گروه حقوق بشر شبکه «زنان برای برابری پایدار» بر این باور است که تجاوز و آزار جنسی علیه زنان و کودکان از معضلات تاسف برانگیز جامعه میباشد و فقدان حمایت قانونی، نقض آشکار حقوق بشر قربانیان است و برای مقابله با آن به ابزار حقوقی و آموزشی احتیاج است. بهخصوص این واقعیت که تجاوز و آزارهای جنسی اکثرا از جانب افراد چه زن و چه مرد گزارش نمیشوند، بررسی میشود.
در سلسله مقالات زیر سعی شده است که از چهار منظر حقوقی، روانکاوی، آموزشی و اجتماعی به این مبحث پرداخته شود.
در بخش حقوقی سعی شده به کمبودهای قانونی پرداخته و راهکارهایی برای بهبود پایدار رسیدگی به آزار و تجاوز جنسی با در نظر گرفتن اسناد بینالمللی حقوق بشری و حقوق تطبیقی داده شود.
در بخش آموزشی دو قسمت مورد بحث قرار گرفته است. بخش اول به آموزش کودکان برای شناسایی آزار جنسی پرداخته است و اینکه به آنان اطمینان داده شود که مقصر آنها نیستند و چطور باید از خود مواظبت کنند. در این بخش گروههای سنی کودکان مورد توجه قرار گرفته است. بخش دوم به آموزش والدین پرداخته و شناسایی علائم آزار جنسی در فرزندشان و نحوه کمک به فرزندانشان را میآموزد.
در بخش روانکاوی دلایل اینکه چرا آزار و تجاوز جنسی از جانب قربانیان چه زن و چه مرد گزارش نمیشود، بر اساس تجربیات نویسنده بررسی میشود.
قسمت اول؛ از منظر حقوقی: زنان بزهدیده، نیازمند حمایت بیشتر
یکی از مهمترین موضوعاتی که در چند دهه اخیر در علوم جنایی و جرمشناسی مطرح شده موضوع حمایت از بزهدیدگان است. قربانیان جرائم جنسی به ویژه تجاوز به عنف نیز به سبب ماهیت خاص این جرم و آسیبهای ناشی از آن به حمایتهای ویژه حقوقی نیاز دارند. برای حمایت از زنان بزهدیده در نظام کیفری شامل پلیس، دادسرا، دادگاهها، زندانها و… باید قوانین کشورمان با در نظر گرفتن اسناد بینالمللی حقوق بشری و حقوق تطبیقی اصلاح گردد. رویکرد قانونگذار ما به جرم تجاوز به عنف نشان میدهد که سیاست کیفری کشورمان در خصوص این جرم متناسب با دوران جدید، تغییر و تحول نیافته و بیشتر متاثر از فرهنگ مردسالارانه حاکم بر جامعه و نظام کیفری ما بوده است. چنانکه، دستور کار توسعه پایدار ۲۰۳۰ مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد برنامه آموزشی پیشگیرانه مناسبی را در خصوص اذیت و آزار و تجاوز جنسی در برداشت که متاسفانه برخورد سیاسی و توأم با تعصب با آن جامعه ما را از مزایای این برنامه محروم کرد. برای حمایت کیفری از قربانیان تجاوز به عنف، نخست باید سیاست کیفری مناسب اتخاذ گردد که حقوق قربانیان را بطور کلی به رسمیت بشناسد و از آنان در فرایند دادرسی کیفری، حمایت کند. شایان ذکر است که قانونگذار در تعریف جرم «زنا» در ماده ۲۲۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ از جرم «زنای به عنف» تعریف مستقلی ارائه نداده است.
از طرفی، رابطه زناشویی بدون رضایت زن به عنوان یکی از مصادیق تجاوز به عنف همچنین، خشونت جنسی و روابط غیرمتعارف جنسی شوهر نسبت به همسرش جرمانگاری نشده است. بنابراین، اختصاص بخش جداگانهای از قوانین کیفری به جرائم جنسی و تعریف جرم تجاوز به عنف به دور از برداشتهای سنتی و مردسالارانه با استفاده از واژهها و تعابیری از نظر جنسیتی خنثی، بسیار ضروری مینماید.
