۳۱ اکتبر شصتمین سالگرد تولد شاهزاده رضا پهلوی بود که تا ۱۹ سالگی در ایران حضور داشت و میراثدار تاج و تخت پادشاهی‌ست.
با شورش در ارتش و تظاهرات عمومی خشونت‌آمیز در ایران، محمدرضاشاه پهلوی ۱۷ ژانویه ۱۹۷۹ داوطلبانه کشور را ترک گفت و به تبعید رفت. پهلویِ جوان آن زمان در یک پایگاه نظامی تگزاس آمریکا دانشجوی خلبانی هواپیمای جنگنده بود. دو هفته بعد روح‌الله خمینی پس از ۱۵ سال به ایران بازگشت و کنترل کشور را به دست گرفت و پادشاه پهلوی و فرزندش دیگر قدم به ایران نگذاشتند.
با این حال رضا پهلوی میگوید «هیچوقت ایران را ترک نکرده‌ام.» او میگوید: «ایران زندگی روزمره من و تمام چیزیست که دارم… اگر امروز سوار هواپیما شوم و به تهران باز گردم شانس زنده ماندنم صفر است اما آن لحظه که بتوانم به ایران برگردم با اولین پرواز بازخواهم گشت.»
در ۴۲ سال گذشته هدف او بازگشت به وطن بوده است. پهلوی گرچه با وجود زندگی در غرب دائم با تهدیداتی مثل ترور روبروست اما کمپین‌هایی مختلفی با هدف ایجاد یک دموکراسی مدرن و لیبرال در ایران بر اساس رعایت حقوق بشر و آزادی و برابری حقوقی به راه انداخته و همواره برای بازگشت به ایران تلاش میکند.
او در جهت هدفش برای سرنگونی رژیم آیت‌الله‌ها تشیکلاتی به نام «شورای ملّی ایران برای انتخابات آزاد» را رهبری میکند. شورایی متشکل از مخالفان در تبعید که هدفشان بازگرداندن پهلوی به ایران به عنوان پادشاه یا رئیس جمهوری است. این شورا که مثل یک دولت در تبعید عمل میکند مدعیست در بین آزادیخواهانِ داخل و خارج از ایران دهها هزار حامی دارد.
رضا پهلوی میگوید «این شورا که به صورت یک جنبش زیرزمینی عمل میکند از طریق ارتباطات الکترونیک و یا رو در رو فعالیت میکند و در داخل رژیم ایران نیز حامیانی دارد». او همچنین تأکید کرد «در بین دیپلمات‌های سابق، رسانه‌ها، شاخه‌های نظامی از جمله در سپاه پاسداران طرفدار داریم.»
پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ و قبل از اینکه وی ساکن کاخ سفید شود، رضا پهلوی نامه‌ای سرگشاده به وی درباره آینده روابط با ایران نوشت و تأکید کرد «امروزه مردم ایران، خاورمیانه وجهان متمدن، با تهدید اسلام رادیکال مواجه هستند که ریشه‌های آن در تفکر «خمینیسم» برآمده از انقلاب ۱۹۷۹ ایران، تئوری صدور انقلاب و اسلامی سیاسی رهبران جمهوری اسلامی ایران نهفته است».
شاهزاده پهلوی آن زمان از ترامپ خواست از تلاش نیروهای اپوزیسیون در داخل و خارج از ایران با هدف یک «فروپاشی کنترل شده و بدون خشونت» برای انتقال قدرت و استقرار یک حکومت دموکرات و سکولار از طریق برگزاری یک انتخابات آزاد و عادلانه کمک کند.
https://kayhan.london/1395/08/22/%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85-%d8%b4%d8%a7%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d9%be%d9%87%d9%84%d9%88%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%af%d9%88%d9%86%d8%a7%d9%84%d8%af-%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%85%d9%be
معلوم نیست آیا این درخواست تأثیری بر سیاست‌های ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران داشت یا نه اما حتی وقتی ترامپ بطور یکجانبه از توافق اتمی خارج شد و تحریم‌های شدید را علیه رژیم اعمال کرد تأکید داشت که هیچ تصمیمی در مورد تغییر رژیم در ایران ندارد.
