سیاسی- امنیتی و حجم گسترده آن مانع بروز اختلافات میان مسکو و تهران در برخی مسائل و پروندههای دیگر منطقهای نشد.
در سالهای اخیر به دلیل فشار ایالات متحده آمریکا و همچنین تحریمهای بینالمللی مانند فروش تسلیحاتی و غیره علیه جمهوری اسلامی ایران، روابط بین تهران و مسکو در جنبههای دیپلماتیک، نظامی، اقتصادی و پشتیبانی عمیقتر شد. تحریمهای بینالمللی تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی این کشور را به بازاری خوب برای روسیه تبدیل کرد بطوری که تهران پس از چین و هند سومین دریافت کننده بزرگ تسلیحات از روسیه به شمار میرود.
با این حال در سال ۲۰۱۰ روابط روسیه با ایران شاهد نوعی تیرگی به دلیل عدم تحویل پدافند موشکی «اس -۳۰۰» توسط روسها به ایران بود. تهران و مسکو برای خرید این سلاح توافق کرده بودند اما روسیه پس از صدور قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت برای ممنوعیت فروش اسلحه به ایران خود را ملزم به اجرای این قطعنامه دید و از تحویل سیستم دفاع موشکی به ایران امتناع ورزید.
دلیل واقعی رفتار روسیه برای خودداری از تحویل پدافند اس ۳۰۰ به ایران، تمایل مسکو در آن مرحله برای آشتی با جامعه بینالملل به ویژه با ایالات متحده آمریکا بود که پس از جنگ روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸ پیش آمده بود. خودداری روسیه از تحویل این پدافند موشکی باعث شد که ایران شکایتی علیه روسیه در دیوان دادگستری بینالمللی مطرح کند.
هنگامی که ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهوری روسیه در سال ۲۰۱۲ به قدرت رسید روابط بین مسکو و تهران در پایینترین سطح خود قرار داشت.
اما درباره جنبههای اقتصادی، روسیه ایران را به عنوان مرکز ترانزیت برنامههایش در زمینه گسترش صادرات خود در نظر گرفت. ساخت نیروگاه هستهای بوشهر برای ایران که راهی برای احیای صنعت هستهای تهران قلمداد میشود، بار دیگر روسیه را به عنوان ابرقدرت مطرح کرد به همین دلیل مسکو با تیر کمک به برنامه هستهاى تهران دو نشانه را هدف قرار داد: یکی پول هنگفت از ایران و دیگری فشار و باج گرفتن از غرب در رابطه با مسائل اقتصادی و نزاع بر سر جمهوریهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی سابق که پس از سقوط آن نظام برخی از آنها به غرب نزدیک شده بودند.
از طرف دیگر ، روسیه به دلیل عضویت دائم خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد ضامن برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) یا برجام در مورد برنامه هستهای ایران و توافق سال ۲۰۱۵، و شریک اساسی در سیاست بینالملل در این رابطه به شمار میرفت.
البته روسیه بطور همزمان روابط خود را با مخالفان منطقهای ایران مانند عربستان سعودی، امارات و اسرائیل گسترش داد.
با این حال مهمترین ویژگی روابط روسیه و جمهوری اسلامی ایران استفاده مسکو از تهران به عنوان برگی برای «چانهزنی» و زورآزمایی با سیاستهای جهانی غرب است. موضع ضدآمریکایی در سیاست رژیم تهران مهمترین عامل مشترک روسیه و ایران است حتی اگر سطح دیدگاه آنها به منافع مشترک متفاوت باشد.
سرمایهگذاری سیاسی روسیه روی اختلافات جمهوری اسلامی و آمریکا
برنامه هستهای ایران با وجود پایبندی روسیه به تحریمهای بینالمللی علیه تهران قبل از توافق سال ۲۰۱۵ نقش برجستهای در تنظیم سیاست خارجی دو کشور و نزدیک کردن آنها بهم در برابر ایالات متحده ایفا کرد.
روسیه از بهبود هرگونه روابط بین ایران وایالات متحده یا کشورهای اروپایی میترسد از همین رو اعمال تحریمهای مجدد آمریکا علیه ایران پس از خروج واشنگتن از توافق هستهای اهمیت روسیه برای ایران به عنوان کشوری که تا حدودی میتواند مانع انزوای بینالمللی تهران شود، بسیار حیاتی شد.
