فرد صابری- درخواست فعال نمودن مکانیسم ماشه از سوی آمریکا در حالی به شورای امنیت سازمان ملل ارسال شد که قابل پیشبینی بود این نهاد زیر فشارهای مختلف و مشخص آن را رد نماید.
چند روز قبل از این نیز تصمیم در مورد ادامهی منع تسلیحاتی جمهوری اسلامی، با عدم رای مثبت اروپاییها مواجه شد تا مشخص شود که متحدین کاغذی آمریکا حمایت از ابرتروریست جهانی را ترجیح میدهند.
از مخالفتهای پی در پی اتحادیهی اروپا در برابر آمریکا میتوان دریافت که خشم و غضب فروخوردهی اروپاییها از خروج برجام از طرف کاخ سفید، از دلایل عمده است ولی آن روی سکه و شواهد نشان میدهد آنان در یک دوگانگی آشکار بطور تلویحی با بازگشت تحریمها نیز همراه بودهاند.
آنچه مشخص است اینکه اروپا نه امکانی برای فروش تسلیحات نظامی دارد و نه میتواند زیرا هیچ اسلحهی اروپایی وجود ندارد که قطعات یا طراح آن شرکتهای آمریکایی نباشند؛ پس موضوع و اصرار دولت کنونی آمریکا در تحریم تسلیحاتی ملایان، مبادلهی ادوات نظامی اروپا با رژیم اسلامی نیست.
اما مسئله اینجاست که جمهوری اسلامی همین اکنون هم به ارسال تجهیزات نظامی به سوریه اقدام ورزیده و با پایان مهلت قطعنامهی تحریم تسلیحاتی و جلوگیری از تمدید آن با خیال راحت به افزایش هرچه بیشتر ادوات نظامی پرداخته و آن را در اختیار شبهنظامیان مورد حمایت خود جهت ترویج تروریسم اسلامی قرار خواهد داد.
درواقع عدم برخورد قاطع اروپا با تحریم تسلیحاتی ملایان میتواند حاوی این پیام باشد که، آنان با روند صلح کشورهای عربی– به ویژه شیخنشینهای حاشیهی خلیج فارس- با اسرائیل مخالفاند! اروپاییها باید جوابگوی این موضوع نیز باشند.
به دنبال همین مسئله، هستهی مرکزی دعوای کنونی کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل نه تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران بلکه عدم توافق در رابطه با جایگزینی رژیم کنونی ایران است. به همین خاطر است که کشورهای درگیر در مناقشه آمریکا و جمهوری اسلامی کوتاه نمیآیند. کشورهای اروپایی پیروزی خود را در استقرار و تحمیل حکومت همسو با اتحادیهی اروپا در فردای سقوط حاکمیت فعلی به عنوان برگ برنده دنبال میکنند.
درخواست و التماس مستمر اروپا و متحدانش برای بازگشت به سیاست مماشات با جمهوری اسلامی ریشه در همین خواسته دارد؛ اروپا همواره با دست لرزان در مناقشات برجام با آمریکا همراه بوده و چین و روسیه نیز از این موضوع کاملا آگاهی دارند.
اوج پوپولیسم اروپاییها اینجاست که، اقدامات منفعلانهی خود در مواجهه با رژیم تروریستی در ایران را از شهروندان خود پنهان میدارند ولی در مقابل آمریکا به عنوان ابرقدرت دنیا- که اروپا بدون آن فرو خواهد ریخت- ایستادگی میکنند تا از دولتهای چین و حکومتهای ناکارآمد آفریقا و رژیمهایی مانند جمهوری اسلامی دلجویی نمایند. تبعات و ادامهی این نمایش میتواند موجب فروپاشی نظم سازمان ملل گردد واین همان روندی است که فرقهی تبهکار حاکم بر ایران نیز دنبال میکند.
از سوی دیگر مخالفت با مکانیسم ماشه بهانه است. دولتهای چپگرای اروپایی، پرزیدنت ترامپ و دولت او را نشانه رفته و کارشکنیهای متعددشان نه تفاوتهای استراتژیک بلکه به یک مقولهی شخصی مبدل شده؛ به همین خاطر آنها حتی در کنار آنارشیستهای چپ، دست به هر بیاخلاقی علیه نظم موجود در ضدیتی فاحش با شخص دونالد ترامپ میزنند.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ چپها از اروپا تا آمریکا، هر روز یک بساط به وجود آوردهاند. تا آنجا که برای مبارزه و از میان برداشتن رئیس جمهور جمهوریخواه و طراح ایدهی «سیاست ارزشی» در دنیا، شورش و آشوب به وجود آوردند و با پیروزی ترامپ در انتخابات پیشِ رو، احتمال اینکه دوباره دست به اقدامات خرابکارانه بزنند دور از ذهن نیست.
