هزینه جمهوری اسلامی برای آبادی لبنان و عراق به مراتب بیش از بودجه آباد کردن ویرانیّهای زلزله و سیل و جنگ در ایران است.
دو زمینلرزه ۲۱ مرداد ۱۳۹۱ اهر و ورزقان در استان آذربایجان شرقی را لرزاند. با اینکه مقامات آمار دقیقی از جانباختگان این زلزله ارائه نکردند (مرضیه وحید دستجردی وزیر وقت بهداشت و درمان تعداد کشتهشدگان را ۳۰۶ نفر اعلام کرده بود) اما سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور از ویرانی ۱۶۰ روستا و آسیب ۲۵۰ روستا دیگر خبر داد. خلیل ساعی مدیرکل وقت مدیریت بحران استانداری آذربایجان شرقی همچنین از تخریب کامل ۶۵ روستا و محمود مظفر رییس وقت سازمان امداد و نجات هلال احمر از آسیب (جانی و مالی) نزدیک به ۱۵۵ هزار نفر سخن به میان آورده بودند.
![روستای ورزقان](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2015/08/varzghan_1.jpg)
بر اساس برآوردهای رسمی، میزان خسارت ناشی از این زلزه نزدیک به هزار میلیارد تومان تخمین زده شده بود. این درحالیست که محمدرضا رحیمی معاون اول محمود احمدینژاد تاکید داشت که «ما تلاش میکنیم که قبل از شروع زمستان منازل و خانههای آسیبدیده بازسازی شوند و این کار در طی دو ماه انجام شود. دولت تلاش دارد که از نظر معیشتی نیز خانوادههای آسیبدیده را مورد حمایت قرار دهد تا زمانی که مسائل و مشکلات آنها رفع شود». با اینکه حتی تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از نحوه امدادرسانی در مناطق زلزلهزده که باعث بالا رفتن تلفات شده بود، انتقاد کردند اما مدیرکل وقت سازمان هلال احمر جمهوری اسلامی با وجود اعلام آمادگی کشورهای سنگاپور، تایوان، آلمان، پزشکان بدون مرز و دفتر یونیسف در تهران اعلام داشت که ایران «نیازی به کمکهای بینالمللی» ندارد.
مسعود پزشکیان نماینده مجلس شورای اسلامی در مورد ضعف نیروهای دولتی امدادرسان در این حادثه گفته بود: «مردم با وسایل شخصی خویش به آسیبدیدگان کمک میکردند و با این کار خود نشان دادند که مردم از مسئولان جلوتر هستند. اگر مردم نمیآمدند شاید بحران زلزله به این سرعت جمع نمیشد».
این سخنان در حالی مطرح میشد که جمعی از ۳۵ تن از جوانان و فعالان مدنی که نزدیکی ورزقان مشغول به فعالیت شدند ابتدا مورد ضرب و شتم قرار گرفته و پس از آن به اتهام «پخش مواد غذایی غیر بهداشتی به زلزلهزدگان» و «تبلیغ بهائیت» بازداشت شدند.
![۵ سال است ساختن سینما پردیس در بم به همین تیرفلزیها محدود مانده](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2015/08/bam-cinema.jpg)
همزمان وبسایت بازتاب در مطلبی با عنوان «فرض کنید زلزلهزدگان ایرانی هم طرفدار بشار اسدند، به دادشان برسید» نوشته بود: ««ظاهرا برای مسئولان صدا و سیما، جان بیش از هزار تن از هموطنان ایرانی به اندازه آرام بودن خیابانهای دمشق و پرداختن به مشکلات مردم محروم و مستضعف آمریکا و اروپا اهمیت نداشت و ۱۲ ساعت حیاتی زلزلهزدگان با کمتوجهی رسانه ملی و برخی از دیگر مسئولان مربوطه سپری شد».
