چهارم و پنجم امردادماه روزهای درگذشت دو پادشاه پهلوی‌ست. رضاشاه در چهارم امرداد ۱۳۲۳ در ژوهانسبورگ و محمدرضاشاه در پنجم امرداد ۱۳۵۹ در قاهره. اگرچه هر دو خارج از ایران درگذشتند اما حضور «دوران پهلوی» در ایران سنگین‌تر از آنست که زمامداران جمهوری اسلامی را به هراس نیندازد!
پدر در شرایطی درگذشت که یک جنگ جهانی در نیمه‌ی قرن بیستم میرفت تا به تقسیم جهان بین دو قطب شرق و غرب و «جنگ سرد» بین آنها منجر شود. پسر در شرایطی درگذشت که جهان در آستانه‌ی فروپاشی بلوک شرق و شکست کمونیسم و سر برآوردن یک هیولای دیگر قرار داشت؛ ملغمه‌ای پلید و بدخیم از فاشیسم و کمونیسم و اسلامیسم!
بنیادگرایی اسلامی که با تغذیه از آبشخور کمونیسم و فاشیسم بطور پراکنده در برخی کشورهای مسلمان‌نشین آفریقا و خاورمیانه عمدتا زیر پرچم «اخوان المسلمین» می‌پلکید، با روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران برای نخستین بار به قدرت دولتی دست یافت تا منابع یکی از مهم‌ترین کشورهای استراتژیک خاورمیانه را به خدمت گسترش همه جانبه‌ی خود از جمله در فرهنگ به کار گیرد. اینکه چنین ایدئولوژی‌هایی چه از نظر سیاسی و اقتصادی و چه از نظر اجتماعی و فرهنگی با سرشت آزادیخواهانه‌ی انسان و حقوق وی در تناقض قرار دارند و سرانجام شکست می‌خورند، دلیل نمی‌شود که چندین دهه دوام نیاورده و بر مناسبات فرهنگی و اجتماعی تأثیرات ویرانگر نگذارند.
حکومت اسلامی در ایران اما این استعداد بی‌همتا را داشته تا در زمانی که هنوز هست، اکثریت مردم را به اشتباه تاریخی خودشان آگاه کند بطوری که هر بار در شعارها به آن اشاره کرده و با اعلام «ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم» برای «روح» رضاشاه شادی آرزوی کنند و بر مزار محمدرضاشاه نور ببارانند! این آگاهی از تجربه و یک مقایسه حتی از سوی نسل‌هایی به دست آمده که از شوربختی جز جمهوری اسلامی را ندیده‌اند! هر اندازه نمودار زندگی در دوران پهلویها (با وجود کمبودهای گاه ناگزیر، از جمله مخالفت دائمی روحانیت مرتجع با آزادی و حقوق فردی و اجتماعی شهروندان) اوج می‌گرفت، به همان اندازه این نمودار با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، شیبی تند به سوی قهقهرا و اضمحلال و ویرانی همه‌جانبه یافت!
اکنون ۷۶ سال از درگذشت رضاشاه که «ایران نوین» را بنیان گذاشت و ۴۰ سال از درگذشت محمدرضاشاه که آن ایران را از گزند دشمنان حفظ کرد و در راه رشد و اعتلای آن کوشید، می‌گذرد. دستاوردهای پهلوی از جمله در زمینه‌ی حقوق زنان همچنان در مقابله با ارتجاع حضور دارد تا مسیری را که جمهوری اسلامی با سلطه‌ی سرکوبگرانه و خونبار خود مسدود کرده، سرانجام به آینده پیوند زند. نقش پهلویها در ایران تا زمانی که جمهوری اسلامی در صحنه حضور دارد، به پایان نمی‌رسد حتی اگر نوه و فرزند شاهان فقید پهلوی هرگز تاج پادشاهی بر سر نگذارد!
