کارزار توئیتری با هشتگ #کولبر_نکشید در روزهای گذشته به ترند اول در توئیتهای زبان فارسی تبدیل شد. در سال ۲۰۱۹ میلادی دستکم ۷۴ کولبر کرد در مرزها و کوهها کشته شدهاند. ۱۷۶ کولبر دیگر هم زخمی شدند. ۵۰ نفر از این کولبرها قربانی شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند.
البته کوه نیز ۲۳ نفر از این کولبران را بلعیده و یک نفر هم قربانی مینهایی شد که از جنگ ۸ ساله با عراق بجا ماندهاند. تنها در ماه ژوئیه امسال سپاهیان و مامورین مرزبانی به سمت ۲۰ کولبر دیگر شلیک کردند و ۶ نفر از آنها را به قتل رساندند. کولبرانی که به گفته احمدعلی گودرزی فرمانده مرزبانی ناجا «همواره مورد حمایت بودند.» همین فرمانده با بیشرمی کمنظیری اخبار تیراندازی به کولبران را «کذب محض» میخوانَد.
به کشتار کولبران میتوان از منظر احساسی نگاه کرد. جان هر انسان ارزش دارد و گرفتن آن باعث تشویش و نگرانی میشود. کشتن کولبران که برای قطعه نانی جان خود را به دوش میکشند، شاید بر این تشویش و نگرانی بیافزاید. کشتن فردی اگرچه بزهکار و مقصر، گذشته از اینکه مجازات مرگ غیرانسانی است، بدون محاکمه و حکم دادگاه در ادبیات قضائی بینالمللی «اعدام فراقانونی» به حساب میآید. در یکی از گزارشهای احمد شهید گزارشگر پیشین شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد جهت بررسی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی، صحبت از «کشتار سیستماتیک کولبران» میشود. کشتاری که به گفته احمد شهید نه تنها «غیرانسانی» است بلکه «توجیه قانونی» نیز طبق قوانین خود جمهوری اسلامی ندارد.
تیراندازی به کولبران غیرقانونیست
براساس ماده ۲ قانون مجازات اسلامی مصوبه سال ۱۳۹۲، کولبری جرم شناخته نمیشود و در قانون مجاراتی هم برای آن تعیین نشده، چه رسد به کشتن کولبران در کوهستانهای غرب کشور! بر اساس ماده ۱۸ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، در برخورد با «شخصی که مرتکب قاچاق کالا و ارز و حمل یا نگهداری آن شود، کالا یا ارز قاچاق او باید ضبط شده و متناسب با نوع کالا به جریمه نقدی محکوم شود».در این قانون نیز به مجوز تیراندازی به سوی کولبران اشارهای نشده است. در قانون «به کارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری» نیز به ده مورد اشاره شده است که هیچکدام ار این موارد تیراندازی به سمت کولبران را مجاز نمیداند. بر مبنای بند ۳ این قانون «مامورین در موارد خاصی حق دارند به بالاتر از کمر شلیک کنند»، از جمله این موارد، «مهاجم بودن شخص مظنون» و یا برای «مقابله با خطر از سوی فرد مهاجم» است. کولبری که باری ۲۰ یا ۳۰ کیلویی را در یک منطقه دشوار کوهستانی به دوش میکشد نمیتواند مهاجم به حساب آید! بر فرض اینکه مهاجم باشد با آن بار سنگین نه امکان فرار دارد و نه میتواند خطری برای مامور مسلح ایجاد کند!
پرسش دیگر در رابطه با پدیدهی غمانگیز کولبری، دلیل روی آوردن اهالی استانهای مرزی کردنشین مانند آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه به این «شغل» خطرناک و کمدرآمد است. شاید اشاره به آمار رسمی جمهوری اسلامی بتواند پاسخی منطقی به این پرسش بدهد.
مناطق کردنشین ایران، از آذربایجان غربی تا ایلام، جزو محرومترین و توسعهنیافتهترین مناطق کشور هستند. درآمد سرانه در استان کردستان، بر پایه آمار ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، در رتبه ۲۹ قرار دارد. سهم این استان از کل تولید ناخالص ملی کمتر از یک درصد، دقیقا ۹۵صدم درصد، است. چهار استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و ایلام دارای بالاترین نرخ بیکاری هستند که متوسط آن، طبق آمار رسمی، ۳۸ درصد است. در استان کردستان، باز بر مبنای آمار رسمی، ۴۳ درصد از جوانان با مدرک دانشگاهی بیکار هستند. باعت تعجب نیست که بیش از نیمی از کولبران دارای مدرک دانشگاهی هستند!
کولبران قاچاقچی نیستند
آیا کولبران با وارد کردن اجناسی که برای آنها تعرفه گمرگی پرداخت نمیشود، ضرر قابل توجهی به اقتصاد کشور وارد میکنند؟ آنهم در حالی که علی خامنهای نیز معتقد است که «کولبران قاچاقچی نیستند» و «کاری که آنها میکنند در حوزه قاچاق اهمیتی ندارد» و «با آنها برخورد هم نشود اشکالی ندارد.» بر مبنای یافتههای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی ۹۹.۵ درصد قاچاق کشور از طریق اسکلههای غیرقانونی و یا با کانتینر انجام میشود. در نتیجه سهم کولبران در قاچاق حدود نیم درصد است. قاچاق عمده به گفته بسیاری از سران نظام در دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که اسکلههای غیرقانونی ساخته و در مرزها اجناس قاچاق را با کامیون وارد میکند. همین دو هفته پیش بود که مصطغی الکاظمی نخست وزیر عراق برای «آزادسازی» دو پایگاه مرزی با ایران به آنجا سفر کرد. در دو گذرگاهی که نخست وزیر عراق به آنها سرکشی کرد، در سوی عراقیِ مرز شبهنظامیان حشدالشعبی مستقر شده بودند و در آنسو، در خاک ایران، نیروی قدس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کنترل را از دست اداره گمرگ خارج کرده است! در عراق این دو بخش به مامورین گمرگی بازگردانده شدند، ولی در ایران دولت حسن روحانی جرأت پس گرفتن مرز از پاسداران را ندارد.
