حامد محمدی- مقامات ارشد جمهوری اسلامی میگویند تحریمهای آمریکا کشور را در چنان وضعیت دشواری قرار داده که نظیر ندارد. مشکلات اقتصادی و بیپولی عرصه را بر مردم تنگتر از همیشه کرده و گویی ایران یک دیگ جوشان در آستانه انفجار است. انفجاری که مسئله بر سر روی دادنش نیست بلکه بر سر زمان آن است!
جمهوری اسلامی به امید رهایی از انزوا در منطقه دلخوش به «محور مقاومت» و همچنین «نگاه به شرق» است. از همین رود در صحنه بینالمللی دست به سوی جمهوری خلق چین و روسیه دراز کرده است. دکتر شهریار آهی تحلیلگر و فعال سیاسی در گفتگو با کیهان لندن به پرسشهایی در مورد چشمانداز جمهوری اسلامی پاسخ داده است.
-دکتر آهی، حدود سه سال است که از آغاز کمپین «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران میگذرد. هدف اصلی دولت دونالد ترامپ از اعمال این سیاست «مهار تهدیدات جمهوری اسلامی» و نشاندن رژیم پای میز مذاکره بود. به نظر شما این کمپین تا چه اندازه مؤثر بوده است؟
-در واشنگتن سر و صداهای زیادیست و بر این طبل میکوبند که سیاست «کارزار فشار حداکثری» دونالد ترامپ پاسخ نداده و جمهوری اسلامی را پای میز مذاکره نیاورده. اشتباه این نگاه این است که فکر میکند متُد ترامپ باید نتایج مطلوب دولت باراک اوباما را به دست آورد. در حالی که نتایج مطلوب و مورد نظر ترامپ به کلی فرق میکند. برای اوباما تنها مسئله بر سر «فعالیت اتمی» بود. مسائل دیگری هم که مطرح بود آنقدر ذیل مسائل اتمی قرار میگرفت که از اهمیت میافتاد. اوباما میگفت اگر مسئله اتمی جمهوری اسلامی ایران را حل کنیم با بقیه مسائل میشود کنار آمد. دیدگاه کمپ ترامپ که کوچک هم نیست متفاوت است. حتی آن زمان که اوباما بر سر مسائل اتمی با حکومت ایران مذاکره میکرد، در مجلس سنا اکثریت با دیدگاهی بود که امروز ترامپ مطرح میکند. به همین دلیل بود که سیاست اوباما در قبال جمهوری اسلامی در سنا رأی نمیآورد و وی مجبور میشد از حق وتوی خودش استفاده کند.
فکر کمپ ترامپ این است که برنامه اتمی جمهوری اسلامی به خودی خود مسئلهای نیست. مثل برنامههای اتمی پاکستان. مسئله رفتار حکومت ایران و نیروهای مسلّح و نیروهای تابعهی آن در منطقه هستند که عامل عدم ثبات و همچنین تهدید علیه همپیمانان منطقهای آمریکاست. منظور پمپئو که مدام میگوید ایران باید یک کشور عادی شود این است که دغدغه اصلی حاکمان ایران رفاه مردم کشور باشد.
اگر با معیار نتایج مطلوب دونالد ترامپ در مورد سیاست فشار حداکثری قضاوت کنیم میبینیم اتفاقا کار کرده و جواب داده است. حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه بسیار ضعیفتر شده. ماههای طولانی اعتراضاتی علیه جمهوری اسلامی در عراق به ویژه شهرهایی مثل نجف و کربلا و بصره و لبنان به عنوان مرکز اصلی حزبالله به راه افتاده. دلایل زیادی برای نابخردانه بودن سیاستهای جمهوری اسلامی وجود دارد. اینکه گفته شود در یک دست مواد منفجره دارم و در دست دیگر چند میلیارد دلار (که سیاست قاسم سلیمانی بود) در نهایت نتیجه نمیدهد. هیچ کشوری این نوع اهرم خارجی را نمیخواهد و یک روز واکنش نشان میدهد.