الاهه بقراط
khoob bood
شاه فقید که نوربه قبرش بباره حقیقتی است درتاریخ این مملکت که هرچه بیشتر زمان بگذره قدرومقامش پیش ملت بالاخص نسل جوان رفیع تروعزیزترشده زیرا به قول دکترعباس میلانی تاریخ شناس معاصرکشورمان وی عاشق ایران بود واین نشان داده که ملت ایران هیچگاه خط بطلان برانصاف نکشیده که به خاطراشتباهات جزیی وقابل اصلاحی که روند ان هم با دولت زنده یاد بختیارشروع شده بوداگرنبودخیانت پیشگان وابسته به شرق وغرب همچون چهره های خبیث وناپاکی مثل عمروعاص زمان احمدسلامتیان که سنجابی رافریب داد شایدالان سرنوشت ملت این نبود………….
هندو زاده نه هندی زاده مغول بودن
روحشان شاد آن پدر و پسر کاردان و بزرگ و ایرانساز. هر دو به ما وابستگی و عشق به ایران را آموختند و از خرابه در حال نابودی ممالک محروسه قاجاری، میهنی بزرگ و پر افتخار در حال پیشرفت ساختند.
در نبودشان می‌فهمیم که چه بودند و از خاطرات دوران شاهنشاهی پهلوی می‌آموزیم که چه را از دست داده‌ایم.
دریغا که خودکشی دسته جمعی ملت ایران در ۵۷ این رویای دوباره دست نیافتنی را پایان داد. خودکشی دسته جمعی برای خیال واهی دموکراسی مدل سویس و انگلیس برای یک جامعه مسلمان با فرهنگ عقب افتاده شیعی. شاه و رضا شاه را دادند و به جایشان بنی صدر، خمینی، خامنه‌ای و احمدی نژاد گرفتند. دریغا.
در دیده ما شاه بود سایه یزدان
تا کور شود دیده بیگانه پرستان
نیکی و درستی هرگز فراموش نمیشه و حقیقت تا ابد پنهان نمیمونه. این قانون خدا هست. شاید نسلی رو بیگانگان فریب دادند ولی در عوض نسل های آینده آگاه شدند! من به عنوان کسی که در سیستم آموزشی این اهریمن شستشوی مغزی شدم ولی با آگاهی ازحقیقت تاریخ در مورد زمان شاه و رضاخان کبیر با وجود تبلیغات منفی رژیم در مورد دوران پهلوی ، با کارها و خدمات پهلوی ومقایسه آنها در دوران قبل و بعد از اونها و در نظر گرفتن شرایط حاکم بر کشور در زمان اونها و توطئه های اجنبی و خائنان داخلی بر علیه پهلوی و ایران؛ اونها رو قضاوت کردم. و شیفته عملکرد و دلسوزی و تعهد اونها شدم. چون اونها دلسوز ایران و ایرانی بودند و به نسلهای آینده ایران فکر میکردند من باید خیلی ناسپاس باشم که منکر خدمات بینظیر اونها بشم!!! خدا به شهبانو فرح پهلوی که سرشار از تجربه و دلسوز ایران و ایرانی هست عمر طولانی و با عزت و سلامتی عطا کنه و رضاخان کبیر و محمد رضا شاه پهلوی رو قرین رحمت بی پایان کنه و روحشون رو شاد کنه. سربلند تاریخ هستند! نه تنها در ایران که در منطقه هم سبب ثبات و امنیت بودند و مردی بودند که سخنشون سندیت داشته و دنیا میتونسته چشم بسته به این دو ابر مرد اعتماد کنه! پس سران نابخرد دنیا که توطئه کردندبر علیه پهلوی و ایران به سزاشون رسیدن که به پیمان شکنان و تبه کاران ودروغگویانی همچون اشغالگران ایران دچار بشوند. خداوند یگانه حافظ وارث به حق اونها رضا پهلوی باشه و قدرت و آرامش و شانس رو باهاش یار همیشگی کنه و به ما ایرانی ها سلامت تحویلش بده. با وجود پیشرفت های کنونی عجب دوران باشکوهی خواهد بود دوران مسئولیت این سرمایه ایران زمین!!! پس شعر حافظ تقدیم به پهلوی که عزیز ایران هستند:
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود
آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود از دل و از جان نرود
گر رود از پی خوبان دل من معذور است
درد دارد چه کند کز پی درمان نرود
به جناب ناشناس ،
البته با نظر شما از اینکه انگلستان در دو قرن گذشته تا به امروز در امور سیاسی و حکومتی ایران ، جاسوسی و فضولی و دخالت میکند ،، و خود را صاحب پشت پرده منابع ایران میداند ،، کاملا موافق می باشم .
