«دهه ۹۰ میلادی بود و افغانستان ناامن. ما ساکن کابل بودیم. خانودهام تصمیم گرفتند هر طور شده از طریق مرز پاکستان خود را به ایران برسانند. در نهایت به صورت غیرقانونی وارد ایران شدیم. سالهای ۱۳۷۰ تا ۷۴ خورشیدی را در این کشور گذراندم و دوران کودکیام در ایران سپری شد؛ دورانی که هیچ وقت آن را فراموش نمیکنم.»
بهاره حالا به کشورش برگشته و ساکن هرات است. میخواهد ناشناس بماند و به همین دلیل به اسم بهاره معرفیاش میکنیم.
او از تجربه زندگیاش در ایران میگوید؛ از سالهایی که به گفته خودش خانوادهاش همه کار کردند تا او بتواند درس بخواند.
میگوید: «مادرم معلم است و به همین دلیل برایش خیلی مشکل بود که بپذیرد دخترانش نتوانند در سن قانونی درس بخوانند و در نتیجه بیسواد بمانند. از سوی دیگر به عنوان مهاجر غیرقانونی اجازه تحصیل کردن در ایران را نداشتیم. بنا بر این مادرم هر طور بود هر دو سه ماه یک بار کاغذپارهای از جایی میگرفت تا من بتوانم به درس خواندنم ادامه بدهم. گاهی میآمدند در کلاس و صدایم میزدند که از فردای آن روز نمیتوانم به مدرسه بروم و دوباره مادرم با اشک و آه از این ور و آن ور مجوز حضورم را در مدرسه میگرفت. همه این دوران با اضطراب سپری شد. در همان دنیای کودکی بارها از خودم میپرسیدم من کیام؟ اینجا چه میکنم و چرا باید وضع من اینگونه باشد؟»
به گفته مقامات جمهوری اسلامی ایران، ۳۲۰ هزار دانشآموز و ۱۳ هزار فارغالتحصیل دانشگاهی افغان در ایران حضور دارند.
دولت ایران به تازگی اجازه داده است دانشآموزان افغان فاقد مدرک افغان نیز در مدارس ایران ثبت نام کنند. بهاره یکی از هزاران مهاجر افغان است که زمانی به همراه خانودهاش به صورت غیرقانونی از مرزها گذشته و وارد ایران شدهاند.
میگوید: «خانواده من در کابل زندگی مرفهی داشتند اما پس از ورود به ایران باید در حاشیه شهر زندگی میکردیم. پس از پیگیریهای زیاد موفق شدیم در پایین شهر مشهد و در نزدیکیهای ترمینال جایی را اجاره کنیم؛ البته ما نسبت به بسیاری از مهاجران افغان شرایط بهتری داشتیم.»
بهاره ایران را کشور زیبایی میداند اما میگوید زندگی در آنجا تجربه خوبی نبود و مردم به ما نگاه از بالا به پایین داشتند: «وقتی سالها بعد دوباره به ایران مسافرت کردم و برای مردم گفتم که به بسیاری از شهرهای کشور سفر کردهام و مثلا مشهد، کیش، اصفهان و یا شیراز را دیدهام تعجب میکردند. گویا برایشان باورش سخت بود که افغانستان نیز مانند هر کشور دیگری هم افراد بیسواد دارد هم تحصیلکرده، هم فقیر و هم ثروتمند.»
علتهای مهاجرت افغانها به ایران
دولت حامد کرزای کمتر از یک سال پیش جای خود را به دولت وحدت ملی داد. به نظر میرسد شرایط اما برای مردم این کشور همچنان پر از بیم و هراس است. از یک سو آیندهای مبهم و نگرانی از روزها و سالهای پیش رو باز هم افعانها را راهی کشورهای همسایه و حتی دورتر کرده است؛ موج تازهای از مهاجران افغان که برای زندگی و آینده بهتر خود و خانوادهشان را به آب و آتش میزنند. از سوی دیگر کشورهایی همچون ایران نیز سختگیریهای خود را نسبت به مهاجران افغان بیشتر کردهاند. عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت کنونی چند روز پیش با اشاره به اینکه روزانه دو هزار مهاجر غیرقانونی افغان از فضاهایی که در مرزها وجود دارد پس از خروج از کشور دوباره وارد ایران میشوند گفت: هر جا مهاجران غیرقانونی مشاهد شوند جمعآوری و به کشورشان فرستاده میشوند. اما علتهای موج تازه مهاجرت از افعانستان چیست؟
علی کاوه استاد جامعهشناسی دانشگاه دولتی هرات در افغانستان در گفتوگو با کیهان لندن درباره علت مهاجرت افغانها به ایران به ناامنیهای سیاسی و مشکلات اقتصادی اشاره میکند و میگوید: «در دهههای گذشته فقر و بیکاری یکی از علتهای اصلی مهاجرت بوده، در کنار آن هم البته هر موقع شرایط امنیتی بدتر شده مهاجرتها هم بیشتر شده است.»
