حسن فحص (ایندیپندنت عربی) – دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در ماههای اخیر در تکرار این جمله که رژیم ایران پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و بازگشت مجدد وی به کاخ سفید، حتما به مذاکرات خواهد آمد، دریغ نکرده است.
ترامپ در خوشبینی خود تا آنجا پیش رفت که آمادگی خود را برای ورود به این مذاکرات حتی قبل از نتایج انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد. از سوی دیگر اما رژیم تهران در بالا بردن سطح خصومت با دولت ایالات متحده از چیزی فروگذار نکرده و بر عدم امکان مذاکره با رئیس جمهوری که صریحاً مسئولیت خود را برای کشتن «دُرّ گرانبها»ی رژیم جمهوری اسلامی و بازوی تشکیلات نظامیاش در منطقه (قاسم سلیمانی) را به عهده گرفت اصرار ورزیده و موضوع مذاکره با ترامپ را به مسائل اخلاقی و عقیدتی و عزت و کرامت خود ربط داده است.
تمایل ترامپ برای باز کردن یک کانال مذاکره با جمهوری اسلامی ایران و امتناع تهران از چنین مذاکرهای، نشان میدهد که ترامپ چقدر علاقمند است تا دستاوردی در زمینه توافق اتمی با رژیم ایران به دست آورد حتی اگر قادر به استفاده از آن برای صندوق رای هم نباشد و حتی اگر در آخرین ساعات ریاست جمهوریاش اتفاق بیافتد.
رئیس جمهوری آمریکا تلاش میکند که بدون دادن هرگونه امتیازی در زمینه برداشتن تحریمها و فشارهای حداکثری که رژیم تهران را خفه و ثبات و بقای آن را تهدید میکند، آن را به میز مذاکره بکشاند.
جمهوری اسلامی ایران اما تا حالا تلاش کرده در مبارزات انتخاباتی ترامپ و رقیب وی به یک کارت مستقیم تبدیل نشود و ظاهرا هرگونه تصمیم در مورد مذاکره را به مرحله بعد از نتایج انتخابات موکول کرده است.
در نتیجه به تعویق انداختن هرگونه بازگشت و امتناع از دادن امتیاز تا آنجا که ممکن است، سیاست مقامات تهران بوده است.
مقامات ایران در این مدت تمام تمام تلاش خود را برای باز کردن کانالهایی که بتواند سنگینی تحریمها را از دوش رژیم برداشته و آن را از پیامدهای ناگوار در امان بگذارد، به کار گرفتهاند اما تا کنون موفق نبودهاند.
اگر ترامپ در کاخ سفید بماند، جمهوری اسلامی ایران یا بیشتر به سمت چین رفته و اجرای توافق استراتژیک اقتصادی با پکن را آغاز خواهد کرد یا برای تقویت روابط اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی و استراتژیک به روسیه نزدیکتر خواهد شد.
روند تشدید رو به افزایش در روابط متشنج میان تهران و واشنگتن، احتمال بازگشت هر یک از آنها به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را دشوار کرده است. با وجود اینکه دو طرف به چارچوب کلی این توافقنامه پایبند هستند اما ایالات متحده معتقد است که ایجاد تعدیل و اصلاحات اساسی در محتوای توافق ضروری است. دولت ترامپ بر این باور است که بسیاری از موضوعات این توافقنامه با نسخه اوبامایی آن، غیرقابل قبول است اما دولت اوباما در قبال آنها سکوت کرد.
تهران ممکن است مجبور به دادن امتیازات جدیدی شود که نه تنها به برنامه هستهای محدود نمیشود بلکه همه استراتژی رژیم را که بر اساس آن وارد مسیر مذاکره و گفتگو با دولت ایالات متحده شده بود، از جمله شکستن تابوهای ظاهری که رژیم تهران طی چهار دهه هویت خود را بر اساس آنها تعریف میکرد، به کلی از بین خواهد برد.