در سال ۲۰۱۸ هنگامی که روسیه به قطعنامه شورای امنیت مورد پیشنهاد آمریکا برای محکومیت ایران به دلیل قاچاق اسلحه به حوثیهای یمن اعتراض کرد و قطعنامه را به نفع تهران وتو کرد، جمهوری اسلامی را مدیون خود ساخت. البته این دومین بار بود که روسها به نفع جمهوری اسلامی از وتو استفاده میکنند. اولین وتو در سال ۱۹۸۰ زمان اتحاد جماهیر شوروی به کار گرفته شد؛ هنگامی که شورای امنیت قطعنامهای علیه دولت انقلابی تهران به دلیل گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا تصویب کرده بود.
ستایش مقامات ایرانی از روسها همواره با گفتمان سیاسی تهران متناقض بوده و انتقادها تهران از روسیه بیشتر به دلیل پیروی مسکو از تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی است. روسیه با وجود کاهش تدریجی تعهدات هستهای اخیر توسط رژیم ایران به تلاشهای دیپلماتیک خود برای نجات برجام ادامه میدهد.
علاوه بر همکاری و هماهنگی در زمینه مسائل بینالمللی، ایران و روسیه در حفظ رژیم بشار اسد نیز همکاری تنگاتنگی داشته و دارند . ایران علاوه بر اینکه نقش پیادهنظام روسیه را در جنگ داخلی سوریه ایفا کرد، به روسیه نیز اجازه داد تا از پایگاه هوایی نوژه در همدان برای هدف قرار دادن مخالفان سوری و گروههای اسلامگرا در حلب، دیر الزور و ادلب از آن استفاده کند. البته استفاده روسها از خاک ایران با مخالفت طیفهای بزرگی از نخبگان ایران در خارج و داخل ایران مواجه شد. مخالفان تصمیم جمهوری اسلامی این اقدام را مخالف ماده ۱۴۶ از قانون اساسی ایران میدانستند که با حضور یا استفاده هرگونه نیروی بیگانه از خاک ایران مخالفت میکند.
اغلب نخبگان ایرانی در شبکههای اجتماعی و رسانهها واکنش تندی علیه رژیم تهران به دلیل دادن چنین امتیازی به روسیه از خود نشان دادند. روسیه در خودآگاهی جمعی ایرانیان محبوبیتی ندارد و حافظه تاریخی ایرانیان بهخصوص با آنچه از دوران قاجاریه و میراث آنها و توسعهطلبیهای روسیه و اشغال مناطق وسیعی از خاک ایران و انضمام آنها به خاکاش در تاریخ باقی مانده پیوند خورده است. جنگهای روسیه علیه ایران و تصرف سرزمینهای وسیعی از ایران در مراحل ضعف دولتهای وقت این کشور هنوز از حافظه تاریخی ایرانیان حذف نشده است.
اما با همه این احوال بطور کلی منحنی روابط دو کشور بر همکاری و رقابت همزمان استوار است. هر یک از آنها تلاش دارد از دیگری برای خدمت به منافع خود استفاده کند به ویژه در رابطه با رویارویی با دشمنان منطقهای و بینالمللی.
تا کنون هرگاه چالشی مشترک برای این دو متحد رقیب به وجود میآمد با همدیگر به نحو خوبی همکاری کردهاند و هروقت چالش بنا به شرایطی به نفع یکی از آنها تمام میشد، تفاهم آنها از حوزه دوستی به مرحله دشمنی و رقابت بر اساس تضاد منافع منتقل شده است. این دو درباره بازسازی سوریه با هم به شدت اختلاف پیدا کردند تا جایی که فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از روسیه انتقاد کردند. آنها همچنین در پروژههای نظامی و سرمایهگذاری اقتصادی در سوریه اختلافات عمیقی دارند. روسیه حضور ایران به صورت کنونی و هژمونی آن بر نهادهای سوریه را یک چالش برای استراتژی آینده خود در دمشق میبیند. ایران نیز از حضور سنگین روسیه و مقبولیت اقلیمی آن حتی بین مخالفان اسد نگران است.