برای نمونه، استفاده از پلیس زنِ کارآزموده در حمایت از بزهدیدگان زن اهمیت بسزایی دارد. ماده ۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ در این راستا مقرر میدارد: «بازجویی و تحقیقات از زنان و افرادی که سن آنان ۱۵ سال و یا کمتر از آن است، توسط ضابطان آموزشدیده زن انجام میشود و در صورت عدم امکان، پرونده زنان برای تحقیقات و بازجویی نزد بازپرس و پرونده افرادی که سن آنان ۱۵ سال و یا کمتر از آن است، نزد رئیس دادگاه یا قائممقام آن ارسال میگردد». وانگهی، ادله اثبات این جرم، نباید به ۳ مورد اقرار، شهادت، علم قاضی منحصر باشد. البته استفاده از پزشکی قانون، کارشناسان خبره و فناوریهای مدرن در استناد به علم قاضی میتواند بسیار راهگشا باشد. از سویی دیگر، اگرچه شارع اصولا در پوشیده ماندن این جرائم در صدد حفظ حریم خصوصی و آبروی اشخاص بوده است، اما باید توجه داشت که سیاست چشمپوشی در اسلام به روابط جنسی مبتنی بر رضایت اختصاص دارد، نه جرم تجاوز به عنف که قربانی و بزهدیده دارد و از جرائم مخل نظم عمومی است.
بنابراین، کنار گذاشتن دید سنتی و مردسالارانه به جرم تجاوز به عنف و اتخاذ سیاست کیفری مناسب با زمان و مکان از جمله اصلاح قوانین در خصوص این، به ویژه حمایت از بزهدیدگان و قربانیان بزه یادشده، افزون بر آن، تغییر نگرش فرهنگی در خصوص جرائم جنسی و بزهدیدگان و قربانیان آن، همچنین، آموزشهای پیشگیرانه در این خصوص به زنان و کودکان به دور از تعصب باید در دستور کار نظام قضایی و آموزشی کشورمان قرار گیرد.
[نویسنده: محمد مقیمی وکیل دادگستری و کارشناس ارشد حقوق بشر]
*****
قسمت دوم؛ یک راهنمای عمومی برای کمک به آگاهی والدین در مورد آزار جنسی کودکان: دانستن علائم آزار جنسی میتواند به کودکان کمک کند تا صدای خود را بلند کنند
متاسفانه کودکان در مورد استفاده جنسی به دلایلی مانند سن، جنس، معلولیت، خانواده و بلوغ کودک ضربهپذیرتر هستند. غالبا متجاوز بچهها را از این میترساند که اگر آنها با کسی در اینباره حرف بزنند کسی حرف آنها را باور نمیکند و یا آزارگر آنها را متقاعد میکند که این یک راز خاصی بین آنهاست. این مهم است تا یادآوری کنیم که کسانی که آزارگر جنسی کودکان هستند می توانند بزرگسال، نوجوان یا کودک باشند و یا حتی یکی از اقوام مثل پدر برادر یا عمو و دایی باشند.
آزار جنسی چیست؟
آزار جنسی کودکان شامل کارهایی است با کودک وقتی که معلوم است که او توانایی اجازه دادن را ندارد. این شامل تماس جنسی همراه با زور یا تهدید به زور میشود صرف نظر از سن طرفین. آزار جنسی کودکان همچنین شامل جمعآوری عکسهای پورن از کودک، تشویق آنها به انجام عمل جنسی و تماس نامناسب جنسی است که در اثر فقدان اقدامات لازم برای حفظ کودک از تماشای عملیات یا عکسهای جنسی پیش میآید. در حالی که خیلیها فکر میکنند آزار جنسی کودک همیشه شامل تجاوز به وی میشود، درواقع شامل رفتارهایی با تماس و بدون تماس است. هر دو اینها به کودکان و نوجوانان صدمه میزند و علیه حقوق بشر کودکان است.
علائم آزار جنسی
دو علامت اصلی برای آزار جنسی وجود دارد که والدین باید به آن آگاه باشند. یکی جنبه عاطفی و یکی جنبه فیزیکی آن است.
