برایان کاکس بازیگر سرشناس اسکاتلندی- بریتانیایی است که در فیلمهای زیادی از هالیوود ظاهر شده و امسال هم به عنوان بازیگر جایزه معروف «گلدن گلوب» را دریافت کرده است. برایان کاکس به عنوان کارگردان چندی پیش نمایشی استثنایی و نامتعارف با عنوان «گناهکاران» اثر جاشوا سابول نویسندۀ اسرائیلی را در لندن به روی صحنه برد.
محل وقوع داستان مکانی است بینام و نشان در خاورمیانه که در آن زنی میانسال به نام لیلا به دلیل داشتن رابطهی خارج از ازدواج محکوم به سنگسار شده است. لیلا استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه بود که با یکی از شاگردانش به نام «نور» رابطه عاشقانه ایجاد کرده است. این نمایش آخرین ساعات و دقایق زندگی لیلا را به تصویر میکشد. لیلا با روسری تا شانههایش در گودالی دفن شده و تلهایی از سنگ او را احاطه کردهاند. در کنار او «نور» قرار دارد که با دستور مقامات قضایی محکوم شده تا سنگها را برای مراسم سنگسار آماده کند. در مراسم سنگسار هم اوست که باید اولین سنگ را به سوی لیلا پرتاب کند.
نقش زن را نیکول انصاری بازیگر آلمانی- ایرانی که همسر برایان کاکس و یکی از تهیهکنندگان این نمایش نیز هست بازی میکند. نقش «نور» را آدام سینا که او هم نیمهایرانی است ایفا میکند.
با وجود اینکه نام کشور محل وقوع در نمایش آورده نمیشود ولی از شواهد امر، مانند اسامی و زمان حال نمایش و اشارهها به حکومت اسلامی و نیز ایرانی بودن موسیقی آن، چنین بر میآید که محل وقوع داستان ایران است. نویسنده ظاهراً شاهد رویدادی مشابه و صحنهی سنگسار در یکی از کشورهای آفریقایی بوده است که او را به شدت تحت تاثیر قرار داده و الهامبخش وی در خلق این اثر شده است. جاشوا سابول علاوه بر نویسندگی، فعال حقوق بشر نیز هست.
سنگسار هنوز در شانزده کشور دنیا یک مجازات قانونی است و انتخاب آن به عنوان موضوع یک نمایش بسیار دردناک است. «گناهکاران» در عین حال، حامل طنزی گزنده نیز هست. سابول در طی نمایش پرسشهایی را در مورد قدرت و جنسیت مطرح میکند. او دینامیسم و موازنه قدرت بین این زوج را نشان میکند به صورتی که این لیلاست که صحنه را میگرداند و ریتم و مسیر پیشرفت داستان را تعیین میکند. نور از او حتی در چند قدمی مرگ و با وجود اینکه تا شانههایش در گودال دفن شده حرفشنویی دارد. لیلا هم حتی در چنین حالتی گهگاه نور را دست میاندازد و گاه به عنوان بازیچه با او برخورد میکند. قدرت فردی و موقعیت لیلا مرکز ثقل نمایش است. زنی مسنتر از معشوق خود که در جایگاه بالادست اجتماعی قرار دارد. او شجاعانه و با صدایی بلند و قوی در مورد آزادی روابط جنسی صحبت میکند که همزمان شکستن نرمهای رایج در یک جامعه مردسالار اسلامی است. خود نور هم در بخشی از نمایش اذعان میکند لیلا جایگاه مردانه او را که جامعهی مردسالار ضامن و پشتیبان آن است به چالش میکشد و آن را تنزل میدهد.
نیکول انصاری از عهده چنین نقش پیچیدهای، آنهم با توجه به اینکه در بیشتر طول نمایش در زمین دفن شده است، به خوبی بر میآید. او قدرت آن را دارد که در یک لحظه نور را به اوج شهوت و غلیان جنسی برساند و سپس بلافاصله از او میخواهد به زندگی وی پایان دهد. خیره شدنهای مکرر لیلا و صدای قوی او نمایانگر زنی نیرومند و دارای اعتماد به نفس است که در رویارویی با مرگ به هر حال ناامیدی بر او مسلط میشود و انصاری این را با تعییر لحن کلام به خوبی القاء میکند. احتمالا ریشهها و رگههای ایرانی نیکول انصاری در نقش لیلا وی را در اجرای این نمایش تقویت کرده است.
