دفاع از تروریسم؛ از اتحادیه اروپا تا شورای امنیت 

یکشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۹ برابر با ۳۰ اوت ۲۰۲۰


زمان فیلی- بدون هیچ شک و شبهه‌ای نام جمهوری اسلامی مترادف با تروریسم است. این مدعا نه اتهامی بی‌پایه بلکه بر اساس عملکرد حاکمیتی‌ انقلابی- مکتبی در چهل و دو سال گذشته بوده و خود علنا بدان معترف و مفتخر نیز است.

روند حکومتی ملایان همواره از بدو تکیه بر قدرت در سیاست داخلی خشونت مطلق شرعی و در سیاست خارجی همراه با تهدید و ترور صورت گرفته و علاوه بر اینکه هیچگونه مخالفتی را برنتابیده‌اند، حذف و از بین بردن مخالف خود را وظیفه‌ای الهی قلمداد کرده‌اند.

در چشم‌اندازی روشن و کلی مدافعان جمهوری اسلامی چه در سطح داخلی و خارجی آنهایی هستند که به برکت موجودیت‌ اقلیت حاکم متنعم بوده و اصولا بستر به قدرت رسیدن تحجر در ایران همین امر بوده اما ماندگاری‌ و استمرارش نه وابستگان حکومتی که حمایت بلامنازع خارجی است.

حضور سفرای وقت انگلیس فرانسه و آمریکا در صف اول اولین نمازجمعه‌‌ی تهران در چهارم آبان‌ماه  پنجاه و هشت در حقیقت مهر تائیدی بر همراهی آیت‌الله‌ها از سوی چپگرایان اروپایی- آمریکایی بود که با تجهیز اسلامگرایان زیر پرچم «وحدت کلمه‌»ی خمینی، ایران را از اسب ترقی و پیشرفت پایین کشیده و بر زمین کوبیدند.

سفرای سه کشور فرانسه انگلیس و آلمان در اولین نمازجمعه بعد از انقلاب اسلامی

نکته‌ی آشکار و پر تناقص رفتار چپگرایان اروپا- آمریکایی در رفتار کاسبکارانه‌ی آنان در بُعد حقوق‌ بشر حتی به قبل از انقلاب اسلامی دیده می‌شود. آنها تا هنگامی‌که بقالی حقوق بشر‌شان مستمسکی در خدمت سقوط ایران بود، مدام به عنوان اهرمی از آن استفاده می‌کردند و در سفرهای مکرر شاه فقید را به وسیله‌ی آن تحت فشار قرار می‌دادند آنهم تازه به این دلیل که چرا حکومت وقت با تروریست‌ها برخورد کرده! ولی بعد از اینکه همان تروریست‌ها به قدرت رسیدند و تا کنون به کشتار و سرکوب مردم می‌پردازند، هماره سعی در پنهانکاری می‌کنند چنانچه دیگر برا‌یشان مهم نیست که جمهوری اسلامی به آنان اجازه‌ی بررسی این موضوع را نمی‌دهد و تنها به چند بیانیه‌ی ویترینی بی‌عمل و اثر اکتفا نموده‌اند.

چپگرایان با سابقه‌ی چهل و دو سال پشتیبانی از اسلامگرایان حاکم در ایران عملا دنیا را به هرج و مرج کشیده و حاضر هم نیستند در رفتار خود تجدید نظر نمایند. آنان با تکیه بر ایده‌ی جهان‌وطنی رفاه و آرامش خود را تنها در عدم ثبات امنیت در خاورمیانه- خصوصا ایران- دانسته و به همین خاطر از تروریسم ملایان چشم‌پوشی کرده و با مماشات برخورد می‌کنند.

درواقع خصیصه‌ی اصلی چپ‌گرایان عدم شفافیت دوگانگی فاحش رفتار سیاسی و مقابله با ارزش‌سالاری می‌باشد. چپ‌های اروپا- آمریکایی در اتحاد و مراوده با اسلامیست‌ها به خوبی «تقیه»ی اسلامی را پذیرفته و بهترین راه برای دست‌ درازی به منافع و منابع در ایران، استمرار ضدملی دزدسالاران حاکم است. آنها خوب می‌دانند ملایان در ایران هیچ ارزشی برای آبادی وطن و آزادی مردم قائل نیستند و تنها در اندیشه‌ی پیش بردن و نگهداری ایدئولوژی اسلامی هستند.

امروز همگرایی چپ- اسلامیست‌ها در حالی بیشتر و عمیق‌تر از هر هنگام دیگری شده که شهروندان کشورهای اروپایی را نیز به خطر انداخته و سیاستمداران این طیف با انتشار اخبار وارونه سعی در دور نمودن ذهن مردم را دارند. به دنبال همین امر در آمریکا هم می‌توان اوج آنارشی گروه‌های چپگرا را نظاره کرد که حاکی از بی‌برنامگی و شکست‌شان در مدیریت و ناتوانی در پذیرش تغییرات بنیادین مدنی- سیاسی جهانی است.