اختلاف عمده دیگر این دو در سوریه درباره پروژه انتقال سیاسی قدرت، اصلاحات سیاسی و آشتی دمشق با قدرتهای منطقهای و غرب است. هدف اساسی روسیه در این زمینه آن است که سوریه هم با جهان عرب آشتی کند و هم دل غرب را به دست بیاورد اما این طرح روسها خوشایند جمهوری اسلامی نیست.
اکنون آنچه تنش بین دو را کم کرده است، حضور سنگین ترکیه و آمریکا در بخشهایی از شمال سوریه است. این حضور سبب شده تا جمهوری اسلامی و روسیه باز بهم نزدیک شوند اما اگر روند اصلاحات و تغییرات سیاسی و انتقال قدرت از طریق راهکارهای جامعه بینالمللی که روسیه و اروپا و آمریکا طرفین مؤثر آن هستند در سوریه اتفاق بیفتد و بشار اسد از میان برداشته شود، معلوم نیست جای جمهوری اسلامی در آن مرحله در کدام کنج باشد!
واقعیت این است که پرونده سوریه دیگر از دایره جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان و بشار اسد خارج شده و روندی بینالمللی به خود گرفته است. آمریکا و اروپا و سازمان ملل با همهی وزن خود وارد این پرونده شدهاند و روسیه بازیگر اصلی در زمین سوریه به دلیل تحریمهای اروپا و آمریکا در رابطه با انضمام کریمه و تنش با اوکراین به یک محور اروپایی– آمریکایی نیاز مبرم دارد و از همین رو احتمالا در پرونده سوریه به امتیاز دادن از جمله بر سر جمهوری اسلامی روی خواهد آورد.
با این حال ویژگیهای مناسبات منطقهای خاورمیانه و همراهی آن با رویدادها نشان میدهد که روسیه همچنان از جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از ابتکارات دیپلماتیک و تلاشهای خود جهت تضعیف سیاستهای ایالات متحده در منطقه استفاده خواهد کرد. مسکو به جمعآوری برگهای بازی برای حمایت از رفتار ایران و اقدامات متقابل برای مهار آن به گونهای که به حضور روسیه در خاورمیانه خدمت کند ادامه خواهد داد.
*منبع: ایندیپندنت
*نویسنده: هدى رؤوف
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
چرا روسیه یخچال هم میسازه ولی یک هفته بیشتر کار نمیکنه چون یکی خریدم میدونم که میگم. در مورد اتومبیلهایشان هم وضعیت فاجعهبارتره یک مقدار آهن آلات که جهت اتلاف منابع مالی مردم و کره زمین سرهم بندی شده ندرتا یکی از این آهن آلات بتونه ١٠٠٠ کیلومتر سواری بده بدون اینکه ٢٠٠ تا ٣٠٠ کیلومتر سواری بگیره روسیه بهترین نمونه برای دیدن بلایی است که دیکتاتوری بر سر یک ملت توانمند میآورد.
چه زور میزنند بخندن.
همزمان خنده کاذب انگاری یکی داره پوتین را پس چله میندازه دیگری خامنه را!
کم به خود فشار بیارید.
تصویر خنده درون جهنم هر دو رو فریاد میزنه,
خنده تلخ این یارو از گریه غم انگیزتراست … ولش کنید این بیچاره فقط ی قدم تا خودکشی فاصله داره . بزارید تو کشور آزاد آخرین خندهاشو بکنه . مادرشو گروگان گرفتن
رسانه های فارسی که تحت کنترل فدائیان خلق هستند مدتی بود برای روسیه تبلیغ میکردند ، که ببین چطور ویروس را کنترل کرده ، روسیه مرزها را بست ، پوتین چنین و پوتین چنان. اینها حتی به یکی از این نفوذی ها در سی ان ان اشاره کردند که چرا روسیه با جمعیت بالا از لوکزامبورگ کمتر مبتلا دارد ؟ بنده انروز نسبت به این دروغها هشدار دادم .
