ابهامات و حاشیهها درباره قرارداد ۲۵ ساله جمهوری اسلامی و چین همچنان خبرساز است و مقامات رسمی دو کشور هنوز جزییات این قرارداد یا تفاهمنامه را رسانهای نکردهاند. در حالی که مذاکرات برای این قرارداد از سال ۹۴ بین دو کشور آغاز گشته و اکنون با گذشت بیش از ۴ سال مقدمات امضای آن نیز فراهم شده است.
تصویب پیشنویس این قرارداد در هیئت دولت روحانی در اول تیرماه جاری، بار دیگر توجه افکار عمومی را به آن جلب کرد. بسیاری از کارشناسان و ناظران نگران امتیازهای ویژه و خطرناکی هستند که جمهوری اسلامی به جمهوری خلق چین میدهد. وبسایت «پترولیوم اکونومیست» در شهریورماه سال ۹۸ برخی جزییات این قرارداد را به نقل از منبع آگاه در ایران منتشر کرده بود.
اکنون انتشار یک گزارش مفصل در وبسایت «اویل پرایس» درباره جزییات این قرارداد درست پس از تصویب پیشنویس آن توسط هیئت دولت روحانی، موج تازه و جدیتری از نگرانی را میان ایرانیان ایجاد کرده است.
این در حالیست که مقامات دولت این قرارداد را «افتخارآمیز» و «سند راهبردی» میدانند و خامنهای مذاکرات دو کشور برای رسیدن به این قرارداد را «حکمتآمیز» خوانده است.
نگرانی جامعه اما از یکسو در قالب تحلیلها و نوشتههای کارشناسان و صاحبنظران بیان میشود و از سوی دیگر توسط کاربران در شبکههای اجتماعی بازتاب مییابد. در همین حال یکی از انگیزههای تجمع اعتراضی مردم بهبهان در شامگاه پنجشنبه ۲۶ تیرماه ۱۳۹۹ نیز همین قرارداد عنوان شده است.
https://kayhan.london/1399/04/14/%d8%b1%d8%a7%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%af-%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%e2%80%8c%d9%81%d8%b1%d9%88%d8%b4
آیا چین شریک قابل اعتمادیست؟
جدا از جزییات این قرارداد که بطور دقیق کسی از آن مطلع نیست و به بخشی از آن در گزارش «اویل پرایس» اشاره شده، یک پرسش اساسی اینست که آیا چین میتواند شریک تجاری مطمئنی آن هم به درازای ربع قرن باشد؟ وضعیت خود جمهوری اسلامی در این مدت چگونه خواهد بود؟!
قراردادهای مشابه چین با دیگر کشورها نشان میدهد عملکرد این کشور غالبا به صورت یکسویه کاملا به نفع خودش تنظیم میشود. از جمله میتوان به قرارداد چین با ونزوئلا اشاره کرد که در عمل به نابودی صنعت نفت ونزوئلا منجر شد و نتیجهاش بدهیهای میلیاردی به چین بود که همچنان زیر فشار پرداخت آن قرار دارد.
سرمایهگذاری چین در ایران در قالب این قرارداد، رقمی معادل ۴۰۰ میلیارد دلار در صنایع نفت و گاز، توسعه گردشگری، احداث پل، اتوبان، راه آهن و سایر صنایع ایران عنوان شده است. اما چین در ازای این سرمایهگذاری چه توقعی از ایران دارد؟! زمان و شیوه بازگشت این مبلغ سرمایهگذاری به چین یکی از نکات «مهم» و «مبهم» این قرارداد است که مقامات جمهوری اسلامی تا کنون توضیحی درباره آن ندادهاند.
این در حالیست که نظام با وجود تحریمها و بحرانهای ریشهای اقتصاد کشور، بعید است توان بازپرداخت چنین سرمایهگذاری سنگینی را داشته باشد و در نتیجه باید دید در ازای آن، چه ضمانت و امتیازهایی به طرف مقابل داده است. همین یکی از نگرانیهای بزرگی است که «زیانبار» بودن چنین قراردادی را برای ایران بیشتر پر رنگ کرده است.