از جنبه عاطفی، کودکانی که آزار جنسی را تجربه کردهاند خیلی بیثبات و متزلزل میشوند. آنها از اینکه تنها بمانند دوری میکنند. آنها مرتب خوابهای ترسناک میبینند یا جای خود را خیس میکنند. تغییرات وسیعی در رفتار آنها پیدا میشود، مثل آگاهی یا رفتارهای نامناسب جنسی، تغییر در حال و حوصله، کج خلقی و زودرنجی، عصبانیت یا بیاشتهایی. بسته به سنشان، گاهی کودکان سعی در خودآزاری میکنند یا اعتماد به نفسشان پایین میآید. در درازمدت، بچههایی که آزار جنسی را تجربه کردهاند ممکن است دچار افسردگی، اضطراب و نگرانی، فشار عصبی بعد از تروما یا درگیر شدن در کارهای خلاف استفاده از الکل و مواد مخدر شوند و یا متاسفانه در نوجوانی اقدام به خودکشی کنند.
همچنین علائم فیزیکی راه دیگری است که وقتی مشکوک به آزار جنسی فرزندتان می شود او را زیر نظر بگیرید. این شامل سیاهشدگی پوست و خونریزی و درد و لکه دیدن در اندامهای جنسی یا مقعد است که آخری در اثر عفونتهای جنسی به وجود میآید.
انواع آزار جنسی
دو نوع آزار جنسی وجود دارد: آزار تماسی یا غیرتماسی. متاسفانه این میتواند آنلاین یا حضوری اتفاق بیفتد. آزار تماسی شامل لمس هر قسمتی از بدن کودک میشود چه با لباس و چه بیلباس، تجاوز یا دخول به کودک، مجبور کردن کودکان به عملیات جنسی یا وادار کردن کودک که لباسش را درآورد یا بدن کس دیگری را لمس کند.
آزار غیرتماسی شامل به نمایش گذاشتن خود، نشان دادن عکسهای پورن، وادار کردن کودک به تماشای عملیات جنسی، مجبور کردن آنها به تماشای آزار جنسی یا عکسهایی از این دست، یا مجبور کردن آنها به درگیر صحبت شدن آنلاین یا تلفن موبایل میشود.
اگر کودکی آزار جنسی را فاش کرد چه کنیم؟
اگر به آزار جنسی نسبت به فرزندتان مشکوک شدید مهم است که قضاوت نکنید و بهخصوص کودک را شماتت و تنبیه نکنید. گرچه این خیلی دردناک است و شما را ناراحت میکند، به عنوان پدر یا مادر برای حمایت از فرزند بینهایت مهم است که به حرف او دقیق گوش کنید و به او اطمینان دهید که وی تقصیر نداشته است. به فرزند خود بگویید که حرفش را باور میکنید و این موضوع را جدی میگیرید. بگویید که چطور به او کمک خواهید کرد. بسته به قوانین هرکشوری و حمایت از حقوق کودک آن، اولین کاری که باید کرد گزارش دادن به پلیس است و جمعآوری هرچه بیشتر شواهد. خدمات اجتماعی کودکان نیز در حمایت از کودکان و خانوادهشان حیاتی است. متاسفانه به دلیل اینکه این موضوع ناموسی به شمار میرود غالبا والدین از گزارش دادن آن پرهیز میکنند و یا آن را نادیده میگیرند. هرچه کمتر ما اقدام کنیم، متجاوز بیشتر تشویق میشود به این کار غیرانسانی خود ادامه دهد. بنابراین از گزارش دادن آن خجالتزده نشوید، از اینکه این شجاعت را داشتهاید که رهبری پایان دادن به این فاجعه را داشتهاید به خود ببالید.
[نویسنده: گلزار آلماسی، روانشناس و توسعه کودک]
*****
قسمت سوم؛ دلایل مطرح نکردن و گزارش ندادن تجاوزات جنسی
دلایل متعددی وجود دارد که افراد چه زن و چه مرد تجاوز جنسی را مطرح و گزارش نمیکنند. بر اساس تجارب در گفتگوهای مشاورهای و تحقیقاتی با مراجعان، دلایل عدم گزارش را به موارد زیر میتوان ربط داد:
۱- عدم قوانین حمایت از زنان و گروههای اقلیت جنسی
۲- دلسردی و یأس و ناامیدی از سیستم حقوقی: فرد متجاوز شده بارها مشاهده کرده که اطلاع دادن نتیجهای نداشته و متجاوز نه تنها مجازات قانونی نشده بلکه آزادانه به زندگی خود ادامه داده و قانون آنها را مجازات نکرده.