آیا کولبری کار راحت و پر درآمدی است که جوانان «انتخاب» میکنند یا از روی ناچاریست؟ در دو سفر به اقلیم کردستان عراق که با کولبران در منطقه مرزی به گفتگو نشستم، شکی برایم باقی نماند که یک فوق لیسانس ریاضی از دانشگاه تبریز اگر هنوز کولبری میکند و هر روز جانش را بر کف دست میگذارد تا مسیری کوهستانی بین ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر را با تمام خطراتش با باری بین ۲۰ تا ۴۰ کیلو طی کند و در ازای هر کیلو ، بنا به نوع کالا و مسیر، بین ۶ تا ۱۰ هزار تومان دریافت کند، که در آخر ماه کل درآمدش بین یک میلیون یا یک و نیم میلیون تومان باشد، هیچ انتخابی نداشته است! بلکه فقط میشود از کلمهی اجبار برای پرداخت به این کار طاقتفرسا و خطرناک استفاده کرد. در غرب کشور بین ۷۰ تا ۱۰۰هزار نفر که اکثرا در شهرها زندگی میکنند برای امرار معاش به کولبری روی آوردهاند.
اجناس «قاچاقی» که آزادانه به فروش میرسند
غیر از کالاهای معدودی مانند مشروبات الکلی که فروش آنها در جمهوری اسلامی غیرمجاز است، آنچه کولبران با خود از آنسوی مرز میآورند اجناسی هستند که می توان در مغازهها یافت و علنی به فروش میرسند. علیرضا آشناگر معاون امنیتی استانداری کردستان میگوید «کولبران ۸۹ قلم جنس وارد ایران میکنند مانند چای، مواد غذایی بستهبندی شده، تلویزیون، کولر، پارچه، کفش، پوشاک، ظروف آشپزخانه، لوازم برقی خانگی، لوازم بهداشتی و آرایشی، لاستیک اتوموبیل، گوشیهای همراه. آنها به ندرت سیگار و یا ماهواره که فروش آنها غیرقانونی است حمل میکنند. اجناسی که فروش آنها مجاز نیست از طرق دیگر وارد کشور میشوند.»
به این ترتیب، به اعتراف مقامات خود نظام، کولبران با سهم ناچیزی که بر مبنای آمار رسمی در قاچاق دارند، بدون شک خطری برای اقتصاد کشور نیستند. مبارزه با این پدیده نیز بسیار ساده است: سرمایهگذاری در مناطق مرزی و ایجاد اشتغال.
اما مشکل اینجاست که شبکههای عمده قاچاق، آنهایی که ۹۹.۵ درصد بازار را در دست دارند، به ویژه «برادران قاچاقچی» که محمود احمدینژاد نیز در زمان ریاستاش بر دولت به آنها اشاره کرد، آنقدر انحصارطلب و تمامیتخواه هستند که حتا تحمل این نیم درصد را هم ندارند و به کولبران شلیک میکنند.
احمد رأفت
آب را گِل آلود نکنید
نان را آجر نکنید
زنده را مرده نکنید
زندگی را مرگ نکنید
دشت را بیابان نکنید
روشنایی را تاریک نکنید
نور را تیره نکنید
جوان را پیر نکنید
شادی را غم نکنید
امید را یاس نکنید
عروسی را عزا نکنید
روز را شب نکنید
روزی همه می میریم .چه بازیگر خوشگل لندن نشین بانو ماهچهره که تشریف می آوردند در سریال های صدا و سیما و برنامه ی دورهمی مهران مدیری کسب شهرت و ثروت می کردند ، چه مصطفی صالحی و کولبران کردی که جوانی شان در بهت و رنج و درد به غروب می رسد .
مهم این است که چگونه می میریم .آیا مثل ماهچهره خانم با سلبیریتی های حکومتی خوش خوشان داریم یا مثل مصطفی صالحی در بهت در بی دادگاه تروریست های شیعه محکوم به مرگ شده ایم و یا مثل نوجوان کولبر در میان برف و سرما و گلوله جان می دهیم .
چقدر نفرت انگیز هستند سلیبریتی های خود فرخته در این روزهایی که اکثر مردم در رنج و درد و فقر و ظلم حکومت ِ تروریست دارند جان می کنند .چه نفرت انگیز است عکس های خوشگل و ترگل ورگل این جماعت نان به نرخ روز خور و ریاکار.این سلبریتی ها فراموش می شوند اما نام کسانی می ماند که ایستادند در مقابل ضحاک زمانه خامنه ای و تمام تروریست های اسلامی-شیعی و تن ندادند به نمایش تهوع آور برای سرگرم کردن مردم به بدبختی هایشان .