عبدالرحمن الراشد (شرقالاوسط) – شاید کمتر کسی بداند که ترکیه یک پایگاه نظامی در موگادیشو دارد؛ جایی که از مرزهای این کشور بسیار دور است و بزرگترین سفارت آنکارا نیز در پایتخت سومالی قرار دارد. اکنون پس از سومالی اردوغان هوس حضور در لیبی کرده که فاصلهی بیش از ۲ هزار کیلومتری با مرزهای ترکیه دارد. تنها مشترکاتی که دو کشور لیبی و سومالی را به هم پیوند میدهد ویرانی، جنگ داخلی، هرج و مرج و عدم استقرار دولتهای مدنی در این دو کشور است.
رجب طیب اردوغان تا همین اواخر یعنی تا چند ماه پیش برای تاسیس یک پایگاه نظامی در جزیره خالی از سکنه و متروکه «سواکن» واقع در سواحل سودان نیز که تنها خرابههای باقی مانده از عثمانی در آنجا وجود دارد، قراردادی با عمر البشیر رئیس جمهوری مخلوع سودان که یک دیکتاتور اسلامگرای «اخوانالمسلمی» بود، بست. اما از بخت بد اردوغان بادهای تغییر در سودان در جهت مخالف بادبانهای کشتی او وزیدن گرفت و با سرنگونی رژیم دیکتاتوری عمر البشیر و سر کار آمدن حکومت جدید در خارطوم نه تنها پایگاه نظامی ترکیه در «سواکن» ساخته نشد بلکه دولت جدید سودان که گرایش سکولار دارد، همه توافقهای نظامی عمر البشیر با آنکارا را لغو کرد.
حال پرسشی که مطرح میشود این است که آیا این دایرههای قرمز ترکیه که در نقشه منطقه شمال آفریقا پراکنده شده، طرحی از یک سیاست برنامهریزی شده و استراتژیک برای پروژههای نفوذ و توسعهطلبی اردوغان است یا بازتابی از رفتار متوهمانه و خودبزرگبینی و خودپسندی شخصیتی مانند اردوغان است؟
در سالهای اولیه جنگ داخلی در سوریه، اردوغان تمایلی به عبور از مرزهای نظامی نداشت اما امروز نیروهایش در داخل سوریه حضور دارند. بیشتر نبردهای اصلی اردوغان با کردها در سوریه به دلیل حضور سنگین روسها همپیمانان اسد، و همچنین آمریکاییها با شکست مواجه شد و همه وسعت جغرافیایی که دولت اردوغان آن را منطقهی نفوذ خود در سوریه تلقی میکرد، از دست رفته است؛ حتی آنچه نیز به عنوان «منطقه ممنوعه» زیر پوشش حمایت از پناهندگان سوری ترسیم کرده بود، مرتب کوچک و کوچکتر شد تا سرانجام آن را نیز از دست داد.
به همین دلیل، اردوغان به دنبال یک پیروزی بزرگ در لیبی است تا با انتشار خبرهای مداوم درباره پیروزی نیروهایش، مردم افسرده ترکیه را که زیر فشارهای اقتصادی و هزینه زندگی به تنگ آمدهاند کمی خوشحال کند و به آنها نوید دهد که اوضاع معیشت آنها با امضای توافقنامههای نفتی با نیمچهدولت «الوفاق» روبراه خواهد شد. وی حتی با وجود اعتراض یونان و دیگر کشورهایی که مرز دریایی مشترک در کرانهی دریای مدیترانه دارند، برای کشف گاز و نفت نیز خیز برداشته و شتابزده درباره کشف منابع نفتی سخن میگوید.
تمام این خبرهای «شادکن» ممکن است چیزی جز تلاش برای بالا بردن روحیه مردم ترکیه نباشد که در دو سال اخیر به دلایل سیاسی مرتب گرفتار شوکهای اقتصادی مختلف شدهاند. البته نمیتوان تاثیر منفی ماجراجوییهای نظامی ترکیه در منطقه را بر اقتصاد این کشور دستکم گرفت. ترکیه طی دو سه سال گذشته از نظر مالی بسیار کسری داشته است. اما این کمبود توسط دولت کوچک قطر [یکی دیگر از دوستان ناپایدار جمهوری اسلامی ایران] که در جستجوی ایفای نقشی بزرگتر از قد و قوارهی خود در منطقه است، تأمین میشد. دوحه تلاش میکند با دادن کمکهای مالی به ترکیه که دولتی مقتدر و عضو ناتو است با ماشین آنکارا رکابسواری و در منطقه نقش ایفا کند.