اما وقتی ویروس شناس روسی دو روز پیش گفت که روسیه سه هفته از ایتالیا عقب تر است ، دروغگویی های پوتین رو شد . همه رسانه های فارسی با هم با اوردن یک ویدیو ساخت پوتین که از او به عنوان یک رهبر خردمند ! که از مردم حمایت میکند ، او را نشان دادند با لحنی بسیار مثبت و جانبدارانه ، که در روسیه قرنطینه کرد ! دروغ گوهای پستی که تا اسم روسیه می اید تا سینه خم می شوند ، برای روسیه دروغ های شاخدار ردیف میکنند ، جنایات روسیه را لاپوشانی میکنند ، مزدوران توده فدایی روسی را گنده میکنند ، به هر چه غیر روسی است ، غربی است ، لیبرال است ، هوادار دموکراسی است ، با امریکا و اسرائیل است حمله میکنند . حالا خفقان گرفته اند . چی شد ؟ چرا کشوری که مشکلی ندارد ، نباید مثل تایوان ، سنگاپور ، ژاپن… نرمال زندگی کند . وقتی که کره جنوبی الوده با کنترل علمی ستآیش بر انگیز زندگی مردم را نرمال نگه داشته ، در حالیکه همان چینی که برای ان تبلیغ بازگشت به نرمال میکنید ، دیروز یک نوع جدید به نام هیستریا پیدا کردند . طرف افتاد و مرد در اتوبوس.
هنوز بنده منتظر هستم ، رهبران خودخوانده اپوزیسیون ، انهایی که چپ و راست به امریکا نامه مینویسند تا امریکا را مسئول این بیرحمی چند جانبه روسی چینی کنند که بر مردم ایران میرود ، بنمایند ، تا کی می خواهند صبر کنند تا بالاخره از روسیه و کوبا بپرسند :
چه گونه شما که از سفره این مردم ایران بواسطه این رژیم دست نشانده و هواداران مارکسیست روسی و مارکسیست اسلامی ان که مزدوران شما هستند ۴۱ سال دزدیدید و مردم ایران را همه جا سپر بلای شهوت به تجاوز و دست اندازی به سرزمینهای دیگران و منابع انها برای گسترش امپراطوری فاسد خودتان ، کردید ، با ان کوبای فاسد ورشکسته که کارش پارازیت انداختن روی فرستنده های نیمکره غربی است تا ایرانیان به اخبار ازاد دسترسی نداشته باشند ، به جای کمک به این مردم ، رفتید ایتالیا ؟ ایا زیر این ویروس کرونا در ایران و ایتالیا داستانی نهفته است که شما رفتید انجا رد انرا پاک کنید و در ایران به مزدورانتان گفتید غربیها را راه ندهند ، که این روسی بودن ویروس ایرانی آشکار نشود ؟ مرا سرزنش نکنید ، اگر بنا بر تئوری توطئه است ، چرا شما باید از ان مصون باشید ؟ شما که مرکز تولید توطئه هستید و ضد انرا هم که تئوری توطئه روسی است علیه امریکا و دموکراسی لیبرال در جهان پخش میکنید .
نفت پایین میرود ، روبل در حال سقوط است . پوتین از وحشت رای ندادن مردم ، رای به استالین شدن خودش را به عقب انداخت . اما شیوع وحشتناک کرونا به زودی و در هم ریختن اقتصاد دو دشمن پوتین هستند .منتظر باشید .
روسیه و ایران چهار جنگ در دوره قاجار داشته اند . عهدنامه ترکمانچای و گلستان نتیجه دو جنگ آخر با روسها هستند. در جنگ اول جهانی روسها ایران را چند نوبت اشغال کرده و با همدستی انگلیسیها موجب مرگ بیش از ده میلیون ایرانی شده اند. در جنگ دوم هم با مشارکت انگلیسیها ایران را مجددأ اشغال نموده و خواستار تجزیه ایران بودند. بعد هم که حزب توده و فرقه دمکرات را برای تأمین منافعشان براه انداختند. با همه اینها اهریمن زادگانی همانند کیانوری خواستار اتحاد با اتحاد جماهیر شوروی برای مبارزه با آمریکا بودند.
آمریکا تنها در یک مورد به مردم ایران خیانت کرده و آنهم حمایت کارتر و دمکراتها از روی کار آمدن خمینی و دار و دسته تبهکارش بود. روسها آرزوی دستیابی به خلیج فارس را بگور خواهند برد . شعار مردم ایران همیشه این بوده:
روسیهی ( روسیاه هستی ) روسیه.
روسیه کشوری است که به قول اقتصاد دانها “رشد نا موزن” کرده است. یعنی تکنولوژی پیشرفته ی دارد در تسلیحات ولی یخچال نمیتواند بسازد.
