آزاده کریمی – در سکوت خبری رسانههای داخلی و با انتشار واکنشهای سازمانها و نهادهای بینالمللی، اذهان عمومی متوجه حمله و به آتش کشیده شدن آرامگاه «استر و مُردِخای» از جمله مهمترین زیارتگاههای یهودیان ایران و جهان شد.
اکنون پس از گذشت یکروز تصاویری از بخشهایی از این آرامگاه که دچار حریق شده، منتشر شده است. مقامات مسئول مانند همیشه ابتدا هرگونه خسارت به آرامگاه «استر و مردخای» را رد کردند، ولی حالا فردی را متهم به برافروختن آتش در محوطه بیرونی و زیرزمین این بنا میکنند که به گفتهی آنان گریخته است!
این زیارتگاه پس از انقلاب اسلامی به ویژه در ۱۰ سال گذشته، بارها و بارها مورد تهدید حزباللهیها و آتش به اختیاران قرار گرفته که همواره تهدید کردهاند آن را به آتش کشیده و به ویرانهای تبدیلش خواهند کرد. در جستجوی چرایی این تهدیدها، میتوان به ادعای کشتار ایرانیان به دستور مردخای رسید که امثال رائفیپور و طرفدارانش تبلیغ میکنند. آنها معلوم نیست بر اساس کدام سند و مدرک تاریخی مدعیاند که مردخای به عنوان یکی از افراد دربار خشایارشاه دستور کشتار ایرانیان را داده و استر همسر یهودی خشایارشاه نیز وی را حمایت کرده است. جالب اینجاست که این مدعیان میگویند مراسم سیزدهبدر، بازمانده از روزی است که یهودیان کشتار ایرانیان را جشن میگرفتند!
اگرچه تخریب و ویرانی، پیدا و پنهان، همهی بناها و آثار تاریخی و باستانی ایرانزمین را تهدید میکند، ولی آرامگاه «استر و مردخای» به واسطه ارتباط با دین یهود و یهودیان، بازیچه نفرتپراکنی و دشمنی حزباللهیها شده است.
https://kayhan.london/1399/02/27/%d8%ad%d8%b2%d8%a8%e2%80%8c%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d8%aa%d8%b4%e2%80%8c%d8%a8%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1
همزمان با انتشار خبر آتشسوزی «استر و مردخای»، مجلس شورای اسلامی دیروز ماده ۱۱ طرح دو فوریتی «مقابله با اقدام خصمانه رژیم صهیونیستی» را که بر اساس آن هرگونه مسابقه ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیلی ممنوع میشد، حذف کرد. مادهای که پیامدهایی چون حذف ایران از کنفدراسیونهای جهانی و محرومیت از شرکت در بازیهای جهانی و المپیک را به دنبال داشت. نژادپرستی و رفتار ضد حقوق بشری که جمهوری اسلامی و آتش به اختیارانش در پیش گرفتهاند، اکنون تا تخریب مراکز مذهبی و زیارتی ادیان دیگر نیز پیش رفته است.
در گفتگو با منشه امیر روزنامهنگار پیشکسوت ایرانی- اسرائیلی درباره تخریب و به آتش کشیدن «استر و مُردِخای»، ریشههای تاریخی و دینی این دو چهرهی مذهبی در دین یهود و همچنین دلیل عقبنشینی مجلس شورای اسلامی از ماده ۱۱ طرح یادشده پرسیدیم.
-آرامگاه «استر و مُردِخای» در همدان توسط آتش به اختیاران حزباللهی به آتش کشیده شد. فکر میکنید چرا این آرامگاه مورد تهاجم قرار گرفت و چه هدفی از این اقدام دنبال میشد؟
-اگر پیشینیه ۴۱ ساله حکومت اسلامی ایران را بررسی کنید، میبینید همیشه گروههای افراطگرا در حکومت با هدف تیره کردن روابط ایران و جهان وجود داشتند و قصد داشتند ستیزی به وجود بیاورند تا منجر به انزوای ایران و کاهش تاثیرگذاری آن در سراسر جهان شود. این گروهها تلاش میکنند تا آرزوی خمینی، که ای کاش میتوانستیم دیوار چین را دور ایران احداث کنیم، تحقق ببخشند. از این رو، در ماه ششم تسلط حکومت اسلامی بر ایران، سفارت آمریکا را اشغال میکنند و سپس خمینی با ستیزهگری و به راه انداختن تبلیغات، میخواهد شیعیان عراق علیه صدام برخیزند و موجب ایجاد جنگ ۸ ساله ایران و عراق میشود.
