روشنک آسترکی – پس از آنکه بازار پرفروش اسفندماه و شب عید را از دست داده و حدود دو ماه تعطیل بودند، اکنون با حسابهای خالی، چکها برگشتی و مشکلات مالیاتی روبرو هستند؛ این سرنوشت بسیاری از صاحبان مشاغل و کسبوکارهای کوچک و بزرگ خصوصی است.
شیوع کُرونا به ایران همراه با شوکی که به حوزه سلامت و درمان کشور وارد کرده، ضربه بزرگی نیز به اقتصاد بیمار و فرتوت کشور به شمار میرود. به ویژه آنکه این ویروس درست در بهترین فصل بسیاری از کسب و کارهای تولیدی و خدماتی در ایران گسترش یافت و تعطیلی سراسری را به دنبال داشت.
اکثر کسب و کارهای صنعتی، تولیدی و خدماتی یا از هفته نخست اسفند بطور «خودخواسته» یا بعدتر به دستور دولت تعطیل کردند.
این روزها بدون اینکه اطلاعات دقیقی درباره کیفیت و آمار چگونگی ابتلا و مرگ و میر به این ویروس در کشور وجود داشته باشد، اکثر کسب و کارها دوباره به راه افتاده. اما برخی مدیران همچنان ترجیح میدهند کار تعطیل باشد یا در صورت امکان به صورت دورکاری بخشی از فعالیت اقتصادی را پیش ببرند. این در حالیست که هنوز خسارت وارد وارد شده به بخشهای مختلف صنعتی، تولیدی و خدماتی محاسبه نشده یا اگر هم از سوی دولت محاسباتی صورت گرفته، پنهان مانده است.
در این میان، برخی اصناف ارقامی را برای خسارت ناشی از کُرونا در صنف خود مطرح کردهاند. خسارتهایی که ارقام چند هزار میلیارد تومانی در هر صنف را شامل میشود.
https://kayhan.london/1399/02/05/%d9%87%d8%b4%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d8%b9%d8%b6%d9%88-%d8%a7%d8%aa%d8%a7%d9%82-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%b1%da%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a2%d8%b3%db%8c%d8%a8-%d8%ac%d8%af%db%8c-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d8%ba%d9%84
بسیاری از صاحبان مشاغل امید داشتند که دولت مانند بسیاری از کشورهای دیگری که با کُرونا درگیرند برنامهریزی دقیق و کارآمدی برای حمایت از افراد و مشاغل آسیبدیده و جبران خسارتهای اقتصادی ناشی از کُرونا انجام دهد؛ اما این امیدواری با گذشت حدود ۱۰ هفته از اعلام رسمی خبر شیوع کُرونا در ایران برای بسیاری به ناامیدی تبدیل شده است.
اکنون که عدم توان و اراده دولت برای حمایت از مشاغل آسیبدیده مشخص شده است بسیاری از مدیران مجبورند همه راهکارهای ممکن برای نجات شرکت و کسب و کار خود را به کار بگیرند. یکی از این راهکارها اخراج کارگران و کارمندان با هدف کاهش هزینههاست.
کیهان لندن در گزارشی با چند کارگر و کارمند که با شیوع کُرونا کار خود را از دست دادهاند گفتگو کرده و پای درد دل آنها نشسته است.
https://kayhan.london/1399/02/09/%da%a9%d8%a7%d8%b1%d9%85%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%ae%d8%b1%d8%a7%d8%ac-%d8%b4%d8%af%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%af%d9%84%db%8c%d9%84-%da%a9%d9%8f
ولی کافرمایان و مدیران نیز در شرایط نابسامان سیاسی و اقتصادی ایران حرفهایی دارند. آنها میگویند در وضعیتی قرار گرفتهاند که قادر به تأمین نیازهای چرخهی تولید نیستند و مجبور به اخراج کارمندان و کارگران خود هستند.
سختترین کار اینست که میان کارگرانت انتخاب کنی کدام اخراج شود
میلاد بطور شراکتی با دو برادرش، یک تولیدی مبلمان و تختخواب در تهران دارد. آنها از آخر فروردین به کار بازگشتهاند اما با بحران نقدینگی مجبورند دستکم برای شش ماه سیاستهای جدیدی به کار ببندند.