نتیجه فشار حداکثری این شد که حکومت ایران الان پول ندارد. بخش عمدهای از نفوذها باید با پول خریداری میشد و وقتی پولی در کار نیست در نتیجه ضعیفتر میشود.
-با وجود تحریمها و پیامدها و هزینههایی که برای جمهوری اسلامی داشت اما رژیم همچنان به اقداماتی دست میزند که برای مهار یا متوقف کردن آنها ابزارهای دیپلماتیک یا تحریمها پاسخگو نیست؛ به عنوان مثال ارسال سوخت برای ونزوئلا یا راکتپرانیهای نیابتی علیه منافع آمریکا در عراق؛ حال آنکه برای مقابله با این اقدامات به استفاده از ابزار سخت نیاز است که شاید مقدمه یک درگیری باشد. با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش است، واشنگتن چه گزینههایی پیش رو دارد؟
-دو مسئله هست: یکی «جنگ نامتقارن با شدت پایین» که ادامهدار است. آمریکا و ایران ضرباتی بهم میزنند. گاهی غافلگیر میشوند. مثل موشکهایی که به آرامکو خورد و بیش از نیمی از تولید نفت روزانه عربستان را فلج کرد. در جنگ متقارن ایران بسیار ضعیفتر از آمریکاست اما در جنگهای نامتقارن باید گفت به نوعی ایران دست بالا را دارد. اما در همین جنگهای نامتقارن هم طرفین خط قرمزهایی را رعایت میکنند. مثلا آمریکا پاسخ حمله ایران به پهپاد آمریکایی را نداد. ارتش آمریکا آماده پاسخ بود اما ترامپ جلو آن را گرفت و گفت چون هیچ نیروی آمریکایی کشته نشده حملهای نمیکنیم تا ۱۵۰ ایرانی که احیاناً غیرنظامی هم بودند کشته نشوند. ایران هم در حمله به عربستان دقت زیادی کرد تا کسی کشته نشود. حتی در حملهای که پاسخ به کشته شدن قاسم سلیمانی بود زمامداران ایران قبلا خبر دادند که آمریکاییها از آن محدوده خارج شوند.
اما مسئله مهمتر پاسخ به «برنامههای اتمی» جمهوری اسلامی ایران است. آمریکا اگر مسئله اتمی را پای میز مذاکره نبرد چه کار میخواهد بکند؟ اینجا مشخصاً راهکارشان همین حملات سایبری یا خرابکاریست تا حکومت ایران را از رسیدن به بمب اتمی دور نگهدارند. اگر دیدند با وجود این کارها جمهوری اسلامی همچنان به سمت دستیابی به بمب اتمی میرود، حمله اسرائیل در کار خواهد بود. روی این مسئله خیلی کار شده و الان در ارتش اسرائیل «اتاق ایران» به عنوان یک واحد مخصوص روی این موضوع متمرکز است. یک سرلشکر نیروی هوایی که مسئول این واحد است گفته بود هدف من این است هر روز صبح که از خواب بیدار میشوم برای زدن مراکز اتمی ایران آماده باشم. آنها فکر میکنند امتیاز دادن به جمهوری اسلامی همان «کور کردن چشم برای درست کردن ابرو» است!
بمب اتمی برای جمهوری اسلامی چتری برای پیشبرد برنامههای موشکی و افزایش بُرد موشکها و وزن کلاهکهاست که در پناه آن جنگهای نامتقارن را پیش ببرد. وگرنه ایران نیازی به بمب اتمی ندارد. همین که بقای نظام [از سوی قدرتها] تضمین شود کافیست؛ اما ظرفیتهای اتمی خود را نگه میدارد. منتها قرارداد دیپلماتیک شبیه برجام دیگر پاسخگوی این وضعیت نیست. احیاناً روسیه و آمریکا در این مورد با هم توافقاتی دارند؛ مثلاً سیستم پدافندی اس-۴۰۰ را تحویل ایران ندادند. یا در سوریه سیستمهای پدافندی روس موقع حمله اسرائیل به پایگاههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاموش میشود و نیروهای ایران را به راحتی میزنند و چه بسا این اتفاق در داخل خاک ایران هم تکرار شود. گرچه مشکلتر است اما طرفهای مقابل روی آن کار کردهاند.