در موضوع آتش زدن آرامگاه استر و مردخای، دوباره شاهد این هستیم که حکومت در ضعیفترین موقعیت خود یعنی شیوع بیماری کُرونا، نزاع با آمریکا، بحرانهای اقتصادی، تحریمهای ایالات متحده آمریکا و غیره و غیره، باز هم برای تیره و تیرهتر کردن روابط ایران با کشورهای دنیا تلاش میکند و حتی اینبار جامعه یهودیان دنیا را علیه خودش تحریک میکند.
آرامگاه استر و مردخای از همان سالهای نخست روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران، مورد تعرض بوده، هرچند این آرامگاه یکی از جاذبههای گردشگری در ایران است و در فهرست میراث فرهنگی ایران گنجانیده شده است. در سالهای اخیر که ایرانیان نیکوکاریهای کوروش بزرگ را بیان کرده و بدان افتخار میکنند، فتنهگران و تندروهای حکومت اسلامی ایران، در برابر آن دست به اقداماتی چون آسیب رساندن به یک مکان تاریخی میزنند که به داستانی چندهزار ساله در دوران پادشاهان هخامنشی برمیگردد. این فتنه ۱۲ سال پیش آغاز شده و آنها مکانی را مورد تهاجم قرار میدهند که حلقه دوستی و همکاری دو ملت یهود و ایرانی و حلقهای از پیشینهی مشترک تاریخی بین این دو ملت بوده و هست.
-تندروهای مذهبی و آتش به اختیاران، دو چهرهی مقدس در دین یهود یعنی استر و مردخای را به عنوان عامل کشتار ایرانیان در دوره خشایارشاه معرفی میکنند و حتی برنامههایی هم در این رابطه تولید کردند تا سیزدهم نوروز را با آن پیوند دهند. روایت استر و مردخای در دین و تاریخ یهود چیست و این اختلافات ناشی از چه چیز است؟
-این آرامگاه (که ما هیچ سند تاریخی نداریم که واقعا آرامگاه استر و مردخای باشد، ولی میدانیم که پیشینهاش به صدها سال پیش میرسد،) بیانگر یک افسانه یهودی است. ممکن است باورمندان یهود از به کاربردن واژه افسانه، ناراحت و عصبانی شوند و بگویند این داستان و کتاب تومار استر بخشی از کتاب مقدس یهود است ولی پاسخ من این است که تومار استر جزوی از تورات یهود نیست بلکه جزوی از کتاب مقدس یهود است که از سه قسمت تورات، کتب انبیا و مکتوبات تشکیل شده که مکتوبات مربوط به داستانها و نوشتارهایی است که در یهودیت وجود داشته و ارزش تاریخی و دینی دارد و آنها را وارد کتاب مقدس یهود کردند.
بنابراین در مجموع، این داستان یک واقعیت تاریخی ندارد و نمیدانیم که به راستی رخ داده یا نه. در این افسانه صحبت از امپراتوری ایران و پادشاهی اخشورش است که ما تا امروز نمیدانیم منظور خشایارشاه، اردشیر اول یا اردشیر دوم بوده است یا نه و سند تاریخی هم به دست نیامده تا آن را ثابت کند. ولی به نوشته تومار استر، پادشاه ایران بر ۱۲۷ ولایت یعنی از هند تا حبشه حاکم بوده و اقوام مختلف در این حکومت امپراتوری زندگی میکردند. پادشاه ایران، صدراعظمی به اسم هامان اجاجی یا هامان اقاقی داشته که مسلما ایرانی و ایرانیزاده نبوده و احتمال دارد از دریای اژه آمده باشد و اسمش اژهای، اقاقی یا اجاجی بوده است. او فردی یهودستیز بوده و وقتی فرد یهودی به اسم مردخای در دربار سلطنتی به وی تعظیم نمیکند و توضیح میدهد که در دین یهود کرنش کردن در برابر انسانها ممنوع است، میگوید که باید همه یهودیان را نابود کرد. او با حیله و نیرنگ از پادشاه، اجازه نابودی این قوم را میگیرد. استر که شهبانوی ایران و یهودی بوده، نزد پادشاه میرود و میگوید که هامان حکم قتل مرا هم گرفته است. پادشاه خشمگین میشود و دستور میدهد تا هامان، خانوادهاش و تمام افرادی که قصد قتل عام یهودیان را داشتند، نابود شوند.