در عین حال رژیم ایران پیش از آنهم با مخالفت‌های داخلی دست و پنجه نرم می‌کرد و اعتراضاتی که اغلب به خشونت کشیده شد در جریان بود از جمله تظاهرات پس از اعلام نتیجه انتخابات ۲۰۰۹ که مردم میگفتند در آن تقلّب شده است.
https://kayhan.london/1395/11/17/%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d8%b4%d8%a7%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d9%be%d9%87%d9%84%d9%88%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%af%d9%88%d9%86%d8%a7%d9%84%d8%af-%d8%aa%d8%b1
در ژانویه ۲۰۱۸ ایران دوباره آشفته شد. تجمعات و اعتراضات خیابانی به صورت سراسری شکل گرفت که محور آن وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی و افزایش روزافزون قیمت مواد غذایی و کالاها بود. این اعتراضات خیلی زود به مخالفت با کلّیت رژیم و بطور مشخص رهبر جمهوری اسلامی تبدیل شد.
بخشی از اعتراضات نتیجه‌ی ماجراجویی‌هایی رژیم در کشورهای منطقه از جیب مردم ایران بود. از دخالت مستقیم در جنگ داخلی سوریه و پشتیبانی نظامی و لجستیک پرهزینه از حزب‌الله در سوریه تا حمایت از حوثی‌ها در یمن و گروه حماس در غزه. مبالغ هنگفتی از جیب مردم ایران صرف این ماجراجویی‌‌ها در منطقه می‌شد.
تظاهرات سراسری ضد رژیم ایران در ماه‌های اواخر ۲۰۱۹ و ابتدای سال ۲۰۲۰ آغاز شد و در تابستان همین سال انفجارهای زنجیره‌ای مشکوک در تأسیسات اتمی و استراتژیک جمهوری اسلامی رخ داد. گرچه تصور می‌شد رژیم ایران متزلزل شده، اما هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه در حال از دست دادن قدرت است دیده نشد. «شورای ملّی ایران» نیز که شاهزاده پهلوی آن را رهبری میکند نتوانست از این موقعیت به نفع خود بهره ببرد.
یک مشکل اصلی برای رضا پهلوی و دولت در تبعید او این است که وی تنها مدعی قدرت در ایران دموکراتیک پس از سقوط آیت‌الله‌ها نیست. «شورای ملّی مقاومت» (NCRI) نیز که نام آن بطور نگران‌کننده‌ای شبیه «شورای ملّی ایران» است خود را یک آلترناتیو میداند.
در ظاهر به نظر می‌رسد «شورای ملّی مقاومت» سازماندهی قویتری دارد و گروه‌های بیشتری نسبت به «شورای ملّی ایران» حامی آن هستند اما نگرانی بیشتر درباره این «شورا» این است که «سازمان مجاهدین خلق» که جمهوری اسلامی آن را یکی از بزرگترین دشمنان خود میداند از مؤسسان «شورای ملّی مقاومت» است.
«شورای ملی مقاومت» در سال ۱۹۸۱ با ۵۶۰ عضو پایه‌گذاری شد که اغلبشان از اقلیت‌های قومی و مذهبی ایران بودند و میگفتند به دنبال ایجاد یک سیستم کثرت‌گرا، چند حزبی و دموکراتیک در ایران هستند. ۲۵ کمیته این شورا مدعی هستند که در صورت سقوط رژیم کمتر از شش ماه قدرت را به دست گرفته و طی این شش ماه انتخابات آزاد و عادلانه در سطح ملّی برگزار کرده و مجلس مؤسسان را تشکیل خواهند داد.
در هر حال، به نظر می‌رسد ارتباط اندکی بین این دو شورا وجود دارد که هر دو ظاهرا نتیجه مشترکی را برای ایران دنبال میکنند. تفاوت اصلی این است که «شورای ملّی مقاومت» به فکر برقراری پادشاهی نیست، بلکه هدف مورد ادعای آن ایجاد یک «جمهوری» در ایران پس از آیت‌الله‌هاست.
شاهزاده پهلوی میگوید مشکلی با یک نظام «جمهوری» ندارد و فارغ از شکل نظام آینده‌ی ایران آماده خدمت به کشورش است. او میگوید: «همه می‌دانند که من میراث پادشاهی را با خود دارم اما اگر کشور برای جمهوری آماده‌تر باشد ، حتی بهتر است. عالیست.»
به نظر می‌رسد، برای رسیدن به هدف مشترک خیلی ضروری باشد که این دو شورا دست به دست هم بدهند و سعی کنند بر سر یک سیاست به توافق و همگرایی برسند.
*منبع: اورشلیم پست
*نویسنده: نویل تیلر
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
هر دوتا ی این شورا ها ول معطلن. اول از همه برای اینکه اگر به دموکراسی واقعاً اعتقاد داشتند به وجود احزاب دبگر توجح میکردند و سعی میکردند که انها را با به وجود اوردن یک اعتلاف گسترده تربه حساب بیاورند.