یکی از امتیازهای احتمالی به چین، تهدید «تولید داخلی» در ازای واردات «تضمینشده» از آن کشور است؛ کالاهای بنجل و بیکیفیت اما ارزان چینی سالهاست بازار ایران را تصاحب کرده و حتی سجاده و سنگ قبر مؤمنان شیعه نیز از چین کمونیست وارد میشود.
این روند طی سالیان گذشته موجب نابودی بخشهای مهمی از تولید داخلی شده است. این واقعیت همچنین ادعای «منجر شدن این قرارداد به توسعه پایدار» که از سوی مقامات نظام مطرح شده را زیر سوال میبرد.
یکی دیگر از احتمالات اینست که جمهوری اسلامی بخشی از خاک ایران را بر اساس این قرارداد به رهن چین درآورده باشد تا ضمانت سرمایهگذاری این کشور باشد. همانطور که در سال ۱۳۹۷ خبر اجاره ۲۵ ساله جزیره کیش به چینیها از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح شد.
https://kayhan.london/1397/12/03/%d9%88%d8%a7%da%af%d8%b0%d8%a7%d8%b1%db%8c-25-%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ac%d8%b2%db%8c%d8%b1%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b4-%d8%a8%d9%87-%da%86%db%8c%d9%86%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%d8%9b-%d8%b4%d8%a7
همچنین مشخص نیست مسئولیت و هزینه جابجایی ارز، تکنولوژی و تجهیزات چینی که قرار است در حوزه عمرانی، صنعتی و نفت و گاز ایران به کار گرفته شود، در «شرایط تحریم» از سوی کدامیک از طرفین پذیرفته شده است!
یکی دیگر از موارد مبهم درباره «ساخت پالایشگاه در چین» است که در سند راهبردی منتشر شده از سوی جمهوری اسلامی به آن اشاره شده. آیا این پالایشگاه را باید جمهوری اسلامی با تکنولوژی و پول ضعیف ایران بسازد؟ به چه دلیل و با کدام ساز و کار؟!
همچنین چین در این سالها همواره تابع سیاستهای تحریمی ایالات متحده بوده است. برای نمونه در مهرماه ۱۳۹۸ و درست یک ماه پس از سفر محمدجواد ظریف و هیئت همراهش به چین برای امضای تفاهمنامه قرارداد ۲۵ ساله میان دو کشور، بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت دولت روحانی از «خروج کامل شرکتهای چینی از پروژه پارس جنوبی» به دلیل تحریمها خبر داد. در نتیجه سایه سنگین تحریم و خصومت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی با کشورهای غربی همواره بر سر این قرارداد ۲۵ ساله نیز خواهد بود.
این در حالیست که تراز تجاری چین با ایالات متحده سالانه ۹۰۰ میلیارد دلار است و این کشور روابط بسیار تنگاتنگ اقتصادی با اسرائیل، دیگر «دشمن» جمهوری اسلامی دارد و همین امر احتمال نیمهکاره رها شدن این قرارداد را در یک محاسبه سود و زیان از سوی چین افزایش میدهد. مقامات جمهوری اسلامی در قراردادهای مشابه از جمله با توتال و ایرباس نیز نشان دادند توان محاسبه در زیانهای ناشی از ناتمام ماندن پروژهها را ندارند.
همه جناحها حامی قرارداد کفتار و اژدها
قرارداد ۲۵ ساله جمهوری اسلامی و چین برای هر یک از جناحین نظام به دلایلی قابل دفاع است. هرچند اصلاحطلبان در ظاهر حامی سیاست «نگاه به غرب» قلمداد میشوند اما درباره این قرارداد چندان انتقادی ندارند و آن را نفی نمیکنند؛ چنانکه درباره کنوانسیون رژیم حقوقی دریای مازندران نیز یا سکوت کردند یا دفاع و یا انتقاد نیمبند! حتی برخی اصلاحطلبان با اشاره به روابط گسترده تجاری چین با آمریکا و اسرائیل، آن را در چارچوب احتمال تغییر سیاست نظام در روابط بینالمللی با هدف باز کردن گارد بسته در مقابل آمریکا و اسرائیل مطرح کردهاند.