شرطبندی رژیم ایران بر سر پیروزی جو بایدن نامزد حزب دمکرات با وجود اعلام آمادگی او برای بررسی مجدد موضوع توافق هستهای و بازگشت احتمالی واشنگتن به توافق اتمی، اصلا ساده نیست و نتیجهی نامعلومی دارد. از نظر جو بایدن جمهوری اسلامی ایران باید به تمام تعهداتی که در این مدت به آنها پشت کرده بازگردد تا به جامعه بینالمللی ثابت کند که تمام محتوای توافقنامه را بطور کامل اجرا میکند. علاوه بر این، بایدن در دیدگاه خود خواستار باز کردن درهای مستقیم گفتگو میان طرفین است که احتمالا مسئله دخالت تهران در امور کشورهای منطقه، حمایت از شبهنظامیان و گروههای تروریستی و همچنین کنترل کامل برنامه موشکی تهران را که جمهوری اسلامی نمیخواهد وارد آنها شود، در بر خواهد گرفت.
تهران این احتمال را میدهد که هدف جو بایدن از موضوع گسترش حلقه مذاکرات با ایران پرداختن به موضوعاتی باشد که در توافق با دولت اوباما مورد بحث قرار نگرفته بود. این بدان معناست که قصد آمریکاییها از بازگشت به توافق هستهای نه بازگشت به وضعیت موجود آن بلکه بازنگری در محتوای آن است. یعنی همان چیزی که میتوان از سخنان جو بایدن نیز به آن پی برد . بایدن یک ماه پیش هنگامی که از تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هستهای انتقاد کرد، گفت: «بازگشت آمریکاییها به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میتواند نقطه آغاز دیپلماسی گستردهتر و جامع بین تهران و واشنگتن باشد».
حتی اگر جو بایدن پیروز انتخابات اعلام شود و تهران حاضر به بازگشت به مذاکره مجدد با واشنگتن باشد، موانعی که دولت دونالد ترامپ در مسیر بازگشت رژیم ایران ایجاد کرده، به سادگی قابل رفع شدن نیستند. تحریمهای جدید آمریکا از نظر ساز و کارهایی قانونی از مراحل بسیار پیچیده قانونی گذر کردهاند تا به مرحله اجرا درآمدهاند؛ بنابراین جو بایدن نمیتواند کمکی به لغو سریع تحریمهای جمهوری اسلامی بکند.
اگر رهبری رژیم ایران دارای اختیارات مطلق در سطح بالاترین تصمیمگیریها برای امور استراتژیک در قانون اساسی است و توجیه هر مذاکرهای با آمریکا از نظر قانونی، مذهبی و عقیدتی برای آنها آسان است، این کار برای جو بایدن اما مطابق قوانین آمریکا آسان نخواهد بود! او نخست با مانع جمهوریخواهان در کنگره مواجه خواهد شد که اجازه نخواهند داد قانونی در کنگره تصویب شود که دمکراتها سریع وارد معامله جدید با رژیم ایران شوند.
مواضع تنشزا تنها به تصمیمات در آمریکا مربوط نمیشود بلکه در داخل ایران نیز تندروهایی که در مجلس شورای اسلامی جمع شدهاند، مواضع محافظهکارانه در راستای برآورده کردن خواستههای رهبرشان خامنهای اتخاذ کرده و تلاش میکنند آنچه را او میخواهد اجرا کنند. این گروه نیز مانع بزرگی در راه هر توافقی هستند.
رژیم جمهوری اسلامی پیشتر نیز از طریق نهادها و تاسیسات تحت کنترل خود مانند مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، مانع پیوستن دولت به معاهده «پالرمو» و گروه ویژه اقدام مالی (FATF) شده است. همچنین آخرین گزارشهای سازمان بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیت اتمی ایران منفی بود. دولت حسن روحانی پس از امضای توافق هستهای تلاش کرده برای ابراز حسن نیت به کشورهای غرب به صورت داوطلبانه به این معاهده بپیوندد اما بعد با خروج ترامپ از توافق هستهای، این موضوع مانعی بزرگ برای پیوستن ایران به معاهده شد. به این ترتیب این موضوع نیز یکی از موانع مهم در برابر تلاشهای جو بایدن برای لغو تحریمهای اعمال شده علیه تهران است.