-شماری از تحلیلگران معتقدند علاوه بر انزوای بینالمللی و فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها اقداماتی مثل حملات سایبری به تأسیسات استراتژیک جمهوری اسلامی مؤثر است. آیا این اقدامات میتواند به «نرمش قهرمانانه» و مذاکرهای شبیه برجام بیانجامد؟ یا رژیم تلافی میکند و در عمل به فروپاشی نزدیک میشود؟
-میتواند هر سه باشد…
-…هر سه همزمان!؟
-بله. مثلاً اگر جو بایدن رئیس جمهور شود. نه اینکه مذاکره برای فروپاشی باشد؛ بلکه مذاکراتی ادامهدار که به نتیجه قاطع و مطلوب نمیرسد. فراموش نکنیم بایدن همان اوباما نیست. اوباما کسی است که پدرش مسلمان بود و پدرخواندهاش در اندونزی مسلمان بود. مسلمان نرمی بود. واقعاً فکر میکرد این اشتباه تاریخی که آمریکا مخالف اسلام است را باید از بین ببرد. اولین نطق مهم در سیاست خارجی خودش را در قاهره کرد و گفت دکمه استارت جدید را میزنیم! وی برای چنان سیاستی سعی میکرد. اما بایدن از دوستان بسیار نزدیک اسرائیل است. اوباما حاضر شد حتی خط قرمزهای خودش را زیر پا بگذارد. در قضیه سلاحهای شیمیایی بشار اسد برای اینکه جمهوری اسلامی ایران را نگران نکند، چشمپوشی کرد! بایدن حاضر نیست چنین کارهایی کند. بنابراین مذاکره میشود اما این مذاکره هم مشکلات هیچکدام از طرفین را حل نمیکند.
فروپاشی جمهوری اسلامی اما حتمی است چون این نوع نظام نمیتواند در قرن ۲۱ دوام بیاورد. اصلاً ربطی هم به دلایل خارجی ندارد. جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله ایرانی دیگر چنین نظامی را نمیخواهند. بالاخره در نهایت در یک جنگ فرسایشی روحی بین این جوانان و رهبران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از کار میافتند. مهرهها در دستگاههای امنیتی سنشان بالاتر میرود. میبینند که ایدئولوژی بیاثر شده و حلقه تنگتر شده است. به فروپاشی میرسیم. تلافی هم در همان سطح جنگهای نامتقارن ادامه خواهد داشت.
-در مثالی که زدید فرض را بر پیروزی بایدن گذاشتید. ولی اگر ترامپ پیروز انتخابات نوامبر شود…؟
-مذاکره در صورت پیروزی بایدن به حد کافی به نتیجه نمیرسد و در صورت پیروزی ترامپ مذاکره با دولت او به هیچ وجه به نتیجه نمیرسد. ترامپ از مذاکره فقط فرصت عکسبرداری میخواهد مثل کره شمالی. عکس گرفتند و به نتیجه هم نرسید. جهانبینی ترامپ و جمهوریخواهان با کره شمالی یا جمهوری اسلامی آنقدر تفاوت دارد که واقعا در تخاصم قرار دارند. چه بسا محمدجواد ظریف هم کنار وزیر خارجه جدید آمریکا بنشیند و عکس هم بیاندازند اما مذاکره آنها راه به جایی نمیبرد.
