مجید محمدی – برای نشان دادن اینکه وضع حکومتداری و اقتصادی جامعهی ایران در چه شرایطی است نیازی به ذکر آمارهای رشد اقتصادی، تورم، بیکاری، جرائم، افسردگی، نرخ بهره، بازرگانی خارجی و بهرهوری نیست گرچه همهی این آمارها نمایانگر بیسر و سامانی اقتصاد و جامعهی ایران و شکاف عمیق میان حکومت و جامعه است. در مورد هر یک از این شاخصها اطلاعات و آمار کافی برای نتیجهگیری در دسترس است. اقدامات نهادهای عمومی و دولتی کاملا نشان میدهد که «وضع چقدر خرابه». در ادامه به چند مورد بسیار روشن در حوزهی معیشت مردم اشاره میکنم.
اجاره دادن پیادهروها
آمدن یک لایحه به شورای شهر تهران برای اجاره دادن پیادهروها (که از فرط زشتی و بازنمایی استیصال شهرداری در تامین هزینههای خود رای نیاورد) به خوبی نشان میدهد که وضعیت اقتصادی و مالی بخش عمومی در ایران چگونه است. این وضعیت شهرداری تهران است که زمام امور ثروتمندترین شهر کشور را در اختیار دارد. در این شرایط وضعیت دیگر شهرهای ایران را میتوان حدس زد. پروژههای عمرانی در شهرهای بزرگ متوقف شده و شهرداریها با فروش هر چیزی که در اختیار دارند تلاش دارند امور روزمره مثل جمع کردن زبالهها را انجام دهند.
ورود کالاهای اساسی با دلار ۱۶هزار تومانی
به دلیل محدودیتهای ارزی، دولت اعتبار برای توزیع دلار ۴۲۰۰ تومانی جهت ورود کالاهای اساسی را در سال ۹۹ به نصف رسانده و حداکثربه ۸ میلیارد دلار محدود خواهد کرد. به دلیل سقوط قیمت نفت و گاز و مواد پتروشیمی حتی در توان دولت برای تأمین ۸ میلیارد دلارِ ۴۲۰۰ تومانی هم تردید جدی وجود دارد. این یعنی گرانی حدود چهار برابری بخشی از کالاهای اساسی که بر قیمت کالاهای اساسی دیگر (به علت بالا رفتن مصرف آنها) و دیگر کالاها تاثیر خواهد گذارد.
عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس
عرضهی سهام شرکتهای دولتی در بورس و خریدن آن توسط مردم بر خلاف نظر حسن روحانی که به این موضوع به عنوان نشانهی اعتماد عمومی به دولت اشاره میکند ناشی از استیصال مردم در حفظ پساندازهای خود در برابر تورم افسارگسیخته و استیصال دولت در تامین هزینههای جاری است. در شرایطی که فروش نفت بسیار کاهش یافته و فروش آن خسارتبار است (با ۱۲ دلار هزینهی استخراج و توزیع و ۱۱ دلار قیمت فروش یک بشکه نفت ایران) و امکان گرفتن مالیات از سه امپراتوری «بیت»، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شرکتهای دولتی وجود ندارد دولت برای پر کردن جیب خالی خود با هزینههای سرسامآور چوب حراج به اموال دولتی زده است. دولت همچنین مشغول ارائهی شرکتهای دولت به بازار سهام و بورس برای کسب درآمد است.
خودداری از اعلام ورشکستگی بانکها
بانکها عملا ورشکسته هستند و دولت دیگر نمیتواند با تزریق پول مثل چند سال پیش آنها را نجات دهد. در دور قبلی ورشکستگی مالی بانکهای تحت نظر سپاه پاسداران و مداحان دولت ۳۶ هزار میلیارد تومان هزینه کرد (حدود ۱۲ میلیارد دلار به نرخ ارز سال ۹۶) تا نظام اقتصادی کشور بهم نریزد. احمد حاتمی یزد مدیرعامل اسبق بانک صادرات معتقد است که «هیچکدام از بانکهای خصوصی و دولتی، یا بهتر بگویم بانکهای خصولتی، کفایت سرمایه لازم را ندارند و بر اساس قانون تجارت، باید اعلام ورشکستگی کنند» (اعتماد ۷ دی ۱۳۹۸). این موضوع به قبل از شیوع کُرونا باز میگردد و بحران کُرونا به احتمال زیاد آن را تشدید کرده است. بالا بردن مدام نقدینگی برای جبران کمبود سرمایه (چهار برابر شدن نقدینگی در عرض شش سال ۹۲ تا ۹۸) از این ورشکستگی اعلام ناشده حکایت میکند.