احمد زیدآبادی روزنامهنگار اصلاحطلب در یادداشتی در کانال تلگرامی خود با بیان اینکه «با رابطهی معمول و متوازن ایران با چین مشکلی ندارم» هدف از این حرکت جمهوری اسلامی را ورود به بازی قوانین بینالمللی و خداحافظی با سیاستهای ۴۰ سال گذشته ارزیابی کرده است.
در آنسوی نظام اصولگرایان نیز برای حمایت از این قرارداد و در هم کوباندن و اتهامزنی به منتقدان آن به صف شدهاند.
هر چند با حضور محمدجواد ظریف در مجلس شورای اسلامی، موضوع قرارداد ۲۵ ساله جمهوری اسلامی و چین، بهانهای برای برخی نمایندگان اصولگرا شد تا وزیر امور خارجه را درباره ابهامات این قرارداد بکوبند، اما جناح اصولگرا نیز در عمل حامی سرسخت این قرارداد است.
عبدالله گنجی مدیرمسئول وبسایت اصولگرای «جوان آنلاین» در سرمقالهای منتقدان این قرارداد را به ترویج «چینهراسی» متهم کرده و نوشته است: «قرارداد با چین نیز تابش نوری بر تاریکخانه ذهن کسانی بود که نظام را متهم به انزواطلبی و عدم رابطه پایدار با کشورهای مؤثر جهان میکردند. تا دیروز نظام را متهم میکردند که به بهانه استقلال و حفظ هویت به مرزبندی با دیگران اصرار میورزد، اما امروز که صرفاً قرارداد مشارکت و همکاری را میبینند بدون هیچ استدلال و منطقی استقلال کشور را در حال تهدید میبینند و فریاد وامیهنا سرمیدهند.»
روزنامه جوان در مطلب دیگری به نقل از سردار محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی نوشته که «ما بارها شاهد دخالت دولت ترامپ در استقلال و حکومتداری کشورها بودهایم، از جمله دخالت در روابط ایران و چین. لذا همکاریهای منطقهای و بینالمللی با چین الزامی و اجتنابناپذیر است.»
در میان اظهارات مقامات جمهوری اسلامی درباره این قرارداد نوعی «آمریکاستیزی» نیز جریان دارد. همانطور که در دیدار جینپینگ رئیسجمهوری چین با علی خامنهای در بهمنماه ۹۴ نیز «سیاستهای برتریطلبانه ایالات متحده» از سوی رهبر جمهوری اسلامی مطرح شد. وی گفته بود به همین دلیل «قرارداد ۲۵ ساله همکاری راهبردی بین ایران و چین باید توسط هر دو طرف با جدیت در این چارچوب دنبال شود».
هزینههای استیصال نظام بر دوش مردم ایران
در نگاه کلی اما دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل بیش از ۴۰ سال است سبب بحرانهای پیچیده سیاسی و اقتصادی در ایران شده که هزینهی سهمگین آن را مردم میپردازند.
جمهوری اسلامی پس از آنکه مسیر ارتباطات سیاسی و اقتصادی با آمریکا را از ابتدای تأسیس خود بست، تصور کرد با تکیه به اروپاییها خواهد توانست اقتصاد کشور را پیش ببرد. برجام که توسط حکومت یک توافق «برنده- برنده» معرفی شد پس از اندک زمانی «شکست» خورد و گردش «قهرمانانه» خامنهای را به سوی چین در دستور کار قرار داد.
این در حالیست که بیثباتی و انزوای جمهوری اسلامی موجب شده که در هر تفاهم و قراردادی طرفین مقابل معامله در موقعیت «فرادست» قرار بگیرند و در نتیجه توسط نظام «امتیازباران» شده تا در مجامع بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل حامی آن شوند!
نتیجه اما، چه در سیاست خارجی و چه در سیاست داخلی، از جمله در «قرارداد ۲۵ساله» با چین، عملکرد نظام چیزی جز قرار گرفتن در موقعیت «بازنده» و «ایرانفروشی» نیست.