شاه از کشور اسراییل خیلی بیشتر کمک گرفت تا بر عکس.
شاه به اسراییل نرفت برای اینکه برای وجهه او خوب نبود. مهم تر از همه او به مصر رفت چون نزدیک اسراییل است و پیشرفت پزشکی اسراییل از همه دنیا بیشتر است و اونجا تحت معالجه بود.
حواس همه جمع باشه که جمهوری اسلامی سناریوی فریب دیگه ای رو داره تدارک میبینه، به اصطلاح رئیس جمهور پاسدار و دولتی نظامی، تا اونور طالبان اسهالاتشو مجددا قاطی مردم کنه که واویلا نظامی ها دارن میان، مردم برین به جهرمی رای بدین که جوونه، اینترنت رو، گوشیهاتونو مفت و سریع اصلا فایو جی میکنه، یه عده دیگه هم که اصلا بازیشون نمیدن راه میفتن که خوبه شاید یا باید امثال نسرین ستوده، تبرزدی یا مهدوی فر و … کاندید بشن. ولایت فقیه هم سر جاش اون بالا همه رو سر کار گذاشته، بقایای ارتجاع سرخ و سیاه با دمش گردو میشکنن که همین جمهوری اسلامی بمونه بهتره تا شاه و پهلوی بیان.
چشمهامون روشن ؛ پس از مأموران سازمان مجاهدین ، پای کمنت نویسان تجزیه طلب های شورای گذارهم به صفحات کیهان باز شد که اینها هم ضمن «اسلام پناه» بودن، کینه وآرزوی « تسویه حساب»ی با اسلامیستهای خمینی از زمان فتنهٔ ۵۷ دارند.
یکی از اینها درجائی نوشتار تحقیقی «ابیات قرآنی حافظ : هیاهوی بسیار برای هیچ» را «سخیف » مینامد ودرجای دیگرموضوع «تمرکزگرائی یا عدم تمرکزگرائی» در ایران آینده را تنها موضوع قابل بحث میداند.
به این کمنت نویس، اگرخواب وخیال فتنهٔ سید جعفرپیشوری را درسرمیپروراند، باید گفت : «بچه جان آن ممه را لولو برد».
بنیانگذاران مجاهدین ضد خلق درد اسلام گرفته با آمیختن اسلام شیعه با سیاست و کشاندن اسلام سیاسی در بین طبقه متوسط و دانشگاه به اسلام و آخوند در بین آنها اعتبار و آبرو دادند که پیش ازاین به آنها میخندیدند و مسخره میکردند و زمینه ذهنی و فکری برای عنقلاب اسلامی را در بین طبقه متوسط آماده کردند و باعث و بانی حکومت اسلامی و قدرت گیری آخوند در ایران شدند درحالیکه رضاشاه بزرگ و پیرامونیانش به درستی تشخیص دادند مانع اصلی تجدد و مدرنیته و پیشرفت و توسعه صنعتی اقتصادی و سیاسی و شادی و خنده و موسیقی و هنر و رقص و پایکوبی و شادخواری و بی حجابی زنان و آموزش مختلط دختر پسر در آموزشگاهها و لذت بردن از این زندگی کوتاه و جوانی کردن عشق ورزیدن و عاشق شدن و خندیدن از ته دل و ناسیونالسم ایرانی در ایران اسلام و آخوندها هستند و با ایجاد حکومت سکولار و بیرون راندن آخوند از آموزش و پرورش و دادگستری و نهادهای دولتی و زندگی مردم تا حدود زیادی مردم را از شر آخوند و اسلام سیاسی پس از ۱۴۰۰ سال رهانیدند. اما مجاهدین ضد خلق مشنگ و ملی مذهبیهایی مانند بازرگان خائن در نیمه دوم قرن بیستم تمام زحمات پهلویهای ایرانساز و شادی آفرین را بر باد دادند و با دمیدن شیپور از سر گشادش شدند مبلغان و مروجان اسلام ۱۴۰۰ سال پیش و فرهنگ عربستان بادیه نشین ۱۴۰۰ سال پیش و نماز و روزه حجاب اسلامی و تاسوعا