-در این شرایط آیا پناه بردن جمهوری اسلامی به دامان دولت کمونیستی جمهوری خلق چین دردی از آیتاللهها را دوا میکند؟ از این «نگاه به شرق» چه عاید نظام میشود؟
-تا همین الان هم معامله با چین صدمه بزرگی به ایران زده است. سران نظام به خوبی متوجه هستند. برای اینکه یکی از روایتسازیهای جمهوری اسلامی این بود که اگر شما ناسیونالیست هستید باید در مقابل آمریکا و تحریم و فشارها مقاومت بکنید! چنانکه حتی فردی مثل آقای ارشیر زاهدی نزدیکی به مواضع جمهوری اسلامی و پشتیبانی از فردی مثل قاسم سلیمانی و حضور نظامی در منطقه را نوعی حالت ناسیونالیستی میدید! این مواضع حداقل روی ناسیونالیستهای افراطی ممکن بود اثراتی داشته باشد؛ اما توافق ۲۵ساله با چین موجها و پژواکی برانگیخته که به کلی سران جمهوری اسلامی را در موضع وطنفروشی قرار داده. چه بهرهبرداری اقتصادی میتوانند بکنند که چنین شکستی را جبران کنند؟ چین محال است ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند! مگر قراردادهای نفت و گاز در میدان پارس جنوبی نبود؟! به کجا رسید؟! چین به هیچکدام عمل نکرد. به الگوی رفتار چین در کشورهای دیگر نگاه کنیم. معمولاً روی نظامهای فاسد و ضعیف دست میگذارد. از جیبوتی بگیرید تا سریلانکا و کره شمالی. خواهیم دید زمامداران ایران قرض بزرگی میگیرند و بعد آنقدر بدهی بالا میرود که مجبور میشوند کلید بنادر و مناطق استراتژیک را دو دستی به چین بدهند؛ مثل بقیه جاها که چین با چنین سیاستی تلاش کرده جای پای خود را محکم کند.
البته روابط ایران، نه جمهوری اسلامی، در درازمدت با چین بسیار مهم است. چین بزرگترین اقتصاد تجاری جهان است. ۴/۶ تریلیون دلار حجم تجارت آنهاست. جاده ابرشیم که چین روی آن سرمایهگذاری میکند زیرساخت بخشی از جهانی شدن است. ایران حتماً باید روابط نزدیک اقتصادی با چین و روسیه و عربستان داشته باشد اما نه در شرایط ذلت و خواری و نه در بستر آمریکاستیزی. اتفاقاً ایران برای اینکه بهترین معاملات را با چین داشته باشد باید بهترین روابط را با آمریکا داشته باشد. پناه بردن به یک قدرت خارجی برای داشتن بدترین روابط با ابرقدرت اول جهان همیشه یک سیاست بازنده است.
قرارداد کذایی ج ا با چین یه حقه فریبکارانست و بس و بخاطر اینه که مثلا رژیم به غربیا و اسراییل و بقیه بگه که اگه سر کیسه رو شل نکنین ما میریم توی بغل چین و اونوقت دیگه ما رو نمیتونین کنترل کنین.اما نه روسیه و نه چین خواهان روابط با ج ا نیستن.روسیه دنبال اصلاحات اقتصادیه تا از ورشکستی دوران سویت رها بشه و چین هم دنبال جذب سرمایه خارجیه و ایندو کشور هیچوقت نگفتن که شریک ایرانن.شراکت با روسیه و چین توهم خود ایناست.این قرارداد در راستای تحریک امریکا برای کم کردن تحریمه.
…هم چینی، هم روسی، رفتن یزد گرد سوم نزد فغفور چین؛ افسوس بر مرگ یزدگرد سوم؛
دریغ آن سرو تخمه اردشیر
دریغ آن سوار جوان هژیر!