برداشت مکرر از صندوق ذخیرهی ارزی یا قلک نظام
غیر از مقامات بالای کشور کسی نمیداند که موجودی صندوق ذخیره ارزی یا صندوق توسعهی ملی چقدر است. در دو سال اخیر مدام به دلایل مختلف از این صندوق برداشت شده اما مشخص نیست که چقدر در این صندوق گذاشته شده است. میزان ورودی صندوق (تاسیس شده در سال ۱۳۸۹) تا سال ۱۳۹۲ حدود ۵۵ میلیارد دلار و میزان برداشت ۲۰ میلیارد دلار بوده است (وبسایت رسمی صندوق توسعه ملی ۱۲ آبان ۱۳۹۲). هفت سال بعد بنا به یک تخمین اعلام شد که ورودی صندوق ۱۰۰ میلیارد دلار و برداشت ۱۹ میلیارد دلار بوده است که با آمارهای قبلی و برداشتهای ۹۲ تا ۹۹ همخوانی ندارد. جالب است که مردم ایران در هفت سال گذشته رسما از موجودی صندوقی که به آنها تعلق دارد مطلع نیستند. از این جهت روی این صندوق برای پر کردن چالهچولههای نظام در مواجهه با مشکلات عمومی نمیتوان حساب کرد چون قلک نظام است تا صندوق ملت! با توجه به هزینههای زیاد نظام در عراق، سوریه، لبنان و یمن، صرف سالانه میلیاردها دلار بر روی نهادهای مذهبی در داخل و خارج و تحریمهای دو ساله مشخص نیست چه میزان ارز در این صندوق باقی مانده است.
نرخ ریسکپرهیزی سیاسی پایین خواهد رفت
مشاطهگران جمهوری اسلامی دارند حداکثر تلاش خود را به کار میبرند که تصویری گل و بلبل یا عادی از وضعیت ایران- بر خلاف واقعیتهای موجود که در بالا نیز یادآوری شد- به جهانیان ارائه دهند تا ادعا کنند تحریمها اثر نداشته، مقامات همه از یک جنس نیستند و همه چیز تحت کنترل است و این مشکلات خاص جامعهی ایران نیست. آنها از این طریق میخواهند به جامعه امید واهی تزریق کنند و بگویند شرایط عادی است. اما با وجود انعطاف و انطباقپذیری جامعهی ایران در برابر چهار دهه ناکارآمدی و فساد و امتیاز و سرکوب، اکثریت مردم ایران حتی در نظرسنجیهای دولتی و «بیعت ۹۸» نشان دادهاند که از وضعیت موجود آگاه هستند و فریب سبز و بنفش را دیگر را نخواهند خورد. جامعهی ایران ضعیف شده اما مشاعرش را از دست نداده است. در نقاطی مثل دی ۹۶ و آبان و دی ۹۸ دیگ جامعه به جوش آمده و باز هم خواهد آمد به ویژه آنکه هر روز که میگذرد شرایط بدتر و نا امیدی از آینده بیشتر میشود.
اعتراضات گستردهای در راه است بهخصوص آنکه قشر حاکم در دوران کُرونا با خرید تست به پارتیهای مذهبی و غیرمذهبی خود ادامه میداده و جیبهایشان در معامله با چین و روسیه و کره شمالی و عراق در حال پر شدن بوده و در عین حال جامعه در برابر ویروس کُرونا رها شده است. با یکدست شدن مجلس شورای اسلامی و بعدا تغییر دولت، اندک کسانی هم که امید داشتند دولت و مجلس به ظاهر میانهرو یا اصلاحطلب از فشارها بکاهند به سر عقل خواهند آمد و آمادهی ریسک بیشتر در برابر فلاکت دائمی یا مرگ دفعی و تدریجی خود خواهند شد.
اگر نرخ ریسکپرهیزی سیاسی شهروندان (میان صفر و یک) را با میزان امید به آینده (میان صفر تا یک) ضرب در رضایت از شرایط موجود (از صفر تا یک) تعریف کنیم این نرخ در ایران رو به کاهش بوده و خواهد بود. هرقدر این نرخ به صفر نزدیک شود میزان ریسکپرهیزی کاهش یافته و امکان شورش و اعتراضات عمومی افزایش خواهد یافت. صرف عدم رضایت موجب شورش یا اعتراض عمومی نمیشود بلکه افراد باید احساس کنند ریسک اعتراض پایین آمده است. حتی با پایین آمدن ریسک اعتراض ممکن است براندازی به دلایل مختلفی میسر نشود اما شورشها برای تخلیهی فشارها و تضعیف نظام در داخل و خارج است و نه ضرورتا پیگیری یک برنامهی سیاسی خاص. سازمان سرکوب در این شرایط تنها کارکردی که دارد این است که با تاخیر براندازی هزینهی تغییر در جامعه را بالا میبرد اما تغییر ناگزیر را گریزپذیر نمیکند.