اما زمانی که ، رضا شاه پهلوی ، پدر ایران نوین ، به سال ۱۳۰۴ خورشیدی ،، برابر با ۱۹۲۵ میلادی ، پادهشاه ایران شد ،، هنوز ادولف هیتلر به قدرت نخست وزیری المان نرسیده بود .
اصولا درگیری خاندان میهن پرست ایرانساز پهلوی ، با انگلستان بر سر مفت بری و تکه پاره کردن ایران توسط انگلیس بود .
از اینرو پس از شکست المان انگلیس فرصت را مناسب دید و رضا شاه میهن پرست و پدر ایران نوین را از ایران بیرون و به جزیره موریس افریقای جنوبی تبعید و زندانی کرد
همچنین ،، دو سال قبل از شورش ۵۷ زمانی که محمد رضا شاه فقید ، در مقابل انگلیس و امریکا که رهبری کنسرسیوم ۷ خواهران را برعهده دارند ،، یک تنه مثل شیر ژیان ایران زمین
ایستاد و فریاد زد ،، ما دیگر قرارداد مفت بری و غارت ،، از منابع ملی ایران را تمدید نخواهیم کرد و به چشم ابی ها باج نخواهیم داد ،،
همین انگلیس استعمار گر ، در مبطوعات جهان غرب به سرکردگی ، بی بی سی ،، شروع
به سم پاشی و تبلیغ منفی علیه حکومت شاه و خاندان پهلوی کرد و شاه را به دروغ در افکار و رسانه های غربی با دسسیه دیکتاتور معرفی کرد ،،
تا برپائی کنفراس گوادلوپ و اوردن نوکر هندی زاه خود ، خمینی دجال به پاریس و تبلیغ چهره او در نزد جامعه غربی به مسیح و گاندی ایران .
و اینگونه انگلیس توانست ، با مزدوران و نوکران داخلی خود ، مثل بازرگان ، سنجابی ، حزب توده ، فائان خلق ، مجاهدین ، نهضت ازادی ، افسران خیانتکار ، مثل فردوست ، قره باغی ، مقدم و پاکروان ، به شاه و ملت ایران خیانت بکنند و نوکر خمینی ، کاسه لیس دربار انگلیس بشوند .
وقتی که خدمات پهلویها را فراموش میکنیم و کور کورانه دنبال خمینی دجال و دارو دسته دزد و قاتلش میافتیم باید نتیجه عملکردمان را هم قبول بکنیم بله خودمان کردیم که لعنت بر خودمان باد ما انقلاب کردیم ما اشتباه کردیم. زنده باد رضا شاه دوم.
خانم بقراط گرامی سپاس از نوشتار روان شما که گویای دوران طلائی ایران عصر پهلوی بود. دوران درخشانی که با ناسپاسی سرخ و سیاه رو تخریب رفت ولی با آگاهی و خرد جمعی که در جامعه ایجاد کردند دوباره به تراز اول جهانی بر خواهد گشت.
درود بر شاهزاده رضا پهلوی!
درود بر شهبانو فرح دیبا!
اگر رضاه شاه تونست سرکار بیاید کشورو بسازه به خاطر این بود که انگلیس وشوروی درگیر جنگ با هیتلر بودن،وگرنه الان دیگه انگلیس نمیزاره همچین افرادی تو ایران سرکار بیان
جناب ، برخلاف تصور شما خاطرات دوران پهلوی است که مردم را به آیندهٔ روشن ومیهنی پر افتخارامیدوارکرده ؛ بدون خاطرات دوران پهلوی ایرانیان هیچ روزنهٔ امیدی نداشتند و ملایان شیعی آخرالزمانی حتی نامی هم از ایران باقی نمیگذاشتند. برنامهٔ ملایان شیعی تشکیل کشور «امام زمان» با ساکنانی بنام «امت اسلام» است.