درد آلود است که با خیانت ماهوی سوری ، یزدگرد که بزرگترین بازدارندهء پیروزی تازیان و تنها تکیه گاه همبستگی ایرانیان می توانست باشد از میان رفت و دفتر زندگی ملتی سرافراز برای سده های آینده دگر گونه شد و باز شدن پای تورکان و مغولان به ایران…)
شورای اداری کشور در ان زمان، رای را بر این بود که وی برای یاری خواستن از فغفور تورک و خاقان چین به مرو ( استان مرو امروزی تورکستان!) رفته و با یاری ” ماهوی سوری کارنگ ( مرزبان ایران) مرو ، سپاهی برای رویارویی با دشمن تازی تدارک ببیند…(ماهوی سوری خود بدنبال زمینه چینی برای نابودی یزدگرد و بدست آوردن تاج و تخت ایران بود (خمینی، کیانوری و…و…!)…ویزد گرد را …، فردوسی و تاریخ را بخوانید).
یزد گرد در هنگامه مرگ :
تو گویی که از زمزم باد و برگ
بگوشم رسد نغمهء مرگ مرگ!
از این همهمه بند دل بگسلد
همه رشتهء زندگی بر درد
نیوشم از این زمزمه مرگ خویش
هم آسیب ایران و روز پریش
تو گویی که خورشید زرین سپهر
ز ایران و شاهش ببرید مهر
بماند ز من ننگ بس یادگار
روانم بدیگران سرا شرمسار
بروز من این دولت و دین برفت
ز ایرانیان یار دیرین برفت !
هریمن بتخت و بدین دستیافت
ز من فرهء ایزدی روی تافت
شد ایران بمن تنگ و من ننگ وی
بهارش سر آمد زمن یافت دی…!
….
گدشت از جهان شهریار جوان
سر آمد چنین روز ساسانیان !
بفردوس زرتشت افسرده شد
دل کورش از درد آزرده شد!
پاینده بماند ایران
…
به ژنرال ۴ ستاره .
با عرض پوزش ، دوست عزیز ، باید اینگونه نوشت .
* خوشبختانه * زیرساخت های سیستماتیک برای ریشه کن کردن درخت منحوس و خبیث ج.ا. آخوندی ،، بیش از همیشه تاریخ ،، امروز آماده شده .
و * متاسفانه * در دیگر سوی معادله یعنی حضور میلیونی مردم، رشادتمندانه و بدون خوف از بازوهای سرکوب متوحشانه رژیم با مقدار تهی روبرو هستیم .
سرانجام حقیقت ما را نجات خواهد داد . و دست حقیقت از جائی به ناگاه پدیدار میشود که هیچکس فکرش را هم نمیتواند بکند .
بودن من و شما ، دیروز و امروز و فردا ، تلخی ها و شیرینی ها ، شب و روز ، فصلها و ایام و ائین ها و پیروزی ها و ناکامی ها ، فرهنگها و سیاستها و بازیگران و مجریان ان ، همه و همه مواد اولیه واقعیتها ،، در دیگ بزرگ حقیقت میباشیم ،، که روی اجاق زمان در حال به قوام رسیدن میباشد .
این مرتبه اشپز حقیقت برای ما ایرانیان ، با بیرون کردن واقعیتهای تلخ جهل و خرافات فقه و افت اخوندیسم از افکار ملت نجیب و شریف ایران زمین ، معجون شیرین و خوشمزه ازادی ، بدونه تلخی جهل و خرافات ۱۴۰۰ ساله را اماده کرده .
حال اینک این ، ما فرزندان ایران و کورش کبیر ، فردوسی ، سعدی و حافظ و ابن سینا و مولانا ، و مشروطه خواهان و ،، رضاه شاه پهلوی ایرانساز ،، پدر ایران نوین میباشیم
که باید میزی و بانکتی ، برای ملت و کشور ایران بچنیم ، تا همه اقشار اقوام و اصناف در ازادی و ابادی و رفاه و امنیت احتماعی از هدیه و معجون اشپز حقیقت بهره ببریم .