سرنوشت رژیم جمهوری اسلامی سرنگونی است. امیدوارم بزودی بتوانیم به وطن برگردیم.
بهروز جان گل گفتی در این مورد علی دشتی در کتاب ۲۳ سال نوشته و این کتاب بوسیله (به دست) دکتر بهرام چوبینه و Judith West به زبان آلمانی ترجمه (بر گردان) شده. علی دشتی را چنانکه در پشت جلد (رویه) این کتاب آمده در سال ۱۹۸۱ به خاطر نوشتن این کتاب دستگیر می کنند . ایشان زیر شکنجه قرار می گیرد و چنان بدن او زخمی می شود (ریش بر می دارد) که در بیمارستان زندان در می گذرد. ما از کیهان لندن بسیار سپاسگذاریم که اجازه داریم در باره این چیزها بنویسم .من سایت اینترنتی پارسی می شناسم که کارش فقط سانسور است گرچه با خط درشت می نویسد نظر شما چیست ولی اگر آدم چنین چیزهایی بنویسد آنرا یا پاک می کند و یا اینکه به چاپ نمی رسد. پیامبر ما ایرانیان زرتشت نگفت که پیامبر است و آنچه می گوید خدا به او گفته و خداوند با دهان او سخن می گوید. او گفت که یک فیلسوف (دوستدار خرد) و آموزگار است. آنچه در تازینامه آمده نشان می دهد که خدا هرگز چنین چیزهایی را نمی گوید: به عنوان(فرنامه) مثال (نمونه) آیه ایی که می گوید با زنهای خود ابتدا گفتگو کنید اگر مشکل(دشواری) حل (گشوده) نشد بستر هایتان را جدا کنید و اگر بازهم نشد او را کتک بزنید. خدا هیچوقت نمی گوید آدم باید زنش را کتک بزند. کسی که این حرف را زده و نوشته یک آدم زشت و بد قیافه بوده و چون زنها به او اعتنا (نیک نگرش) نداشته اند از آنها نفرت (بیزاری) داشته!
در زمان پیامبر کسانی در مدینه که از خرد خود استفاده (بهره مندی) می کرده اند مدعی(شکایت) آن بودنند که بسیاری از مطالب(گفتارهای) تازینامه از سلمان پارسی [روزبه بن مرزبان] گرفته شده. چیزهای خوبی که در آن آمده. این شایعه(چواندازی) به اندازه ایی شیوع (همه گیر) یافته بود که مجبور شد آیه ایی برای رد کردن آن بیاورد.
سوره نحل آیه ۱۰۳ می فرماید: میدانیم که اینان می گویند بشری هست که همه اینها را به تو می آموزد. اما آنکس که مورد اشاره ایشان است عجمی است در صورتیکه زبان قرآن فصیح عربی است. ناگفته نماند سلمان پارسی زبان تازی می دانسته چون اگر نمی دانست پس چگونه از جانب (سوی) عمربه حاکم مدائن بر گزیده شد؟ چطوری با او گفتگو می کرد با پارسی که نبود پس به عربی بود. روزبه بن مرزبان آدم دانشمند و با خردی بود چنانکه در کتابهای تاریخ آمده او جامه پشمین می پوشید و نان جوین می خورد و از مال دنیا جز دواتی و لولئینی (ابزار نوشتن) بیش نداشت.او به خاطر تزلزلی که در وحدت دینی (زمان ساسانیان) بوجود آمده بود و فساد در اخلاق(منش) موبدان از دین زرتشت سرخورده بود و دنبال آئین تاره ایی می گذشت به این خاطر ابتدا دین ترسایی یا همان مسیحی بر گزید. به هر حال ایرانی هرگز تازی پرست نخواهد شد!