و عاشورا و گریه و ماتم و کربلا و محرم و صفر و قران و نهج البلاغه و امام زمان و سینه زنی و زنجیر زنی و زیارت عتبات عالیات و امازاده ها و خشونت مقدس اسلامی که بعدن آخوندها حداکثر استفاده از این خشونت مقدس را علیه ملت ایران انجام دادند چون مجاهدین قبح وننگ این خشونت مقدس را ریختند و آن را مشروع کردند. شما آرم این سازمان را نگاه کنید هیچ نشانی از ایران و ایرانی و تاریخ ایران و ناسیونالیسم ایران در آن نیست یک آیه عربی از قران در بالا و سندان و داس کمونیستی و تفنگ مظهر خشونت مقدس اسلامی خلخالی و لاجوردی. بنابراین این گروه اهریمنی بانی و باعپ اصلی حکومت اسلامی در ایران در نیمه دوم قرن بیستم هیچ جایی در آینده سیاسی ایران ندارد. ایرانی که میرفت به آبادترن و مرفه ترین و شادترین کشور در خاورمیانه تبدیل شود با عنقلاب اسلامی عنقلابیون ۵۷ به چنین نکبت و سیاهی و تباهی امروز افتاده است لعنت و نفرین مردم نگون بخت ایران بر آنها باد لعنت و نفرین کودکان بیگناه کار ایران بر آنها باد که یک فرصت تاریخی را از مردم نگون بخت ایران برای رفاه و خوشبختی و شادی و خنده گرفتند. همان رفاه و خوشبختی و شادی که امروز مردم کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از آن برخوردارند و قرار بود توسط شاهنشاه آریامهر اول نصیب مردم نگون بخت ایران شود ای لعنت و نفرین بر شما باد که چه کردید با مردم نگون بخت ایران. مسعود رجوی و مریم رجوی و دیگر عنقلابیون شوم ۵۷ شماها هیچ جایی در بین مردم نگون بخت ایران ندارید لعنت و نفرین مردم نگون بخت و اسیر و گرسنه و غارت شده و گرفتار و افسرده و گریان ایران بر شما باد
قیمت مقاله سفارشی چقدر بوده؟ فرقه مجاهدین خلق خیلی راحت برای تبلیغ پول خرج می کنند.
فکر کنم این نام کاربریِ ایرانی مورد توجه قرار گرفته و همهُ ایرانیها ازش استفاده میکنند و دوستش دارند فکر کنم باید یه نام کاربری دیگه پیدا کنم.
به نظر من مزاحمین خلق به خودشون زحمت ندهند و از مخفیگاهشون بیرون نیان چون ایرانیها خائنان رو فقط مجازات میکنند و هرگز نمیبخشند پس بیخود طرفدارای چپ کمونیست و تروریستها خودشون رو در حکومت ایران که سهل است در ایران هم سهیم ندونن که ۵۷ تا بحال حسابی به ایرانیان خدمت کردند و بعد ساکن اروپا و آمریکا شدند! تجزیه طلبها هم فکر نکنن که ایرانیها میگذارند ایران را تبدیل به شیخ نشین های کوچکی تبدیل کنند که حتی نمیگذاریم یک وجب از این خاک را تقدیم اربابانشان در خارج چه ترک یا کرد یا عرب یا هر قومیتی بکنند و فکر میکنند کاری که همهُ ایرانیها با هم میکنند قادرند به تنهایی بکنند و یا فریب خورده اند و یا از عواقب افکار شعاریشان بیخبرند همچون کمونیستها! آب در هاون میکوبید حتی اگر چنین فکر نکنید! این کشور بیخودی تا بحال یکپارچه نمانده در هزاران سال پس افکار تجزیه طلبانه تان را ترک کنید و گرنه خائن به این کشور و مردم هستید ما همه انگشتان یک دستیم که مشت خواهیم شد.