روشنک آسترکی
جمهوری اسلامی حکومتی بی کفایت و فاسده و ادامه کارش هم به ضرر خودشونه چون تو گنداب بدبویی که ساختن هی باید دست و پا بزنن هم به ضرر ملت.داخل مردم ایران اشخاص نخبه و باهوشی هستن که میتونن ورق رو برگردونن و همه چیو درست کنن به شرط اینکه جمهوری گنداب بره کنار و بیخود ادامه نده.کلا ما اگه احمقهای جهان رو به دو گروه خطرناک و بی خطر تقسیم کنیم مقامات جمهوری سومالی اسلامی جزو احمقای خطرناک بحساب میان.هم بی مغزن هم شاخ دارن و گاز میگیرن و هم توی یه مخلوطی از… در حال دست و پا زدنن.خیلی تهوع اوره.حالم بد شد.من وقتی بچه بودم یه همکلاسی داشتیم که خیلی علاقه داشت اکتیو باشه ولی چون ابله بود همش گند میزد و دردسر درست میکرد.جمهوری اسلامی هم همینه.اینا توان و مغز اداره مملکتو ندارن و فقط دارن وقت تلف میکنن و ملتو اذیت میکنن.شاید به مغز ابلهشون رسیده که اگه ملتو اذیت کنن قراره بهشون جایزه ای چیزی بدن.کاش رشته روانپزشکی یه چند دوره بیشتر پذیرش بکنه چون تو این قسمت کمبود حس میشه.امیدوارم اینا زودتر دمبشونو بزارن روی کولشون و برن توی بیانهای عربستان دنبال الله بگردن و نخبگان مملکت ما رو ازین گند اخوند ساخته در بیارن بیرون.
پاسدارامنیتی حسن روحانی: ماجرا تمام شد!! محمد خاتمی : کار آشوبگران بود!
مردم در خیابانها جواب دادند «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا».
جریان ازادیخواهانه و ضد دیکتاتوری نوین مردم ایران از ۱۴۰ سال پیش شروع شد ولی هربار توسط آخوندها سرکوب شد..
نوری در انزمان با بپا کردن نغمه حکومت مشروعه! در نهایت باعث سرکوب آزادیخواهان و برگشت دیکتاتوری شد.
در ۱۳۳۰ کاشانی در مقابل مصدق ایستاد و چماقداران فدایی اسلام را به خیابانها سرازیر کرد تا به شکست حرکت ملی مردم ایران شود و به ترور فاطمی و تبعید مصدق انجامید( بنا بر یک سند آرشیو ملی ایالات متحد منشر شده در ۲۰۱۷؍ هلوی هندرسون، سفیر آمریکا در تهران، پیش از کودتا به دیدار ابوالقاسم کاشانی میرفت
کاشانی در یکی از دیدارهای خود با مقامات سفارت در تهران روز ۱۸ ژوئن سال ۱۹۵۰ میلادی (۲۸ خرداد ۱۳۲۹)، خواهان کمک مالی سری آمریکا شده بود!).
در سال ۵۷ نیز طرفداران گروه تروریستی فداییان اسلام باحمایت کارتر و بی بی سی بر موج نا رضایتی مردم سوار شدند و با سرکوب و ترور مردم بحکومت فساد ادامه داده و باعث جنگ ۸ ساله با عراق وبحران ۸ سال جنگ سوریه و ۱.۵ سال بحران اشغال سفارت امریکا و ۱۲ سال بحران بمب و موشک و سالها به ترور مخالفان وانفجار بمب برای کشتار سربازان امریکایی وپشتیبانی دیکتاتور اسد و ریس جمهور قلابی ونزویلا ؛ نیم مییون سری ر کشتند و صدها میلیاردها پول بباد دادندو باعث نابودی کشاورزی و صنعت و منابع طبیعی مثل رود و دریاچه و جنگل و الودگی هوا شدند وبا زندان و شکنجه و کشتار و فراری دادن میلیونها جوانی ایرانی و صعود دلار از ۷ به ۲۳۰۰۰تومان شدند – ۳۲۰۰ برابر!!