عارف قزوینی می سراید:
دوتا گردیده چرخ پیر را پشت// پی پوزش به پیش نام زرتشت
به زیر سایه نامش توانی// رسید از نو به دور باستانی
زهاتف بشنود هر کس پیامش// چو عارف جان کند قربان نامش
چو من گر دوست داری کشور خویش// ستایش بایدت پیغمبر خویش
به ایمانی ره بیگانه جویی// رها کن تا به کی بی آبرویی
به دنیا بس همین یک افتخارم// که یک ایرانی و الا تبارم
به خون دل زیم زین زیست شادم// که زرتشتی بود خون و نژادم
آنچه که قران شناسان ، «آیه های مکه » مینامند آیه هائی هستند که محمد درابتدای ادعای خود به «پیامبر» بودن درشهرمکه ، یعنی پیش از «هجرت » وبه اصطلاح امروزی در «کمپین انتخاباتی» , برای تعریف از «برنامهٔ حکومتی» خودش بزبان آورده بود.
آنچه که «آیه های مدینه» نامیده میشود «قوانین حکومتی» و طرز«کشورداری» هستند که محمد پس از جنگ وپیروزی وبدست گرفتن حکومت ، یعنی بعد از«هجرت» ، درشهر مدینه به «اجرا» گذاشته بود.
درواقع تفاوت «اسلام مکه» با «اسلام مدینه» همان تفاوت میان وعده های ملا خمینی در«نوفل لوشاتو» واعمالش پس ازنشستن درمقام رهبرمعظم «حکومت اسلامی» درتهران است.
استناد به «اسلام مکه» برای بزک کردن «اسلام» وحکومت اسلامی درایران همان کاری است که جناح «اصلاح طلب» این حکومت «جمهوری اسلامی» دغلباز و جنایتکار پیش میبرد.
جناب ناشناس با احترام بسیار به ایده شما// جامعه شناسان می گویندHomo sapiens [آدم خردمند و با هوش] این ویژه گی ها را دارد: ۱- با دستان خود ابزار های پیچیده می سازد ۲- چیزها را با هم مقایسه (هم سنجی) می کند مثلا انومبیل من در مقایسه با آنچه همسایه دارد شیک تر است یا بانویی که دیروز دیدیم نسبت به پریروزی خیلی زیبا تر است و غیره …
از همین دو مثال (نمونه) می شود فهمید که آدم نامبرده شده در بالا خرد خود را بکار می برد. شما هم چنین کرده اید ولی سوال اینجاست که اگر مردم ما بخواهند نظام سلطنتی انتخاب (بر گزیدن) کنند چرا باید از خانواده پهلوی باشد؟ ما توی ایران کسانی را داریم که هم تحصیلات (دانش آموختگی) و هم از نظر تیپ و قیافه(چهره ,رخ) آنها به شاهی می خورد.
دیاکو پادشاه ماد و ۱۵۰ سال پیش از کورش بزرگ بود که با رای مردم به شاهی بر گزیده شد. خوب اینرا هم باید جز تاریخ دانست و به آن توجه کرد. من طرفدار هیچ گروه و سازمان یا ایدئولوژی نیستم. من دوستدار ایران زمین و مردم آن هستم آنچه اکثریت (بیشتر) مردم بر گزیند از آن اطاعت (پیروی) می کنم. چون به دمکراسی باور دارم ولی در دمکراسی اقلیت (کم تر ) هم باید حق (روا) داشته باشد و اینکه بتواند ایراد بگیرد. برای نمونه بر پایه آنچه خوانده ام و شاید از دید گاه شما که طرفدار پهلوی ها هستید خوش نیاید, ایراد می گیرم که چرا در دوران شاه مردم بایستی به او وفادار می بودنند که این اشتباه بود و مردم باید به میهن خود ایران زمین وفا دار باشند. ارتش ایران را ارتش شاهنشاهی می نامیدند خوب وقتی شاه رفت ارتش هم از هم پاشیده شد. اگر ارتش ایران زمین بود, شاید اینطور نمی شد. شاه با آنهمه قدرت (زورمندی) که داشت می توانست به گروههای دیگر اجازه بیان بدهد و آنها را در پارلمان بیاورد و مانند کشور های دیگر بگوید آقایان شما می توانید ایراد بگیرید با سیستم و نه بر علیه آن مانند آلمان گروههای مخالف (ناسازگار) قصد بر اندازی ندارند با دولت پیش می روند ولی مخالف بسیاری از چیزها هم هستند. شاه می توانست حقوق کافی به گروههایی مانند چپی های توده ایی که دهانشان را می شد با ودکا و خاویار بست بدهد که آنها از روسیه پول نگیرند و بر علیه ایران کار کنند. ولی پادشاه به جای اینکارها به قشر های (لایه) های مذهبی اجازه بیان می داد که در حسینه ها و مساجد تا آنجا که می توانند عربده بکشند و عده ایی گمان کنند که آنها آلتر ناتیو دمکراسی هستند. هگل فیلسوف معروف (نامدار) آلمانی در درس دانشگاهی خود به سال ۱۸۰۵ میلادی در باره فلسفه تاریخ گفت:«آنچه تجربه و همچنین تاریخ به ما می آموزد این است که اقوام (تیره ها) و حکومتها (فرمانروایان) هرگز از آن یاد نمی گیرند و نمی توانند به دیگران آنرا بیاموزانند»
[۱]- پا برگی // پادشاه شدن نبایستی ارثی باشد چون ژنتیکی نیست که از پدر به پسر انتقال (جابجا ) شود!