دربارهٔ نصیحت شما به دور شدن از«پهلوی زدگی» ، شما گویا مفهوم «کشورداری» را با سلیقهٔ آشپزی اشتباه نموده اید ؛ مردان بزرگ ، تاریخ یک کشور را میسازند وبه آن جان وروان وهویت خلل ناپذیر میدهند ؛ پادشاهان پهلوی از آن مردان بزرگ بودند.
چرا؟ چون آخوندای بوگندو, ضد بشر و کروناپرور, لیاقت لازم برای حکومت کردن ندارند.
پدربزرگ و پدر و اکنون پسر (شاهزاده رضا پهلوی) به همراه روشنفکران و بزرگان مشروطه ، رهبری جریانی را داشتند و دارند که سه جریان تاریخی را پیوند می زند .فرهنگ ایرانشهری و ۱۴۰۰ سال مقاومت ملی ایرانیان در مقابل تروریزم اسلامی ،عرفان و فرهنگ مهرپرستی-زرتشتی-مسیحی و همینطور مدرنیزم ایرانی .
این فرصت بزرگ تاریخی بود که فردی از تبار ِ اسپهبدان طبرستان ، رضا شاه پهلوی به قدرت برسد و در فرصت تاریخی و البته بسیار کوتاه ، به ریشه های تروریزم اسلامی ضربه ای مهلک بزند و سنگ بنای ایران ِ نوین را پی ریزی کند .
پس از آن پدر بر تخت نشست و ۳۷ سال به فرایندی که تمام خیرخواهان و انسان دوستان ایرانی به آن ایمان داشتند ، ادامه داد و بنیاد کرد و ساخت و آباد کرد.
اما متاسفانه فوران جهل و جنایت ۱۴۰۰ ساله ، دوباره رخ داد و ضحاک از گور برخاست .
متاسفانه کشور ما هنوز دچار بیماری تروریزم اسلامی بود و در سه امام شیعی (حسین ، علی و حاج آقا زمان) خشونت و تروریزم را گسترش می داد. به همین دلیل جوانان ِ جو زده و جوجه کمونیست ، به همین امامان چنگ زدند و روش های جنون آمیز و جنایت کارانه ی کمونیستی را اسلامیزه کردند و به همراه تروریست های اسلامی و با شمشیر خون آلودِ تروریزم اسلامی به جنگ انسان و انسانیت رفتند .
حال دوباره پسر ، شاهزاده رضا پهلوی امید ایرانیان شده است .دقیقا مثل سردارانی که تبار از بزرگان ساسانی و اشکانی داشتند و به جنگ تروریست های اسلامی در ۱۴۰۰ سال پیش می رفتند .
در ایران ، نسل هایی که حماقت نسل قبل را دیدند و با آن زندگی کرده اند ، دوباره به فرهنگ ایرانشهری و عرفان ایرانی ، مدرنیزم ایرانی و مشروطه و دموکراسی سکولار امید دارند و این سه جریان تاریخی را در شاهزاده رضا پهلوی می بینند .
سرزمین ایران یک سرزمین افسانه ای است .جایی که شراب مهرپرستان ، خرد و حکمت زرتشت ، آتش ِ روشنایی بخش زرتشتیان ، آموزه های عرفانی و عاشقانه ی مانی ، خون و جسم عیسای مسیح و آتش ِ روحِ یکتا خدا همیشه برقرار است و برقرار خواهد بود و تروریزم وحشیانه ی اسلامی و سیاست بنی قریظه ای کردن مردم جهان ،از همین سرزمین به گورستان تاریخ خواهد رفت .
آری ما این جریان ِ اهریمنی وتروریستی و ضحاک پرستی را شکست خواهیم داد .
کسی کو هوای فریدون کند ———————دل از بند ضحاک بیرون کند
بادرود و سپاس فراوان ، از بانو الهه بقراط ، شیر زنی از خطه مازنداران ایران .
تربیت شده دوران و عصر طلائی پهلوی ایرانساز .