زنده باد ازادی و ابادی ، پاینده باد ایران شاهنشاهی با منشور حقوق بشر کورش کبیر .
رضا شاه روحت شاد .
متاسفانه زیرساخت های سیستماتیک برای ریشه کن کردن درخت منحوس و خبیث ج.ا.آخوندی بیش از همیشه تاریخ امروز آماده شده اما در دیگر سوی معادله یعنی حضور میلیونی مردم،رشادتمندانه و بدون خوف از بازوهای سرکوب متوحشانه رژیم با مقدار تهی روبرو هستیم و اینچنین است که این معادله به نتیجه مطلوب نخواهد رسید!!!!چه میشد اگر به هنگامه خیزش میلیونی ۸۸ که رژیم شب و روز نداشت و سقوط را از رگ گردن به خود نزدیکتر میدید بجای حاج حسین اوباملای مماشات کار ، مستر پرزیدنت ترامپ کلیددار کاخ سفید بود….!
اینها انقلاب اسلامی کردند اسلام را از دست «شاه آمریکایی» نجات بدهد، آخرش اسلام را به چین کمونیست مسلمان کش تحویل دادند، خیالتان راحت باشد چینی ها آخوند و بسیجی زنده نخواهند گذاشت
تاریخ و مدت حکومت شاهنشاهی در سرزمین اهوایی ایران را باید عدد ۲۷۰۰ سال دانست .
زیرا ماد ها و پارسها هر دو اریایی و عموزاده یکدیگر میباشند .
باید شاهنشاهی ۲۰۰ ساله مادهای اریایی را هم محاسبه نمود .
ما طرفداران مشروطیت ، الگوی حکومت های دکتر محمد مصدق و دکتر شاهپور بختیار زیر لوای پادشاهی پهلوی مورد نظرمان است .
حکومتی که پادشاه سمبل اتحاد و استقلال کشورو ملت بوده و همانند امپراتوری کشور ژاپن جنبه تشریفاتی و نمادین داشته باشد .
جنبش ایران بزرگ برای انجام این امر مهم در داخل کشور فعال است .
چه با چین و روسیه و چه بی چین روسیه ،
هرچند قرارداد کنسر سیوم ، همان قراردادی که محمد رضا شاه فقید پهلوی ایرانساز فریاد میزد
که به هیچ وجه تمدید نخواهیم کرد ،
پنهانی با برپائی رژیم جمهوری اسلامی در نوفل لوشاتو پاریس بوسیله سایرونس مشاور جیمی کارتر و با مشاورت ، جاسوس خائن نهضت ازادی و نوکر سازمان سیاه ، ابراهیم یزدی با روح الله خمینی برای ۵۰ سال تا سال ۲.۲۸ میلادی بسته شد و تمدید شد ،
اما رژیم اخوندی خمینیسم با سرمایه گذاری عظیم در صنایع اتمی و میل شدید دستیابی این رژیم تروریستی و ضد اسرائیلی ، به موشکهای قاره پیما و بمب اتم و دستیابی هرلحظه با مدت زمانی کوتاه ، غرب ، یعنی امریکا و اروپا را مجبور به شکستن قرارداد ۵۰ ساله کرده ،
از اینرو ، نه شخص ترامپ و دولت او ، بلکه سیاست گذاران جهانی غرب و گرداندگان کنسرسیوم ، پس از پی بردن به بی نتیجه بودن مذاکرات برجام با همه مشوقهای دولت اوباما ، با زیر فشار گذاشتن مجدد رژیم سعی در کنترل رژیم دارند .
اما در نهایت به علت ضعف فساد گسترده و دزدی های میلیارد دلاری رهبری و دولتیان و بی لیاقتی رژیم در امور معیشتی روزمره مردم و خصوصا انفجار خشم داخلی اکثریت جوانان و مردم داخل کشور ، تصمیم به تعویض زودهنگام رژیم گرفتند .
