برخی از دوستان و خوانندگان کیهان لندن انتقاد میکنند که چرا خبرها و گزارشهای «خوب» و «خوش» و «مثبت» از ایران منتشر نمیکند! بدون آنکه بخواهیم به این بپردازیم که این نقد از چه زاویهای مطرح میشود در پاسخ توضیح میدهیم که بیشترین منابع اخبار و گزارشهای ما درباره ایران همانا خبرگزاریهای ایران و گفتگوهای مقامات و مسوولان خود جمهوری اسلامی است!
ما از خود «خبر» تولید نمیکنیم! اگر میتوانستیم چنین کنیم، بیتردید ترجیح میدادیم به جای خبرهای «بد» بیشتر خبرهای خوش و مثبت بسازیم. همین جا نیز از همه خوانندگان میخواهیم هرگاه اخبار «خوب» و «خوش» در خبرگزاریهای ایران پیدا کردند برای کیهان لندن بفرستند. از همکاران خود نیز به طنز خواستیم تا در یک «کمپین پیدا کردن اخبار خوب» چهارچشمی و با دقت خبرها را رصد کنند و اگر خبرهای خوب و خوش دیدند حتما آن را در گزارشهایی تنظیم کنند.
لازم به توضیح است که کیهان نخستین وظیفه خود را «خبری» نمیداند آن هم در جهانی که مخاطبان با انواع و اقسام خبرها بمباران میشوند و فجیعترین رویدادها به یک «خبر» کاهش پیدا میکنند و به سرعت زیر انبوه خبرهای مشابه گم میشوند. همکاران کیهان لندن بر اساس خبرهایی که پرداختن به آنها را مهم میشمارند ، اقدام به تهیه گزارشها و گفتگوهای نوشتاری و ویدیویی و صوتی میکنند. برای نمونه، پس از اعلام «توافق وین» گزارشگران کیهان لندن با کارشناسان و صاحبنظران مختلف به گفتگو نشسته و جنبههای «خوب» و «بد» این توافق را با آنها به بحث گذاشتند. درباره بقیه مسایل کشور، هم سیاست داخلی و هم خارجی نیز کیهان لندن به همین شکل عمل میکند. حال اگر واقعیات در ایران در عرصههای مختلف به اندازهای «ناخوش» و «بد» هستند که نمیتوان سر خود را مانند کبک در برف فرو کرد، دیگر کاری از دست هیچ رسانه حرفهای، مستقل و بدون وابستگی یا دلبستگی به این یا آن خط سیاسی و جناحی بر نمیآید.
این است که در پی «کمپین برای پیدا کردن اخبار خوب» روز یکم مرداد به خبرهایی از آزادی برخی زندانیان سیاسی برخوردیم که در صدر آنها آزادی احمد زیدآبادی روزنامهنگار قرار دارد. زیدآبادی پس از شش سال تحمل زندان در اواخر اردیبهشت ماه راهی گذراندن پنج سال تبعید در گناباد شد اما همسر او در فیس بوک خویش اعلام کرد که پس از آمدن وی به مرخصی به آنها خبر دادهاند که وی دیگر آزاد است. این خبر خوب را که پیشینهای بسیار بد و ضدانسانی دارد، کیهان لندن بلافاصله منتشر کرد. ولی مگر میتوان به روی خود نیاورد که دهها ایرانی دیگر به دلیل دگراندیشی و استفاده از حق آزادی بیان در زندان به سر میبرند؟! مگر میشود یادآوری نکرد که احمد زیدآبادی علاوه بر محکومیت شش سال زندان و پنج سال تبعید به شهری دیگر، به محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و روزنامهنگاری و مصاحبه و سخنرانی محروم شده است؟! مگر میشود…
چنین توقعی از کیهان لندن بیجاست!