محمدجعفر اسدی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یکی از همرزمان قاسم سلیمانی در جنگ ایران و عراق اواخر شهریور در برنامه «روایت حبیب» به بیان خاطراتی از سلیمانی پرداخت که بخشی از آن مربوط به رویدادی در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ بود.
اسدی که اکنون معاون بازرسی قرارگاه مرکزی «خاتمالانبیاء» است و به شدت از سرکوب اعتراضات «آبان ۹۸» حمایت میکند در برنامه «روایت حبیب» گفته «کسی در فتنه ۸۸ غلتیده بود به آنطرف. ساعت ۱۲ شب برخورد کردم به قاسم [سلیمانی] گفتم که نامه فلانی را دیدی گفت نه شنیدم. رفتم از خانه نامه را آوردم رفتیم خانه ایشان تا ساعت دو بعد از نصف شب قاسم میگفت حیف ما چقدر با ایشان در جبهه… بیا یک نامه بنویسیم باید این را برگردانیم. خدا میداند چقدر وقت گذاشت. خدا میداند قاسم چقدر برای او دلسوزی کرد. او برنگشت. قاسم حاضر بود تمام زندگیاش را به پای او بریزد که او به بهشت برود و به جهنم نرود.»
«روایت حبیب» عنوان برنامهای است با اجرای نادر طالبزاده از سینماگران حامی علی خامنهای که فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن به بیان خاطرات و تحلیلهای خود درباره قاسم سلیمانی میپردازند و محمدعلی جعفری فرمانده پیشین سپاه پاسداران و محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و یحیی رحیم صفوی مشاور علی خامنهای و… نیز تا کنون در آن حضور داشتند.
«رادیو فردا» ۵ اکتبر (۱۴ مهرماه) دو هفته بعد از صحبتهای اسدی در گزارشی به قلم گلناز اسفندیاری آنچه درباره برخورد قاسم سلیمانی با یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامیِ حامی «جنبش سبز» گفته شده را «اعتراف بیسابقه به وجود اختلاف در میان فرماندهان سپاه پاسداران» و «وجود حامیانی از اپوزیسیون در میان فرماندهان سپاه پاسداران» ارزیابی کرده است. منظور از «اپوزیسیون» یا «مخالفان» در این گزارش البته جناح اصلاحطلب و طرفداران میرحسین موسوی نخستوزیر علی خامنهای رئیس جمهوری اسلامی در دهه شصت خورشیدی است.
In a rare acknowledgement of past divisions within the IRGC, a senior official says assassinated Quds force commander Qasem Soleimani once failed to convince a colleague to give up support for the opposition https://t.co/lofs5xFnYj
— Golnaz Esfandiari (@GEsfandiari) October 5, 2020
در این گزارش آمده، اسدی از اسم یا مقام خاصی نام نبرد اما این به عنوان جرقهای از پشت پرده نهادی بود که عموماً عملکرد مرموزی دارد. گفته شد برخی از فرماندهان سپاه پاسداران که از نسل اول این نهاد هستند در جریان ادعای تقلب در انتخابات سال ۸۸ از میرحسین موسوی و مهدی کروبی حمایت کردند.
سعید گلکار استادیار علوم سیاسی دانشگاه «تنسی» آمریکا به «رادیو فردا» میگوید «نهاد روحانیت مدام برای جایگزینی نسل اول و دوم سپاه پاسداران تلاش میکند. سپاه پاسداران که فعالیتهای اتمی و فعالیت گروههای شبهنظامی وفادار به ایران را در کنترل خود دارد دائم در حال پاکسازی است تا اطمینان پیدا کند اعضایی که در این سازمان فعالیت میکنند کاملاً متعهد به خامنهای و خط مشی تند او هستند. خود خامنهای به عنوان بالاترین مقام حکومتی فرماندهان سرداران سپاه را انتخاب میکند.»
گلکار در ادامه میگوید: «خامنهای از طریق جایگزینی فرماندهان سپاه وفاداری آنها به خود را افزایش میدهد. هرچند که حتی میان نسل سومیهای سپاه افراد منفعتطلب بیشتر دیده میشوند تا ایدئولوژیک.»
در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به اینکه «تنشهای درونی سپاه از دوران جنگ ایران و عراق بالا گرفت» آمده: در جریان انتخابات ۱۹۹۷ بخش قابل توجهی از فرماندهان سپاه پاسداران به محمد خاتمی به عنوان یک اصلاحطلب رای دادند. در آن انتخابات به نظر میرسید رای فرماندهان سپاه به ناطق نوری کاندیدای مورد نظر خامنهای باشد. بسیاری از اعضای سپاه از جمله محسن سازگارا که در تبعید در آمریکا زندگی میکند از آن زمان تبدیل به منتقد این سازمان و همچنین حامیان اصلاحات شدند.»