او درباره موج تازه مهاجرتافغانها به ایران میگوید: «سازماندهی مجدد طالبان، تحولات اخیر در شمال کشور و ظهور داعش در افغانستان باعث شده است که اوضاع امنیتی کشور دوباره در ماههای اخیر بدتر شود و به تبع آن موج جدیدی از مهاجرت از کشور شروع شود؛ گروهی که در درجه اول به سمت اروپا و پس از آن به سوی کشورهای مرزی همچون ایران میروند.»
به گفته این استاد جامعهشناسی «همه این شرایط دست به دست هم داده تا مردم احساس ناامیدی کنند» . به گفته او «در این شرایط بسیاری از کسانی که به مهاجرت فکر میکنند مشکل اقتصادی هم ندارند و برخی با سرمایههای هنگفت به امید زندگی بهتر از کشور خارج میشوند. دولت هم سختگیریهای خود را در مرزها افزایش داده تا مردم نتوانند پول نقد از کشور خارج کنند.»
فشار بر مهاجران افغان برای فشار بر دولت افغانستان؟
تنها چند روز پس از آنکه وزیر کشور ایران خبر از برخورد سختگیرانه با مهاجران غیرقانونی افغان داد محمد تقی حسینی قائم مقام وزیر تعاون کار و راه اجتماعی در ۲۷ مرداد ماه اعلام کرد که به کار گرفتن کارگران افغان در ۱۶ استان ایران ممنوع است.
در دی ماه سال گذشته نیز دولت ایران اعلام کرده بود که افغانها حق اقامت در ۹ استان کشور را ندارند.
پیش از این برخی کارگران ایران اردیبهشت ماه سال جاری و در راهپیمایی روز جهانی کارگر با در دست داشتن پلاکاردهایی نسبت به اشتغال اتباع و کارگران خارجی به ویژه کارگران افغان در ایران اعتراض کرده بودند.
مهرداد درویشپور جامعهشناس میگوید: «اینکه مهاجران افغان فضای کار کشور را گرفتهاند ادعایی است که نه تنها در ایران نسبت به مهاجران مطرح میشود بلکه در همه کشورها ادعاهای مشابهی وجود دارد.» به گفته او «بسیاری از شغلهایی که افغانها در کشور دارند شغلهایی با موقعیت اجتماعی نازل و درآمد بسیار کم است که ممکن است بسیاری از ایرانیها حاضر به انجام آن نباشند.»
این جامعهشناس در عین حال نحوه برخورد حکومت با مهاجران افغان را «سوار شدن بر موج نارضایتی برای برخورداری از حمایت افکار عمومی» میداند.
علی کاوه اما به چرایی برخورد ایران با مهاجران افعان از زاویه دیگری نگاه میکند و میگوید: «نحوه برخورد دولت ایران با افغانها معمولا سیاسی است به این ترتیب که اگر روابط دو کشور خوب بوده برخوردها هم بهتر بوده است و اگر روابط بد شده این برخوردها سختگیرانهتر شده است.»
به گفته این جامعهشناس افغان «حامد کرزی رییس جمهوری سابق افغانستان بیشتر تمایل داشت با حکومت ایران روابط نزدیکی داشته باشد و زبان انتقادی نسبت به سیاستهای آمریکا داشت اما دولت وحدت ملی بیشتر تمایل دارد از ایران فاصله بگیرد و به عنوان مثال به پاکستان و یا آمریکا نزدیکتر شود.»
این استاد دانشگاه هرات اضافه میکند که «به نظر میرسد دولت اشرف غنی میخواهد روابطاش را با ایران به حداقل برساند؛ سیاستی که البته منتقدان زیادی هم در داخل کشور دارد.»
علی کاوه میگوید: «در این درگیریها و اختلافات سیاسی یکی از راههای ایران برای فشار به دولت افغانستان برخورد با مهاجران این کشور است.»
به نظر میرسد تا زمانی که افغانستان کشوری ناامن است و مردمان آن که نزدیک به چهل سال است با جنگ و بیثباتی و عدم امنیت دست و پنجه نرم میکنند همچنان با مشکلات اقتصادی و فقر و عدم امنیت روبرو باشند، خروج افغانها از کشورشان اجتنابناپذیر باشد؛ آن هم در حالی که کشور «دوست و برادر» که از نظر تاریخی و فرهنگی پیشینه تاریخی و طولانی مشترک با هم دارند نه تنها با روی گشاده از آنها استقبال نمیکند بلکه هر جا که بتواند عرصه را بر آنها تنگ میکند.