جمهوری اسلامی ایران متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی است هرچند مقامات ارشد رژیم هرگونه تلاش برای ساختن بمب اتمی را انکار میکنند.
فعالیتهای مشکوک و مخفیانه در سایتهای اعلام نشده سبب شد تا شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازرسان خود را برای نمونهبرداری از دو سایت اتمی حوالی تهران و آباده به ایران اعزام کند. خبرگزاری رویترز ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۰ به نقل از یک مقام ارشد دولتی آمریکا هشدار داده بود «ایران میتواند تا پایان سال ۲۰۲۰ به مواد اتمی کافی برای تولید بمب اتم دست پیدا کند.»
رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۱ اکتبر در مصاحبه با روزنامه اتریشی «دی پِرِسِه» گفت برنامه اتمی ایران «بسیار پیش رفته» و آنها «یک چرخه کامل سوخت هستهای با همه ظرفیتهایش را دارند اما «در حال حاضر مقدار لازم و قابل توجه» برای ساختن یک بمب اتمی را ندارد.
یکی از تهدیدات اصلی جمهوری اسلامی حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کشورهای منطقه و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از شبهنظامیان است که مصداق آشکار «صدور تروریسم» به شمار میرود.
اخیراً جسد ۷ عضو سپاه قدس، بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که چهار یا پنج سال پیش در سوریه کشته شده بودند شناسایی شد و ۲۰ مهرماه به ایران بازگردانده شدند.
بلاهت نزد مقامات جمهوری اسلامی چنان حجیم است که سازمان انرژی اتمی در همین ارتباط بدون در نظر گرفتن موقعیتی که ایران تحت تاثیر فعالیتهای مخرّب هستهای در آن قرار گرفته در بیانیهای اعلام کرد در دفاع از «حریم ولایت» لحظهای از پای نخواهد نشست و «راه این شهدای عزیز ادامه خواهد یافت»! به بیان واضحتر سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی که مجری فعالیتهای هستهای رژیم است و به دلیل تهدیدات ناشی از فعالیتهای پنهانی زیر ذرهبین بازرسان آژانس و جامعه بینالملی قرار دارد از اقدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای صدور تروریسم دفاع میکند.
تهران از حضور نظامی در منطقه و تهدیدات اتمی و موشکی به عنوان اهرمی برای باج گرفتن استفاده میکند و کاخ سفید در چارچوب «فشار حداکثری» سعی در مهار رژیم ایران و نشاندن آن پایان میز مذاکره دارد.
اما حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید «تازمانی که مردانی وجود دارند که به فرمان نایب امام زمانشان صحنههای نبرد را از وجود خود پر میکنند و سینههای ستبرشان را در مقابل تیرهای بلا قرار میدهند؛ به این ملت و مملکت هیچ آسیبی نخواهد رسید.»
اینها همگی نشانههایی است که مدام اثبات میکند رژیم ایران نه اصلاحپذیر نیست و رفتارش را نمیدهد. باراک اوباما و جان کری رئیس جمهوری و وزیر خارجه پیشین ایالات متحده باور داشتند اگر به جریان اصلاحات یا به قول آنها «میانهروها» در ایران میدان دهند رژیم با کنار گذاشتن رفتار خرابکارانهاش به رژیمی عادی نرمال تبدیل خواهد شد. با همین پیشفرض پنجره دیپلماسی به روی تهران گشوده شد و بده و بستانهای پشت پرده به توافق اتمی منجر گشت اما این توافق سبب شد تا رژیم ایران توسعهطلبی خود در منطقه را افزایش دهد. ترامپ برخلاف اوباما به دنبال آنست که با افزایش فشارهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، تهران را پای میز مذاکره بنشاند و ۱۲ شرط خود را به رژیم آیتاللهها بقبولاند.
تندروها در ایران سر کار میآیند
روزنامه پاکستانی «داون» تحریم ۱۸ بانک ایرانی توسط وزارت خزانهداری آمریکا در کشاکش شیوع کُرونا را اقدامی برای خفه کردن اقتصاد ایران دانسته و مینویسد تشدید تحریمهای ایران به خاطر حمایت جمهوری اسلامی از فعالیتهای تروریستی و اتمی بهانه است زیرا ایران در خلوت به بازیهای توسعهطلبانهی خودش ادامه میدهد. از سوی دیگر آمریکا هیچ مشکلی با همپیمانان خودش که از ناقضان حقوق بشر هستند ندارد.