گلکار در ادامهی این گزارش میگوید: «برای حفظ و کنترل سپاه خامنهای و متحدانش نه تنها از شستشوی مغزی بلکه از برتریطلبی و اجبار هم استفاده کردند. حتی امروز هم اعضایی از سپاه هستند که حامی اصلاحاتاند و حتی افرادی هستند که بیشتر از آن نگاه منتقدانه به رژیم دارند اما درصد کمی از اعضای سپاه را تشکیل میدهند و شامل ۱۸۰ هزار پرسنل در شاخههای متفاوت سپاه میشود که بیشتر در ردههای متوسط و پایین هستند بدون اینکه قدرت عوض کردن شرایط بازی را داشته باشند.»
این گزارش چنین پایان مییابد که قدرت و نفوذ سپاه پاسداران در ایران رو به رشد است و در این میان تعدادی از فرماندهان پیشین سپاه در پی ایفای نقش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ هستند که میتواند باعث وحدت قدرت در جمهوری اسلامی شود. مجلس اکنون تحت کنترل محافظهکاران و تندروهاست که شامل ۲۰ نفر از مقامات پیشین سپاه و بسیجاند.
https://kayhan.london/1398/10/17/%D9%85%D9%8F%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AA-%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86
کسب و کاری به نام «اپوزیسیونسازی»
اکنون که موقعیت رژیم در ایران متزلزلتر از هر زمان دیگریست، شبکهای گسترده از روزنامهنگاران و خبرنگاران خارج از کشور همسو با لابیگران نظام از لندن تا واشنگتن و تورنتو خواسته یا ناخواسته در کارخانهی «اپوزیسیونسازی» فعالیت میکنند.
همانطور که در گزارش «رادیو فردا» نیز عنوان شده اسدی در صحبتهایش به نام هیچ فردی اشاره نکرد. ولی یکی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که پس از اعتراضات ۸۸ با نظام زاویه پیدا کرد حسین علایی بود.
سردار حسین علایی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در دوران جنگ و قائممقام وزیر دفاع و پشتیبانی نیروها در اواسط دهه هفتاد خورشیدی یکی از فرماندهان سپاه است که به حمایت از میرحسین موسوی پرداخت.
۱۹ دیماه سال ۱۳۹۰ از علایی مقالهای در روزنامه «اطلاعات» چاپ شد که گویی به انتقاد غیرمستقیم از رهبران جمهوری اسلامی پرداخته است. این مقاله با انتقاد گستردهای از سوی فرماندهان سپاه پاسداران روبرو شد و بسیجیان در مقابل خانهی وی در شهرک «محلاتی» [خانههای سازمانی فرماندهان ارشد سپاه] تجمع کردند و بر در و دیوار علیه او شعار نوشتند. فشارها به او آنقدر افزایش یافت که روزنامه اطلاعات اعلام کرد «مقاله بدون مطالعه چاپ شده بود»!
روز ۲۵ دیماه ۸۸ حسین علایی از مواضع خود عقبنشینی و در بیانیهای اعلام کرد «هدف از نگارش این مقاله صرفا بیان رفتار استبدادی و دیکتاتوری رژیم ستمشاهی محمدرضا پهلوی بود»!
در واکنش به آن مقاله، ۱۲ فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نامهای نوشته بودند «اینبار فردی با سیاط و نیش قلم به خلف صالح خمینی کبیر اهانت روا میدارد که عمری سر سفره انقلاب اسلامی و لطف و احسان رهبری نشسته و اکنون چنین ناروا و بیپروا حق نمک خوردن را پاس نمی دارد و نمکدان میشکند.»
با وجود همه این تنشها علایی توانست بار دیگر اعتماد ردههای بالای نظام را کسب کند و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ مدیرعامل شرکت هواپیمایی «آسمان» شد و سهماش را همچنان از سفره انقلاب گرفت. در اردیبهشت سال ۱۳۹۶ نیز نامهای انتقادی به اسم او خطاب به خامنهای در شبکههای اجتماعی منتشر شد که وی بلافاصله آن را تکذیب کرد.
سیدعلی خامنهای رهبر سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی همچنین فرمانده کل قواست و شماری بر این باورند که هر انتقادی به او از جانب سپاهیان پاسدار انقلاب اسلامی نشانهی شکاف بین «نخبگان» نظامی است.
حسین علایی پس از کشته شدن قاسم سلیمانی در یک سخنرانی به حمایت از اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس، بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و حضور نظامی رژیم ایران در منطقه پرداخت.