نفوذی عمامه بسر جهل فروش،
ثروت و نفت ایران را دزدیده و به بانکهای غرب می فرستد، اینک نوبت تراشیدن بهانه برای بلوکه شدن و دزدیده اموال ایران در آن بانکها است: جهل و رعب و وحشت را گسترانیده، برای ردگم کنی شعار “مرگ بر اربابانش” فرستاده، فاسدان اسیدپاش قاتل را مدیر کرده، و دزدان میلیار دلاری خودجوش را به بازارهای عمدتا مسکن اغلب کانادا و استرالیا با همت سربازان گمنام ملکه کشتی ربا فراری می دهد.
برای افتادن ماسک ها و شناسایی نفوذی ها، کافیست موافقان شیعه گری و مخالفان صلح همه جانبه بین ایران و عربستان و ترکیه را مشخص کنید.
همچنین نفوذی عمامه بسر برای رونق برخی صنایع و البته دوشیدن اعراب جنگ دینی راه انداخته، و صنایع جنگ وارد رونق تولید شده و غرب به عنوان ناجی در مقابل شیطان نفوذی غرب، شیطان عمامه بسر و فاسدان قاتلش، ظاهر می شود. شکی نیست که پادوهای عمامه بسر اغلب عمامه سیاه روسیه نیز از قافله ما نخواهند ماند.
عکس ــ دوتا دلقکی که با هم شوخی میکنند :
اولی : چه دندانهای بزرگی داری مادربزرگ
دومی : برای خوردن تو، عزیزم
البته تحلیل فوق حائز اهمیت فراوان است ، اما به ضعف های سیاسی حاکمیت ایران که بمنافع ملی خود واقف نیستند و یا آنرا قربانی روس ها نموده اند ، نمیپردازند . روسیه تامین انرژی سوخت گاز اروپا را در دست دارد و دیگران « قادر » نیستند برای آن آلترناتیوی بسازند که چنین نیست ، ویرانی سوریه بر اساس آلترناتیو سازی غرب برای گاز روسیه بود . غرب بنابر توافقاتی که با قطر نمود ، میخواست گاز ارزان قطر را توسط شبکه های لوله های گاز رسانی ، از خاک سوریه به اروپا ببرد و وابستگی اروپا به گاز روسیه را کاهش دهد و بودجه دولت روسیه را با بحران مواجه نماید . سوریه بنابر کدام « ملاحظات » و شاید مخالفت روسها ، با عبور خط لوله گاز قطر از خاک خود موافقت ننمود ( که میتوانست منبع درآمدی برای دولت سوریه و به ضرر روسیه تبدیل شود ) و در اینجا بود که قطر ، سعودی ، آلمان و کل غرب برهبری آمریکا برای تسخیر سوریه و برانداختن اسد متحد شدند ، که عملا” همه با هم خاک و شهر و کوه سوریه را با بمب و گلوله شخم زدند … ، در همان زمان ایران میتوانست با نزدیکی به غرب ، گاز خود را همچون ترکمنستان به غرب بفروشد و ذخایر ارزی خود را بالا برده و حتی لوله های گاز قطر را از دل دریا و خاک خود و ترکیه به اروپا صادر نماید که پول قابل توجهی از ترانزیت گاز قطر نیز عاید ایران و ترکیه میشد ، اما ایران و مسئولان ایران آگاهانه چنین ننمودند و گفتند « بگذار که گاز روسیه را به بهای گزاف بخرند .»…
قدرت برهمایی:
ورود ابراهیمیان به هند و سوار کردن کلاس آخوند بر جامعه داینامیک.
قدرت جهان ابراهیمیان که همان کنترل و حقنه کردن و تزویر در جوامع هند و اروپایی منفی بوده است.
در ایران و یونان هم این قدرت منفی بوده است.
مشورت و انتخاب آزاد حتی در انتخاب دین هم در جوامع هند اروپایی, تاثیر گذاری و انتخاب را محور می کرده است و نه کنترل و تهدید و ترور.
وقتی مشتی ابراهیمیان معروف به برهمن به مرور شبهه قاره ی هند را به قهقرا برده بودند, شاهزاده سیدارتا اولین کسی بود که متوجه کج راهه میشود.
