دین و اعتقادات آیینی و مذهبی یک موضوع خصوصی است. این واقعیت و اصلی است که اگر در جوامع جا بیفتد می‌تواند از ظرفیت درگیری، خشونت و برتری‌جویی که در برخی پیروان مذاهب مختلف وجود دارد، بکاهد. همچنین اصل خصوصی بودن دین، جای فعالیت سیاسی و اقتصادی پیروان ادیان را در عرصه‌ی اجتماعی باز میکند. این اصل با به رسمیت شناختن دین به عنوان یک حق شهروندی، بستر همزیستی انسان‌ها را در یک ساختار سیاسی عرفی و سکولار فراهم می‌آورد.
این نکته‌ی مهمی است که پیروان سیاست‌زده‌ی فرقه‌های مختلف اسلامی سرانجام باید دریابند اگر که واقعا به بهشت خودشان در آن دنیایی که وعده‌اش را می‌دهند، باور دارند: مگر نه اینکه قرار است اَجر خود را در آن دنیا از کار و عملکرد خویش در این دنیا بگیرند؟! کدام «خدا» به عاملان القاعده و طالبان و بوکوحرام و داعش و جهاد اسلامی و حماس و حوثی و حزب‌الله و جمهوری اسلامی و همه شبه‌نظامیان نیابتی‌اش به خاطر نابودی آدم‌ها و به فلاکت نشاندن مردم و ویرانی کشورها، در آن دنیا «اجر» می‌دهد؟! اگر کسانی به چنین خدایی باور دارند، بهتر است در این «خدا» و در «خود» بازنگری کنند!
| با صدای نویسنده بشنوید و دانلود کنید: |
از همین روست که «دکانداران دین» شاید گویاترین اصطلاحی باشد که با آن می‌توان دم و دستگاه ادیان را که معلوم نیست سردمدارانشان به چه دلیل «خود» را واسطه‌ی بین «خدا» و «مردم» می‌پندارند، توضیح داد. حالا اگر این دکانداران ادعای سیاست و حکومت بر همه چیز و همه کس نیز داشته باشند، میشود همین فاجعه‌ی جمهوری اسلامی که از سال ۱۳۵۷ به اینسو خواب خوش را از چشم ایرانیان و مردم منطقه و جهان ربوده است. «جهاد»، «حجاب»، «حرام»، «حلال»، «شریعت»، «فتوا»، «روز قدس»، «تروریسم اسلامی» و این چیزها، «دستاورد»هایی است که با وقوع سانحه انقلاب اسلامی در ایران به فرهنگ و سیاست جهان افزوده شده است!
در این میان، اسلامیستها نه تنها اجازه‌ی هیچگونه تبلیغ و ترویج و امکاناتی به مذاهب دیگر نمی‌دهند بلکه دگراندیشان را نیز مورد آزار قرار داده و از سرزمین‌های خود می‌رانند. اما همین اسلامیستها خود را برحق می‌دانند که در کشورهای آزاد غرب از تمامی امکانات برای تبلیغ و ترویج فرقه‌ی خود برخوردار باشند تا از یکسو به انواع تباهکاری برای تأمین و گسترش هم‌فرقه‌ای‌های خود بپردازند و هم در بلندمدت زیرآب دمکراسی و جوامع باز را بزنند!
از این نظر، ممنوع کردن گروه عقیدتی- تروریستی «حزب‌الله» در آلمان و تروریستی شمردن آن یک گام مهم، هرچند دیرهنگام، در مهار گسترش اسلامگرایی و اسلام سیاسی در اروپا به شمار می‌رود.
آنها که در تمام سال‌های گذشته در چنین روزهایی در ماه رمضان خود را آماده می‌کردند تا با پوستر مرتجعان جنایتکاری چون خمینی و خامنه‌ای و شیخ نصرالله و امثالهم در خیابان‌های برلین «روز قدس» را رژه بروند و شعار علیه آمریکا و اسرائیل سر بدهند، امسال حق ندارند از آزادی ارتجاع علیه آزادی جوامع باز استفاده کنند.
کنترل و محدودیت و ممنوعیت اسلامیستها و هر عقیده‌ی افراطی چپ و راست و مذهبی دیگری، اقدامی‌ست که کشورهای آزاد جهان برای حفظ دموکراسی و حقوق بشر موظف به انجام آن هستند.
همان حساسیتی که درباره راست افراطی وجود دارد می‌بایست شامل چپ افراطی و مذهبیون افراطی نیز بشود.
الاهه بقراط
ظریف خیانت پیشه وطن فروش با کمال بی شرمی فردا میاد از طرف ملت(البته ملتی که وی راچهره منفوری می شناسد)اظهار نظر می کنی زهی بی شرمی
حزب الشیطان با پول مردم ایران خود ما ایرانی ها را می کشد.
رستوران میکونوس٬ زنده یاد شاپور بختیار٬ زنده یاد فریدون فرخزاد و ……
شیطان الله انسان ها را برای شهوت قدرت ملاها قربانی می کنند.