این روزنامه در استدلالی تکراری و ملالآور با هشدار نسبت به افزایش تنشها در خاورمیانه مینویسد انتخابات ریاست جمهوری در ایران یکسال دیگر برگزار میشود و فشار مداوم آمریکا ممکن است باعث شود تندروهای ایدئولوژیک برای گرفتن دولت خیز بردارند. یعنی همان جریانی که کمترین علاقه را به مذاکره با واشنگتن دارد و ترجیح میدهد با آمریکا و همپیمانانش در منطقه بجنگد. همچنین اگر یک دولت در ایران تصمیم بگیرد توافق اتمی را زیر پا بگذارد، مقصرش آمریکاست!
روزنامه «داون» نتیجه گرفته ترامپ باید رویارویی با جمهوری اسلامی ایران را کنار بگذارد و به دیپلماسی یک شانس دوباره دهد. این در حالیست که دولت دونالد ترامپ هرگز مذاکره با جمهوری اسلامی را رد نکرده است!
البته این نقطه نظر که باید راه دیپلماسی و مذاکره را برای مهار رژیم اسلامی ایران باز گذاشت همچنان از سوی اروپاییها و حزب دموکرات آمریکا و لابیگران نظام در خارج کشور نیز مطرح میشود. کم نیستند کارگزارانی در سطوح بالای جمهوری اسلامی که به امید پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستند و فکر میکنند دوران شیرین اوباما تکرار خواهد شد.
یکی از تفاوتهای راهبردی دیدگاه اوباما و ترامپ در مقابل تهدیدات جمهوری اسلامی ایران در مورد امید به «تغییر رفتار» این رژیم است. دولت اوباما در عمل بدون «تغییر رفتار» رژیم اسلامی پشت میز مذاکره نشست و حتی به آن باج داد اما ترامپ مذاکره با رژیم ایران را تقریبا مترادف «تغییر رفتار» جمهوری اسلامی قرار داده و فکر میکند ارسال نشانه و پیام برای مذاکره از سوی آن یعنی اینکه رفتار خود را تغییر داده و یا مایل به تغییر آن است! گرچه شاید تجربهی ناکام اوباما به ترامپ فهمانده باشد که برای مهار رژیم ایران نباید اشتباهات گذشته را تکرار کرد.
اوبراین: بساط برنامههای اتمی رژیم ایران باید برچیده شود
رابرت اوبراین مشاور امنیت ملّی کاخ سفید میگوید «به نظرم فشار اقتصادی علیه جمهوری اسلامی آنقدر شدید است که پس از انتخابات آنها میتوانند یک یا دو ماه دیگر دوام بیاورند؛ اما فکر نمیکنیم که آنها بتوانند چهار سال دیگر به این وضع ادامه دهند و از این رو فکر میکنم که آنها به میز مذاکره خواهند آمد.»
دولت ترامپ مذاکره با تهران را میخواهد اما نه آنطور که تهران انتظار دارد. اوبراین میگوید «پشت میز مذاکره ما باید شاهد چند چیز باشیم. ما باید شاهد برچیده شدن برنامه هستهای باشیم- چیزی که تحت برجام اتفاق نیافتاد. این موضوع لحاظ شده بود؛ اما آنها همچنان به فعالیت سانتریفیوژهای خود ادامه میدادند و اکنون، از زمانی که ما از برجام بیرون آمدیم، سانتریفیوژهای بیشتری را فعال کردهاند. ما باید از شرّ این برنامه خلاص شویم.»
وی افزود: «یک برنامه غیرنظامی مسالمتآمیز با شاخصها و دستورالعملهای مرتبط با آن میتواند مورد مذاکره قرار گیرد؛ اما این برنامه هستهای که در پناهگاههای زیرزمینی نگهداری میشود و تحت محافظت است- و به همین دلیل یک برنامه هستهای است که بطور مخفی آغاز شده و اگر ایران رفتار غرب را نپسندد به سرعت قابل گسترش و تقویت است- چنین چیزی قابل قبول نیست.»
اوبراین همچنین تاکید کرده که ممنوعیت موشکهای بالستیک دوربرد که ایران میتواند به واسطه آنها اروپا و حتی ایالات متحده را تهدید کند و همچنین حمایت از تروریستها در منطقه نیز قابل مذاکره نیست.
مشاور امنیت ملی کاخ سفید گفت: «اگر رژیم تواناییهای بالقوه ایران را در اختیار مردمش قرار دهد آن کشور از پتانسیل نامحدودی برخوردار است. و پرزیدنت ترامپ گفته است که ما میتوانیم با ایران به یک توافق بسیار خوب برسیم و ایران میتواند آیندهای بسیار سعادتمند و شاد داشته باشد. بنابراین امیدوارم که آنها به میز مذاکره بیایند و این کار را به شیوهای منطقی انجام دهند.»