بنابراین ادعای اینکه یهودیان ۷۰ هزار ایرانی را در آن دوران کشتند، بیاساس است و به این خاطر است که اهمیت تاریخی کار کوروش کبیر را زیر سوال ببرند و ادعا کنند که نخستین هولوکاست توسط یهودیان اجرا شده است. مسلما این هولوکاست نیست بلکه جلوگیری از هولوکاست و کشتار یهودیان است. این را حکومت ایران توسط فردی که مسلما جزو سرویسهای اطلاعاتی بوده، علم کرد که یهودیها ایرانیان را به قتل رساندند!
گفتم که تومار استر، واقعیت تاریخی ندارد. طبق پژوهشهایی که افراد سکولار انجام دادند، این داستان در دوران تسلط امپراتوری یونان بر سرزمین اسرائیل نگاشته شده است. علت هم این بود که با تسلط یونانیها، یهودیان در سرزمین پدریشان بسیار مأیوس بودند و خودشان را در آستانه شکست و نابودی میدیدند. بعد یکی از داستانسرایان یهود این داستان را خلق میکند تا بگوید پایان شبه سیه سپید است و ناامید نباشید که ارتش یونان بر کشور شما مسلط است، چون در پایان این تونل، روشنایی است.
اینکه داستاننویس، صحنه ماجرا را در ایران قرار میدهد، نشان میدهد که یهودیها تا چه اندازه ایران را خوب میشناخته و آنجا را سرزمین خود میدانستند و به فرهنگ و آداب ایران آشنا بودند. اینکه چرا یهودیان ایرانزمین را خوب میشناسند برمیگردد به ۲۵۰۰ سال پیش، وقتی کوروش کبیر، امپراتوری بابِل را تسخیر کرد و به یهودیان گفت که به سرزمین پدری خود بروید و خانه پدریتان را از نو بنا کنید. گروهی از یهودیان بجای بازگشت به سرزمین خود، به سمت شرق آمدند و در ایرانزمین سکونت کردند. آنها نقطهای را در ایرانزمین برگزیدند که آب و هوایی شبیه به اورشلیم داشت، رودخانه داشت و اسمش را دارلیهود گذاشتند و بعدها پایگاه و پادگان، سپاهیان ایران شد و اسمش را سپاهان گذاشتند و از آنجا تبدیل به اصفهان شد.
استر و مردخای نشان میدهد که تا چه حد یهودیان به ایرانزمین علاقه داشتند و صحنهای که به آنها امید میدهد را در خاک ایران قرار دادند.
-آیا آرامگاهها و اماکن دیگر متعلق به یهودیان نیز در ایران مورد تعرض و تخریب قرار گرفته؟
-درست است که آرامگاه استر و مردخای مورد قبول بسیاری از مسلمانان هم هست و بخشی از زائران این مقبره، مسلمان هستند ولی یکی از اماکن مقدس یهودی است که فقط به یهودیان تعلق دارد. ما اماکن مقدس یهودی در ایران زیاد داریم، مثلا قبر دانیال در شهر شوش که مورد قبول مسلمانان هم هستند. مثلا با اینکه دنیل یا دانیال یک نبی یهودی بود، لوحهای را در داخل آرامگاه میبینیم، که از قول حضرت علی نوشته است کسی که مرا دوست دارد، حتما به زیارت دانیال هم برود. این است که اماکن دیگر یهودیان آسیب ندیدند ولی به نظرم علت اصلی آسیبرسانی به آرامگاه استر و مردخای، این است که اینها نشانی از دوران پیش از اسلام در ایران است و بیانگر دوستی کهن بین ملت ایران و یهود و بهانهای است که به آن آسیب برسانند.
-این اقدام با انتقادهای سازمانهای مختلف در ابعاد جهانی روبرو شده. فکر میکنید چطور میشود با حمایت جامعه جهانی از این اقدامات کاست یا آنها را متوقف کرد؟
-مسلما طرح این موضوع به یونسکو و فشارهای بینالمللی و سازمانهای جهانی باعث میشود، وخامت این امر به حکومت ایران گوشزد شود. اگر بر مبنای خبر خبرگزاری ایرنا در رابطه با استر و مردخای قضاوت کنیم، میبینیم دستکم نگارندگان کوشیدند تا بحران را کماهمیت جلوه دهند و اینکه در انتهای این خبر نوشته میشود، باید پاسداری و نگهبانی از اماکن مقدس دیگران تقویت شود، همچنین اقدامات میراث فرهنگی همگی نشان میدهد که جناحی در حکومت، به وخامت این اقدام آگاه است و تلاش خواهند کرد که جلویش را بگیرد.