– آب و نفت و گاز مفت و یا ارزان بعراق و ترکیه وروسیه وچین و ایتالیا و ونزویلا و لبنان و هند دادند و زمین کشاورزی در اختیار قطر میگذراندو به هند بندر و به چین ماهیگیری خلیج فارس را اهدا میکنند و سهم ایران در دریای خزر را از ۵۰ درصد به ۱۱ درصد رساندند!
– کارخانه موشک سازی در یمن و عراق و سوریه و افغانستان درست کرده اندو این کشورها را مرکز بحران و ترورکردند!
– حکومتی که کلید وعده های انتخاباتی بنفش اعتدالی ؟!ریس جمهورامنیتی اش بکلی زنگ زد! ازجمله بازبا سپاه قراردادهای آنچنانی بست و.. با کمک دزدان و رشوه بگیران نیروی قضایی به تاراج زمین و خانه و پول پرداختند!
– وزرا و نمایندگان مجلسش امنیتی و بازجو بوده اند واقوامشان شرکتهای انحصار وارداتی باز کرده و مشغول چپاول هستند…..
– نتایج صدور بمب و موشک :
– مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان: ۹۰درصد بانکها عملاً ورشکستهاند
وی با اشاره به شکایت صندوق علیه دولت گفت: صندوق یک نهاد غیردولتی است بنابراین دولت باید ۷۶۰میلیارد تومان !! مطالبات خود به این صندوق را بپردازد.
– مصطفی میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد که نزدیک ۷۰ درصد کارخانهها، کارگاهها و معادن در کشور تعطیل یا ورشکسته شدهاند.!!
وی گفته بود موضوع رشوه ۶۵ میلیارد تومانی «به تحقیق و تفحص زمان حضور قالیباف در شهرداری بر میگردد».
۳۰ تیرماه با اشاره به پیگیری قضایی در این زمینه، گفته است که «همه مدارک» مربوط به این رشوه را به قوه قضاییه داده است.
ولی در جریان تلاش مجلس برای تحقیق و تفحص از شهرداری تهران، «رایزنیهای پشت پرده» صورت گرفته تا این کار انجام نشود!
توافق احتمالی جمهوری اسلامی با چین اشتباه است، حتی برای جمهوری اسلامی
پاشنه آشیل و چشم اسفندیار رژیم چین نیز فقدان دمکراسی است.
با فربه شدن طبقه متوسط، افزایش درامد، ارتقاع سطح زندگی، و انبساط قشر تحصیلکرده، مطالبات مدنی بالا رفته، طبقه حاکم را به چالش میکشد. رژیم چین زیاد دوام نخواهد آورد. قرارداد ۲۵ ساله با چنین رژیمی اشتباه است.
اوی، جمهوری اسلامی، داری روی اسب لنگ شرط گذاری میکنی. ابله، آرزوهایت بر فنا خواهد رفت.
جمهوری اسلامی, نا مطمئن از پنج روز آینده، پنج سال آینده را نخواهد دید، و حکومت چین، ۲۵ سال آینده را.
ترکمنچای چینی
وطن فروشان، اگر میخواهید مملکت رو بفروشید، به خودمون بفروشید؛ ازتون میخریم!
گوگل ۱۰ میلیارد دلار در هند سرمایه گذاری خواهد کرد.
مدیر عامل گوگل: «این بازتابی از اطمینان ما به آینده هند و اقتصاد دیجیتال آن است.»
گوگل به آینده هند و به آینده اقتصاد دیجیتال هند اطمینان دارد تا سرمایه گذاری کند!
وقتی که حتی عمال رژیم هم به آینده جمهوری اسلامی اطمینان ندارند، و در آخرین پرده مشغول غارت و فرار هستند، هیچ کشور، یا آدم عاقلی، در جمهوری جهل و جنون و مذهب و زندان و شکنجه و اعدام … سرمایهگذاری نخواهد کرد.
تنها و تنها کسی که به این جنس – که روی دست جمهوری اسلامی مانده – اطمینان و علاقه دارد و حاضر به سرمایه گذاری روی یک «سرزمین سوخته» است، ملت ایران است.
وطن فروشان، اگر میخواهید مملکت رو بفروشید، به خودمون بفروشید؛ ازتون میخریم!