۳- عدم برابری در دفاع از حقوق اولیه انسانی: در جامعهای که آزادیهای اولیه فرد محترم شمرده نمیشود، فرد یاد میگیرد که به خود اجازه اعتراض به تعرضات فیزیکی یا روحی را ندهد چون به حق و حقوق اولیه خود واقف نیست.
۴- جلوگیری از قضاوتهای منفی: زنان برای قرنها به دلیل فرهنگ غالب مردسالارانه در جهان بطور آشکار و ناآشکار مسئول و مقصر مشکلات ارتباطی شناخته شدهاند. این تاریخچه و عدم آشنایی با حقوق انسانی اولیه موجب میشود که خود را مسئول تجاوز بدانند.
۵- از دست دادن آبروی فردی خانوادگی و اجتماعی: بطور سنتی از آنجا که زنان جزو املاک خانواده بهخصوص پدر شناخته شدهاند، تجاوز به آبروی اجتماعی خانواده لطمه میزند و مانع از سربلندی مرد در خانواده است. با انکار و شرم، زنان آموزش دیدند که برای حفظ آبروی خانواده و آینده ازدواج خود زندگی کنند و تجربه خود از تجاوز را پنهان کنند.
۶- عدم توازن قدرت بین فرد متجاوز و فرد مورد تجاوز قرارگرفته: امکانات و منابع مالی فرد مورد تجاوز قرار گرفته معمولا بسیار محدودتر از فرد متجاوز است و نداشتن قانون عدالتخواه در جامعه که فرد مورد تجاوزشده بتواند از حق خود دفاع کند موجب میشود فرد به خود اجازه ندهد بیش از این خود را در معرض تعرض انتقامجویی متجاوز قرار دهد.
۷- احساسات عاطفی به فرد متجاوز: اگر فرد به فرد متجاوز احساس عاطفی داشته باشد، سختتر میتواند تشخیص دهد که مورد تجاوز قرار گفته است.
۸- ترس از عواقب: فرد متجاوز میتواند مقابله به مثل کند، انتقام بگیرد، و وضعیت را برای فرد مورد تجاوز قرار گرفته شده سختتر کند.
۹- تراما و عواقب روحی روانی تجاوز بر فرد: تراما به تنهایی و شرم درونی شده دامن میزند و شرایط فرد با نداشتن شبکه قوی حمایتی از نظر روحی بدتر میشود که به خودکشی هم میتواند بیانجامد.
۱۰- محدودیتهای فرهنگی و مذهبی: در مذهب اسلام تاکید شده که زنان باید در مقابل نیازهای جنسی مرد تمکین کنند. چنین تاکیدهای مذهبی، الگوهای غلط ارتباطی در خانواده را شکل داده که باعث سرکوب و خفه شدن صدای زنان در روابط زناشویی شده. علیرغم تجربه تجاوز در خانواده، این امر ناگفته باقی میماند.
با افزایش خدمات قانونی، مشاورهای و بهداشت سلامت روان، افراد مورد تجاوز قرار گرفته شده، امروزه بهتر میتوانند احساس امنیت کنند و تا حدی آشکارا بدون شرم و محدودیتهای مذهبی و اجتماعی و فرهنگی تجربهشان را در اختیار دیگران قرار بدهند. با مشاوره این افراد میتوانند تاثیر تراما را محدود و به مهارتهای کلامی و حقوقی خود بهتر واقف شوند. این افراد با حمایتهای قانونی و اجتماعی بهتر میتوانند نه تنها از حقوق انسانی خود دفاع کنند بلکه مانع از ادامه و گسترش تعرض به حقوق اولیه خود و دیگران شوند.
با امید به جهانی آزاد، برابر و با عدالت.