گروه های مسلح تروریستی دیگر نیز خواهشا از این نمد برای خود کلاه درست نکنند چون ما اگر قرار بود تسلیم زور و اسلحه شویم تسلیم ج.ا کفتار صفت میشدیم پس همه فرصت طلبان بنشینند در جای خود که هدف ایرانیان آشوب و هرج و مرج نیست که تعیین حکومت و نهادی منتخب مردم است که تمام تروریستها در آن جایی ندارند و مجازات میشوند کسانی که امنیت این مردم و ایران را به خطر بندازند. خودشان یا مکتب و ایدئولوژیشان اگر حق باشد به زور و اسلحه نیاز ندارد مگر اینکه خودتان را بخواهید به ما تحمیل کنید و همه را خفه و مطیع کنید که کور خواندید ما دیگر کشوری برای پیش کش به باقیمانده های تفاله ۵۷ یا خواهان حکومت نداریم و آنها به ما بدهکارند که حزب توده و موتلفه اسلامی و مجاهد و پژاک ملای بی هویت را که حتی خودش را خدا میداند سرکار آوردند و هر کدام عایدی و منافع خودشان را دارند در ادامه تفکر پوسیدهُ خود و ادعا به مخالفت با ج.ا که اگر مخالف واقعی این حکومت بودند همچون فرخزاد و بختیار تا بحال کشته میشدند. پس تمام تجزیه طلبان و تروریستهای مسلح بر سر جایشان بنشینند چون ما خائن پرور نیستیم و به بهانه سیاست نمیتوانند در ایران نفوذ کنند. پس سر جای خود بنشینید و اگر مرحم بر زخم نمیشوید پس نمک هم بر آن نپاشید و حدّ خودتان را بدانید و جولان ندهید که ج.ا دست آویز پیدا کند برای استمرار زالو صفتانه! همینطوری هم به اندازه کافی بهتان میزنند با عناوین: اسرائیلی و آمریکایی و تازگیها ترامپ الهی! باز قبلا میگفتند فتنه گر و مرتد و محارب و غیره که البته همه خودشان هستند که به ما نسبت میدهند چون ما فقط خوبی و مصلحت ایران و ایرانی و همسایگان و دنیا را میخواهیم و با هیچ بنی بشری سر جنگ نداریم مگر به حقوق ایران و ایرانی تجاوز کند و من به شخصه فقط حفظ کشور و رفاه و آرامش و سلامت هموطنم را میخواهم و اصلا قصد شخصی ندارم و رضا پهلوی را نماینده کاملی برای حکومت حقیقی در ایران میبینم (ولی فعلا انتخابات آزادی وجود ندارد در ج.ا) . میخواهم این کشور از دست کفتار صفتان و زالوصفتان خلاص شود و از استعمار داخلی و خارجی رها شود و مانند دوران شاه فقید کار در دست کاردان باشد. امثال دکتر الهیار کنگرلو و امیر طاهری و دیگر دلسوزان و کاردانان این کشور کم ندارد و نیازی نداریم شناگران و ریاکاران و وابستگان خارجی سرکار بیایند همچون ۵۷! امثال کاوه مدنی و دیگر متخصصان و پروفسورها ایران کم ندارد که تاجزاده سم پراکنی میکند رضا پهلوی کادر ندارد! چطور شما چریکها انقلاب کردید خیلی کادر داشتید؟ کادرتان که بود؟ مطهری ،شریعتی ،خلخالی ،بهشتی ،چمران یا ابتکار و ظریف و ولایتی و غیره؟ مطمئن باش رضا پهلوی میخواهد کارکند نه مثل خمینی شما که در ۸۰ سالگی سودای حکومت به سرش زد! کسی که میخواهد برای ایران و ایرانی کار کند و خدمت خودش به سراغ رضا پهلوی میرود تو به فکر سوراخ موش باش برای خودت به خاطر خیانت به ایران! رضا پهلوی نه تنها به هیچ کشور و شخصی مدیون نیست بلکه حتی آمریکایش هم ۴۲ سال بیشتر به ما بدهکار است چون کشورمان به صد سال پیش بازگشت و از ریل پیشرفت خارجش کردند و نسلهایمان و طبیعتمان تباه شد و جبران این خسارتها امکانپذیر است یا نه خدا داند! پس دنیا به ما بدهکار است نه اینکه ما به دنیا بدهکار باشیم! با کسی سر جنگ نداریم ولی از حق حاکمیت و استقلالمان کوتاه نمیاییم و به اندازه کافی استعمار شده ایم و تحت پروپاگاندا قرار گرفته ایم.
ایران دست دوستی به سوی دنیا دراز کرده ولی شما میتوانید انتخاب کنید چه میخواهید دوستی با مردم ایران یا ج.ا اشغالگر حکومت؟؟!
به جناب Mr
اواخر دوران حکومت سلطنتی اخوندی قاجار ٬٬ اوضاع و احوال مملکت ایران
از لحاظ ورشکستگی اقتصادی و فلاکت و نزول اخلاقی در جهل و خرافات مذهبی و ملوک الطوایفی بودن حکومت برای اداره کشور و غارت ایران توسط انگلیس و روسیه .. .. .. دقیقا مثل اوضاع امروز ایران بوده و شاید کمی بهتر .. چونکه ان روز چندین هزار نفر مزدوران ادمکش مثل جانیان حزب الهی
لبانی و یا حشعدالشعبی عراقی و یمنی و افغانی و پاکستانی برای حفاظت رژیم در کشور ایران در لایحه های لشگری و کشوری پنهان نبودند ..
