استراتژی آمریکا با تغییر رئیس جمهوری تغییر نخواهد کرد

چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ برابر با ۰۷ اکتبر ۲۰۲۰


شورش شهباز – آنچه امروزه در روند سیاسی جمهوری اسلامی می‌بینیم از این ستون تا آن ستون فرج است! چرا بدین دلیل که تمامی دستگاه نظام از رهبری تا به دولت مجری اوامر رهبر از رمق افتاده‌ی کنونی (روحانی) تمام هم و غمش بدین بسته است که شاید در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایالت متحده فرجی حاصل و  جو بایدن بر سر کار آید!

این خوانش از سوی سران نظام به دلیل داشتن تفکر ایدئولوژیک مسخ شده همراه با استغفار و استغاثه و استخاره، بیراهه‌ای به نام عجز و خط پایان است.

خوانش‌های سران نظام کنونی در اینکه شاید فرجی حاصل و جو بایدن بر سر کار آید تا نرمشی و انعطافی نسبت به جمهوری اسلامی و سران نظام داشته‌باشد، تقربیا مردود به نظر می‌رسد.

در علم سیاست و نحوه‌ی سیاست‌گذاری اصولی وجود دارد که خارج از وادی چله‌نشینی و دعای توسل و ندبه و حدیث‌خوانی است. سیاست علم است و نیاز به تخصص علمی دارد. نه مثل آنچه در گذشته در ایران خوانش لغوی سیاست نزد سران حاکمیتی ادوار گذشته به معنای سزا باشد و تا کنون هم این معنا را با خود حمل می‌کند. اکنون که عصر ناصرالدین شاه نیست که سیاست به معنای تهذیب باشد. این علم دارای چندین ویژگی است که متاسفانه سران حکومت ایران از آن بی‌بهره بوده و تفکرشان حول محور دعایا و سجایایی است که فقط کاربردش برای خلوت انسان‌های بادین یا ذکر آن در مساجد و… می‌خورد.

نظام جمهوری اسلامی همیشه در پی بحران‌آفرینی بوده و سعی داشته تا بحرانی را با بحران دیگر لاپوشانی کند!

روزگارانی پیش از این، موجودیت جمهوری اسلامی با مداخله‌ها و تمامی ابعاد ایدئولوژیکی و سعی بر پایه‌ریزی آن در منطقه‌ی خاورمیانه تا ایجاد هلال‌شیعی معنایی داشت! اینگونه مداخلات و ناامن کردن منطقه‌ی خاورمیانه، موجبات گارد گرفتن تدافعی را در بین کشورهای عربی به ویژه حوزه‌ی خلیج فارس را پیش آورد. همانگونه که اهل سیاست می‌دانند، میدان سیاست همیشه به صورت پراگماتیک دارای دو نیمه است که اگر پیاده‌کننده‌ی سیاستی پنجاه‌ درصد از آن سود ببرد، طرف دیگر هم به همان میزان از آن ضرر خواهد دید و برعکس آنهم برای دو طرف صدق می‌کند. یعنی رابطه‌ای دیالکتیک بین دو طرف که میزان سود و ضرر و دستیابی به منافع و مصالح مشترک در آن به یک میزان است. این ترازو تا زمانی هم‌سنگ است که دو طرف سیاسی به شیوه‌ای مستقیم و یا غیرمستقیم تامین‌کننده منافع همدیگر باشند (سیاست‌های آمریکا در خاورمیانە در برابر جمهوری اسلامی نمونه‌ای از اینگونه سیاست است). اما زمانی پاره‌سنگ این توازن بهم خورد و بدیل دیگری ایجاد شد، بی‌اعتنایی یا وارد کردن فشار همه‌جانبه بر حسب شرایط از سوی یکی از طرفین قدرتمندتر سیاسی و قطع کردن تمامی راه‌های منتفع شدن طرف مقابل، صورت مسئله را به گونه‌ای دیگر نشان می‌دهد.

با این مختصر، اکنون آنچه ایالت متحده بدان روی آورده، انقضای انتفاع و بهره‌وری از رویکرد و عملکرد سیاسی است که خواه ناخواه بطور مستقیم یا غیرمستقیم جمهوری اسلامی نیز از آن منتفع می‌شد. البته نباید فراموش کرد که نفع جمهوری اسلامی فقط در چارچوب عداوت کینه‌‌جو و برهم زدن نظم منطقه‌ای و صدور ترور بوده و هیچوقت منافع مادی رویکردهای سیاسی آمریکا در بقاء جمهوری اسلامی و تدوام بودنش به چرخه‌ی سیاسی کشور وارد نشده تا جامعه از آن منتفع شود!

اکنون رویکرد و عملکرد و حتی دیدگاه دیگری نسبت به جمهوری اسلامی وجود دارد که دوران موجودیت این نظام را پایان یافته می‌داند و دیگر نیازی به بقاء این نظام (که تهدید در منطقه به شمار آید) وجود ندارد و اگر هم وجود داشتە باشد، بسیار کمرنگ است.