واقعیت این است که مشکل علایی و دیگر همفکرانش در جریان اصلاحات بر سر ساختار «جمهوری اسلامی» نیست و با حرفهایی که به گفته محمد خاتمی نیز در چارچوب نظام است به مسائلی چون «نظارت استصوابی» انتقاد دارند و با درخواست سهم بیشتری از قدرت و سفره انقلاب میخواهند که نامزدهای جناح آنان نیز در انتخاباتهای استصوابی از صافی شورای نگهبان رد شود. آن بخش احتمالی از سپاه پاسداران که ممکن است به دلایل عقلانی و ملیگرایی مخالف کلیت نظام جمهوری اسلامی باشد اصلا جایی برای انتقاد و اظهار نظر پیدا نمیکند و همین نیز برای زمامداران جمهوری اسلامی بیشتر جای هراس و نگرانی دارد!
در عین حال، نهادهای امنیتی و نهادهای نظامی موازی و متعارف در رژیمهای دیکتاتوری، آنهم در حکومتی مانند جمهوری اسلامی، همواره در حال پاکسازی نیروها هستند. با این حال اعضای ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نسل اول و دوم آن در دهههای اخیر همچنان یا در این نهاد قدرت و موقعیتشان را حفظ کردهاند و یا در رأس نهادهای حکومتی دیگر به کار گماشته شده و موقعیت آنها نه تنها تغییری نداشته بلکه قدرتمندتر نیز شده است بطوری که در فکر قبضه کردن دولت و نهاد ریاست جمهوری نیز هستند! این موقعیت به چیزی جز وفاداری بیچون و چرای فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نظام نمیتواند تعبیر و تفسیر شود!
https://kayhan.london/1399/07/06/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b9%d9%81%d8%a7%db%8c-%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%ad%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%db%8c%da%a9%d8%af%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86-%d8%ad%d8%a7
بررسیها و شواهد متعدد از مدتها پیش نشان میدهد که افراد و گروههایی در هر دو جناح حکومت در پی جایگزین کردن «دولت بیتفنگ با «دولت با تفنگ» و روی کار آوردن یک رئیس دولت نظامی/ شبهنظامی هستند. آینده نشان خواهد داد «سردار سپاهی رئیس جمهوری اسلامی» نیز فقط «تدارکاتچی» خواهد بود یا فراتر از تدارکات خواهد رفت.
کمونیست های اروپایی پس از اینکه متوجه شدند، تمامی پیامبران بی دین و بی ایمان بودند و آیات را به نحوی نازل می کردند تا ثروت و قدرت را بزدند تا از چوپانی نجات پیدا کنند، به این نتیجه رسیدند که بهتر است پیامبران جدید شوند و با فرستادن ملا و مفتی منابع مالی و انسانی و زمینی و دریایی ابلهان را بدزدند.
لشگر عظیم استمرارطلبان، دانشگاهیان، ژورنالیستهای رسانه های دیداری-شنیداری دولتی، حاجی بازاریها، لابی گران، مباشران، مشاوران، آقازاده ها،نظریه پردازان خشونت تشیع،توجیه گران سرکوب رژیم، دیاثت پیشگان شبه سکولار، پژوهشگران علوم دینی، کمونیستهای شیعه اثنی عشری و دیگر طیفهای رنگارنگ اپوزیسیون نما و شبه اپوزیسیون و ولایت مداران برون مرزی تحت هدایت و نظارت ستاد مرکزی نمایندگی ولی فقیه در واشنگتون به نام انستیتو کویینسی برای کشورداری مسئولانه Quincy Institute for Responsible Statecraft که در نوامبر سال ۲۰۱۹ با حمایت مالی بنیاد جورج سوروس و بنیاد چارلز کوک ، به معاونت اجرایی سفیر کبیر و وزیر مختار خلافت شیعه تریتا پارسی تاسیس شد، فعالیت می کنند.
رادیو فردا و صدای آمریکا از جیب مالیات دهندگان آمریکایی، شاخه رسانه ایی-تبلیغاتی خلافت شیعه هستند. حالا هی بگویید خلافت شیعه بی عرضه وبی کفایت است!!!!!!!!!!!!!!
بیچاره ما مردم بدبخت و بی پول ایران که هیچ دوستی در برابر این رژیم اراذل و اوباش آخوندی به جز دشمن نداریم
هیچ نظامی رییس جمهور نخواهد بود. چون ملا از اسلحه وحشت دارد و برای طبقه ملای صاحب قدرت، بسیار خطرناک خواهد بود.