* به جناب مهرداد . *
اقای ،، مهرداد ،، مگر نظام های حکومتی ، ( ژاپن ، اسپانیا ، هلند ، نروژ ، انگلستان ، دانمارک ، بلژیک ، سوئد ) ،، نظام های حکومتی چند حزبی دمکراتیک و غیر مذهبی با دستگاه قضایی سالم و درست نمی باشند ؟
چرا روضه مارکسیست اسلامیستی خمینیسم ، بهشت رهرائی میخوانی ،،
( پدران ما چه حقی داشتند برای نسل ما نوع حکومت انتخاب بکنند )
و شد انچه که نمیبایستی میشد ،،
اگر سیستم حکومتی مشروطه شاهنشاهی در دهه جنگ سرد کاستی هائی داشته ،،
دوران تزریق و تاثیرات ،، عشق چه گوارائی ،، و علی شریعتی ،، و جلال ال احمدی ،، و بیژن جزنی ،، موسی خیابانی ،، و مارکس ، و انگلس ، و استالین ، توده ای ،، نهضت ازادی ،، فدائی و مجاهدین ،، افکاری بدتر و مخربتر از هروئین ،،
به روح وروان تاریک فکران پر مدعای روشنفکری ،،، به سادگی گول یک اخوند ۲ ریالی کنسرسیوم را خوردند ،،،
دلیل بر پایان نوع حکومت پرافتخار ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایرانزمین نمیباشد .
اگر کشورهای ، با نظام های حکومتی چند حزبی دمکراتیک مانند ،، ( ژاپن ، اسپانیا ، هلند ، نروژ ، انگلستان ، دانمارک ، بلژیک ، سوئد ) در عرصه فرهنگ و اقتصاد و صعنت و خدمات اجتماعی و رفاه نسبی و اموزش میدرخشند ،
دلیلش قهر با خود و داشته های خود و تاریخ و ریشه خود و دورانداختن هرچه داشتند نبود ،،
بلکه بازسازی و نوسازی و مدرن کردن قوانین و جامعه خود همگام با زمان را ،، درپیش روی خود قرار دادند و این راه کار را با جدیت و مسولیت پذیری و دیسپلین و وفاداری به ملیت خود نه قومیت ، دنبال کرده و میکنند .
جناب مهرداد می گویند ،،
باید از پهلوی زدگی هم دور شد .
غرق شدن در خاطرات عملا به یاس و نا امیدی میرسد.
این جمله جناب مهرداد ،،
دقیقا حرف دشمنان فرهنگ و تاریخ پرافتخار ایران میباشد ،، مانند رادیو تلویزیون بی بی سی ، نوکر انگلیستان ، که نمی خواهد حکومتی شاهنشاهی و پر افتخاری مانند ایران شاهنشاهی ،
قدیمی تر از انگلیس ،،، در تاریخ امروز جهان بدرخشد .
حکومت شاهنشاهی پهلوی اولین حکومتی ملی بود که پس از ۱۴۰۰ سال حمله اعراب و مغولها و تاتارها و استعمار کثیف انگلستان ، توانست ،، ایران تاریخی و ملت خرافه زده را از زیر اوار سنگین این همه ظلم و جور ، اهسته اهسته با کمترین امکانات بسوی مدرنیزه کردن و هوشیار شدن به تاریخ و عظمت و ایرانشان سوق بدهد .
عملکرد پهلوی ایرانساز ، مشعل خاموشی ناپذیری ، عبور از راه تاریک ،،
ایدئولوژی بازی مارکسیست ، اسلامیست دست پخت کنسرسیومی شرق و غرب ،،
و جمهوری روسی و جمهوری چینی و جمهوری بشار اسدی و جمهوری کوبائی و جموری رومانی جمهوری پاکستانی ، میباشد .
شاهزاده رضا پهلوی و خاندان پهلوی ، با کارنامه درخشان خود ،
ضامن سیستم حکومت نوین شاهنشاهی ، مشروطه پارلمانی ، سکولار دموکرات می باشند .
شصت سالگی شاهزاده رضا پهلوی ،، دلیل بر بازنشستگی ایشان نمی باشد .
جناب بایدن با ۸۰ سال سن کاندید ریاست حکومتی میشود .
جناب پوتین ۷۰ ساله تا ۱۶ سال اینده حکومت خود را با تقلب تضمین میکند .
نمیرالمومنین اخوند جنتی پوشکی با ۹۴ سال سن برای شما و ایران ۸۵ میلیونی تائین میکند .