میلاد درباره ضرر و زیانی که کسب و کار او و برادرانش بر اثر کُرونا متحمل شده به کیهان لندن میگوید: «ما یکی از تولیدکنندههای مبل هستیم که کارگاهمان در حومه تهران است و یک نمایشگاه در یافت آباد و یک نمایشگاه در دلاوران داریم. کارمان را در سالهای گذشته گسترش داده بودیم و سرمایه زیادی در کار گذاشتیم. حتی من خانهام را فروختم و یک خانه رهن کردم و بخش زیادی از پول خانه را خرج سرمایهگذاری کردم. بخشی از مواد اولیه ما وارداتی بود که از ترکیه و گرجستان وارد میکردیم و تقریبا از شهریورماه تدارک بازار شب عید را دیده و خرید زیادی کرده بودیم. سفارش هم خوب داشتیم؛ اما بخشی از فروش ما همیشه در همان نیمه اول اسفند است و کارها را تا شب عید تحویل میدهیم. سفارشهایی که از قبل داشتیم به مشتریها رساندیم اما بازار اسفند را از دست دادیم.»
زیان این تولیدی مبلمان بیشتر از ناحیه جریان نقدینگی است. میلاد میگوید: «مردم کمتر پول دارند یکجا و نقد خرید کنند و در بورس ما خرید قسطی خیلی مرسوم است. ما معمولا بدون بهره و با اقساط ۲۴ ماهه هم مبلمان میفروشیم. خصوصا برای جهیزیه که فروش اصلی ما هم هست، خریدها سنگین است، مبلمان، ناهارخوری، تختخواب، بوفه و کنسول معمولا خریداری میشود و آنهایی که بیشتر دارند دو دست مبلمان، میز ناهارخوری آشپزخانه و خردهریزهای تزیینی هم میخرند. مجموعاً یک مجموعه جهیزیه الان از ۲۰ تا حتی ۱۰۰ میلیون تومان میشود که البته با توجه به قدرت خرید مردم اکثر خریدها تا همان ۵۰ میلیون تومان است. اقساط ماهانه هم از ۵۰۰ تومان داریم تا ۵ میلیون تومان. ما در اسفند و فروردین، و البته بیشتر فروردین، اکثر چکهایی که بابت اقساط داشتیم برگشت خورد. همین الان حدود ۶۰ میلیون تومان چک و طلب داریم. چه کارشان کنیم؟! اجرا بگذاریم وقتی میدانیم مردم کار نکردند و پول ندارند؟! مریض داشتند؟ بستری بودند؟ عضو خانوادهشان فوت شده؟ اجرا نگذاریم هم که خودمان هزینه داریم. حقوق داریم، اجاره داریم، خودمان توی بازار چک دادیم، طلبکار داریم، خانواده داریم که خرج دارند!»
این تولیدکننده مبلمان درباره حمایتهای دولت از کسب و کارشان پوزخند میزند و میگوید: «کدام دولت؟ شما باورتان میشود دولت حمایت و کمک کند؟ برای ما اساماس آمده که بیاید مالیاتتان را بدهید! اینها تا بتوانند از مردم چه منِ کاسب، چه کارمند، چه کارگر، میکَنند نه اینکه چیزی به ما بدهند.»
میلاد میگوید بر اساس جلسهای که با حسابدارشان داشتهاند باید نیمی از حدود ۲۰ نفری را که در کارگاه و دو فروشگاه شاغل هستند اخراج کنند. میگوید: «چارهای ندارم، نگهشان دارم نمیتوانم حقوقشان را بدهم؛ اخراج کنم دستکم معطل ما نمیشوند و ممکن است جایی کار پیدا کنند. همین الان گفتم دنبال کار باشند اما حقوق تا آخر اردیبهشت را پرداخت میکنیم.»
این تولیدکننده میگوید سخت است که بین نیروهای کار انتخاب کند کدام را اخراج کند و کدام را نگه دارد: «همه اخراج کارگر را میبینند که قشر ضعیف هستند اما کسی نمیبیند برای کسی که کسب و کار راه انداخته و سالها در این مملکت و این اقتصاد خراب جان کنده تا تولیدکننده موفق باشد و کارش را توسعه بدهد چقدر سخت است که مجبور باشد کارش را کوچک کند، آنهم برای اتفاقی که مقصرش عامل بیرونی است نه عملکرد خودش. من سه روز است قیافه تک تک کارگرهایم در کارگاه و دو فروشگاه جلوی چشمم است و با خودم درگیرم کدام را اخراج کنم؟ اولویت را گذاشتم با مجردها چون متأهلها زن و بچه دارند و شرایطشان سختتر است. یک لحظه خودتان را جای من بگذارید؛ میبینید چه شرایط سختی داریم. چه من صاحب کار چه کارگر، همه قربانی چرخه باطلی هستیم که دولت طراحی کرده وگرنه اگر منِ تولیدکننده حمایت میشدم که خودم با دست خودم سیستم تولید و فروشم را نصف نمیکردم!»