در پایان آنچه مهم است اینکه اروپاییها در عرض این چهل و یک سال بعداز روی کار آمدن فرقه خمینیسم، هیچگاه از حقوق انسانی مردم ایران و صلح جهانی پشتیبانی نکرده و حالا نیز همچنان به دنبال لقمهی بزرگ بدون به حساب آوردن ملت ایران است و در این راه به نقض کامل ارزشهای غربی نیز میپردازند.
نظام ج.ا. و تمام حاکمیت قدرت و ثروت و اقلیتهای الگارشی بیش و کم پیدا و نهان در بر کشورها، خلاصه اش آچمزی مردمان ایرن و جهان است.
طبیعت خدا چه انتقامی از نابودگرش میگرد.
اروپاییان خائن به ملت ایران هستند و بامردم ایران صادق نیستند.درجنگ هشت ساله انواع سلاحها را برای کشتار جوانان برومند ایران دادند.واین هم بعد از جنگ
البته ناگفته نماند اروپائیان از هجوم سیل مهاجران ایرانی،سوری،عراقی و کشورهای اطراف وحشت دارند
در موقعیت کنونی، نفع مردم ایران(چه داخل و چه خارج) در همراهی و حمایت از ترامپ است.
اروپاییها دشمنان یهودیان هستند و از قدیم بودند بنابراین ضدیت اونها با اسراییل تعجب برانگیز نیست ضمنا همانطوری که قبلا گفتم جمهوری اسلامی با توطئه روسیه و اروپا و دموکراتهای آمریکا به قدرت رسید و دست نشانده ی آنهاست بنابراین حمایت این سه تن از جمهوری اسلامی عجیب نیست
نکات بسیار جالب در این نوشتار به آن اشاره شده. متاسفانه سیاست دو کشور بزرگ اروپا فرانسه و آلمان بر تمامی کشورهای اروپایی سایه افکنده وگرنه بسیاری از کشورهای اروپایی بخصوص شرقی موافق سیاست ترامپ و بر ضد سیاستهای فرقه تبهکار هستند. و ما ایرانیان باید هم لابی گری بر این کشورها کنیم.
با درود و احترام . ضمن سپاس از ارائه این مطلب توسط نویسنده محترم و زحمتکشان کیهان لندن . بنده فقط به ٢ نکته از موضوعات که در این نوشته امده است ، اشاره مینمایم و قضاوت را به خوانندگان محترم ، وا مینهم .
یکم ،دولتهاى اروپیى هنوز الترناتیو دلخواه خودرا ، که همسو با انها باشد ، نیافته اند .
ایا منِ ایرانى ساکن خارج ، نباید شرم نمایم که بدلیل نداشتن یک هدف مشترک ، نتوانسه ام حتى باندازه ( خمینى دروغگو ) ، خود را طورى جلوه دهم که اروپائینان ، از اینهمه رذالت دست بردارند و از منِ مدعى ضدیت با حکومت اسلامى حمایت نمایند ؟ العاقِل ُ یَکفیَه ُ الاِشاره .
دوم : دولتهاى اروپایى ، رذالت ِ حمایت از کثیفترین حکومت ِ تاریخ که در ایران ِ امروز ، حاکم است را ، از شهروندان ِ خود ، پنهان مینمایند .
ایا منِ ایرانى ساکن اروپا که مثلا از دست ِ این حکومت ِ ضد بشرى ، مجبور به خروج از میهنم شده ام ، نباید شرم نمایم ؟ از اینکه اقدام نمیکنم و بزبان مردمِ کشور ِ محل سکونتم ، براى انها هر روز اگهى نمیدهم که ، از دولتتان بخواهید با تروریسم بین الملل ، همکارى نکند . با پوزش از زیاده نویسى ، در هردو مورد ، مشکل از من ِ ایرانى است .
با سپاس مجدد . پاینده ایران ، سربلند ایرانى .