شرکتکنندگان در همایش استراتژیک ابوظبی که به تازگی به نتیجه رسیده است معتقدند معاهدههای امضاء شده بین امارات متحده عربی و بحرین با اسرائیل علیه هیچ کشور دیگری نیست، اما ترکیه و جمهوری اسلامی ایران «بازندگانِ» بزرگ عادیسازی روابط کشورهای عربی و اسرائیل هستند.
نکته کلیدی در بحثهای سه روزه این نشست این بود که «پیمان ابراهیم» ضمن ایجاد تحرک برای صلح در کل خاورمیانه، در مورد حل مناقشه اعراب و اسرائیل و دستیابی به آن، یک روش استراتژیک و واقعگرایانه است.
هفتمین دور این همایش سالانه که توسط مرکز سیاستهای امارات سازماندهی شد، شامل پنلهای گفتگوی مجازی بود که در آن کارشناسان استراتژی، محققان و سیاستگذاران از نقاط مختلف جهان شرکت داشتند.
خلیفه شاهین المرار دستیار امورسیاسی وزیر خارجه امارات، که روز چهارشنبه در جلسه «خاورمیانه در میان عقلانیت سیاسی و توهم» شرکت کرده بود، آن را به این شکل شرح داد: «پیمان ابراهیم نمایانگر پروژهای عظیم و در حال انجام است. هرچه نتایج عینی بیشتری از این توافق بگیریم، انگیزه بیشتری برای یافتن راه حلهای مسالمتآمیز برای درگیریهای جاری پیدا خواهیم کرد.»
او میافزاید: «برای دستیابی به موفقیت و شتاب گرفتن توافقها، به تلاش مجدد برای یافتن راه حلی برای روند صلح فلسطین مبتنی بر راه حل دو کشور نیاز داریم.»
دو کارشناس که روز چهارشنبه در یک میزگرد جداگانه با موضوع «رمزگشایی منطقه بعد از پیمان» شرکت کرده بودند، خواستار گفتگوی بیشتر بین امضاءکنندگان پیمان ابراهیم و دیگر کشورهای خاورمیانه با هدف آغاز تنشزدایی از منطقه شدند.
آلکس وطنخواه همکار ارشد و مدیر برنامه ایران در «انستیتو خاورمیانه» میگوید: «من ایران را به عنوان بازندهای میبینم که به لحاظ ژئوپلیتیک، ایدئولوژیک و در داخل به لحاظ سیاسی شکست خورده است.»
وی میگوید: «از نظر ژئوپلیتیک، رژیم ایران نگران این است که حالا حضور اسرائیل در خلیج فارس برای امنیت ایران چه معنایی خواهد داشت. از نظر ایدئولوژیک، محور مقاومت در حالت دفاعی قرار میگیرد. روشن است که گزینه مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل جواب نداده و شاید زمان آن رسیده باشد که رویکرد دیگری را امتحان کنیم. از نظر داخلی این موضوع جمهوری اسلامی را در نگاه ایرانیان تحقیر میکند.»
وطنخواه میافزاید، اکنون ایران مجبور است راه حلهای سیاسی ارائه دهد و مهمتر از آن، به دروننگری بپردازد. «علامت سؤال هنوز پابرجاست به این معنی که تا چه اندازه اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس به همکاری نظامی و اطلاعاتی میپردازند. پاسخ این سؤال کنشهای آتی ایران را شکل خواهد داد.»
به نظر این پژوهشگر «ایران طی ۴۲ سال گذشته با این باور که میتواند با عبور از واشنگتن با کشورهای حاشیه خلیجفارس کنار بیاید، مرتکب اشتباهی بزرگ شده است و این پیشفرض غلط کارساز نیست. محور مقاومت در حالت تدافعی قرار گرفته و این موضوع جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار میدهد.»