آنچه محرز است همراهان اروپا- آمریکایی رژیم ملایان نگاه‌شان به ملت ایران همان برخورد اسلامگرایان متحجر حاکم است. اعوان و انصار جنایتکاران بدون مرز مردم ایران را فاقد ارزش داشتن دموکراسی و زندگی انسانی دانسته و این در حالیست که در بسیاری از کشورها هنگامی که حق رای برای زنان ایران به رسمیت شناخته شد، آنان هنوز فاقد این حق مهم بودند.

حمایت تمام‌قد از جمهوری اسلامی از طرف اروپایی‌ها در شورای امنیت در خصوص عدم دستیابی فرقه‌ی تبهکار به تسلیحات نظامی نشان از این دارد که آنان در گرداب تروریست‌ها غوطه‌ور شده و توان برخورد با آن را ندارند. نکته‌ی حیرت‌انگیز پیش از این اقدام رد قطعنامه‌ی آمریکا در سازمان ملل بود که با بازگشت تحریم‌های همه‌جانبه علیه رژیم آیت‌الله‌ها به مخالفت پرداختند.

رونمایی از موشک بالستیک «شهید حاج قاسم»؛ پنجشنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۹

یک واقعیت مشخص پرده از چرایی‌های اهمال عمد اتحادیه‌ی اروپا در مقابل تروریست‌های حاکم در ایران  بر می‌دارد. اروپایی‌ها به عنوان گروگانی در دست رفقای چینی ملایان از طریق شرکت‌های این کشور بی‌اخلاق کماکان به دور زدن تحریم‌ها دست زده و یکی از عواملی که دولت کنونی آمریکا به تحریم شرکت‌های چینی می‌پردازد، همین موضوع است.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی با تبلیغات دروغین و همیشگی‌اش تمام ویرانگری و ناتوانی‌های خود را به تحریم‌های آمریکا ارتباط داده اما آگاهان به مسائل بر این نکته اشراف دارند؛ ملت ایران از بدو ورود خمینیسم تا کنون در تحریم کامل بوده و در کنار حق نداشتن ابتدایی‌ترین حقوق از همان آوان جمهوری اسلامی در صف قحط‌سالی قرار گرفته است.

با تمام این تفاصیل، بجز ولایت‌معاشان اکثریت مردم ایران از فشارها بر دوزخ‌آفرینان استقبال کرده و خواست آنها که در اعتراضات همیشگی اعلام داشته‌اند، ساقط نمودن ملایان بوده هرچند توسط حامیان پیدا و پنهان رژیم اسلامی نادیده گرفته شده است.

در نهایت حقیقت اینجاست آخرین تلاش چپاولگران چپ‌- اسلامیست‌ این روزها آرزوی تکرار تاریخ هولناک انقلاب اسلامی در ایران برای آمریکاست و البته جمهوری اسلامی نیز بی‌صبرانه منتظر آن است تا به بقای خود همچنان امیدوار بماند اما تفکرات زیرمیزی و هرج و مرج‌طلبانه‌ی‌ آنها با شکستی مفتضحانه روبرو خواهد شد و سرانجام مجبور خواهند شد فریاد دادخواهی ملت ایران را بشنوند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=209870

2 دیدگاه‌

  1. afshin

    دلیل بقای این رژیم ناتوانی ایرانیان برانداز در کشورهای خارجی است. ۴۲ سال است که یک عده یا چپ و یا مذهبی و یا مصدقی و یا پادشاهی علیه همدیگر که هیچ ,علیه شاه و رضا شاه شعار میدهند!؟ باید از خود پرسید ایا ما ملتی هستیم احمق و نادان که هنوز به این شعور نرسیده ایم که همبستگی ملی برای ازادی ایران لازم است و باید تمام مزخرفات شعارهای ایدولوژی وحزبی و قبیله ای را باید تعطیل کرد و فقط متمرکز شد بر نابودی رژیم اشغالگر اسلامی.
    اتحادیه اروپا و یا این فاحشه های غربی مهم نیستند چون اگر ایرانیان که امروز بیش از ۸ میلیون در خارج زندگی میکنند ،بتوانند یک ساعت از وقت خود در سال را برای کمک به جوانان داخل ایران بگذارند، میتوانند این فاحشه های غربی را وادار به طرفداری از ملت ایران بکنند. افسوس که این چهار سال را از وجود ترامپ استفاده نکردیم!؟ افسوس که فعالان سیاسی ایرانی به تکامل فکری و شعور سیاسی نه ریسده اند،؟ افسوس که ملت داخل ایران اکثریت سکوت را ترجیح می دهند. برای نابودی این رژیم هیچ قدرتی لازم نیست جز قدرت مردم ایران .فقط یک مسولیت و یک هدف و یک کشور و تشکیل یک ارتش میلیونی مردمی میتواند ایران را نجات داد و به غیر از این باید سرگذاشت و مرد.

  2. آرش

    تحلیل درست و عالی

Comments are closed.