برایان کاکس نمایش «گناهکاران» را قبلا در سال ۲۰١۷ در آمریکا روی صحنه برده بود. اجرای لندنی آن تا اواسط مارس در تئاتر «پلی گراوند» در محله کنزینگتون لندن برقرار بود که در روزهای اول اجرا با استقبال خوبی از طرف مردم و هنرمندان روبرو شد.
دکور نمایش با حضور سنگین دیواری مملو از سوراخهای گلوله و لکههای بزرگ خون مشخص میشود. تلهای سنگ در اطراف صحنه قرار دارند که نور با اکراه این «سلاحهای سرد» را جابجا میکند.
آدام سینا بازیگر نقش «نور» پرسوناژ مردی را تجسم میبخشد که از عجز و سستی خود کلافه است. حرکتهای غیرمسئولانه نور درست در نقطه مقابل سکون و ثبات و آرامش لیلا و کنترل وی بر قضایا قرار دارد که در گودالی تا شانهها دفن شده هرچند که در دقایق پایانی نمایش برای مدتی کوتاه لیلا، احتمالا در ذهن خود، از خاک بیرون میآید و رقصی اروتیک با معشوقاش، نور، انجام میدهد.
جاشوا سابول میخواهد در «گناهکاران» معانی مختلف در دام بودن را، چه به معنای فیزیکی آن و چه به معنای رُمانتیک آن و چه توسط قوانین اجتماعی بکاود. لیلا و نور گاه در درون و گاه بیرون از رابطه عشقی قرار میگیرند و عواطف گوناگونی مانند شرم، خشم و شور را در فواصلی اندک از هم القاء میکنند.
موسیقی اجرای لندن این نمایش کار موزیسین و نوزاندهی تار و سهتار و مدیر آموزشگاه موسیقی سُرنای، وریا امیری است. در اجرای آمریکا اما موسیقی ایرانی نمایش از موزیسین دیگری بوده که توسط سهتار و کمانچه اجرا شده بود. وریا امیری میگوید که در اجرای لندن کارگردان و تهیه کنندگان میخواستند که موسیقی در همین سطح باشد و نوازندهی مجربی باشد که بتواند گاه از با بداههنوازی با فضای نمایش همراهی کند. وریا اضافه میکند: «آنها موسیقی مرا شنیدند و از آن خوششان آمد و این مسئولیت را به عهدهی من گذاشتند. طراحی رقص و لباس در اجرای لندن توسط لعیا ترکمان، رقصنده و طراح رقص ساکن لندن، انجام شده.طراحی رقص متناسب با موسیقی انجام شده بود که با اجرای آمریکا فرق دارد. »
در پاسخ به این پرسش که موسیقی در کدام قسمتهای نمایش اجرا میشود، وریا امیری میگوید: «قبل از آغاز نمایش بیست دقیقه موسیقی تار و تارباس نواخته میشود که حالت بداههنوازی دارد و کمک میکند تماشاگر در حال و هوای نمایش قرار بگیرد. البته هر شب اجرای من فرق میکرد. یک شب دشتی میزدم و شبی دیگر سهگاه و یا اصفهان و… بعد از شروع نمایش هم سه چهار دقیقه سه تار نواخته میشود که در فضای ملودیک کُردی حرکت میکند و لیلا آن را زمزمه میکند که آنهم تا حدی بداهه است. اما در قسمت آخر رقص، موسیقیای نواخته میشود که حول یک ملودی از درویش خان و در ماهور ساخته شده که من تنظیم جدیدی از آن کردهام و ملودیهای جدیدی به آن اضافه کردم و جاهایی را عوض کردم؛ از جمله قطعاتی در گام اصفهان به آن افزودم تا کمی دراماتیکتر بشود. این موسیقی برای رقص باید با کوریوگرافی آن هماهنگ میبود که همزمان میبایست به هم رسیدن و از هم فاصله گرفتن این زوج را به تماشاگر منتقل میکرد. البته ناگفته نماند که درطی تمرینها این قطعه تحول پیدا کرد و شکل نهایی خود را گرفت. این قطعه اخیراً ضبط استودیویی هم شده است.»
این موزیسین اضافه میکند که بعضی شبها او ساز تار را مینواخته و بعضی شبها تارباس. ولی قطعه رقص همیشه با سهتار نواخته شده که از نوع سه تار پوستی بنام شورانگیزتر است که ابداع استاد علیزاده است و از نظر رنگ و حجم صدا برای این نمایش و قسمت رقص از سه تار چوبی مناسبتر است.
وریا امیری در پایان میگوید که اگرچه تجربه کار نمایشی در جامعه ایرانی در بریتانیا داشته ولی این نخستین بار است که با یک گروه انگلیسی کار کرده است که تجربهای جالب و متفاوت بوده است.