اولین و بزرگترین امپراتوری دنیا، امپراتوری کورش کبیر، قرار است مستعمره چین بشود. و این همه از برکات اسلام عزیز است.
یا باید ۲۵ سال مستعمره چین باشیم، و یا در صورت روی کار آمدن یک حکومت ملی، غرامت فسخ این قراداد ننگین را بپردازیم. در هر دو صورت، متضرریم.
بدبختی آنجاست که چین کشوری فقیر بود و درست در اواخر سالهای پنجاه که ما ایرونیها عکس امام – که میگفت اقتصاد مال خر است – رو توی ماه دیدیم و انقلاب کردیم، چین تصمیم به توسعه اقتصادی گرفت. اقتصاد شون رو ساختند و با قدرت اقتصادی، به قدرت سیاسی و نظامی هم تبدیل شدند.
و ما، مای مذهب زده، که ثروت مون رو صرف شیعه گستری کردیم، نیاز به سرمایه گذاری خارجی داریم، و چون هیچ آدم عاقلی توی یک مملکت مذهب زده و فاسد حاضر به سرمایه گذاری نیست، مجبوریم مستعمره چین بشویم.
ترکمانچای چینی
حکومت آخوندها روی حکومت قاجار رو هم سفید کرده. این حکومت اشغالگران است. آخوندها باقیمانده لشکر اعراب هستند.
همانگونه که آخوندک پیش نماز اصفهان گفته ؛قرارداد و رابطه باچین در قرآن آمده است.
من تعجب میکنم که چرا این گفته را باور نمی کنید و آنرا زیر سؤال می برید؟ مگر درهمین قران خداوند تبارک و تعالی اطاق خواب محمد رانظم و نسق نمی دهد؟خداوند مهربان برای راحتی محمد ترتیب خوابیدن محمد با زنانش را منظم می کند تاچه رسد با قرارداد مهمی باکشور برادر کمونیستی چین «گذشت آن زمانی که بربالای منبر می گفتند:کمون یعنی خدا و نیست؛یعنی خدا نیست».حتی گفته بود علم را از چین بیاموزید و یا درچین بیاموزید.بهترین نمونه همین کرونائی است که ازچین به ملت و کشور ما مجانی هدیه شده است.باشد که شما قدرشناس باشید که اللاه قدر شناسان را دوست می دارد.
صَدَقْ اَللاه العظیم.
با برجام افسار ج.ا. بین زمین و آسمان رها شد. قبله نمای جمهوری خ خ پکن را نشان میدهد. از خدای تشیع هم امیدی نیست توکل به پکن (فکر نان باش و کرونا وارد کن که خدا در خواب است). خ خ ج.ا. و دین تشیع را آنقدر بی آبرو کردند که برای زنده ماندن مجبور به تن فروشی کشورافتادند؛ ۲۵ سال روسپگری آیت الله ها با چک سفید مملکت. ملت؟ بعد از چهل سال: توپ؛ تانک؛ فشفشه آیتالله باید گم بشه! میدانم رنج ملت ایران یکی و دو تا نیست از جمله بیسوادی با چندین سال نوری در آنجا. اما اگر یاغگری ملتی میتوانست به انتهای مثبتی ختم شود؛ قطعا آیت اله ها توکل به پکن نمیکردند و قرارداد تهران-پکن را از زیر قرآن رد نمیکردند.
اگر با توجه به نظریه ی برخورد تمدن ها به مساله ای امروز ایران نگاه کنیم ، می بینیم که اکثر مردم ایران و نخبگان ایرانی همراهی و همدلی بسیار بیشتری با تمدن اروپای غربی ( و بویژه انگلو ساکسون ) دارند .این همان مسیری بود که با مشروطه آغاز شد و دو پادشاه پهلوی کماکان در این مسیر حرکت کردند .
فرهنگ ایرانی و عرفان ایرانی و تمدن ایرانشهری هم همیشه در تعامل و گاهی رقابت با غرب بود اما زمانی که به دشمنی با غرب آن زمان (یونان ، روم و بیزانس) می پرداخت به سقوط خود کمک کرد .خسروپرویز پادشاهی بود که با محاسبات اشتباه به اشغالِ اورشلیم و حمله ی به کنستانتینوپل پرداخت و تاوان آن فروپاشی پادشاهی ساسانی و یکپارچگی ایران بود .