رژیم اخوندی با پی بردن و اگاه شدن به این موضوع تصمیم به ریسک فروش ایران ، با قراردادهای اقتصادی وسوسه انگیز برای مفت بران غارتگر چین کمونیست ، و حراج منابع نفت و گاز به مدت ۲۵ سال سعی در تضمین بقای خود گرفته ،
البته که چین تا حدالامکان سعی در سود جوئی و بهره برداری از این وضعیت خواهد کرد ، اما هرگز با غرب سر مسائل ژئو پولتیک و تقسیمات جغرافیای اقتصاد جهان خود را درگیر نخواهد کرد .
رژیم جهوری اخوندی چه با ترامپ و چه بی ترامپ و چه با حمایت روسیه و چین و چه بی حمایت انها حتی با قرارداد ۲۵ ساله باچین ، تازه اگر بتصویب مجلس هم برسد .
در سال ۲۰۲۲ به پایان خواهد رسید .
از اینروها همه مردم ایران و همه نیروها و احزاب ملی ، باید اهداف خود را برای برپائی ،
حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی سکولار دموکرات پارلمانی پایه ریزی کنند ،
تا ایرانی نوین برای پیوستن به خانواده جهانی ، جهت رفاه و اقتصادی شکوفا و اموزش و بهداشت ، تامین بیمه اجتماعی و درمانی و بازنشستگی طبق موازین استاندارد جهانی برای همه ایرانیان داشته باشیم .
زنده باد ازادی و ابادی ، پاینده باد ایران شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله با منشور حقوق بشر کورش کبیر .
رضا شاه روحت شاد .
انچه ما در ایران مشاهده میکنیم :
۰ – خیلی از نامردها و خود فروخته ها و دلالها و کارتلها و بی شرفها و غارتگران و جنانیان و پست فطرتها و ….از حالا شروع کرده به داغ نمودن تنور انتخابات سال ۱۴۰۰ ریاست جمهوری و…
۱ – هفته چند نفر برای زهر چشم گرفتن از مردم گرفتار ، توسط حکومت جنایت و غارت اعدام میشوند !
۲ – هر هفته چند باند غارت وابسته به حکومتیان ،با چند ده و چند صد میلیارد دزدی ، افشا و رسوا میشوند و مردم قهرمان پر ور و درمانده داخل کشور هاج و واج ، نظاره گر انها هستند !
۳ – هر روز و هر ساعت ، قیمت دلار و سکه و اجناس و خانه و خودرو و همه اقلام دیگر افزایش میابد و ارزش پول ملی کاهش و مردم مسخ شده مثل اسب عصاری دور خود میچرخند و نمیدانند چه کنند !
۴ – چندی قبل لاریجانی به چین رفته و قرار داد ( ۲۵ ساله ) با ان کشور را تنظیم نموده و امروز ظریف به روسیه رفته تا قرار داد ( ۲۰ ساله ) با انها را تمدید کند !
( ملاها قبلا هم دریای کاسپیان را به روسها و چهار کشور حاشیه این دریا بخشیده اند )
به سخن دیگر به شمال و جنوب کشور تجاوز شده و بصورت مدرن امروزی اشغال گردیده است !
و….موارد بسیار دیگر که همه میدانند .
حالا میخواهم از طرف دیگر قضیه یعنی ، اپوزیسیون مخالف حکومت اخوندها بگویم ؟!!
از دهها مورد اقدامات کوبنده انها
از صدها تلاش همه جانبه انها
از تلاش روزنامه ها و سایتها و رسانه های دیداری و شنیدار و میلیونها مخالف حکومت در خارج از کشور
از نتایج گفتگوهای سران انها با یکدیگر جهت اتحاد و همبستگی و…
……
…..
…..
خسته شدم ، بقیه اش بماند برای نوشته بعد !
کک همه ما بی خیال شده و دیگر نمیگزد !