اما سوال اینجاست ٬٬ چگونه انسانی بنام رضا شاه توانست به مدت کوتاه ۱۶ سال ایران ویران را از زیر وارار ۱۴۰۰ ساله بیرون بیاورد ..
ایا رضا شاه به تنهایی توانست این مهم را به نتیجه مطلوب برساند ؟
یا همراهان و متحدان او در تشکیل دولت او یاران و موتور این حرکت بودند ..
ایا رضا شاه برای برقراری نظم جدید ٬٬ با مجاهدین زمان خود و یاغیان دوران خود برای سرنگونی رژیم قاجار صیغه باز اسلام پناه جهت تشکیل دولت و حکومت نوین متحد شد ؟
یا با فرزندانی که عشق و علاقه هویت ایرانی به زرتشت و کورش کبیر و فردوسی و حافظ و ابن سینا داشتند .. ؟
سازمان مجاهدین تا زمانی که زیر ( نام جهاد یا مجاهدین = کشتن = غارت = تجاوز = اسلام متجاوز باشمشیر به سرزمین اهورایی زرتشت بزرگ )
فعالیت میکنند ٬٬
شعار و درخواست هرگونه اتحادی با اینگونه سازمانها بدونه تغیری در ایدیولوژی جهادیشان ٬ اب در هاونگ کوبیدن و ادامه جنگ افروزی و برادر کشی مثل رژیم خمینیسم در ایران و منطقه میباشد ..
با بررسی به کارنامه اعمال این گروه از بدو پیدایش ان و نگاه به تفکرات اسلامی انان و تظاهر به حجاب زنانه انهم در عرصه سیاست خود نمایانگر چه خواهد شد میباشد .. درحالی که اکثریت ملت ایران امروز .. خواهان
جدایی دین از دولت و سیاست میباشد .. انهم با جدیت بالا ..
سازمان مجاهدین .. باید برای بازگشت به اغوش ملت ایران و فعالیت سیاسی
نوین خود دست به جراحی بزند و ثابت کند برای خدمت به ایران می باید راه و روش تولد دوباره را انتخاب بکند ..
۱- نام و نشان و ارمان و شعار سازمانی اش باید برای خدمت به ایران و هویت و رشد و شکوفایی ایرانی باشد ..
عهد و پیمانش در نزد ملت و بازسازی تاریخ نوین ایران باید با
( پدر کورش کبیر و پدر فردوسی ) و قانون اساسی نوین در برپایی
حکومت ملی شاهناهی ۲۵۰۰ ساله تاریخی ایران باشد ..
در اینصورت می باشد که این سازمان با تولدی دوباره می تواند به اغوش ملت خود یعنی ملت تاریخی ایران با نام و هویتی ایرانی برای ایجاد صلح نه ٬٬ جهاد ٬ برگردد .
زنده باد ازادی .. پاینده و جاوید باد ایران شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله تاریخی .
هیچ گروهی در آینده جایگزین ج ا نخواهد بود و تمام گروه ها مجبور به پذیرش جابجایی قدرت بر اساس رای اکثریت خواهند بود .گروه هایی که در براندازی ج ا نقش و اقبال مردمی بیشتری دارند ممکن است بر خلاف انتظارشان در فردای براندازی در اقلیت قرار بگیرند .دو محور اصلی تشکیل احزاب آینده ایران اول محور تمرکزگرایی و عدم تمرکزگرایی است دوم راست و چپ اقتصادی است .موضوعاتی مانند پادشاهی یا مدهب یا پیشینه انقلابی تاثیر چندانی در جایگاه مردمی احزاب پس از ج ا ندارد
مشخصا از زمان برامدن ترامپ بر ریاست جمهوری ایلات متحده امریکا، امثالهم اول تصوراتی داشتیم که ترامپ و گروهی او را بر سر کار آوردن، در حقیقت میخواهند تغییر راهبرد در مقابله با رژیم جمهوری اسلامی در ایران بدهنتد، رزیم که مستید ظالم و جنایتکار و تروریست و خلاصه ضد بشری (مافهیم جهان روایی حقوق بشری و سکولاریسم، دموکراسی و…) میباشد.