با اینهمه تعطیلیهای کُرونا نه تنها فروش آنها را در اوج شلوغترین بازارهای اقتصادی یعنی شب عید از آنها گرفت بلکه زیانهای جانبی زیادی نیز به همراه دارد. همانطور که میلاد اشاره کرده بسیاری از کسب و کارها برای فروش شب عید با چک مواد اولیه خریداری کردند بدون اینکه هیچ درآمدی داشته باشند یا اینکه درآمدشان به شدت کاهش یافته است.
از دیگ حکومت آبی برای مردم گرم نمیشود
سهیلا تولیدکننده مانتو در یکی از کلانشهرها است. او کارشناس جغرافیای طبیعی، مطلّقه و سرپرست دو دخترش، ۱۳ و ۱۶ ساله، است. او که سرپرست خانوار به شمار میرود به کیهان لندن میگوید توانسته با راهاندازی این تولیدی برای هفت نفر درآمد تأمین کند: «هفت سال پیش که شروع به کار کردم از اتاق خواب خانهام و برای دوست و آشنا و همسایه لباس و مانتو میدوختم. بعد از مدتی متوجه شدم که واردات لباس از ترکیه و چین و هند بازار دوخت لباس را کساد کرده اما چون مانتو متعلق به ایران است و تنوع رنگ و طرح هم پیدا کرده بود تصمیم گرفتم فقط مانتو بدوزم. طراحی مانتوها را خودم انجام میدادم و پارچهها را با دقت انتخاب می کردم که کیفیت خوب اما قیمت مناسب داشته باشد که بتوانم ارزانتر هم بفروشم. بعد از مدتی مشتریهایم زیاد شد و کمکم جای مستقلی برای کار اجاره کردم. دوستم پیشنهاد داد صفحهای در اینستاگرام برای فروش مانتو بزنم. این صفحه رونق کارم را چند برابر کرد و حالا شش نفر دوزنده دارم، خرید پارچه و طراحی را خودم انجام میدهم و یک دستیار دارم که هم سفارشهای اینترنتی میگیرد و ارسال میکند هم مزون را سر و سامان میدهد.»
او میگوید کُرونا «مثل سونامی» کارش را زیر و رو کرده است: «ما کل فروش اسفند را از دست دادیم. از چهارم اسفند خودم مزون را تعطیل کردم و اعلام کردیم فقط فروش اینترنتی داریم. تا نیمههای اسفند سفارش اینترنتی داشتیم اما بعدش آن هم تعطیل شد چون هم ارسال برای من و همکارم ریسک داشت و باید تا پست میرفتیم و بالاخره در شهر میچرخیدیم و هم مردم میترسیدند بسته پستی بگیرند. حالا انبار پر از مانتو است؛ دو ماه است مزون تعطیل است و چکهای پارچههایی که خریدم از نیمه فروردین یکی یکی سر میرسند و ماندهام چه کنم.»
سهیلا میگوید با دوزندههای خود صحبت کرده و گفته نمیخواهد آنها را اخراج کند اما آنها میتوانند همکاری را قطع کنند. ولی اگر میخواهند بمانند ممکن است چند ماه پولی برای پرداخت حقوق نباشد و وقتی فروش و درآمد برگشت حقوقشان را میدهد. هر شش دوزنده که دو نفر مجرد و سه نفر مثل خودش زن سرپرست خانوار و دیگری همسر یک کارگر است گفتهاند میمانند و توافق شده تا زمانی که مزون تعطیل است نصف حقوق برای آنها محاسبه شود.
سهیلا میگوید: «وضعیت کار آنهم برای دوزندگان و تولیدیهای پوشاک آنقدر خراب است که اگر به دوزندگان میگفتم هیچ حقوقی تا زمان تعطیلی مزون ندارند باز هم میماندند اما تصمیم گرفتم نیمی از حقوق را به آنها پرداخت کنم.»
او در ادامه به کیهان لندن میگوید در حال حاضر مزون تعطیل است و تا پایان بحران کُرونا مزون را تعطیل نگه میدارد. حالا از اول اردیبهشت تلاش او و همکارش برای رونق دادن به فروش اینترنتی از سر گرفته شده است.