حزب توده و مجاهدین با فرخ و مریم ۷۰ ساله کاندیدای رئیس جمهوری سرخ و سیاه معرفی میکنند .
جناب مهرداد ،،، سخنان و کامنتهای ،، بی بی سی گونه سرخ و سیاه دیگر در میان ایرانیان و خصوصا اکثریت نسل جوان ایرانی با شرف و میهن پرست خریداری ندارد .
نابود باد اتحاد سرخ وسیاه مارکسیست اسلامیست ،، که ایران و ایرانی را به مدت بیش از ۴۰ سال به این فلاکت دزدی و بی فرهنگی توده ای کمونیستی اسلامی دچار کرد .
برقرار باد حکومت مشروطه شاهنشاهی پارلمانی سکولار دموکراتیک در ایران با خاندان پهلوی .
زنده باد ،، ازادی ،، ابادی ،، شادی و رفاه عصر طلائی پهلوی ایرانساز . . .
( رضا شاه روحت شاد . رضا شاه روحت شاد . رضا شاه روحت شاد . )
سلسله پهلوی ایران را از گنداب تحجر و ارتجاع و نکبت و فلاکت، وارد جهان مدرن کرد، اما پسماندگان طبقه الیت از دوران قاجار و فرزندان و نوادگان آنها هرگز حاضر به پذیرش یک ایران پیشرفته نبودند و نمی توانستند از امتیازات صدها ساله دست بشویند. شاید تنها بر اساس نظریه جنگ طبقاتی کارل مارکس بشود مخالفت بیمارگونه و مستمر این طبقه فاسد و تمامیت خواه با حکومت پهلوی و مبارزه آنها بر علیه مردمان عادی و یک ایران آباد و پیشرفته و نوین را تبیین کرد.
این طبقه که ضمن مبارزه با پهلوی، در اثر رانت نفتی نیز فربه شدند، در کسوت بازاری، روشنفکر، نو اندیش دینی، توده ایی، مائوییست،آخوند، تکنوکرات، ملی گرا، ملی-مذهبی، مصدقی، قجرزاده، خانزاده، نویسنده و دانشگاهی در یک کار تیمی دقیق و مستمر و هماهنگ و برنامه ریزی شده در طول سالیان متمادی، کودتایی خزنده و خبیثانه را تدارک دیدند و کشور را به کثافت و عفونت و نکبت شیعه ایسم و واپسگرایی و مولفه های نظم کهن آلوده نمودند.
پس از انجام ماموریت و برقراری حکومت خلافت شیعه، راهی دیار فرنگ و ینگه دنیا شدند و لنگر انداختند و چنگر می خورند و در چراگاه مارکسیسم فرهنگی و نسبیت گرایی و اسلام سیاسی می چرند.
شاهزاده رضا پهلوی، علی رغم مقبولیت و محبوبیت در بین مردم عادی، احتمالا به این نتیجه رسیده که طبقه الیت درون مرزی و برون مرزی فاسد و‌نیرومند و شارلاتان و واپسگراست و ایشان نمی تواند در دو جبهه به تنهایی و همزمان هم بر ضد خلافت شیعه مبارزه کند و هم الیت اپوزیسیون نما و سردمداران ارتجاع سرخ وسیاه.