ویرانیهایی که به جا ماندند
با اینکه مقامات رسمی نظام همچون مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی از اجرای بخش بزرگی از پروژه بازسازی این مناطق خبر میدهند اما رسانههای مستقل با اشاره به اینکه پس از سه سال هنوز بخشی از شهروندان در «کانکس» (اتاقهای پیشساخته) زندگی میکنند، تاکید دارند «این اتفاق نه تنها شرایط زندگی را برای این گروه از مردم اهر، ورزقان سخت کرده است بلکه فشار روحی شدیدی را هم به همراه داشته است. آوارگی در مدت دو سال موضوع کمی نیست برای کسانی که دارای خانه و زندگی بودند و به یک باره همه چیز را از دست دادهاند اضافه بر این در میان این افراد کسانی هم هستند که اعضای درجه یک خانواده خود را براثر زلزله از دست دادهاند و این شرایط را برای آنان دشوارتر میکند».
مجید جودی، مدیر کل دفتر بازسازی بنیاد مسکن کشور نیز مانند بسیاری دیگراز مسئولان به جای پاسخ دقیق به نارساییها، گفته است: «کانکسها را از سطح مناطق جمعآوری نکردیم زیرا مردم از آنها به عنوان یک اتاق اضافی یا انباری استفاده می کنند. دلیل وجود این کانکسها در تصاویر ثبت شده از این مناطق توسط عکاسان هم همین نکته بوده است».
در اردیبهشت١٣٩٢ استاندار وقت آذربایجان شرقی وعده برگزاری جشن بازسازی مناطق زلزلهزده را داده بود در حالی که دهقانی نماینده ورزقان در مجلس شورای اسلامی با رد بازسازی کامل مناطق زلزله زده گفته بود: «بنیاد مسکن فقط ۱۲هزارواحد مسکونی به زلزلهزدگان ارسباران تحویل داده است. در بسیاری از این واحدها نیز صرفا اسکلت و چاردیواری ساخته شده و هیچ گونه امکاناتی از قبیل سرویس بهداشتی وجود ندارد و کارهایی از قبیل نازککاری و… انجام نشده است».
ویرانیهایی که آباد شدند
اگر از ورزقان و اهر بگذریم، شهر تاریخی بم پس از ۱۱ سال همچنان با پروژههای نیمه تمام عمرانی روبرو است. رسانههای محلی با اشاره به اینکه «صدها پروژه نیمهکاره دولتی و هزاران ساختمان خصوصی و شهرداری این شهر با کمترین درآمد ممکن همچنان در تکاپوی تامین اعتبار برای آسفالت هزار معابر خاکی باقیمانده از آوار زمین لرزه است» اضافه کردهاند: «مردم بم پس از زمینلرزه به جای اینکه در اندیشه احیای این جایگاه فرهنگی و هنری خود باشند باید در اندیشه جریمه دیرکرد وامهایی باشند که این روزها آنها را جزو بدهکارترین مردم کشور کرده است».
از بم هم که بگذریم، از همه بدتر و غمانگیزتر، با ویرانیهای آباد نشده دوران جنگ روبرو هستیم که ۲۷ سال از پایان آن میگذرد.
![جنوب لبنان](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2015/08/lobnan_3.jpg)
«عصر جنوب» یکی از سایتهای محلی که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به فعالیت است (و گفتههای آن برآمده از رسانههای «معاند» نیست) در مورد بازسازی مناطق جنگی مینویسد: «این شهرها نه تنها در بعد اقتصادی به جایگاه سابق خویش یا حداقل ۵۰ درصد آن برنگشتهاند بلکه زیرساختهای آسیب دیده و تخریب شده مناطق جنگ زده مثل آب، برق، جادههای ارتباطی و فاضلاب کماکان با وضعیت اسفباری مواجه هستند و حتی در شهری مثل خرمشهر آثار جنگ در برخی خیابانها به شکل خانههای مخروبه و زمینهای متروکه که زخمهای التیام نیافته جنگ هستند، خود را نشان میدهد و بیانگر این موضوع تلخ است که بازسازی در این شهر به هیچ وجه به صورت موفق و حتی نیمه موفق اجرا نشده است».