یادآوری کنم، شوربختانه از زمانی که حکومت اسلامی در ایران به قدرت رسیده، تلاش میکنند تا زمینهای اطراف این مقبره و زیارتگاه را ببلعند و اطراف آن ساختمانهایی ساختند و کم کم میخواهند به آنجا مسلط شوند.
در مجموع رژیم ایران با دم شیر بازی میکند و در این زمینه بسیار محتاط است. بعید هم نبود اگر حسن روحانی در موقعیت بحرانی کنونی نمیبود، علنا این اقدام را نکوهش نمیکرد. در تاریخ ۴۱ ساله حکومت اسلامی به یاد داریم برخی رؤسای جمهوری بودند چون محمد خاتمی که به جامعه یهودیان دلداری دادند و ابراز حمایت از آنان کردند. همچنین یکسال و نیم پیش فرهنگ لغات فارسی- عبری به کوشش سلیمان حییم در ایران منتشر شد و مقامات رسمی از آن تجلیل کردند. در مجموع حکومت ایران، میآید سلامت جان و امنیت یهودیان ایران را یک ویترین قرار میدهد تا به جهانیان بگوید ببینید ما چطور با اقلیتها خوشرفتاری میکنیم. از این نظر فکر میکنم این قضیه را حکومت ایران سعی میکند، به خوبی پایان دهد و آن امنیت و آسایشی که به یهودیان ایران داده را دوباره برقرار کند. البته با وجود همه اینها، همزمان حکومت میکوشد بر مدارس یهودی، شیوه آموزشی و کتب درسی یهودیان مسلط شود. روز شنبه را روز کلاس قرار بدهند و حتی تدریس کتاب تورات را به زبان عبری ممنوع کردند و اینها با آنچه گفتم در تناقض است ولی در مجموع حکومت ایران سعی میکند، یهودیان را به عنوان یک ویترین و دارای امنیت نشان دهد.
https://kayhan.london/1399/02/28/%d8%b9%d8%af%d9%85-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%a7%d8%b1%d9%88%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d9%88%d8%b1%d8%b2%d8%b4%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d8%a6%db%8c%d9%84%db%8c
-همزمان دیروز مجلس شورای اسلامی، ماده ممنوعیت رقابت با ورزشکاران اسرائیلی را از طرح «مقابله با اقدام خصمانه رژیم صهیونیستی» حذف کرد. یکی از نمایندگان دلیل این امر را ندادن بهانه مکتوب به اسرائیل و فدراسیونهای جهانی عنوان کرد! شما دلیل اصلی این طرح دو فوریتی را چه میدانید؟ به ویژه آنکه مجلس دهم آخرین روزهای خودش را طی میکند و وضع چنین قانونی هیچ ربطی به مشکلات کشور ندارد.
-به دو علت این اتفاق افتاده است. اول اینکه، همانطور که گفتید مجلس دهم در حال پایان است و اینها میخواهند پیش از اینکه دورهشان تمام شود، قدرتنمایی کنند. دوم اینکه این طرح نمونه دیگری از فتنهگریهایی است که هدفش تیره کردن روابط ایران با کشورهای دنیا و منزوی کردن ایران در صحنه بینالمللی است. این به سود سپاه پاسداران و بدنه تندرو حکومت است که آشکارا میکوشند بر همه امور کشور مسلط شوند و به روابط بینالمللی ایران صدمه بزنند. باز میگردم به همان گفتهی خمینی که ای کاش میتوانستیم دور ایران را دیوار چین بکشیم. وقتی ایران از مسابقات بینالمللی محروم شود منزویتر میشود و حکومت تصور میکند که میتواند به این طریق بر مردم ایران مسلط شود. با گنجاندن این ماده در آن طرح، زیانی را که میخواستند به مردم و ورزش ایران در عرصه بینالمللی وارد کنند، زدند و این دیگر غیرقابل بازگشت است. از این به بعد، حتی اگر یک ورزشکار ایرانی در برابر یک ورزشکار اسرائیلی، واقعا هم دچار مشکل فیزیکی باشد، قابل قبول نیست. با توجه به اینکه در سالهای اخیر هم بارها و بارها فدراسیونهای جهانی از جمله جودو و کشتی به حکومت ایران اخطار دادند که چنین رفتارهایی نکنند، فرقی نمیکند که این بند را بگذارند یا نگذارند، تندروهای حکومت به هدف خود رسیدهاند و این زیان را به ورزش ایران و موقعیت بینالمللی ایران وارد کردند.