به جناب ارتام ، اگر از پادهشاهان فقید پهلوی ایرانساز یاد میکنیم ، در انزمان نمانده ایم ، بلکه در این تاریکی ۴۰ ساله احتیاج به مشعل راه داریم ، تا ما نتوانیم منافع ملی و هویت ملی و هویت فرهنگی و ائینی خود را بشناسیم و ان را فرموله نکنیم ، در این سردرگمی خواهیم ماند و درجا خواهیم زد ، برشمردن و برافراشتن اسامی و نامهای ، چون کورش کبیر ، داریوش بزرگ ، فردوسی ، سعدی ، خیام ، ابن سینا و رضاشاه پهلوی ، در عقب ماندن نمیباشد ، بلکه یاد اور کارنامه اعمال انان برای مشعل راه بودن است . وگرنه بازی با لغات ، فدرال ، حزب توده ، مجاهدین ، اسلام مدینه ، تکرار ادامه راه بیهوده و ضد ملی و ضد منافع ملی میباشد .
Søren Kierkegaard فیلسوف دانمارکی می گوید:«زندگی را می شود به پس ارج نهاد ولی بایستی آنرا به پیش برد» اینرا برای دوستانی می نویسم که زیاد از نظام (دستگاه) پادشاهی پیشین می گویند و در آنزمان مانده اند. به کاربری به نام امیر حسین که در در باره فدرالیسم نوشته/ شما مرز های کشور ما و همسایگان آنرا فراموش کرده اید. آلمان که نظام فدرالیسم دارد همسایگان درستی هم دارد. ما حکومت Centralism می خواهیم و درد کشور ما نوع حکومتی نیست بلکه فقدان(نبود) دمکراسی است. نوع حکومت (فرمانرویایی) مانند راندن اتومبیل در جاده است در انگلستان در طرف (پهلو) چپ جاده می رانند و در کشورهای دیگر اروپایی در طرف راست آن مهم این است که آدم درست براند. به دوستی به نام بهرام پارسی: بایستی مذهب اسلام را کمپلت کنار گذاشت . مذهب مانند دانش نیست که همیشه در حال تغییر (دگرگونی) است و رشد می کند و به آن می شود ایراد گرفت و نظریه (انگاره) بهتری داد. مذهب اسلام از بسته هایی درست شده که آنرا در ۱۴۰۰ سال پیش پیچیده اند و اگر بخواهی آنرا تغییر(دگرش) دهی با مرگ حتمی روبرو خواهی شد. این رژیم با مسالمت (خوش رفتاری) برچیده نمی شود چون اگر مردم هم با دسته های انبوه به خیابان بریزند و Collective کار کنند دستگاه سرکوب همه را به گلوله می بندد ولی چیزی که پیدا است این است که نفرت (بیزاری) مردم به رژیم و ایدئولوژی آن هر روز زیادتر می شود. روزی خواهد رسید که به درجه انفجاری (پکیدن) برسد آنوقت است که عده ایی خردمند راه حلی پیدا خواهند کرد اسحله (جنگ افزار) بدست می گیرند!
[۱]- پا برگی واژه هایی را که در ( ) نوشته ام پارسی است. انگیزه من عرب ستیزی نیست بلکه عرب زدایی است!
پاسخ به تیتر مقاله :
وقتی بخش عمده هموطنان خارج از کشور با داشتن ازادی های کامل و امنیت در دیار غرب ، جهت برگزاری تظاهرات چند صد هزار نفری ( از جمعیت ۷ الی ۸ میلیونی ) ساکن در فرنگ به خیابانها ریخته و بر علیه ملاها اعتراض نمودند ؟!!