![جنوب لبنان](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2015/08/lobnan_2.jpg)
اینها همه در حالیست که در سال ۱۳۹۱ حزبالله لبنان «جشن پایان بازسازی جنوب بیروت» را برگزار کرد. جشنی که سید حسن نصرالله با اشاره به اینکه «من قبل از پایان جنگ با برادران ایرانی تماس گرفتم و به آنها گفتم که ما میخواهیم ویرانیهای این جنگ را بسازیم» به صراحت گفته بود: «امام خامنهای نیز با بخشش فراوان با این درخواست تعامل کرد و احمدی نژاد رئیس جمهور ایران نیز همین گونه برخورد کرد، کار به صورتی ادامه یافت که از همان روز اول توقف جنگ، کار بازسازی نیز آغاز شد».
![لبنان](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2015/08/lobnan.jpg)
در سال ۸۶ تنها در یک مورد نزیک به یک میلیون دلار (۳ میلیارد تومان) برای بازسازی «نبطیه» در جنوب لبنان از سوی شهرداری تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران پرداخت شد. در آن زمان حسن شاطری (که در لبنان به نام حسام خوشنویس شهرت داشت و سالها بعد در سوریه ترور شد) به عنوان مسئول ستاد ایرانی بازسازی جنوب لبنان حضور داشت. پیش از این جمهوری اسلامی ۲۵ میلیون دلار برای بازسازی جادهای در شرق لبنان و ۴۰ میلیون دلار برای ساخت یک سد در منطقه «بلعا» اختصاص داده بود. برخی از رسانهها مجموع کمکهای جمهوری اسلامی برای بازسازی جنوب لبنان را رقمی نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار تخمین میزنند.
البته لبنان تنها کشوری نبود که از «حاتم بخشی»های جمهوری اسلامی بهره برده است. البته کمک به مردمان کشورهای دیگر امری نیکو و قابل احترام است اما بنا به زبانزد معروف چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرام است، تمام اینها در زمانی صورت میگیرد که بسیاری از مناطق کشور به دلایل مختلف از جمله سیل و زلزله و جنگ نیازمند بازسازی فوری هستند و چیزی از این بودجههای سرسامآور به خود مردم خود ایران نمیرسد.
بودجههای میلیاردی برای دیگران
در زیر تنها به بخشی از کمکهای جمهوری اسلامی در ۱۰ سال گذشته به کشورهای دیگر اشاره میشود (تمام رقمها به دلار است):
وام بدون بهره ۱ میلیارد و ۹۵۰ هزار میلیونی به سریلانکا، ۲۲۵ میلیون وام به بولیوی، کمک مالی نزدیک ۶۰۰ میلیون به افغانستان، ۴۰ میلیون وام به اکوادور، ۱۱ میلیون وام به مجمع الجزایر کومور، ۷ میلیون کمک به جزائر سنت وینسنت، ۳۹/۶ میلیون وام به زیمباوه، ۲ میلیون کمک به نیکاراگوئه، ۱/۵ میلیون کمک به تانزانیا، ۲/۱ میلیون کمک به آلبانی، ۱/۵ میلیون دلار به کنگو، ۱ میلیون میانمار و ۳۳۰ میلیون به پاکستان را میبایست در کنار کمکهایی که به حماس شده و بر اساس برآوردها نزدیک به ۲۰۰ میلیون برآورد میشوند قرار داد. در کنار تمام این کمکها وام یک میلیارد دلاری با زمان بازپرداخت ۴۰ ساله و کمکهای غیرمستقیم (از جمله ساخت یک نیروگاه مجانی برق) به عراق در حالی صورت میگیرد که هیچ اقدامی برای دریافت غرامتهای جنگ هشت ساله از این کشور صورت نگرفته است. در این ارقام البته کمکهای مالی به سوریه که نزدیک به ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار برآورد میشود به حساب نیامده است.
اینک نیز همه چشمها به توافق اتمی دوخته شده است. بسیاری از مردم با وجود امیدی که به آن بستهاند اما امید و اعتمادی به مقامات رژیم ندارند که امکانات و فرصتی که بر اثر این توافق به وجود میآید در راه بازسازی کشور و حل مشکلات آنها به کار گرفته شود.