محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر امروز یکشنبه ۲۵ خردادماه در سن ۹۰ سالگی به دلیل نارسایی کلیوی درگذشت. او از جمله بازیگران تأثیرگذار برخاسته از تئاتر بود که نقشهای تکرارناشدنی و ماندگاری خلق کرد.
محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر پس از تحمل یک دوره بیماری امروز یکشنبه ۲۵ خردادماه در ۹۰ سالگی درگذشت. این بازیگر اوایل خردادماه به دلیل مشکلات کلیوی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانی در تهران بستری شده بود.
کشاورز متولد سال ۱۳۰۹ در اصفهان و از خانوادهای با ریشهای گرجی متولد شد. او دیپلم خود را از هنرستان هنرپیشگی را کسب کرد و در اداره هنرهای دراماتیک وابسته به هنرهای زیبا مشغول به کار شد. کشاورز از اولین دانشجویان دانشکده هنرهای دراماتیک بود در رشته بازیگر فارغالتحصیل شد. این بازیگر در سال ۱۳۵۳ برای تکمیل دوره درسی خود به لندن رفت و پس از یک سال و نیم، فوق لیسانس خود را از رشته کارگردانی و بازیگری گرفت.
وی بیش از ۷۰سال در تئاتر و سینمای ایران فعالیت کرد و از بازیگران دوره طلایی تئاتر در دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی بود. کشاورز همدوره بازیگرانی چون عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی و داوود رشیدیان بود که از آنها اکنون فقط نصیریان در قید حیات است.
او از جمله بازیگران تأثیرگذار تئاتر بود که نقشهای تکرارنشدنی خلق کرد. محمدعلی کشاورز از پرکارترین بازیگران تئاتر پیش از انقلاب بود و در دهها تئاتر تلویزیونی در دهههای ۳۰ تا ۴۰ خورشیدی ایفای نقش کرد.
از سریالهای مشهور تلویزیونی کشاورز میتوان به «دایی جان ناپلئون»، «هزاردستان»، «سربداران»، «سلطان و شبان» و «پدرسالار» اشاره کرد. او در دهها فیلم سینمایی از جمله «شب قوزی»، «خشت و آیینه»، «آقای هالو»، «صادق کُرده»، «رگبار»، «کمالالملک»، «مردی که موش شد»، «کفشهای میرزا نوروز»، «ناصرالدینشاه آکتور سینما»، «مادر»، «دلشدگان»، «روز واقعه» و «زیردرختان زیتون» ایفای نقش کرد.
کشاورز با مشهورترین کارگردانان سینمای ایران از جمله بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، فرخ غفاری، ابراهیم گلستان، ناصر تقوایی و علی حاتمی همکاری کرد. وی از اواخر دهه ۸۰ خورشیدی کمکار شد و دیگر در پروژههای سینمایی و تلویزیونی حضور نیافت.
آها! ایشون هم ایلومیناتی تشریف داشتن؟ و با دستشان هرم نشون میدادن و با انگشت چشم چپشان را نشان میدهند؟! عین برادر هالی وود و برادران گلوبایستها! وای بر ما!
هنرمند جماعت که نان دیدن هنرش توسط مردم کشورش را میخورد بایستی که زبان همان مردم باشد وگرنه خائن و هنربند باید لقبش داد.