ترکیه برای جبران شکستهایش در سوریه با تمام وزن خود روانه لیبی شده است اما مسئله لیبی به خاطر نزدیکیاش به اروپا از طریق دریای مدیترانه به این سادگیها نیست. کشورهای اروپایی این اجازه را به اردوغان نخواهند داد که مانند سوریه در آنجا به تاخت و تاز بپردازد. علاوه بر موضع سختگیرانه اروپا، اردوغان با مخالفت کشورهای مصر، الجزایر، مراکش و سودان نیز مواجه است. از نظر فضای داخلی لیبی نیز بیش از ۷۰ درصد مردم شرق این کشور قبل از جنگ آزادیبخش خود علیه استعمار ایتالیا، با عثمانیها جنگیده بودند و از همین رو اغلب لیبیاییها به ترکیهی اردوغان به چشم استعمار جدید عثمانی نگاه میکنند.
قضیهی لیبی به خاطر وجود گاز و نفت مشترک بین مصر و یونان و کشورهایی که کرانهی مدیترانه به مراتب از پرونده سوریه پیچیدهتَر است. اگرچه در شرایط کنونی اردوغان به علت مشغول بودن جهان به بحران کُرونا و پیامدهای آن، بدون مزاحمت در لیبی به تاخت و تاز پرداخته است اما به زودی در باتلاقی گرفتار خواهد شد که آمریکا، اروپا، مصر و الجزایر و مراکش در یکسوی آن و روسیه در سوی دیگرش قرار دارند. در میدانی که بازیگران قوی چون روسیه، اروپا و آمریکا حضور استراتراتژیک دارند، جایی برای پیروزی اردوغان و امثال وی باقی نمیماند و اگر به این بازی ادامه دهد، بیتردید شکست خواهد خورد.
رجب طیب اردوغان در حال طی کردن همان مسیر جمهوری اسلامی ایران است! او عین رژیم ایران از مزدوران و شبهنظامیان برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند؛ با این تفاوت که رژیم ایران از درآمد نفت برای جنگهای نیابتی استفاده میکرد ولی الان کاملا ورشکست شده اما اردوغان چنین درآمدی را هم ندارد!
رجب طیب اردوغان برای تطبیق سیاستهای توسعهطلبانه خود راه و روش جمهوری اسلامی در منطقه را طی میکند. اردوغان گسترش شبهنظامیان افراطی اسلامی از فرقهی سُنّی را به عنوان ابزاری برای نفوذ خود در لیبی و سوریه به کار گرفته و با همان روشی پیش میرود که رژیم ایران پس از امضای توافق هستهای برجام (ژوئیه ۲۰۱۵)، در سوریه و عراق و یمن با تأمین شبهنظامیان شیعی مانند حشد الشعبی و حوثی و حزبالله و غیره برای نفوذ خود استفاده کرد.
حکومت اسلامی ایران در الگوی خود از شبهنظامیان خارجی مانند افغان و عراقی و لبنانی و پاکستانی استفاده کرد. ترکیه نیز در جنگ خود در لیبی از شبهنظامیان خارجی و مزدوران کشورهای مختلف استفاده میکند. همچنین گزارشهایی از دخالت ترکیه در یمن از طریق اخوان المسلمین نیز وجود دارد. ترکیه برای سرکوب کردهای سوریه یا همان نیروهای سوریه دمکراتیک «قسد»که با کردهای ترکیه ارتباط تنگاتنگ دارند نیز از شبهنظامیان افراطی اسلامی استفاده کرد.
این ماجراجوییها و تأسیس پایگاههای نظامی در آفریقا و مناطق دیگر توسط اردوغان هیچ توضیحی برای فهم سیاست او به ما نمیدهد که وی با این سیاست به دنبال چیست؟! به امید چه نتیجهای چنین سیاستی را ادامه میدهد؟!
در دسامبر سال ۲۰۱۹، مالزی میزبان یک اجلاس اسلامی بود که به بهانه مطالعه امور ملل اسلامی برگزار شد. در این کنفرانس تنها رئیس جمهور رژیم اسلامی ایران، اندونزی و امیر قطر و اردوغان حضور داشتند. اردوغان تلاش کرد در آن اجلاس خود را به عنوان «رهبر اسلامی» معرفی کند و این اجلاس را جایگزین «سازمان همکاری کشورهای اسلامی» که مقر آن در مکه است بکند. اجلاس مالزی اما نه تنها با شکست مواجه شد بلکه دولت مالزی تلاش کرد تا این نکته را روشن کند که اظهارات ترکها نقطه نظر آنها نیست. به دنبال این اجلاس، ماهاتیر محمد نخست وزیر برکنار شد و در همان ماه از حزب خود نیز طرد شد.