اما به تریج و بعد سال اول مشخص شد، جناب ترامپ و احتمالا گروه او و متحدانش، بیشتر دنبال تغییر رفتار (به عبارت دیگر حفظ جمهوری اسلامی و رام کردن و همسو کردذنش با غرب و متحدانش است و اسسا چندان اهمیتی ندارد وضعیت حقوق بشر و عدالت در ایران!)، پس ناامیدانه تلاش کردیم بگوییم این نظام اصلا بشو نیست، روزانه و هفتگی و طی ماهها و سالها آنالیز کردیم ئو گفتیم، این نظام تغییر رفتار یا اصلاح بشو نیست، تنها راه استفاده قوه قهریه است، گفتیم تظاهراتی مثل آبان پارسال بی نتیجه است، با این همه تشتت و عدم انسجام مخالفان و نفوذ وسیع دلارهای نفتی ج.ا در میان مخالفان، نفوذیها و لابیها نمیگذارند این تظاهراتها منجر استمرار شبیه همان انقلاب کذایی ۱۳۵۷ شود، آن انقلاب یا شورش یا هرچی بود که نیروی عظیم اخلی و خارجی منسجمی پشتش بود تا رژیم شاه سرنگون کند، سران و مزدوران ج.ا خودشان با چنین روشی به حکومت رسیده اند و آنها افعی خورده های اژدها و هیولا شده اند، کسانی مثل قماش خامنه ای و سپاه آدمخوار و ایرانخوارش نمیشود- با روشها خزشده و کلیشه ای خودشان علیه شاه انجام داده اند – سرنگون کرد!
چگونه اپوزیسیون و مخالفان خراجی میتوانند با روشهایی کلیشه مثل تظاهرات مسالمت آمیز و انقلاب رنگی و تحریم این هیولای ج.ا. سرنگون کنند؟ در حالیکه این نظام ج.ا. اساس خودش استاد و کهنه کار این روشها است؟!
تحریم در حالی مثلا در رسانه ها منتشر شده که غرضی (از عوامل ج.ا.) میگوید پنج هزار اقازاده از نظاتم فقط در امریکا هستند! این چه مضحکه است بریا تحریم، تحریم مردم عمومی ایران یا تحریم نظام؟!
تنها راه حمله نظامی خارجی به مراکز اصلی فرماندهی و سرکوبگر در داخل بود، به شدت سنگین برق آسا و بسیار پرحجمتر از حملات به صدام یا طالبان یا قذافی، مماشات و ادامه تحریم کور حداکثری، منجر به تحلیل طبقات فرودست و متوسط ایران شد، دیدید چگونه این نظام اهریمنی ج.ا. از تحریمها فرصت امرا معاش کرد و با براه انداختن تجارت ریالی و غارت دلاری مردم با کالاهای حکومتی مثل بورس و خودرو و همدستی سرمایه دارن داخلی اش، مردم سرکیسه کرد.
تورزم اگر هزاران درصد هم کنند و مردم قحطی بدهند در حدی روی به همنوع خواری و سگ وگربه علف بخورند، تااکثریت مردم توان بدست گرفتن اسلحه و مقابله مثل با مزدوران ج.ا. نداشته بانشد سرنگونی در کار نخواهد بود.
مشاهده نمیکیند چگونه سرکشانه دارند شرط و شروط میگذارند برای رفع تحریمها در مقابل جو بایدن؟! نمی بینید خامنه ای و سپاه (دولت اصلی و اما در سایه) چگونه دهن کجی میکند به مماشاتگران و طرفدران تغییرر فتار و آب پاکی ریخته و حاضر نیست نه تنها از ظلم و جنایت و نقض حقوق بشر و بیعدالتی در دخل نمیکاهد، بلکه حاضر نیست از ایدئولوژی ولایی و مثلا نابودی اسرائیل و ساختن موشک قاره پیما و اتم بازی دست بردارد؟!
کی میخواهید به پیشنهاد قبلی مان عمل کنید.
هر چند بحران کرونا قابل درک است و کرونا شده عامل شانس طول عمر این ظنام اهرمنی، اما این نظام تنها با زور و حمله نظامی وقیام مسلحانه گسترده داخلی قابل سرنگونی است و هرگز دلتان به تغییر رفتار و یا اصلاح فکر نکیند، چرا که انجماد ایدئولوژیک و وابستگی نظام به ایدلئژی اش همچو دلیل وجودی اشت!و فساد و تباهی در این نظام عمیقتر از آنست حاضر بشود خودش تغییرات بنیادین بدهد و سکولار و دموکرات و عادلانه شود.
حال ای برادر زنهارواگاه باش که دیگه شرایط منطقه کلا تقییر کرده ونیازی به لولوخور خورک نیست ازطرفی دیگرملتی که دیگه جانش به لب رسیده ……..لذا بجای ورق زدن روزنامه هایی که به با یگانی تاریخ رفته بدان که به قول حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او ور به حق گفت جدل بت سخن حق نکنیم
به هم میهن ٬ هاچ و واج ..
در جواب چرا اسراییل به محمد رضا شاه پناه نداد ..