هم‌پیمانی آمریکا با بیشتر کشورهای عربی به ویژه در حوزه‌ی خلیج فارس و تامین تسلیحات مدرن برای این کشورها و برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک اغلب این کشورها با اسراییل و کم‌فروغ شدن و حتی بە حاشیەراندە شدن مسئله‌ی فلسطین از سوی خود اعراب، محدودیتی ممکن برای تمامی راه‌های نیاز به بقاء جمهوری اسلامی است.

اما بحث دیگر، نذر و نیاز کردن و صلوات نذر کردن و قربانی کردن سران نظام در مورد بر سر کار آمدن احتمالی جو بایدن است!

همیشه دیده شده و می‌شود که شعارهای انتخاباتی رؤسای جمهوری در سراسر دنیا بیشتر حالتی تبلیغی داشته و دارد. زمانی که بر کرسی ریاست جمهوری تکیه می‌کنند و با بسیاری از مسائل روبرو می‌شوند، نسبت به برخی مسائل که شعار در تغییر یا تعدیل آنها داده‌اند، می‌بینند آگاهی یا اشرافی بدان موضوعات نداشتەاند و شعارهایی را کە سرلوحەی رقابت انتخاباتی سر دادەاند در تضاد با سیاست‌ها و عملکردهای دولت خود می‌بینند و از آن شعارها یا صرف‌ نظر می‌کنند یا اینکه کم‌کم با ژستی سیاسی چنین وعده و وعیدهایی را به حاشیه می‌رانند تا در افکار عمومی به فراموشی سپرده شوند!

ناپختگی و ناحرفه‌ای بودن سران جمهوری اسلامی که در کابینه دولت بجای سیاست‌گذاری روضه‌خوانی می‌کنند و به امدادهای غیبی دل بسته‌اند، عدم ساختارشناسی شاکله‌ی سیاسی است!

هرچند این عدم شناخت کشوری مثل ایران را به تباهی کشیده که شاید قرن‌ها زمان باید صرف شود تا به حالتی طبیعی بر گردد، اما روی دیگر آن بیگانەبودن با ساختار کشوری همانند آمریکا و خوانش مطلق‌گرایانه همچون ساختار ولایت فقیه نسبت به قدرت سیاسی در این کشور است. سران این نظام هنوز نمی‌دانند که هسته‌ی قدرت در آمریکا به صورت مرکزی ادارە نمی‌شود و نهادها و مراکز مختلفی این هسته را شکل می‌دهند و شخص رئیس‌ جمهوری که معمولا وابسته به جریان حزبی خواه دموکرات یا جمهوریخواه است با این نهاد‌ها و مراکز ارتباط فراحزبی دارد و این مراکز رویه‌ی سیاسی و استراتژی بلندمدت سیاست این کشور را تعیین می‌کنند (یعنی قدرت پنهان یا سیاست پشت ‌پرده). برای‌ مثال، زمانی‌که ترامپ با تکروی به عنوان رئیس‌ جمهوری آمریکا دستور خروج نیروهای آمریکایی در سوریه را صادر کرد، بعد از چند روز مجبور شد تا تعدیلی در سیاست خود به عمل آورد، این تعدیل در نتیجه‌ی فشار و قدرت این نهادها و مراکز بود که وی را ناچار به عقب‌نشینی از چنین دستوری نمود.

زمانی‌که چنین رویه‌ای رؤیت می‌شود پس دل بستن به فردی به عنوان رئیس ‌جمهوری خواه بایدن و… باشد، عبث است. سیاست خرید زمان از سوی سران نظام جمهوری اسلامی در راستای بقاء حاکمیت، بسان همان چوبه‌های دار مثال «از این ستون به آن ستون فرج  است» می‌باشد که حاکمیت با اتلاف وقت به آخرین چوبه‌ی خود رسیده و فرجی در آن دیده نمی‌شود.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=214847

3 دیدگاه‌

  1. بهمن

    دمکراتهای خل مشنگ و ببوگلابی و گلوبالیست، دلارهای نفتی را به سوی رژیم تروریستِ اسلام پناه سرازیر می کنند و جان نویی به این اَبَرزالوی تاریخ خواهند داد و دلخوشهای الکی می نویسند که استراتژیِ آمریکا تفاوت نخواهد کرد. این رژیم و تفکر اسلامی آن دشمن ازل و ابد ایران ، فرهنگ ایرانی و همچنین دشمن همۀ فرهنگها و تمدنهای جهان است و اگر دستش برسد همه کهکشانها و کیهانها را هم فاسدو کرمو و گندیده می کند.حالا دل خوش کنید که …الخ

  2. صادق

    با روی کار آمدن ترامپ حکومت ملاها برچیده خواهد شد ولی جو بایدن به حکومت ملاها جان تازه ای خواهد بخشید

  3. سام

    احسنت

Comments are closed.