از ویژگیهای پروژههای اردوغان میفهمیم که او در هوس ساختن یک قدرت بزرگ منطقهای به موازات ایران و چه بسا جایگزین ایران است چرا که با محاصره و تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی، رژیم ایران به شدت تضعیف شده است. ترکیه با ۸۰ میلیون نفر جمعیت در آسیای میانه نقش مهم جغرافیایی دارد اما در برابر روسیه و ایران در خاورمیانه موفقیت چندانی نداشته است.
ترکیه برخلاف عربستان سعودی و ایران که دارای ذخایر عظیم نفتی هستند، کشوریست که منابع مالی قابل توجهی ندارد و اقتصاد بزرگ ترکیه به گردشگران روسیه، بازارهای اروپایی و نقل و انتقالات مالی ترکهای مقیم در غرب وابسته است. اردوغان تقریباً تا کنون برای خروج از بحرانهای خود به حمایت مالی قطر اعتماد کرده است. او تا کنون دو بار از قطر کمک گرفته: یکی در بحران ناشی از کُرونا که چرخهی اقتصادش را متوقف کرد؛ و دیگری در سقوط ارزش لیره که دوحه ۱۵ میلیارد دلار به بانک مرکزی ترکیه کمک کرد.
رجب طیب اردوغان هماکنون کشور خود را در سه مکان استراتژیک یعنی دریای سیاه، دریای مدیترانه و دریای سرخ گرفتار کرده است حال آنکه نتیجهی این توسعهطلبی و درگیریهای نظامی ترکیه، بدون تردید به گسترش نفوذ حاکم آنکارا منتهی نمیشود بلکه او را تضعیف خواهد کرد؛ چنانکه همین راه و روش جمهوری اسلامی ایران را نیز به شدت تضعیف کرده است.
اردوغان قادر نخواهد بود در منطقه گستردهای به وسعت سرزمین لیبی و کرانههای دریای مدیترانه به تنهایی و بدون داشتن متحدی قدرتمند بازی کند. هنوز آزمونهای بزرگی در ارتباط با رقیبان در انتظار اوست. هنوز مشکل او با ایالات متحده و ناتو درباره خرید موشکهای پدافند از روسیه حل نشده و هنوز اختلافات عمیق او با آمریکاییها و روسها در جنگ داخلی سوریه بدون راه حل مانده است.
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: عبد الرحمن الراشد
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
اندرزی پارسی میگوید «آواز دُهل شنیدن از دور خوش است»
رژیم دیکتاتوری اسلامی که اردوغان درترکیه راه انداخته درجنون وجنایت دست کمی ازرژیم ملاهای شیعی ایران ندارد. حکومت فردی اردوغان بعد از نا آرامیهای ۲۰۱۶ در ترکیه بیش از صد هزارنفر کارمندان دولتی را به بهانهٔ واهی ازکار برکنار کرد وتعداد پنجاه هزارنفرازآنان ؛ مخلوطی از روزنامه نگاران معروف ، قضات و وکلای دادگستری ، امرای ارتش وسبزی فروش وکسبهٔ معمولی درزندانهای مخوف ترکیه دارند جان میکنند . اقلیت های مذهبی وبویژه بیش از ده میلیون اهالی کُرد درترکیهٔ اردوغان امنیت جانی ندارند.
پس از نیم قرن، مشخص شده است حکومت آخوند قادر به حکومت مثبت نیست. ایران محل یکه تازی شده است برای فاسدانی که جانماز آب می کشند و قاتلانی که از فاسدان حقوق می گیرند و آنهایی را که فاسدان را لو می دهند با بهانه های نامرتبط می کشند. بهتر است ایران به ترکیه الحاق شود و حکومت ترکیه ایران را حکمرانی کند. نتیجه حکومت آخوند: خفاش شب و روز و دختران بیسر و پسران بیمخ است. نتیجه این حکومت خروج همزمان کالا و ارز صادراتی و بازنگشتن ارز فروش است. به ترکیه بپیوندید و ایران را نجات دهید.
کاشکی انسان ها برای تمام اقوام ارزش و حقوق برابر قایل می شدند (فرهنگ و آداب و رسوم و عقاید و زبان و لباس و ….) مثلا چه اشکالی داره توی یه کشور دو یا چند زبان رسمی وجود داشته باشه
آنالیز بسیارواقع بینانه ازشخصیت متکبر و «مِگالومن» اردوغان با هنرتوانای برگردانش به فارسی روان که خواندنش را آسان میکند.
سپاس از کیهان لندن که چنین نوشته ها ودیدگاههای صاحب نظران خارج از فضای بستهٔ نویسندگان فارسی زبان را در دسترس خوانندگانش قرار میدهد
اردوغان و حکومتش نسخه دیگری از جمهوری اسلامی انیرانی اند که همچون ج.ا بازی خور و عروسکان خیمه شب بازی پوتین روسpی میباشند که خواب عثمانیان را می بینند. خوابی که هیچگاه تعبیر نخواهد شد.