سهیلا نیز یادآوری میکند هیچ حمایت دولتی نشده است. وی تأکید میکند خیلی هم در اتحادیه پیگیر نشده چون مطمئن است «از دیگ حکومت آبی برای مردم گرم نمیشود.»
https://kayhan.london/1399/02/02/%d8%a8%d9%88%d8%af%d8%ac%d9%87-%d8%af%d9%88%d9%84%d8%aa-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d9%87%d8%b4-%d8%a2%d8%ab%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d9%82%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%8f%d8%b1%d9%88
دولت کمین میکند تا سنگ بیاندازد
مهرداد مدیر داخلی یک شرکت تجاری است که عمده کارش در دو سال گذشته واردات از ترکیه بوده. مهرداد میگوید ۶۰ درصد نیروهای کار شرکت وی در فروردین اخراج شدند: «بحران پیش از کُرونا هم در شرکت وجود داشت چون در ایران کار تجارت واقعا سخت است، آقایان می گویند مشکل تحریم است اما باور کنید ما به عنوان شرکت تجاری بیشترین مشکلمان با خود سازمانهای حکومتی است. یک کالا که می خواهید وارد کنید یا وارد کنید باید نصف سودتان را برای دادن رشوه و زیرمیزی و مجوزهای تکراری و غیرضروری بدهید. اگر این مشکلات از سر تجار ایرانی باز میشد باور کنید در شرایط تحریم هم وضع به این شکل نمیشد. حکومت کمین کرده که وقتی شما به عنوان فعال اقتصادی کاری را شروع کردی مدام سر راهت سنگ بیاندازد و برای برداشتن سنگ جیبت را خالی کند. ما هم به همین دلیل مشکلاتی از قبل داشتیم. بحران کُرونا که شروع شد مدیرعامل دست خانوادهاش را گرفت و رفت ترکیه؛ بعد از تعطیلات نوروز جلسات آنلاین داشتیم و در نهایت قرار شد حدود ۸ نفر از نیروهایمان را اخراج کنیم.»
او میگوید میزان خسارت شرکت هنوز معلوم نیست: «ترکیه و ایران هر دو دچار بحران کُرونا هستند، قراردادها روی هواست و برای همین واقعا هنوز نمیتوانیم بگوییم چه بلایی سر شرکت خواهد آمد؛ الان فقط چک برگشتی است که داریم مدیریت میکنیم پاس کنیم. مطالباتی هم داریم که مثل همه شرکتهای دیگر فعلا نمیتوانیم با شرایط خاص وصولشان کنیم.»
پروژهای که شروع نشده، متوقف شد
وحید پیمانکار عمرانی است و میگوید پس از حدود یک سال بیکاری توانسته بود در مناقصهای برای کاری کوچک برنده شود و قرار بود کار را از هفته اول اسفند آغاز کند که بحران کُرونا پیش آمد. او میگوید چند دستگاه اجاره کرده و پیشپرداخت مصالح را نیز داده و نیروی کار هم استخدام کرده بود اما «همه چیز شروع نشده، متوقف شد.»
وحید میگوید: «با کارگران قرارداد نبسته بودم و شفاهی توافق کرده بودیم و قرار بود روزی که به کارگاه میآیند برای شروع کار قرارداد ببندیم. اما کُرونا همه چیز را بهم ریخت و آن بیچارهها هم کار را شروع نکرده بیکار شدند. بدون اینکه کاری شود ۱۵ میلیون بابت قرارداد اجاره دستگاه و مصالح ضرر کردهام، البته در واقعیت هم هر روز که بلاتکلیف میگذرد چرتکه زیان دارد کار میکند.»
او که قراردادی با سازمان مسکن و شهرسازی یکی از استانهای جنوب کشور دارد میگوید: «با اینکه خود دولت گفته کارها شروع بشود اما کارفرما هنوز مجوز شروع نمیدهد. من میگویم دستگاه اجاره کردم و روز به روز بدون اینکه اینطرف کار پیش برود هزینه روی هزینه میآید؛ پس یا قرارداد را لغو کنیم و خسارتم را بدهید یا بگذارید کار را شروع کنم؛ میگویند فعلا صبر کن! البته قول دادند از نیمه اردیبهشت شروع کنیم اما فکر میکنم دست دست کردنشان برای اینست که دولت پول ندارد بدهد و من هر چه دیرتر کار را شروع کنم، صورت وضعیتها را دیرتر بهشان میدهم و آنها هم پول را دیرتر میدهند.»
امروز در پایتخت شنیده میشود که :
بورس تهران ، به زودی توسط دولت امریکا تحریم خواهد شد .
اگر واقعیت داشته باشد و این اتفاق رخ دهد :
حتما و قطعا ارزش سهام بورس با سقوط سنگین و ریزش بالایی مواجه خواهد شد .