نکته ای جالب اینجا است که همراهی و همدلی ایرانیان با غربی ها خیلی بیشتر از دوستی آنها با ملل دیگر بوده .از نام نیک کوروش بزرگ و دیگر پادشاهان هخامنشی در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان بگیرید تا ازدواج پادشاهان هخامنشی و اشکانی و ساسانی با دختران یهودی و رومی.
در بعد از اسلام نیز مهمترین شاعر ایرانی همینطور یگانه حافظ فرهنگ ایرانی ، با اینکه حتی یک بار نام محمد را در اشعارش نیاورده است اما بارها نام عیسای مسیح را با احترام و محبت فراوان در بسیاری از اشعارش می آورد به گونه ای که بسیاری از پژوهشگران ، حافظ شیرازی را مانوی و یا علاقه مند به ایمانِ مسیحی می دانند .همینطور ارزشی که حافظ به دین زرتشتی و عرفان ایرانی ِ پیش از اسلام می دهد بسیار بیشتر از توجه او به اسلامِ تازیان و اشغالگران ایران بوده است .
حال بعد از ۴۱ سال دشمنی نظام با انسان و انسانیت ، با تمدن و مدنیت ، با ایران و ایرانی ،و همینطور غرب ستیزی ، یهودی ستیزی ، مسیحی ستیزی ، بهایی کشی و بهایی ستیزی ، سنی کشی و سنی ستیزی ، اکثر مردم ایران انتخاب دیگری دارند . اکثر مردم ایران خواهان اجرای حقوق بشر ، رفاه و پیشرفت به سبک غربی و روابط دوستانه و جدی با دنیای آزاد هستند و همینطور ترجیح می دهند در حوزه ی تمدنی غربی باشند تا اینکه خودشان را در حوزه ی تمدنی ِ اسلامی-عربی و یا اسلامی-هندی (پاکستان و مسلمانان هند و افغانستان) بدانند .از طرف دیگر تمدن کمونیستی-کنفسیوسی و همینطور تمدن ارتدوکس-روسی ، همیشه نگاه غیر دوستانه و غارتگرانه به ایران داشته و دارند .
در این اوضاع و احوال ، گروه های سیاسی ای موفق هستند که به پیوستن ایران به تمدن غربی کمک کنند نه اینکه در خلاف جهت آن حرکت کنند .به همین دلیل بازگشت به پادشاهی پهلوی و ارزش های دوران مشروطه مورد اقبال اکثر مردم ایران قرار گرفته و طی ۳ سال اخیر بارها چنین شعارهایی دادند .
تروریست های شیعه و آدمکشان و شکنجه گران و غارتگرانِ حکومت اسلامی ، مثل همیشه برای نابودی ایران ، دست به دامن دشمنان ایران شده اند و جالب اینجا است که هم وحشیانِ نظام (اصولگرایان) و هم ریاکاران و ماله کشان(اصلاحطلبان) در همان مسیری حرکت می کنند که کفتار جماران ؛خمینی سفاک حرکت می کرد .
این تروریست ها و غارتگران شیعه ، هدفی ندارند جز نابودی کامل تمدن ایرانی و ایجاد یک جهنم تروریستی برای کل جهان تا عمام زمان کذایی شان را از چاه های فاضلاب قم و عراق خارج کنند .تمامی ایرانفروشی ها و خیانت هایشان هم برای زمان خریدن است .تمامی آدمکشان و غارتگران و تروریست های خمینی و خامنه ای ، حاضرهستند که بخشی از ایران را بفروشند تا در آینده با ایجاد جنگ ها و کشتارهای وسیع ، باعث ظهور عمام دجالان شوند .
این وظیفه ی جدی مردم ایران و غرب است که تروریسم شیعه در ایران را ریشه کن کرده و نابود کنند.به هر وسیله و شکلی باید به جنگ تروریسم اسلامی و فرهنگ تروریستی-اسلامی-شیعی رفت .