از نظر وطنخواه، اگر پیمان ابراهیم در نهایت منجر به ایجاد روشهای جدید ملموس برای همکاری میان اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس شود، این موضوع بقای پیام ایدئولوژیکی که جمهوری اسلامی طی ۴۲ سال گذشته مبلّغ آن بوده است دشوارتر میکند. وی تاکید میکند: «این مایه شرمساری جمهوری اسلامی و یک شکست برای آن است.»
او میافزاید: «سیاست خارجی ایران تحریمهای سنگینی را متوجه این کشور کرده است و کلّیت رژیم را به خطر انداخته است. برخلاف تمام ادوار پیشین، ایرانیان به خیابانها سرازیر میشوند و همه چیزهایی که جمهوری اسلامی بر روی آنها استوار است را به چالش میکشند. این خطری واقعی برای رژیم است.»
طبق دیدگاه دیگر شرکتکنندگان در این میزگرد، ترکیه نیز خود را در سمت اشتباه نظم جدید خاورمیانه مییابد. نظمی که در پی عادیسازی پیوندها میان اسرائیل و امارات و بحرین ایجاد میشود. عُمر تاش پینار همکار ارشد «مؤسسه بروکلین» میگوید که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به دنبال ایجاد وجههای قدرتمند از ترکیه در منطقه در چشم اخوانالمسلمین و صدها میلیون مسلمان است.
او میگوید پیمان ابراهیم باعث انزوای ترکیه در منطقه خواهد شد. چرا که اسرائیل چندیست که متحد ترکیه نبوده. «حالا دولت ترکیه بطور فزایندهای به عنوان حکومتی اسلامگرا شناخته میشود». تاش پینار میگوید: «این در احساس خشم، کینه و قرار گرفتن ترکیه در وضعیت یک قربانی نقش دارد. اردوغان با بیان اینکه یکی از معدود متحدانِ باقیماندهی آرمان فلسطین است، این وضعیت قرار گرفتن در جایگاه قربانی را به امتیازی برای خود بدل خواهد کرد.»
تاش پینار میگوید اردوغان تلاش میکند نشان دهد که ترکیه یکی از معدود کشورهایی است که میتواند پویایی موجود در منطقه را که به سمت مشروعیت بخشیدن به اسرائیل میرود به چالش بکشد. وی میافزاید: «نوعی وارونهگویی در این مورد وجود دارد چرا که میتوان پرسید مگر ترکیه برای فلسطینیها چه کاری کرده است؟! این بیشتر توهم است تا واقعیت، اما کسب و کار اردوغان توهم ساختن است.»
تاش پینار باور دارد که «از نظر سیاسی، اردوغان مصمم است به عنوان گامی دیگر در پیامهای پوپولیستی خود به دنیا و پایگاه داخلیاش، این پیام را ارسال کند که طرفدار آرمان فلسطین است.»
تاش پینار همچنین میگوید که با شکست پیشبینی شده پرزیدنت دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، ترکیه «بزرگترین بازنده» خواهد بود. وی میافزاید امروز حسی از هراس در آنکارا در مورد دولت بایدن به وجود آمده است زیرا تا زمانی که ترکیه برخی از موازین از جمله تبدیل شدن به یک متحد وفادار ناتو و تعیین مسیر جدیدی برای روابطاش در سوریه را رعایت نکند، بایدن به بازسازی روابط آمریکا با این کشور علاقمند نخواهد بود.
او عنوان کرد: «آمریکای تحت ریاست بایدن اهرمهای اقتصادی زیادی علیه اردوغان خواهد داشت و اقتصاد آسیبپذیرترین نقطه ضعف اردوغان است چرا که ترکیه نفت و گاز ندارد. این کشور کاملاً از نظر اقتصادی وابسته است». تاش پینار میگوید: «اقتصاد ترکیه و لیر اکنون در حال سقوط است و بدون اقتصادی سالم، اردوغان ممکن است انتخابات را ببازد.»