تهدید, ترور, تزویر, کودک کشی, کودک آزاری, کودک فروشی, برده داری و برده فروشی و در راس جامعه مشتی سادات معروف به سادو (Sadhu) پز میدادند که گدا هستند اما ثروت افسانه ای اندوخته بودند.
سادو همان ساده ی فارسی است (که در زمان بودا یعنی آخوند).
حمورابی و سپس آشوریان شبه سکولار از دم آخوند های سراسر جهان سامی را بیرون انداخته و آخوندهای مالدار با پاسدار بسیج خود به هند وارد شده خواهش میکردند که گدا هستند, بیچاره هستند, شهید داده اند , ننه جان غریب هستند و درخواست میکردند که کاری به کار اهل هند نخواهند داشت جز یه کاسه خوراک و…..
و ذره ذره وارد هند شدند که هیچ تمام جامعه را قبضه کرده با خدایان ترور و از میان خود هندوان بزهکاران آنها را به خود جذب کرده و تمام شبه قاره هند را در خطر نابودی و اضمحلال.
درست کاری که سادات در ایران کرده اند!
شاهزاده سیدارتا زمانی زندگی میکرد که جوامع هندی آن زمان در فساد و ترور غرق بوده است.
– این پیش مقدمه برای آن دسته از ایرانیانی که تاریخ هند را نمیشناسند کافی است.
اما وقتی سیدارتا خواست حقیقت را جویا شده و پیدا کند.
اولین نیرویی که در مقابل سیدارتا قرار میگیرد – پلید خندان است
هیولا, پلید و مار خندان حتی در ذهن خودش می بیند که به سیدارتا میخندد.
بعد ها وقتی دنباله جستجوی سیدارتا را پیگیری میکنیم, میبینیم او کشف میکند که مردم بیمار, فقیر, درمانده و مفلوک قدرت آخوند سالاری برهمن ها شده اند.
نکته خنده ی مارا هست (که این ترم یعنی پلیدی).
به سیدارتا میخندد که فکر بیچارگی و فقر مردم هست?
سیدارتا هیولای ترور خندان را از ذهن خودش ترد میکند و بی اعتنا به او از دروازه ی قصر و قدرت خارج میشود.
این هیولا هر بار که سیدارتا مرحله به مرحله خود شناسی و خود باز یابی را در درون خود پی ریزی میکند دوباره به او برمیگردد (خود شناسی و خود باز یابی: آنی که هند بدون این آخوند های فاسد بوده است)
مثل این میماند که یک ایرانی خود را مرحله به مرحله از شر همین آخوند ها و اسلامشان در ذهن رها میکند.
و جهانشان را با باز شناسی جهان خود کاملا بی اعتبار میکند!
– این کاری بود که بودا کرده بود.
و نکته این است: که با این همه فقر و فلاکت در کشور خنده بیجای این شرورهای پلید ترور را میبینید?
– این همان چیزی بود که بودا در محفل قدرت آن زمان دیده بود و سهم خود را از درون پاک سازی کرد!
– صحبت از لبخند جدی برای خوشبختی مردم نیست.
– صحبت از لبخند تزویر ناشی از قدرت کاذب, پوشالی و ناتوان آخوندی مذهبی است!
روسها خودشان اسیر مکاران باعمامه و بی عمامه انگلستان هستند و مافیای ثروتمند روسی، پول ها را گونی گونی از روسها دزدیده و از روسیه خارج کرده و به بانکهای انگلستان و سوئیس و کانادا و استرالیا می ریزند و باشگاه فوتبال انگلیسی می خرند.
ارتجاع سرخ و سیاه را نوجوان بودم که از رادیو شنیدم اما معنی آن را بعد ۵۷ فهمیدم.
باسلام روسیه دشمن ایران درطول تاریخ ایران و جمهوری اسلام گاو شیردهی که طی۴۰سال روسیه شیر و ماست وکره والان هم داره از پوست این گاو شیری استفاده میکنه بعدش با یک امتیاز خوب از امریکار ایران و راحت می فروشه چون خود روسا ها میدونن اکثریت تفکر ایرانی روسیه را بعنوان یک نظام فاشیستی مشناسند و ایمان دارن که ایران یک کشور دمکراتیک بشه با روسها روابط انچنانی نخواهند داشت مورد. دوم اینکه تمام مسولین جمهوری اسلامی خودشان وخانوادهاشون در غرب تحصیل میکنن وکردن و زندگی میکنن چرا غرب و دشمن می دانند باید متفکرین ایرانی این موردها را برا تودها روشن بکنن هرچند اکثریت توده می دانند این سیاست ها دروغ نظام هست برای بقا خودش باید یک دشمن فرضی داشته باشن که الان جن ها هم به این دشمن اضافه شد
روسیه پوتین جز اس ۴۰۰ و چند ناو موشک پرانی که انها هم پسمانده دوران شوروی است چیزی ندارد.