بنابراین با توجه به پیچیدگی قوانین، ساختار سیاسی و نهادهای حقوقی آمریکا حداقل در سال اول ریاست جمهوری بایدن هرگونه توافق میان واشنگتن و تهران در رابطه با برخی از جنبههای مربوط به تحریمهای در حال اجرا، سطح غنیسازی اورانیوم یا بازگشت به سیاست معافیت فروش نفت، به راحتی امکانپذیر نخواهد بود.
محدودیت مربوط به توافق هستهای برجام نیز قرار است بین سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۵ پایان یابد، اما این بدان معنی نیست که ایالات متحده آمریکا در مذاکرات احتمالی آینده نتواند وارد بحث محتوای توافقنامه سال ۲۰۱۵ شود. واشنگتن قرار است حلقه مذاکرات را گسترش دهد بطوری که شامل مواردی همچون دخالت ایران در امور کشورهای منطقه و تلاش تهران برای برهم زدن ثبات خاورمیانه میشود که در توافق دوران اوباما به آن اشاره نشده است. طرح چنین مسائلی اگر با مخالفت رژیم ایران روبرو شود، مذاکرات را دشوارتر و عملکرد و رویکرد آمریکا در برابر جمهوری اسلامی را رادیکالتر خواهد کرد.
عبور از مرحله متشنج کنونی میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا بسیار دشوار به نظر میرسد، مگر اینکه از سوی «رأس هرم» قدرت در ایران یعنی خامنهای ابتکار عملی واضح و آشکار برای گفتگوی مستقیم با واشنگتن اتخاذ کند و دستور آن را بدهد. اگر چنین گامی در ایران برداشته شود، ممکن است به پایان تنش بین واشنگتن و تهران کمک کند. تهران برای ورود به هر مذاکرهای در آینده نیز شرایطی خواهد داشت که از جمله آنها حق ذخیرهسازی اورانیوم است.
آیا تهران میتواند در ازای لغو تحریمهای اقتصادی امتیازات مهمی درباره برنامه هستهای بدهد؟ اگر دولت آمریکا چه جمهوریخواه و چه دموکرات بر سر محدودیت فعالیتهای موشکی و نفوذ منطقهای رژیم ایران اصرار ورزد، چه میشود؟ آیا زمامداران ایران در این دو موضوع که از مهمترین مسائل زیربنایی سیاست خارجی و مؤلفههای سیاست دفاعی و استراتژی منطقهای رژیم اسلامی به شمار میرود، عقبنشینی خواهند کرد؟ آیا قادر به امتیاز دادن در این زمینه خواهند بود؟ آیا جمهوری اسلامی ایران در ازای پایبند ماندن به این دو پرونده به دور از میز مذاکره ، حاضر خواهد شد که همه دستاوردهای هستهای خود را فدا کند؟
*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده: حسن فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
آمریکا چه مذاکره ای صورت گیرد و چه نگیرد، تاکنون برنده
این بازی بوده است . در منطقه آرامش نسبی برقرار گشته و
پادوهای رژیم ایران در عراق، سوریه،لبنان و افغانستان در پاسویته
و عقب نشینی هستند . همسایگان را تا دندان مسلح نموده
و خود راسا به آنها پوشش هوائی و پدافندی در برابر دریافت
هزینه میدهد . امروز تمام کشورهای منطقه به نوعی وابسته
نظامی و اقتصادی به مجموع یا یک کشور عضو ناتو هستند.