-آیا اطلاعات آماری از جمعیت یهودیانی که در ایران زندگی میکنند، موجود است؟ پس از انقلاب چه جمعیتی از یهودیان مجبور به ترک ایران شدند؟
-تا پیش از انقلاب ۸۰ هزار یهودی در ایران زندگی میکردند، در طول زمان بیش از ۶۰ هزار نفر آنها یعنی سه چهارم این جمعیت مهاجرت کردند. ارزیابی من این است که اکنون حدود شش هزار یهودی در ایران زندگی میکنند که اغلب در تهران، اصفهان و شیراز ساکن هستند و بسیاری از شهرهای ایران از یهودیان خالی شده است.
همانگونه که دو کدخدا در روستایی نگنجند در آن سرزمین – اسرائیل و فلسطین – هم دو خدا ( الله و یهوه و …) نیز نگنجند!
تنها قدرت شمشیر است که تعیین کننده نهایی است…ملا ها هم از روی نادانی و باکینه شتری شیعه گری که دارند اگر بمبی هم پیدا کنند، شک نکنید که آنرا می اندازند همانجا و ایران را هم با خاک یکسان خواهند کرد.
بگذارید قدری بی تعارف صحبت بکنیم. ملت ایران هیچ علاقه خاصی به ملت یا کشوری دیگر یا نفرتی از آن ندارد. علقه بین اسراییل و ایران فقط و تنها باز می گردد به حضور و زندگی هزاران ایرانی تبار در آن کشور که همچنان آیین و فرهنگ ایرانی خود رادر کنار تعلقات دینی خویش پاس می دارند و به نسل های آینده منتقل می کنند وگرنه ما ایرانیان شناخت و علاقه ویژه ای در مورد سرگذشت یا آینده یهودیان روس، اروپایی و یا آفریقایی تبار اسراییل نداریم. همچنین است ارادت و توجه دو طرفه و چند صد ساله ایرانیان و پارسیان هند و اصولا خاک اصلی و کل دیاسپورای ایرانی در جهان.
نکته بعدی این توجه ویژه و بعضا القایی ایرانی ها به مردم فلسطین است که بخش بزرگی از آن دستاورد جنگ سرد و نیز دعواهای فرقه ای مسلمین و یهودیان در حوالی مدیترانه است. خواهی نخواهی تعداد زیادی از ایرانیان همیشه مظلوم پرست دل بحال فلسطینی ها میسوزانند و از وضعیت آنها دلخور هستند.
این دوگانه علاقه به یهودیان ایرانی تبار و فلسطینی های مسلمان و مفلوک قدری رابطه ما را با اسراییل تحت الشعاع قرارداده.
نظام فاسداسلامی هم که در هیچ مورد از ادعاهای اعتقادی خود نه صداقت دارد و نه صراحت، از این وضعیت حداکثر بهره برداری را در همه راهی بجز منافع ملی ایرانیان می کند.
چه باید کرد؟ در حقیقت بخشی از این باز می گردد به اینکه چه موقع اسراییل با فلسطینی ها به تفاهم برسند و ما شاهد این باشیم که فلسطینی ها دیگر بهانه ای برای مظلوم نمایی نداشته باشند. در آن صورت تنها چیزی که می ماند ارتباط قوی ایرانیان ایران و اسراییل خواهد بود و نه ملت سنی مذهب، صدام دوست و عرب فلسطین که کمترین سنخیت و نزدیکی با ایرانیها ندارند. بخشی دیگر هم مربوط خواهد بود به سرنوشت این نظام شیطانی که اگر بر افتد، رابطه ایران و کل ملل عادی خواهد شد و حرکات ابلهانه ای مثل آتش زدن آثار باستانی ایران ( نه قوم یهود!) خاتمه خواهد یافت.