بعد از ان نوبت به هموطنان شما در داخل کشور که زیر سایه سلاح پاسداران و امنیتی های بی مروت زندگی میکنند خواهد رسید !!!!!!
خوشبختانه اتفاق بزرگی در ایران افتاده است و اسلام مدینه به عنوان بخش مهمی از تمدن اسلامی-ایرانی حاکم بر ایران به فروپاشی کامل رسیده است .اسلام عرفانی و مکی نیز قدرت تمدن سازی ندارد .آنچه می ماند تمدن ایرانشهری است که یزدانشناسی آن زرتشتی-مهرپرستانه و مانوی است .فروپاشی کامل اسلام مدینه آرزوی هر ایرانی وطن پرستی بود و هست .
اما در این فروپاشی واکنش های وحشیانه و انتحاری ، امری قابل پیش بینی است .به همین دلیل اکثریت ایرانیان دچار جنون ۵۷ شدند و خمینی ای را سرکار آوردند و حمایت کردند که هدفی نداشت جز زنده کردن اسلام مدینه .او در همان آغاز مبنای کارش را بر سنگ بنای ِ کشتار یهود بنی قریضه گذاشت .او به روشنی گفت که طبق قوانین وحشیانه و تروریستی اسلام مدینه عمل خواهد کرد و هرکس در مقابل اسلام مدینه بیاستد و آدم نشود ، کشته خواهد شد و چنین نیز کرد.
وارثان راستین اسلام مدینه اکنون تتلو و ساشا سبحانی و نعیما اشراقی است .این جماعت هم نماز با کیفیت می خوانند ، هم عزادارانِ باکیفیت ِ حسینی هستند و سکسِ با کیفیت اسلامی با دخترانِ نوجوان می خواهند .البته به فرزند همین دادستان ِ مافنگی نظام آقای منتظری نگاه کنید ، فرزند این آخوند خون ریز که جز تریاک کشی و جنایت کاری بلد نیست تبدیل شده به الواط ِ عرق خورِ کافه های نجسِ .
اما با سربازان اسلام مدینه چه کار خواهیم کرد؟ با سردارانِ احمقی مثل سلامی که دست دستگاه کرونایابش نماد خریتِ سپاه پاسداران ِ جهل و تروریسم است ، چه خواهید کرد؟ آیا این اراذل به همراه خامنه ای ِ حقیر ، نمی توانند از آدمکشانِ بد بخت و جنون زده در سوریه استفاده کنند و مردم ایران را کشتار کنند؟
متاسفانه تاریخ به خواست ما نوشته نمی شود .بمباران این جماعت امری قابل پیش بینی بوده و هست و نکته ی مهم این است که مردم ایران جشن پیروزی می گیرند و بسیاری از نیروهای میهن پرست از ارتش و نیروی انتظامی و سپاه به کمک مردم می آیند .
اگر بمبی بر سر خامنه ای رذل بیافتد ، بمبی بر پایگاه های تروریستی سپاه بریزد ، آن روز روز شادی ملت ایران و روز آزادی و اتحاد است.
امید هست هنوز برای ازادی
موزیک ویدیو روزبه آیدا سعید هلنا
فکر کردهاید
https://www.youtube.com/watch?time_continue=111&v=1fEQPjQ2IOs&feature=emb_logo فکر کردهاید
https://www.dailyvideoreports.net/music-video/
تا زمانی که اینده را نخواهیم و تنها به حال اویزان شویم
اش همان اش و کاسه همان ….
هیچ قدرتی در مقابل خروش مردم و ملت , تاب خود ازمایی ندارد ولی میوه عصیان ما هنوز بارور نشده چرا ?
زیرا ما زندگی می کنیم مثل اینکه فردا وجود ندارد
سلام کلا ما تو دوره ای هستیم که دیگه نمیشه انقلاب کرد چون الان حکومتا مجهز به چوب و شمشیر نیستن الان تانک و هواپیما دارن و ابایی از استفاده از ش علیه ملت ندارن.فقط میتونن به صورت طبیعی سقوط کنن.چون به هر حال مدیریت غلط اخرش سقوطه.به خارج هم امیدی نیست چون اونا دنبال منافع خودشونن.جمهوری اسلامی یا با اتفاق سقوط میکنه یا ورشکست میشه یا بدست امام زمان نابود میشه.وگرنه راه دیگه ای نیس.