در واقع همین اس ۴۰۰ و زیر دریایی های روسیه ساخت مهندسان المان شرقی ان زمان است روسیه پوتین فقط انها را بروز می کند. از نظر سطح زندگی در عمومیت ایرانی ها بهتر از روس ها هستند.
ایا شما در محیط زندگی و کار با کدام تکنولوژی روسی سر کار دارید؟ بنظرم هیچی .
حتی از نظر فیلم سینمایی و موزیگ چیزی ار روسیه شنیده اید ؟ وووو .اگر در روسیه بعداز شوری چیز مثبت کار مثبت .عمل خیر . کمک خیر. در ابعاد جهانی دیده اید نام ببرید
با سلام اگه کسی کوچکترین اطاعات از تاریخ داشته باشه روسیه بزرگترین دشمن ایران طول تاریخ بوده مسعله این که طی این ۴۰سال تمام نزدیکان و خود مقامات ایران یا در امریکا یا در اروپا تحصیل و زندگی میکنن ما نداریم بگن این تعداد ایرانی در روسیه زندگی میکنن پس چرا
روسها ، انروی سکه ، استسمار و استعمار روباه پیر و مکار ، انگلیس مزور و حیله گر میباشند .
با مطالعه و نگاهی به قرارداد ، ترکمنچای ، به روشنی خواهید دید که چگونه انگلیس و روسیه حتی در زمان و دوره حکومت کمونیستی تا به امروز حکومت جمهوری مافیائی پوتینسم ، با نوکران و مزدوران وطن فروش مثل ، شیخ فضل الله نوری ، و خوکداری اخوندی مشهد و قم و حزب توده و فدائی و پیکاری و سازمانهای جهادی ، فدائیان اسلام و نهضت ازادی و مجاهدین خلق ، بر ایران و منابع ان چنگ انداخته و مشغول دزدی و غارت هستند .
تنها پادشاهان پهلوی ایرانساز بودند که در مقابل این دو میکروب استسمار و استعمار جنگیدند ، اما در نهایت ، انگلیس و روسیه ، از سلاح جهل و خرافات طاعون لاعلاج ۱۴۰۰ ساله اسلام متعفن جهادی اخوندی ، توانستند با پخش اتمسفر متعفن مارکسیست اسلامیست ، از خوکدانی های ، مشهد و قم و نجف و نوفل لوشاتو ، ایرانیان را بی هوش کنند و ، موجب برکناری موقت خاندان پهلوی ایرانساز بشوند و مشغول غارت شبانه روزی ۴۱ ساله ، منابع ایران تا به امروز .
ملت یران ، برای تشکر از روسیه و انگلیس ، باید ، روزانه هر چه پلاستیک اشغال و زباله زائد دارند را به سفارت خانه های روسیه و انگلیس بفرستند .
هیچکس ، چه شاه و چه گدا ، عمر جاودانه ندارد و نخواهد داشت .
اما زندگی و زنده بودن و نفس کشیدن ، زیر سلطه حکومت اخوندی روسی و انگلیسی ، حال با هر مقام و مدرک و ثروتی ، ارزشش از مدفوع خوک هم کمتر است .
باید عکسهای استالین و پرچم سرخ داس و چکش کمونیستی و پرچم سرخ چین کمونیست را در کف توالتهای عمومی نقاشی کرد . یا بر دیوار مساجد و ادرات بسیج و سپاه اجنه . + عکس خمینی و سعید طوسی و سیدعلی گدای مشهدی .
کاریکاتورهای اخوندها ، مثل مکارم شکر فروش ، تمساح یزدی و علم الهدی دلال محبت عراقی ها و نوری چمدانی و بقیه طیور فیضیه قم و مشهد را بر دیوار سفارت روسیه و انگلیس نقاشی کنید .