با این حال، تاش پینار پیشبینی کرده که اردوغان سیاست خارجی «طرفدار اسلام» خود را به دلیل وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی در ترکیه بازتعریف نخواهد کرد. «با بدتر شدن وضعیت اقتصادی، ترکیه به فرصتهای موجود در خاورمیانه برای به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام سیاسی جهت منحرف کردن اذهان عمومی از ناکارآمدی مدیریت اقتصاد در داخل روی خواهد آورد.»
آلکس وطنخواه نیز میگوید که پیمان امارات و بحرین با اسرائیل به داستانهای موفقیت نیاز دارد و یکی از اینها بازگرداندن هرچه سریعتر فلسطینیها به مذاکرات صلح خواهد بود. او تأکید میکند که «نمیتوان آنها را بیرون و در سرما رها کرد». او اضافه میکند: «اگر فلسطینیها واقعیتهای جدید را بپذیرند، این مسئله برای ترکیه و ایران استفاده از معضل فلسطینیها برای اهداف سیاسی خود را دشوار خواهد کرد.»
او میگوید برای امارات متحده عربی موضوع ثبات در خلیج فارس و اسرائیل خیلی مهم است و اینکه نه این توافق خیلی زود لغو شود و نه به میدانی برای عملیات علیه ایران تبدیل شود چراکه این امر ممکن است جمهوری اسلامی را مجبور به تلافی کند: «اگر ایران تصمیم بگیرد که به دنبال مذاکره در سیاست خارجی خود برود این میتواند یک آغاز باشد.»
او همچنین گفت: «در صورتی که ایران تصمیم بگیرد که گزینه نجات توافق اتمی و گسترش مذاکرات را انتخاب کند، که ممکن است ظرف شش ماه آینده اتفاق بیافتد، پس از آن آمریکا به عنوان یک بازیگر در منطقه مورد قبول جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. حضور کشورهای حاشیه خلیج فارس در کنار میز مذاکرات چیزیست که واشنگتن و تهران باید برای تنشزدایی واقعی در منطقه آن را بپذیرند.»
وطنخواه میگوید: «انتخاب بایدن میتواند فرصتی عالی برای تغییر موضع علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی باشد تا خراب شدنِ روابط با آمریکا را به گردن ترامپ بیاندازد. اما بجای این کار، خامنهای کل ساختار سیاسی آمریکا را فاسد خواند و از انتخابات انتقاد کرد. این نشاندهنده کوتهفکری او و عدم تمایلاش به تغییر موضع کلی دولت اسلامیست و مبارزهجو و انقلابی است.»
*منبع: عربنیوز
*نویسنده: کالین مالک
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
عرب نیوز و موئسسه بروکلین توسط مراکزی از امریکا و انکلیس و سازمانهای امنیتی اداره میشوند با هدف ایجاد . هدایت افکار. دو شیخ نشین بهرین و امارات که به واقع هنوز هم مستعمره انگلیس اند همیشه با اسراییل رابطه داشته اند اعلام رسمی ان فقط خاطیت تبلیقاتی دارد. در مورد ترکیه درست برعکس است. ترکیه قرارداد امنییتی با اسراییل دارد و در انجا پایگاه دارد وجنگ قره باغ را هم بدستور ناتو راه انداختند تا قره باغ را باکو بگیرد که اسراییل و انگلیس از شمال برای ایران مسئله ایجاد کنند چنانچه قاتلهای دانشمندان ایرانی را از نخجوان فرستاده بودند و پهبادهای اسراییل هم ار انجا به مراکز اتمی حمله کردند. برای درک واقعیت باید بررسی کرد که اخبار سازان به کدام موئسساتی وصل اند و از کی پول میگیرند تا شستشوی مغزی منفی تشویم
عجب اوضاعیه واقعا” چقدر نظر و فکر و راه حل می دهند آخرش هم هیچ نتیجه ای نمی گیرند.یعنی ساعتها گفتگوی سیاسی استراتژیک بر سر کوچکترین موضوعات در جریان است و هیچ راه حلی هم ارائه نمیشود.
رژیم های کثیف و لجن ترکیه و قطر و تروریستی ایران هر سه باید
واقعا نابود بشوند