گلدبرگ: تحریمها تورم سرسامآور در پی خواهد داشت
ریچارد گلدبرگ مشاور پیشین امنیت ملّی دونالد ترامپ و عضو مؤسسه FDD نیز میگوید تحریمها فشار فوقالعادهای روی رژیم خواهد گذاشت تا هر چه ارز خارجی در اختیار دارند را مصرف کند.
او به پایگاه خبری «نشنال» امارات گفت «تأثیر شدید تحریمها علیه رژیم ایران را در افزایش قیمت دلار و یورو و کاهش ارزش ریال خواهیم دید که به تورم سرسامآور موجود در ایران خواهد افزود.»
واقعیت اما این است که اگر ترامپ هم بخواهد به امید «تغییر رفتار» جمهوری اسلامی باشد مثل اوباما دست خالی کاخ سفید را ترک خواهد کرد. کاخ سفید باید بجای امیدواری به تغییر رفتار رژیم به حمایت از مردم ایران بپردازد.
برای رژیم اسلامی ایران تنها چیزی که اهمیت ندارد مردماند. زمامداران جمهوری اسلامی در حالی که ادعا میکنند دارو و غذا تحریم است از «عادیسازی همکاری دفاعی ایران با جهان» بعد از پایان تحریم تسلیحاتی- که البته فقط روی کاغذ است- خوشحالند! چطور ممکن است رژیمی نتواند دارو و غذا وارد کند اما در پی خرید و فروش تسلیحات باشد؟! فراتر از این، چطور ممکن است رژیمی ادعای کمبود دارو و غذا داشته باشد اما بجای تأمین آنها به خاطر خرید و فروش اسلحه شادی کند؟! علائم و نشانهها برای اینکه جمهوری اسلامی هرگز یک رژیم عادی نمیشود بسیار است.
سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی در بیانیهای اعلام کرد در دفاع از «حریم ولایت» لحظهای از پای نخواهیم نشست ..
مگر رهبر مشنگ شما سیدعلی اخوند پشمکی – نوکر بیت عمه الیزابت –
به علت باد فتح – فتوا نداده بود که – بمب اتم در اسلام انگلیسی حرام است –
مگر جواد پینو کیو در رسانه های غربی اعلام نکرد که مابه دنبال بمب اتم نیستیم ..
مگر نایاکیهای مزدور که از غارت ایران توسط اخوندیسم غاصب بر ایران پولهای میلیون دلاری پنهان از طریق بنگاههای مثلا خیره امریکای دریافت میکنند و خون نوید افکاری ها و پویا بختیاری ها و ندا اقا سلطان ها را در حمایت از جمهوری خمینیسم جیمی کارتری پایمال میکنند .. نگفته اند که اخوندهای انگلیسی دنبال بمب اتم نیستد ؟
پس این جمله سازمان انرژی اتمی اخوندی – لحظهای از پای نخواهیم نشست .. چه معنی میدهد . یعنی میخواهید سر پا – ب ۰۰۰۰۰ به فتوای رهبری مشنگ – نوکرعمه الیزابت ..
برای حل یک مناقشه باید طرفین برای رسیدن به تفاهم وتوافق مرحله ای و نهایی دیدگاهای خود را مطرح کنند.
نتیجه و انتظاراتی که از سیر مذاکرات میتوان داشت مستقیما به توازن قوای طرفین و چهار چوب و جوعمومی ک طرفین با آن رو برو هستند. ترامپ و تیم او کاملأ از موضع قدرت برخوردار است و از آن بخوبی واقفأ. خامنه ای(ج.ا.) نیز بیش ازهرپیش به این واقیعت مرگبار پی برده اند که در ضعیفترین موضع هستند. روس و چین سعی کرده اند ج.ا. ر اشیرفهم کنند.
اروپایی ها و دیگران نیز تلاشهایی درزمیینه انجام داده اند(پاکستان،فرانسه، ژاپن و..و..) در این شطرنج ج.ا. به بی حرکتی و بن بست رسیده. تکان هر مهری از هر نوع معادل خود کشی است. کار از خودزنی به خود کشی خواهد انجامید. معادله بسیار ساده است. انقدر این معادله ساده است که حتی کودن های سیاسی چون خامنه ای و روحانی نیز این را مدت هاست فهمیده ا ند.این قاعله با بزن و به بند(بعضی ها این حرکت ها را اسمش را نرمش قهرمانه گذاشته اند) با این وآن غیر قابل فیصله است.
به همین جهت است که ج.ا. نه جنگ نه مذاکره را پیشه کرده است. سرنوشت محتوم ادیپ در انتظار نگونبختان ج.ا است.
باور کنید! جهان منتظر ایرانی آزاد است. راه دیگری وجود ندارد.