سوال: وضع چقدر خرابه؟ کی بیرون میریزند؟
جواب:
۱- وقتی که تعداد مَرد غیرتمند و وطن دوست که قلبش برای زندگی خود و آینده ایران کوچکترین تپش را داشته باشد به انگشت شمار برسد! تمامی آن دسته از مردم (مرد یا زن) غیرتمند و وطن دوست یا در زندانهای این حاکمان ارازل اوباش بیگانه بسر میبرند، و یا زیر سه متر خاک! بقیه ملت یا خُمارند، یا مشغول بَردگی، و یا بَندگی در خدمت این بیگانگان، چه آگاهانه و چه نا آگاهانه، یا مشغول شعار نوشتن بر درر و دیوارهای مُستراهای عمومی و نیمکت های پارکها، یا کامنت گذاشتن در سایتهای برون مرزی!
۲- و یا وقتی که همانند دوران پُر افتخار پهلوی، رفاه و شادی و امید و امنیت در جامعه و افتخار و سربلندی ایرانی بودن در تمام جهان، جایگزین شرایط اَسف بار فلاکت بار و عقاید اسلام /جهل و خرافات پرستی/ و سایر مزخرفات در طول چهل و یک سال گذشته بشود!
از ماست که بر ماست!
جناب ، شماره ۱ ، مثل اینکه در خوابید ، یا زیر ۴۰ سال تشریف دارید .
اصلا این غرب خصوصا امریکا و اروپا بودند ، که برای غارت و مفت بری ، حکومت شاهنشاهی پهلوی ایرانساز را عمدا سرنگون کردن و جلوی رشد و پیشرفت ایران را گرفتند . کجای کاری بابا جان .
باید با جهان بهترین رابطه های سیاسی و اقتصادی ، برای منافع ملی را همیشه در نظر داشته باشیم .
ولی نباید به هیچ قدرتی برای حکومت کردن از منافع ملی برای حمایت بیگانگان ، به پابرجا بودن حکومت خود از منافع ملی باج داد .
درست کاری که محمد رضا شاه پهلوی انجام داد ، شاه نه تنها حاضر به باج دادن نشد بلکه جلوی مفت بری قرارداد های قدیمی انها که به پایان رسیده بود را مسدود کرد ، از اینرو ، غرب برای غارت ایران ، سیستم حکومتی شاهنشاهی مشروطه پهلوی را سرنگون کرد و بجایش ، از مزدوران و وطن فروشان ، جمهوری اسلامی ضد ایرانی خمینیسم مارکسیت اسلامیست ، نوکر مافیای غرب و شرق را برای غارت ایران بپا کرد .
حال شما میگوئید ،
حمایت حکومت های غربی و آمریکا بهترین کمک به مردم برای پیروزی است.
زهی خیال باطل .
تا زمانی که ما ملت ایران نفهمیم منافع ملی ما کدام است ، هویت فرهنگی و تاریخی اصیل ایران و ایرانیت کدامین میباشد ، همین اش و همین کاسه خواهد بود و قدرت تشخیص ،
فرق مابین ، رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی ایرانساز ملی اصیل را ، باخمینی و حزب توده و مجاهدین و فدائی و ملی مذهبی های خائن و وطن فروش نخواهیم داشت و به سادگی از چاله ای به چاه دیگر خواهیم افتاد .
تا زمانی که دو شرط اساسی تحول یعنی رسیدن مردم ایران به اینکه خرافات از هر نوعش و کاسبان خرافات را دور بریزند که البته این را از خودشان باید شروع کنند و نیز با نمایش متحدانه نارضایتی و خشم خود چه در داخل و چه در خارج تا بیگانگان را از آینده این دست نشانده هاشان در ایران ناامید کنند و آنها بالاجبار تن به خواست مردم ایران دهند، فراهم نشود هر تغییری فقط رویه را عوض می کند و فقط عوض شدن پالان خر است. نابود باد سیاستهای ایران نابودکن روسpیه و انگلسلام و اروباه اسلام پناه و چین کروناساز و دموکراتهای ظریف پرور و ….
بنده و جد واجدادم مسیحی و عاشق ایران.
فرض کنبم مردم بریزند توی خیابانها و جمهوری جنایت کار اسلامی سرنگون شود. بعد چی؟ ایرانیها ظاهرا هنوز که هنوز است بیشتر با شاه و پسرش مشکل دارند تا با خمینی و خامنه ای. بجز شاهزاده رضا، نگاه کنید به کسانی که ادعای رهبری آینده را دارند: فدایی سابق خامنهای طبرزدی،رئیس سایق حزب خلق مسلمان حسن شریعتمداری و وزیر خارجه اش مهران براتی، علی جوانمردی که از خلیج عربی میگوید و مریم قجر که قبلا همراه صدام حسین به ایران حمله کرده..