تمام طراحان و مجریان اصلاحات همان شورشیان ادمکش ۵۷ میباشند که بدستور و فرمان تیم جیمی کارتر در نوفل لوشاتو در زیر عبای خمینی .. وزرات خانه ها و مجلس و رادیو تلویزیون را در ابتدای پیروزی شورش برای غارت ایران .. با کت و شلوار و کروات منصب ها را بنام دروغین انقلاب غصب کردند .. و بعد برای بلوکه کردن و بالا کشیدن .. شمش های طلای ایران در امریکا و انگلیس و سرمایه های پشتوانه ارزی ایران .. بدستور سایرونس در یک نمایش سیاه بازی ضد امریکایی از دیوار سفارت امریکا بنام دانجشویان خط امام وطن فروش بالا رفتن و ۴۴۴ روز با بهترین پذیرایی از کارمندان سفارت امریکا موجب جگ افروزی ۸ ساله درمنطقه و بالا کشییدن شمش های طلای ایرانبه بهانه گروگان گیری شدند .
باید حداقل ازدلال های سپاه پاسداران جیمی کارتری.. مثل هوشنگ امیر احمدی و محسن سازگارا .. فرستاده برژنسسکی به پاریس .. و بعد بنیان گذار سپاه پاسداران .. ساکن امریکا .. که همیشه و فعلا اشکار و پنهان مشغول همکاری با سپاه می باشند .. در این مقاله یاد می کردید ..
کودتای سپاه برعلیه جمهوری اخوندی و اعلام حکومت جمهوری بدونه پسوند
اسلامی با پرچم شیر خورشید و ازادی حجاب و دیسکو و الکل ..
ارزوی عمه انگلیس و تمام جمهوری خواهان کیلویی میباشد ..
مثل درویش پور جمهوری خواهی که در کشور شاهنشاهی سوئد پناهنده شده و هیچ کشور جمهوری غربی حاضرنیست به او در دانشگاه هایشان کرسی استاد بدهند.
انگلیس ملعون .. دشمن کورش کبیر و برقراری مجدد حکومت ملی شاهننشاهی ۲۵۰۰ ساله در ایران است ..
از اینرو همانگونه که خمینی دجال را در اب نمک نجف برای از میان برداشتن حکومت ملی شاهنشاهی پهلوی ایرانساز خوابانده داشت ..
برای پس از یک بار مصرف رژیم جمهوری اسلامی خمینیسم .. و به سطل اشغال انداختنش ..
جمهوری خواهان کیلویی .. ضد کورش کبیر و شاهنشاهی ۲۵۰۰ساله از فردای نوفل لوشاتو در اب نمک اپوزیسیون نما در خارج و داخل خوابانده دارد..
اما نسل جوان ایرانیان در عصر اینترنت و هوشیاری دیگر مثل سال ۵۷ گول بی بی سی ملعون و دلقکهای جمهوری خواه کیلویی را نخواهند خورد ..
چرا که جمهوریت را در نظام سکولار دموکرات شاهنشاهی پارلمانی میخواهند و ان را برپا خواهند ساخت ..
جوانان ایران به دنبال هویت تاریخی ایرانی و بزرگان خود مثل کورش کبیر .. زرتشت بزرگ .. فردوسی و ابن سینا و خیام و حافظ و سعدی و بیرونی و .. مریم میرزا خانی .. و پهلوی ایرانساز میباشند ..
نه به دنبال .. لنین .. و استالین .. چخوف .. چه گوارا .. فیدل کاسترو.. جلال ال احمد . احسان طبری . مسعود رجوی .. درویش پور .. اکبرگنجی .. سروش دباغ .. فرخ نگهدار .. علی شریعتی ..
اما انگلیس و امریکا برای غارت بزرگترین منبع نفت وگاز جهان درخلیج فارس و از طرفی بازار چند صد میلیون نفری ایران و کشورهای همسایه او مخالف شدید برپایی یک حکومت ملی و میهن پرست مثل پهلوی ایرانساز میباشند ..
چرا که پهلوی ایرانساز ثابت کردن .. میتواند ایران و ایرانی را با سرعت به جهان مدرن و صنتعی برساند و این یعنی رقیب تجاری برای غرب .. چونکه ایران خود صاحب منابع عظیم نفت و گاز و مس و الومنیوم ووو میباشند ..
رضا شاه روحت شاد .
در برنامه «روایت حبیب» گفته «کسی در فتنه ۸۸ غلتیده بود به آنطرف. ساعت ۱۲ شب برخورد کردم به قاسم [سلیمانی] گفتم که نامه فلانی را دیدی گفت نه شنیدم. رفتم از خانه نامه را آوردم رفتیم خانه ایشان تا ساعت دو بعد از نصف شب قاسم میگفت حیف ما چقدر با ایشان در جبهه… بیا یک نامه بنویسیم باید این را برگردانیم. خدا میداند چقدر وقت گذاشت. خدا میداند قاسم چقدر برای او دلسوزی کرد. او برنگشت. قاسم حاضر بود تمام زندگیاش را به پای او بریزد که او به بهشت برود و به جهنم نرود.»
بهشت رفتن یا جهنم رفتن، مسئله اینست!