اسراییل امروز ۲۶ اکتبر اعلام نمود که از توافق و مذاکره
آینده با ایران حمایت خواهد کرد . آنها در این مدت به آنچه
را که شاید خوابش را هم نمی دیدند دست یافته اند . با
لبنان ( به نمایندگی رهبر سیاسی حزب الله) توافق مرزی
اسرائیل را به رسمیت شناخته و باب روابط اقتصادی و
نظامی نیز باز شده است و……
رژیم ایران هیچ برگی ( حتی اتمی) برای بازی ندارد .اقتصاد-
شکست خورده، نظامی از همه طرف محاصره،سیاسی تنهای
تنها . در زمین خود هم آسایش و امنیت ندارد . ” باهنر”
میگوید اگر خیزش آبان را آنگونه جمع نمی کردیم انقلاب
شده بود .
رژیم میگوید آمریکا و اسرائیل بدنبال براندازی هستند! اما
مگر رهبران این دو کشور مغز خر خورده اند که منافع بود
این نکبتان را نبینند . نخیر ” اوباما” هم با ما مردم نبود و
با آنها بود . ما بدنبال براندازی بختک جمهوری نکبت می
باشیم نه آنها .
حال رژیم نکبت فقط تضمین بقا می خواهد . این البته به
خودی خود کار براندازان را در جلب حمایت بین المللی را
سخت تر از گذشته میکند، زیرا رقیب در مانده حاضر به
پرداخت هر نوع هزینه ای است . اسلام شیعه ناب محمدی
صلاح کار است ، تقیه بلد است و از نظر ایدئولوژیک هم
تحت عنوان “حفظ بیضه و حکومت اسلامی واجب تر از
اصول دین میباشد” راه را برای هر گوه خوردن و جام زهر
سر کشیدن را باز گذارده است .
براندازان باید دارای حمایت میلیونی واقعی باشند .
باید بدنبال کسب قدرت سیاسی باشند .
باید سیاست خارجی خود را از هم اکنون در طبق دید
مردم ایران و کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ جهان
بگذارند .
موضع کاملا روشن در قبال موجودیت یا عدم موجودیت
اسرائیل داشته باشند .
و…..دوران شعار ها و قولهای توخالی ، آرمانی و تقیه
پایان یافته است .
جنگ سرد بین بلوک ها وجود خارجی ندارد . چین و روسیه
امروز دو کشور پایبند به مناسبات اقتصادی سرمایه داری
میباشند . حتی جمهوری نکبت هم جای بالانس در بین
این اصول بین این کشورها را ندارد .
ملت ایران می خواهد سر به تن این جانیان انیرانی نباشد آنوقت شماها می گویید که اگه این اینجوری بشه اونوقت اون اونجوری میشه. جمع کنین بابا این بساطو!! ما میگیم خر نمیخوایم شما پالونشو برامون عوض میکنین!
شک نکنید که احتمال ماندن ترامپ در کاخ سفید ۹۹ %است
یعنی چه ٬ اگر ترامپ در کاخ سفید جیمی کارتری بماند یا نماند ؟
یعنی رژیم بعثی عراق و صدام حسین و رژیم معمر قذافی از جهموری داعشی خمینیسم بدتر بودند ٬ یا چی ؟
بقول صمد انجوری که ننه اقا عمه الیزابت میگه ٬ جمهوری داعشی خمینیسم .. شترمرغ تخم طلای گوادالوپی اروپا و امریکا با هرشکلی برای ادامه غارت ایران باید در قدرت بماند ..
مگر نمی بینید ۴ تا اخوند و یک مشت ارزال و اوباش به اسم سپاه جانوران ٬
فرزندان کورش کبیر و بابک و ستارخان ها را در نبود حکومت ملی و قانونی شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله ٬ کاملا – اخته کردند – .
مگر نمی بینید چگونه به اسم مبارزه مدنی ۴۱ ساله – ۸۵ میلیون ایرانی را به دنبال نخود سیاه فرستادیم و مابین انها تفرقه انداختیم .. تا به غارت مان ادامه دهیم .
تکبیر : الله و اکبر : عمه الیزابت و : جیمی کارتر و: گوادالوپ :
و نوفل لوشاتو : جوبایدن : و ترامپ شیپورچی رهبر .
از ماست که بر ماست .