جمشید عنبرستانی – چهل و یک سال است کشور پهناور و زیبا و ثروتمند ایران به سادگی میان قدرتهای غرب و شرق دست به دست میشود و ناجوانمردانه مورد تجاوز و غارت قرار میگیرد. ملایان و لاتهای بیسر و پای حاکم بر کشور و دیگر کاسهلیسان حکومت نیز همزمان با غارت و کشتار مردم ایران، مانند یک «قواد» برای هر قدرت استعماری، چه غربی و چه شرقی که ایران را در آغوش گرفته، خوشرقصی میکنند.
سکوت مردم در مقابل اینهمه نکبت و فلاکت و خیانت و جنایات حاکمان مزدور یک «ایرانستان» را در آیندهای نه چندان دور به تصویر میکشد.
برخی چهرههای سیاسی اذعان میدارند که بیانصافی در حق مردم است که گفته شود مردم ایران در مقابل چپاول و جنایات حکومت اشغالگر ملایان سکوت کرده و بیتفاوت هستند و اشاره به خیزش مردم در دیماه سال ۹۶ و آبانماه سال گذشته میکنند. از هشتاد و پنج میلیون ایرانی که قریب به هفتاد درصد آنان در شرایط سخت و طاقتفرسا و کم و بیش یکسان بسر میبرند، فقط چند ده هزار نفر شهامت به کف خیابان آمدن و اعتراض داشتهاند که بطرز وحشیانهای توسط مزدوران مسلح رژیم سرکوب شدند.
قبول ترس و تحمل نکبت و بدبختی از سوی آحاد ملت، معنای دیگری جز سکوت و بیعملی و بیتفاوتی مقابل مزدوران حاکم بر کشور ندارد.
ادعا میکنیم اگر کشوری به میهن ما تعرض کند و یک وجب از خاک کشور ما را اشغال کند چنین و چنان میکنیم و جنگ میان ایران و عراق مورد مثال قرار میگیرد. اگر مردم ایران ادعای میهنپرستی دارند چرا در مقابل خیانت بزرگ رژیم اسلامی در واگذاری بخش بزرگی از قلمرو آبی کشور در دریای «کاسپین» به روسیه، اعتراض و اقدامی شایسته که حکومت را به عقبنشینی از این خیانت ملی وادار کند صورت ندادند؟
شوربختانه اکنون نوبت قدرت استعماری چین کمونیست است که ایران را در آغوش بگیرد. حکومت دیکتاتور چین از دهههای گذشته به چپاول ایران مشغول است و ایران بزرگترین بازار پر رونق برای فروش اجناس بیکیفیت و بنجل چینی است. از طرفی در مدت زمانی که چین آبهای جنوبی کشوردر خلیج فارس را تصرف کرده، چنان بیرحمانه به غارت ماهیان و آبزیان این منطقه مشغول است که بعد از ترک این منطقه، دریایی مرده و نابود شده را به ایرانیان تحویل خواهد داد.
وجه تشابه میان حکومت چین و حکومت ملایان در این است که هر دو تاراجگر، بیرحم و دیکتاتور هستند. دولت منحوس چین در صدد است با عقد یک قرارداد استعماری درازمدت با حکومت ایرانفروش ملایان، کشور و ملت ایران را تحت سلطه و استعمار خود درآورد. در صورت عملی شدن این قرارداد ننگین، چین کمونیست با قلدری به ابرقدرتهای غرب تفهیم خواهد کرد که کشور ایران اسلامی را صیغه ۲۵ ساله کرده و دست درازی و تهدید دیگر قدرتها را با ویروسهای ناشناخته خواهد داد.
نسلهای پس از شورش سال ۵۷ نسلهای گذشته و پدران خود را مسئول بدبختی خود قلمداد میکنند چرا که در به قدرت رسیدن حکومت لاتها و روضهخوانها آنان را شریک و سهیم میدانند و با ابراز اینگونه بهانههای بیهوده و مغلطهگری تلاش میکنند بیارادگی خود در تقابل با حکومت دزد و فاشیست ملایان را توجیه کنند.
زنان و دختران ایرانی در ابتدای به قدرت رسیدن اوباشان اسلامی، در مخالفت با پوشش اسلامی و حجاب اجباری، تظاهرات بزرگ و با شکوهی را برگزار کردند و به دلیل عدم حمایت مردان از این حرکت و خواستهی حقطلبانه بانوان آزادیخواه میهنمان، این اعتراضات از سوی مزدوران حکومت به شدت سرکوب شد و در نهایت با فشار و تهدید رژیم آخوندی، زنان مجبور به پذیرفتن حجاب اجباری شدند. در طی این دههها از میان میلیونها زن و دختر ایرانی فقط تعداد انگشتشماری از دختران و زنان شجاع کشور که به دختران « انقلاب» شهرت یافتند، با آویزان کردن روسری خود بر سر یک چوب، اعتراض خود به حجاب اجباری را به نمایش گذاشتند و تاوان سنگینی هم بابت این عمل شجاعانه خود پرداخت کردند.
تا زمانی که مردم ایران با انفعال، پذیرای اینهمه خفت و خواری و نکبت و فلاکتی که جمهوری اسلامی به آنان ارزانی داشته و با تحقیر شدن شاهد و نظارهگر دزدی و چپاول تسبیح بهدستان و عمامه بهسرها و ضایع شدن حق و حقوق خود باشند، در نهایت باید فاتحهی خود و کشور را بخوانند.
جمهوری اسلامی با هوشیاری با تکه پاره کردن پیکر قدرتمند ملت ایران از طریق پاشیدن تخم نفاق و ایجاد دشمنی میان اقوام ایرانی وهمچنین نوکری جهانخواران و وطنفروشی موفق شده بقای خود را تضمین کند.
تنها با اتحاد و همبستگی ملی میتوان دوباره پیکر قدرتمند ملت را ساخت و زنده کرد و کشور را از چنگال استعمارگران جهانی و مزدوران داخلی آن نجات داد.