من با نظر آریامهر موافقم. خود آلمان از چاپندگان ایران تحت اشغال آخوند روسی انگلیسی است.
داعش و طالبان و غیر، هم اینک نقش ستاد انتخاباتی غیر رسمی گسترش شیعه گری را بازی می کنند و پیامشان گرویدن به خدای مهربانی، ملای شیعه، است که حزبش حزبملا به گرسنگان اروپایی غذای مجانی و به فرزندانشان اسباب بازی مجانی داده تازه آنها را به بهشت ابدی نیز می فرستد.
اروپا دیگر نمی تواند با شارلاتانیزم حفظ تعادل، گروه های تروریستی را با یکدیگر دفع کند و به سیستم شاهنشاهی کشورهای عربی بتازد.
اروپا یا باید سیستم شاهنشاهی را در خاورمیانه بپذیرد یا شاهد تبدیل تروریست پرسود به تروریست پرضرر گردد.
وظیفه حزب الملا در اروپا که مشخص است
گسترش دست و پا بری در ایران
گرفتن اموال ایران و نگهداری در بانک های اروپا
– به جان هم انداختن ایران و ترکیه و کورد و کشورهای عرب-زبان و اسراییلیان
– فشار آوردن بر سران این کشورها در اسلامی-کردن جامعه=بقدرت رسیدن فاسدان نفوذی(رهبران دینی) و سادیستهای جانی (دست و پا بذها، شلاق زنها، اسیدپاش ها،…)
– پایگاهی به بهانه خروجی پول و سرمایه به اروپا از سوی فاسدان نفوذی نوکر و فرصت طلب خائن
– مفت بری و رونق اقتصادی اروپای استعمارگر: آسان شدن واردات اقلام غیر ضروری و یکبار مصرف مانند دارو و پوشاک و خمیردندان و گلوله و لباس ضد شورش آلمانی و ماشین به اصطلاح لوکس درعوض خروج طلا و دلار و نفت
– بدست آوردن بهانه برای دزدیدن اموال این کشورها و فشار غیرمستقیم برآنها در خرید سهام شرکت های غربی: از طریق حمایا از عملیات هتی تروریستی اینچنین گروه های اسلامی موجود در غرب ب مانند کشتن فریدون فرخزادها
ریشه اسلامیستها به اخوان المسلمین باز می گردد و آنان را هم در واقع آلمانهای نازی بنیاد نهادند و برای جنگ با روسیه بکار بردند! ( خواندن کتاب یان جانسون کانادایایی به نام مسجدی در مونیخ توصیه میشود)و بعدها سازمان سیا آنان را بدست گرفت و به همان منظور. در واقع قسمتی از بخش ناگفته ناتو هستند! که در جنگهای غرب بر علیه روسیه و خود خاورمیانه و جنگهای داخلی یوگسلاوی سابق و آخرین در سوریه بکار گرفته شدند. تا به حال که ترامپ افسار سیا را بدست گرفته . اینها دارند بی سرپرست میشود و ناتو هم پولشان را نمی دهد و خلاصه چاره ای نیست جز اینکه حل شود. علت رادیکال شدندجامعه همه کشورهای اسلامی در ۴۰ و اندی سال گذشته همین بود که سرباز تولید کنند تا غربی ها آنها را بدوشند. علت اسلامی شدن غرب نیز همین است که یک :دگمه فشار روی مردمان بومی و ایجاد گسل در جامعه غرب دو :نمایش آخر گلوبالیستها جنگ داخلی بین بومیان اروپا و موجودات اسلام زده خاورمیانه. آری ابر ثروتمندان زمین و سیاستمدارهای عروسکی آنان موجودات روانی بیش نیستند که چنین نقشه های جنون آمیزی طرح و پیاده می کنند. اما با بیداری انسانهای روی زمین نقشه های اینها نقش بر آب میشود. ایدون باد.
حزب الشیطان لبنانی و دیگر گروههای تروریستی دیگه هیچ شانسی لااقل در اروپا و آمریکا ندارند که مثلاً بخواهند پیرو جمع کنند و یا گسترش پیدا بکنند،حرکت دولت آلمان در قبال حزب الشیطان یک نقطه عطف بود و همچنین در ضمن این پیام را به سایر گروههای مشابه داد که اگر دست از پا خطا بکنند به سرنوشتی بدتر دچار خواهند شد.
این تحریم جدید تنها در نتیجه فشار آمریکا و اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط اسراییل است والا آلمان رفیق دزد و شریک قافله ج ا از روز اول بوده
جواب سر مقاله آسان است : حزب الله در اروپا برای جمهوری اسهالی جاسوسی میکند و به عملیات تروریستی این رژیم و سپاه تروریست پاسداران کمک مینماید.
جناب بقراط
بسیار متین فرمودید
امیدوارم ساندیس خوران هم ، هر از گاهی شیرینی ساندیس و حلاوت پول مزدوری شان را کنار بگذارند و زحمت فوق العاده سنگین تفکر کردن را بخود بدهند تا شاید ما از شر وجودی شان در امان بمانیم