رسانه های بین المللی وابسته به مراکز مالی یهودی آمریکا ، بگمان اینکه پا گیری یک «اسلامیسم» حکومتی در کشورهای اسلامی خاورمیانه کم خطرتر از «ناسیونالیسم عربی» نوع عبدالناصر مصری برای امنیت اسرائیل خواهد بود و به تقلید از رسانه های دولتهای اروپائی «دوست اسرائیل» ، در فتنهٔ ۵۷ هیزم بیار آتش شورش ملای های فتنه جوی ایران شدند. ولی سران اسرائیل خیلی زود به اشتباه خود پی بردند واز آن به بعد رادیو «صدای اسرائیل» ، بهمت گردانندگان ایرانی تبار فرهیختهٔ خود ، به تنها صدای «فرهنگ » اصیل کهنسال ایران ، قابل شنیدن درسطح گستردهٔ جهانی تبدیل شد.
من فراموش نمیکنم که درآن روزگار سیاه تسلط خونبارخمینی به ایران که جز روضه خوانیهای عاشورائی صدای دیگری از ایران شنیده نمیشد ، تنها رادیو صدای اسرائیل بود که جشن های کهن ایرانی را با برنامه های مفصل وبطرزشادی بخشی با موسیقی وگفتارهای زیبای فرهنگی وتاریخی ایران جاودان جشن میگرفت.
من ، بخاطر آن خاطرات شیرین ازبزرگداشت نمادهای زیبای فرهنگ اصیل ایرانی توسط رادیو صدای اسرائیل لازم میبینم که از گردانندگان آن رادیو وبویژه از سرپرست فرهیختهٔ آن ، مناشه امیرگرامی ، ازصمیم قلب تشکر بکنم.
ممنون از مقاله و مصاحبه.
چند نکته:
-استر ملکه ایران بوده پس این بنای تاریخی بیشتر از اینکه متعلق به یهودیان باشد متعلق به کل ایران و ایرانیان است.
– کتاب استر جزو کتب یهودیان و مسیحیان است، همانطور که کتب دانیال، نحمیا و عزرا. در تاریخ یهود هیچوقت یهودیان با ایرانی ها نجنگیده اند. در زمان استر و ماجرای هامان بر ضد یهودیان، پادشاه وقت احتمالا خشایارشاه ۲ فرمان صادر میکند. اولین فرمان تنبیه کسانی است که به او و وزیرش هامان سجده نمی کنند که عمدتا شامل یهودیان میشد (این دسیسه هامان، وزیر پادشاه بود). فرمان دوم بعد از پی بردن به این دسیسه صادر می شود مبنی بر اینکه یهودیان حق دفاع از خود را دارند. فرمان پادشاه باطل نمی شد برای همین فرمان دوم صادر شد. تعدادی از طرفداران و خاندان هامان کشته شدند.خود هامان نیز بدستور پادشاه به دار آویخته شد.
– مسلمانان از ۱۴۰۰ سال پیش از ابتدای ظهور اسلام تا ۳۰ سال پیش در حنگ عراق و ایران در حال کشتن ما ایرانی ها بوده اند. آیا باید مقبره ها یا مکانهای تاریخی اسلامی را خراب کنیم؟ البته که نه.
– شاید مکانی ارزش مذهبی نداشته باشد برای بعضی از ایرانیان، که هیچ ایرادی ندارد، ولی حداقل برای همه ما ارزش تاریخی دارد و متعلق به ما و فرزندان ما و نسلهای بعدی است. وظیفه ما حفظ و نگهداری تاریخمان است.
فرزندان ابراهیم پدر ما ایران را درآورده ا ند !
جناب منشه امیر( نام فارسی؛ منوچهر ساچمه چی) می نویسند که : ” تخریب استرو مردخای، فتنه گری علیه دوستی کهن دو ملت ایران و یهود است”.
خب راست می گوید؟، گرچه امروزه همه انسانها تعریف مدرن مفهوم ” ملت ” و ” ملیت ” را نپذیرفته اند؛ یعنی اینکه ” ملت ” به مجموعه همه شهروندان یک کشور اطلاق می شود، صرف نظر از اینکه این شهروندان به کدام قومیت، دین و مذهب، زبان و جنسیت و طبقه اجتماعی و غیره تعلق دارند. حال هیچ دانسته هم نیست که در بیشتر از ۲۰۰۰ سال پیش – ملکه ایرانی استر – کدام ملیت را داشته اند؟ فرزندان بنی اسرائیل درآن زمان در کجا ی جهان می زیسته اند؟ ملیت کهن یعنی چه؟
چهل و اندی سال است که ملایان تبهکار سر بر، این بازماندگان کاروان دزدان مدینه – فرزندان ابراهیم، چه بر سر فرهنگ و تمدن ایرانیان آورده اند. آن از دعواهای قوم و قبیله اسماعیل و اسحق و بعد هم حمله تازیان و نابودی… و این از احمدی نژاد نادان پا برهنه، باعث و بانی اتحاد عمو زاده ها علیه سر زمین کهن ایران!
