دریا دادور برای بسیاری ترانههای دلانگیزی است که از میان هزار توی خاطره بیرون کشیده میشوند. از فولکلورهای ایرانی تا «کوچه» مشیری که کمتر کسی است با شعر نوی ایران عاشقی کرده باشد و آن را زمانی زمزمه نکرده باشد.
دریا در خانواده مشهدى- گیلانی متولد میشود و کودکیاش را در مشهد میگذراند؛ بیراه نیست که اسطوره و شادابی در ترانههای او موج میزند. در جوانی برای آموختن زبان و به قصد کسب تجربه به فرانسه میرود اما این تجربه یک زندگی جدید را برای او رقم میزند. دریا دادور از کشوری که تازه از جنگ هشت ساله رهایی پیدا کرده و سختگیریهای تحمیلی، دنیای پر شور و شرر جوانان را سیاهپوش کرده، دور شده و حالا در یک دنیای آزاد به دنبال دلبستگیهایِ واقعی خود میگردد.
او پس از سالها تحصیل در سال ۱۹۹۹ از کنسرواتوار ملی تولوز فرانسه، مدال طلا در رشته آواز لیریک و سپس در سال ۲۰۰۰ دیپلم دیگرى نیز در رشته آواز باروک دریافت میکند. دریا علاوه بر تحصیل در رشته آواز، هنر هاى تجسمى را نیز در بوزارت Beaux Art فرانسه به پایان رسانده است.
او سبک دیگری از اجرا را به نمایش گذاشته است که در آن ترانههای ایرانی، هم سازیِ غرب و شرق با آوای اپرا، امضای دریا دادور را بر خود دارد.
برگزاری کنسرت او در لندن که امروز برگزار میشود، فرصت مناسبی را برای من فراهم ساخت تا پیش از آن با او به گفتگو بنشینم و از گذشته و امروزش بپرسم. متن حاضر بخش کوتاهی از آن مصاحبه است که به زودی مشروح آن در کیهان لندن منتشر خواهد شد.
پیش از دیدار با دریا دادور سوالهایی را در دفترچه یادداشت نوشته بودم تا از او در مورد ساخت ترانههایش و شکل موسیقی بیشتر بپرسم اما گفتگوی ما راهی دیگر پیدا کرد و من دفترچه را به کنار گذاشتم تا چهره متفاوتی از دریا دادور را به تصویر بکشم.
دریا در ابتدای گفتگو از سختیهای روزهای ورودش به فرانسه میگوید. دختر جوانی که در یک خانواده هنرمند پرورش یافته اما محدودیتهای جامعه ایران برای یک زن و آن هم یک زن هنرمند امکان بروز و پرورش استعدادهایش را به او نمیدهد و وی به اجبار وارد دنیای جدیدی میشود.
دریا دادور میگوید ابتدا قصد داشته است پزشک شود، او علت این کار را «شاد کردن» مردم عنوان میکند اما با همین دید به سراغ هنر میرود تا با هنر اسباب شادی مردم را فراهم سازد. عشق او به موسیقی و آواز مسیری را پیش روی دریا دادور قرار میدهد که وی تا کسب بالاترین درجات آن را ادامه داد. دریا در گفتگو با کیهان لندن میگوید: «شما در آزادی هدفهای مشخصتری پیدا میکنید. محدودیت ممکن است باعث رشد یا خلاقیت شود اما خیلى وقتها هدفهای اصلى شما را تبدیل به هدفهای فرعى میکند و ممکن است یک عمر وقت شما تلف شود».
او در این گفتگو به سالهای دوره تحصیل خود اشاره کرد و گفت: «من در سالهای میانی تحصیل هنرم تنها ناله میکردم. برای مثال وقتی میخواستم آواز نخواندن زنان را نشان دهم نقاشی زنی را میکشیدم که دهانش بسته است. همان موقع به من میگفتند تو سختى کشیدهاى اما آیا هیچ پیام شادی هم برای ما آوردهای؟
یا اینکه میپرسیدند ایران در کجای هنر من قرار دارد؟ آنجا بود که با خودم فکر کردم من حتی اگر بهترینهای جهان را هم اجرا کنم اما خودم چه حرفی برای گفتن دارم؟»
دریا دادور میگوید که «همیشه و در هر ملودی اروپایى به خاطر دلتنگی وطن به دنبال ایران میگشتم». او در مورد اینکه چه احساسی دارد وقتی اجازه آن را ندارد در ایران برنامه اجرا کند گفت: «این موضوع از میزان درد دیگر خندهدار شده است، اما مهمتر این است که بتوانی در مملکت خودت راحت زندگی کنی، اینکه یک زن جایگاه خودش را به صورت درست در هر زمینه اى در آنجا ندارد، بسیار مهمتر است».
مشروح این مصاحبه به زودی در کیهان لندن منتشر خواهد شد.
بلیط کنسرت دریا دادور و نمایش فیلم «رخ دیوانه» برای روز یکشنبه ۹ اوت ۲۰۱۵ را میتوانید از اینجا و یا وبسایت فستیوال فیلم ایرانی – لندن تهیه کنید.