اما بنظرم بدور از مصلحت اندیشی و نگرانی از مخالفت واپسگرایان، ایشان حتی اگر نمی خواهند پادشاه شوند، می توانند با تکیه بر اراده و عزم ملی، رهبری گذار از خلافت شیعه را بر عهده گیرند،
خانم بقراط سپاس از مقاله خوب شما که حق مطلب را نسبت به دو پادشاه عاشق ایران و ایرانی ادا کردید . البته طبق معمول هم تعدادی ” پارازیت چی ” که جای امنی نشسته و احتمالا گیلاسی هم ” می ” نوشیده اند به افاضاتی فیلسوفانه پرداخته اند این گروه آرمان گرا و سنگ انداز که یادگار شبه روشنفکران بیسواد سالهای توسعه ایران هستند که دایم نق نق کرده و از کارها ایراد میگرفتند هیچگاه پا جلو نگذاشته و در هیچ کار عملی شرکت نکرده فقط مشغول غر غر و سنگ اندازی میباشند درست مانند زمان پادشاهان فقید ایران . کشور سکولار , چند حزبی , مدل سوییس , مدل دانمارک , مدل ,,,,, با نشستن پای کامپیوتر و با ملتی که هنوز برای حسن و حسین خود را جر میدهد بدست نمیاید . البته ناگفته نماند پشت این قضیه ایراد گرفتن از شاهزاده هم که تنها و تنها آلترناتیو این رژیم خونخوار هست همیشه میتوان ردی از رژیم یا توده ای ها یا مجاهدین هم دید که در اصل با عملکرد ضد ایرانی آنها با هم فرقی ندارند به ویژه در کمرنگ کردن خدمات پهلوی های ایران ساز . این دسته آدمها که فقط نق میزنند همه را میکوبند تا این رژیم را نجات دهند و دریغ از ارایه یک راهکار یا معرفی شخصی که ما به جای شاهزاده ان شخص را حمایت کنیم و میدانید چرا این کار را نمیکنند ؟ چون عملکرد منتخبین اینها ننگ آور بوده . آفرین به خانم بقراط و کیهان لندن که نظرات اینها را هم منتشر میکنند و خوشبختانه با نق نق زدن آگاهانه این افراد همچنان راه خود را میروند . حیف میخواهم کم بنویسم وگرنه پادشاهان پهلوی هم که میتوانستند مانند قاجارهای پلید یا جمهوری دزدان مسلمان حاکم بر ایران با فروش مملکت و مردم ان قرنها حکومت کنند چیزی بسیار بسیار فراتر از وظیفه خود انجام دادند که باز هم البته برای دیدن ان سواد , مطالعه کافی , و چشمانی بصیر و,,,, میخواهد .
کاش اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی انقدر دموکرات و مردم سالار نبود!کاش ۵۰ درصد روحانیون مستبد و توتالیتر حکمرانی خودخواهانه ای داشت و بمحض اینکه مردم اولین اعتراض ها را شروع کردند به آنان انگ عوامل KGB و سیا و موساد میزد و آنان را فتنه گر و آشوب طلب معرفی میکرد و به لشگرهای زرهی آرتـــــش شاهنشاهی دستور سرکوب همه جانبه آنان را میداد!!کاش ۲۶ دی بجای ترک وطن پیشنهاد تیمساران خسروداد و ربیعی در خصوص بمباران شورشیان کف خیابان های تهران را تائید میکرد اینچنین شاید ده هزارتایی شورشی وحشی ضدایرانی به فنا میرفت اما کیان ایران و ایرانی برقرار میماند
البته علیرغم احترام به نگارنده این مقاله خانم بقراط ، ایکاش ایشان این تفکرات را در دهه پنجاه شمسی داشتند زمانی که متاسفانه مثل بسیاری از جوانان علی الخصوص تحصیل کرده ها چریک بازی میکردند.
متاسفانه عملا خواسته یا ناخواسته به جریان خمینی اجنبی کمک کردند تا ایران را اشغال کند.
حکومت پهلوی در هر حال گذشته و به تاریخ ایران پیوسته
اگر هم زحماتی برای ایران کشیدند وظیفه ملی- میهنی آنها بوده و نام نیک برایشان ماند. آتاتورک هم به ترکیه خدمت کرد و گاندی به هند…
خیانت قاجار ها و یا وطن فروشی جمهوری اسلامی رافع وظیفه انسانی و میهنی دیگران نیست.
در اصل حکومتها و دولتها باید به کشور و مردم خدمت کنند.
اما در این زمان باید از پهلوی زدگی هم دور شد .
غرق شدن در خاطرات عملا به یاس و نا امیدی میرسد.
ایران حال بیشتر به یک نظام چند حزبی دمکراتیک و غیر مذهبی و البته دستگاه قضایی سالم و درست نیاز دارد.
دولتها باید برای مدت محدود انتخاب شوند چون قدرت فساد می آورد و قدرت مطلق به فساد مطلق می انجامد.
شاهزاده رضا پهلوی هم در آستانه شصت سالگی عملا در آستانه بازنشستگی هست و در این چهل سال هم کار خاصی از پیش نبرد.