آیا همه اینه تجزیه طلب نیستند؟
اصلأ اینها حاضرند برای ۲ ساعت با هم یر سر یک میز بنشینند و بدون دعوا با هم صحبت کنند؟
حالا گیریم که رفراندم شد و شاهزاده انتخاب شد. لازم نیست نظر این تجزیه طلبان را بپرسید. به همین نخستین کامنت این مقاله نگاه کنید. این طرز خط و نشان کشیدن همان رفتار آشنای خمینی نیست؟
ایرانیها شاهی را داشتند که تمام زندگیش را برای ایران و ترقی آن داد. چه بلایی سرش آوردند و هنوز که هنوز است کسی جرات ندارد از خدماتش بگوید جناب محمدی.
با بهرام پارسی در بیشترموارد پیشنهادی موافقم اما وقتی حرف از بمباران می شود یعنی تهاجم توسط دیگر کشورها، در این موقع نیروهای حامی ج.ا. که جداگانه مستقر نمی شوند بلکه به نحوی دفاع خواهند کرد که بیشترین تلفات نصیب مردم عادی شود (در سوریه و … دیده ایم). من فکر می کنم با گرانی روز افزون و کاهش درآمد اکثریت مردم از یک سو و نمایان شدن درنده خوئی و داعشی بودن حکومت از سوی دیگر نیاز به حمله دیگر کشورها نیست. حمایت حکومت های غربی و آمریکا بهترین کمک به مردم برای پیروزی است.
راه حل چیست ؟
۱ – خروج از اسلام مدینه ! به هر شکل و صورت .یعنی به جای ایمان به خدا و یا کسب درآمد از طریق وحشی بازی و خود فروشی و خیانت به میهن ، از روش های جایگزین و صلح آمیز استفاده کند .
۲ – رسوایی خمینی ؛ خمینی مادر تمام این جنایت ها است نه خامنه ای .خامنه ای یک موجود حقیر و ناقص هست (بنا به اعتراف خودش ) به همین دلیل به جای کمک به مردم و یا حداقل قدرتمندتر کردن خودش و خانواده اش شروع کرده است به آزار سادیستی مردم ایران و خاورمیانه .این حقیر ِ رذل که مردم او را سید علی گدا می نامند دوست دارد دودمانش به باد رود .نباید فریب اصلاحطلبان و ماله کشان را بخوریم .خمینی ام الفسادی است که تمام این جنایات از گور میلیارد دلاری اش بلند می شود.
۳ – جایگزین یابی ، هم برای اسلام مدینه و هم برای نظام .مثلا مشروطه و پادشاهی مشروطه برای نظام خمینیستی ، ادیان و مکاتب صلح آمیز و انسانمدارانه به جای اسلام مدینه
۴ – قیام ملی ؛
۵ – بمباران پایگاه های خریت و جهل سپاه تروریستی ، مراکز موشکی و دخمه های هسته ای به همراه خانه های خامنه ایِ رذل ؛ بیایید واقیعت را ببینیم .این جماعت به جنون آخرالزمانی اش دارد نزدیک می شود .هیچ چیز جز بمباران نمی تواند این ابله ها را آرام کند .اما باید مواظب باشیم زیرساخت های ایران نابود نشود.
۶ – ریشه کنی کامل اسلام مدینه بعد از استقرار نظام جدید ایران ؛ بگذاریم اسلام مدینه برای داعش و طالبان و القائده باشد ، ما ایرانی ها نیاز به وحشی بازی و جهادبازی های وحشیانِ بنی امیه و بنی عباس نداریم.
زمانی بیرون میریزیم که مطمئن باشیم که دیکتاتوری دیکری سر کار نخواهد آمد و گروهی خاصی مانند سلطنت طلبان و جمهوری خواهان و یا هر گروه دیگری مانند انقلاب قبل کنترل کشور را به دست نخواهد گرفت و انتخابات آزاد برگزار خواهد شد و بسیاری از موارد دیگر به نظر من هر حکومتی میخواهد سر کار بیاید باید حتما فدرال باشد مانند آمریکا و بسیاری از کشور های دیگر و این به روند دموکراسی کمک بسیاری خواهد کرد اگر قرار است پادشاهی بیاید تحت عنوان پادشاهی مشروطه فدرال بیاید اگر جمهوری میخواهد بیاید تحت عنوان جمهوری فدرال و اینجوری بهتر است