[نویسنده: دکتر طاهره براتی مشاور زناشویی و خانواده، تورنتو، کانادا]
*****
قسمت چهارم؛ آموزش راههای مقابله با تعرضات جنسی
تعرضات جنسی برای هر جنسی، هر سنی، در هر مکان و هر شرایطی میتواند اتفاق بیفتد. از آنجا که عامل قدرت و تسلط در وقوع تعرض جنسی بسیار تاثیرگذار است، کودکان و نوجوانان عموما بیشتر در معرض خطر قرار دارند. آموزش و آگاهی در کنار سیستمهای حمایتی یقینا میتواند از بروز تعرض جنسی کاسته و در صورت وقوع از میزان شدت و طول مدت تعرضات یا سوء استفادههای جنسی بکاهد.
آموزشهای جنسی را میتوان بر مبنای میزان درک و رشد فکری کودکان و نوجوانان در سه گروه سنی عمده قرار داد:
کودکان دو تا شش سال
کودکان هفت تا ده سال
نوجوانان یازده تا چهارده سال
۱-کودکان دو تا شش سال
* بعضی از قسمتهای بدن ما جاهای خصوصی هستند که نباید کسی بجز مادر و پدر ببینند یا دست بزنند. دکتر یا پرستار هم فقط با حضور مادر یا پدر اجازه دارند دست بزنند یا نگاه کنند. همچنین ما هم نباید به این قسمتهای خصوصی بدن دیگران نگاه کنیم یا دست بزنیم. این قسمتها سینه، بین دو تا پا و باسن و دهان است؛ بطور ساده قسمتهای زیرپوش و شورت. البته دهان ما دیده میشود ولی آنهم نباید لمس شود.
* از این قسمتها کسی نباید عکس بگیرد و یا عکسهایی از این قسمتها را به بچه نشان بدهد.
* هر نوع نگاه کردن یا دست زدن به این قسمتهای بدن اگر در جمع نباشد و یا در اتاق در بسته باشد حتما غلط است.
* در مورد بدن هیچ رازی نباید وجود داشته باشد که مادر و پدر ندانند.
* اگر کسی به این قسمتهای بدن نگاه کند و یا دست بزند این اصلا تقصیر تو نیست، این کار اشتباه را آن شخص انجام داده و او مقصر است و تو فقط اذیت شدهای و چون بچه هستی هیچکسی تو را سرزنش نخواهد کرد.
* این قانونها در مورد همه است حتی آنهایی که میشناسیم: فامیل، دوستان، همسایهها، معلمها و کسانی که در کلاسها و محیطهای ورزشی ویا آموزشی هستند.
* اگر این شرایط نزدیک بود پیش بیاید بگو که این کار درست نیست، من نمیخوام تو این کار را بکنی، من حتما به مادر و پدرم میگویم. یا اینکه من همین الان باید بروم پیش مادر و پدرم.
*با کودک نقش بازی کنید و بخواهید که اینها را با صدای قوی و بلند بگوید و او را تشویق به «نه» گفتن کنید.
*اگر کودک وسیلهای را مطرح کرد با آرامش و دقت به او گوش کنید و اولین واکنش شما تأیید بچه برای مطرح کردن و سپس اعتماد دادن که او تنبیه یا اذیت نخواهد شد و یقینا از علاقه شما به او کاسته نشده و نخواهد شد.
۲- کودکان هفت تا ده سال
آموزش به این گروه سنی به مراتب راحتتر است زیرا در این سنین از روابط جنسی شناختی نسبی دارند، نام اعضای جنسی را میدانند و از طریق دوستان و وسایل ارتباط جمعی آگاهیها و تصوراتی را کسب کردهاند.
میتوان همان مطالب و موارد بالا را البته بازتر و با مثالهایی مطرح کرد. همچنین با توجه به سن و رشد فکری و شخصیتی کودک از او خواست که او هم چیزهایی را که میداند بازگو کند.
علاوه بر آن، به دلیل دسترسی به کامپیوتر و موبایل در این سنین، ضروری است که مادر و پدرها در مورد سایتهایی که روابط جنسی و اینگونه مسائل را نشان میدهند با کودکان خود صحبت کنند.