جناب منشه امیر گرامی تاریخدانند یا خبر نگار ومفسر سیاسی ؟ هیچ ایرادی هم ندارد که ایشان از منافع ملت خود سخن بگویند. قوم یهود در مقابل خدمات تاریخی ایرانیان ، چه کمکی تا بحال به ایرانیان کرده اند؟
کدام دوستی ” ملت ” کهن یهود و ایران؟
اصلا آن ۷۰ هزار نفر ایرانی هم که می نویسند در زمان ملکه استر – قبل از مسیح و محمد !- که بدستور پادشاه ایران آنان را قتل و عام کرده اند ، کجا بوده اند؟ همه را یکی یکی آورده و سرشان را بریده اند؟ باور کردنی است؟ قضیه نهر الدم و سر بریدن ایرانیان برای گرداندن آسیاب و پختن نان برای سر دار تازیان!!!
ادیان سامی و فرزندان ابراهیم پدر ما ایرانیان را در طول تاریخ در نیاورده اند؟
پاینده بماند ایران
دلیل دشمنی ج ا با یهودیا اینه که ج ا پیش خودش فکر کرده یهودیا یه مشت بدبخت اوارن که مثلا دو تا چک میزنه تو سرشون و بعد اینجوری پز قدرتمند بودن به جهان میده و احیانا دل اعرابو بدست میاره.ولی واقعا این شکلی نیست.یهودیا سالها تو غرب زندگی کردن و تمام سوراخ سمبه های سیاسی غربو میشناسن.در ضمن خیلی هم بزن بهادرن و اینطوری نیست که بشه راحت زد تو سرشون چون بنا بر سیاست چشم در برابر چشم تلافی میکنن.بخاطر همین باید از این توهم در اومد بیرون.البته بخشی از یهودی ستیزی تو ایران هم شکل مریضی داره.یعنی طرف از یهودیا متنفره ولی اگه ازش بپرسی چرا جوابی برای گفتن نداذه فقط همینجوری علکی متنفره.چرا نمیدونه.چرا عاشق خامنه ایه با اینکه سیب زمینی کیلویی پونزده تومنه بازم نمیدونه.چرا عاشق حسن روحانیه با وجود پراید نود ملیونی بازم نمیدونه.کلا از ویژگی ابله یکیش اینه که نمیدونه داره چیکار میکنه.
تخریب هر نوع آثار باستانی به بهانه های اعتقادی فقط نمایشگر جهل، تحجر و یا فرصت طلبی گروهی است که هرگز نمایندگی آرای یک ملت را ندارند.
از طرف دیگر باید به کلیمیان هم هشدار داد که این افسانه که به استر و مردخای بسته اند ممکن است برای آنها جذابیتی داشته باشد ولی علاوه بر نداشتن سندیت تاریخی، با روح همزیستی و مدارای اقوام ایرانی در تضاد است و سرشار از پیامهای منفی است. بد نیست برای استمرار لذت بردن از فستیوال پوریم داستانی مناسب تر بجویند.
با تمام احترام به حضرت ابراهیم ، و ائین یهودیت ،
بنام خدای خالق مطلق و حاکم مطلق و قادر مطلق ، ازالی و ابدی و یکتا و بی همتا ، ( یهوه صبابوت ) از جناب منشه امیر متولد سرزمین ایران ، و پرورش یافته ائین یهودیت میپرسیم .
عریز هموطن ، ویدئوی از مصاحبه محمد رضا شاه پهلوی موجود است ، که با خبرنگار امریکائی ، شاه فقید صراحتا میگوید ، رسانه های که در اختیار صهیونیستها میباشند ، علیه حکومت و دولت ما تبلیغات منفی و دروغین را اغاز کردند و برعلیه حکومت ما دست بکار شده اند .
لطفا شما را به خدای یکتا و ازلی و ابدی یهوه ، سوگند ، واقعیت چگونگی انچه را که میدانید ، برای فرزندان ایرانزمین ، بگوید .
با تشکر از وجدان پاک .