*این سایت ها برای بزرگسالان است نه کودکان و چون برای سنشان مناسب نیست اجازه ندارند تماشا کنند.
*آشنایی و دوستی از طریق سایتها با افراد غریبه و اعتماد به آنان به هیچ وجه پذیرفته و درست نیست. به ویژه آنهایی که از کودک میخواهند این دوستی و یا ارتباط را مخفی نگه دارد.
در دختران نشانه های بلوغ به تدریج ظاهر میشود و این فرصت مناسبی ایجاد میکند که در مورد سوء استفاده جنسی و یا تجاوز صحبت کرد.
۳- نوجوانان یازده تا چهارده سال
در این سنین، به ویژه در کشورهایی که روابط جنسی آزاد پذیرفته شدهتر است، نوجوانان ممکن است تجربیات اولیه خودشان را داشته باشند. که باز هم حق نه گفتن و اینکه کسی بدون اجازه حق دست زدن و یا تماس با بدن آنها را ندارد کاملا محفوظ است.
در این سنین دختران بیشتر در معرض تعرضهای جنسی در سطوح مختلف قرار میگیرند، چون نگاههای اضافه و زننده، لمس بدنشان و یا شنیدن نکتهها و متلکهای جنسی.
*بدن تو و تغییرات آن، که امریست کاملا طبیعی، فقط به خودت مربوط است. هر برخوردی که تو را ناراحت یا معذب میکند، پذیرفته نیست.
*علاوه بر افرادی که در بالا برای تعرض جنسی گفته شد باید نوجوانان و همسالان را هم اضافه کرد.
*اگر در مناسباتی قرار میگیری که خواسته و انتخاب خودت است، باز هم حد و حدود را تو تعیین میکنی و آن شخص باید به خواسته تو احترام بگذارد.
*اگر در مدرسه و محیط آموزشی افرادی برای مشورت و صحبت کردن وجود دارند، بدون ترس و نگرانی مراجعه کنید و کمک بگیرید. مطمئن باشید تنها راه پایان دادن به هر نوع سوء استفاده جنسی یا مناسبات ناخواسته و آزاردهنده مطرح کردن و علنی کردن آنهاست.
[نویسنده: هایده روش، تحلیلگر اجتماعی و معلم مدارس انگلیسی و فار سیزبان در لندن]
زن و مرد بخش هایی از یک کل هستند و وقتی این ها را از هم جدا کنی، آنها پیوسته چیزی را کسر دارند، و آن فاصله نمی تواند پُر شود و آن فاصله مردمان را جدی، عصبی، بیمار گونه، منحرف و از نظر روانی نامتعادل می سازد.
اوشو
شاید منتشر کنند، در رسانه داخلی کسی این مطالب منتشر نمیکند، خدا عذاب بر قوم لوط اعمال کرد از بس حلال خدایی خرام کردند!
در ایران، میلیون مرد جوان حتی بالای سی و چهل سال تنها زندگی میکنند، اما با سواستافده صیغه، پولدارها حرامسرا و خانم بازی میکنند و برخی زنهای مجرد با وجود تمکن مالی دنبال مردان و پسران جذاب میروند! باورش سخت است، اما شرایط فعلی ایران شبیه داستان قوم لوط است!
میگویند داستانهای ادیان ابراهیمی، و شاید بسیاری مذاهب و فرهنگ شبیهش است، وقتی بهشت بود و یک ادم تنها، خدا به درخواست او حوا از خاک یا بدن آدمی آفرید، حوا زوج آدمی شد، نه سکه طلا، و نه نفقه! حوا نه روسپی بود و نه هوسران چند دوست پسرهف خبری از ددی شوگر هم نبود! حوا برای این آفریده شد که آدمی تنها نباشد.
آیا وضعیت مردان مجرد و زنها اینگونه است؟!
چرا باید میلیون ها مرد مجرد تنها در ایران باشند و در مقابلش تقریبا همین تعداد زن مجرد؟ اما به دلیل فقر و بیکاری و حتی کمتر جذاب بودن تنها بمانند و ماسئلی مثل پول، ازدواج رسمی، موجب تنهای این مردان باشد؟