مصاحبه محمد رضا شاه اریامهر با خبرنگار امریکایی که ویدیو ان موجود است
جوابگوی این سوال دوست هم میهن ما میاشد ..
محمد رضا شاه در این مصاحبه در جواب به خبرنگار علنا اسم – دولت .. .. .. و لابی که برای براندازی حکومت ملی شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله ایران ,, در امریکا دسیسه چیده اند نام میبرد . .
با نظر اردوان کاملا موافقم کم نیستند روزنامه نگران چپگراهای اسراییلی در مطبوعات این کشور که با مطرح کردن نسخه ایرانی خمرهای سرخ قصد اعتبار بخشیدن به یک cult مسخ شده تلفیق ارتجاع سرخ و سیاه منسوخ رو دارن
۱. ترامپ با به اجرا انداختن تحریم هایی که از قبل از دوره ریاست جمهوری او تدارک شده برای همگان از جمله خود ج. ا. ضرورت پایان حیات این پدیده مخرب و اصلاح ناپذیر به معرض نمایش گذاشت. امروز بر کسی پوشیده نیست که بسته های تشویقی اوباما، اروپا، چین و روسیه در۴ سال دوره آخرریاست جمهوری اوباما و دو سال اول ریاست جمهوری ترامپ که با حسن نیت به ج. ا. فورجه داده شد تا بر”عقل” بیاد نتیجه مستقمأ عکس داده است.
ج. ا. سعی میکند با تداوم و سرعت بخشیدن به سیاست های معمولش در حد توانش موقعیت قویتری نه برای همکاری بلکه برای سیاست شکستخورده باجگیرانه اش پیدا کند. واقعیت های ژئوپولیتک منطقه، اروپا، چین وروسیه نشان آن دارد که امروز کسی نه وضع آن را دارد که به ج.ا. این شانس را بدهد و نه اینکه دلیلی قانع کننده برای ادامه این وضعیت نامطلوب میتوان پیدا کرد، حتی اگرکسی آرزوی این را داشته باشد. تنها عامل و اصلیترین عامل این وضعیت بن بستگونه خود ج. ا. است که قدرت هیچگونه مسئله ای را نداشته و طبق شواهد هم از رسیدن به درک واقعییات عاجز است.
نتیجه و جمع بندی :
۲ . ایران، ایرانیان و تمامی نیروهایی اپوزیسیون که آرزوی برگشتن ایران به مثابه عضوی مسئول در جامعه جهانی هستند برای رسیدن به این هدف باید همگان از شاهزاده رضا پهلوی گرفته تا سازمان مجاهدین خلق و سایرین تن به همکاری گسترده ای جهت نجات ایران بدهند. ضرورت این همکاری نیز شامل حال اعضای هردو شورای نامبرده در مقاله میباشد. علاوه بر این دو نیرو هرکس دیگری که آماده دادن دست یاری برای نجات ایران از این وضعیت دارد را باید با آغوش باز پذیرفت.
چرا که ایران امروز بر خلاف ایران سال ۵۷ که کشوری ثروتمند،با جامعه مدنی نرمال، با اعتبار بین المللی و روابط خوب با همسایگان، به ایرانی ورشکسته سرشاراز بغ، بغرنج ، فقر، هنجارهای اجتماعی و از نظر روان اجتماعی از زخم های عمیق ۴۱ ساله ای رنج میبرد که پرداختن و التهام بخشیدن و در نهایت رفع آنها سال ها باید تلاش کرد.
شرکت در آینده سیاسی ایران و قبول همکاری دردستگاه قدرت قبل ازاینکه بدست آوردن کلید دروازه های قدرت باشد بیشتر قبول نقش یک رفتگراست که جهت جمع آوری زباله های متعفن ج. ا. که پشت سر خود برای تک، تک ایرانیان به ارث باقی گذاشته است.
خانه تکانی ورفت وروی جامعه به همه نیروهای ایرانساز نیاز مبرم و دائمی خواه داشت. ایران آینده به دلسوزی، فداکاری، همدلی و همکاری احتیاج دارد. ایران ۴۱ سال غارت و ویران شده. ایران وضع انداختن سفره ای برای غارت ندارد.
مردمی محروم و فقیر، اقتصادی ورشکسته، طبیعتی زجر کشیده و فرهنگ و اخلاقی زخم خورده مورد تجاوز گرفته در پیش روی جامعه ایرانی درآینده پسا ج. ا. در انتظار است.
شکل ومضمون قدرت سیاسی آینده ایران در جامعه ای آگاه و آزاد و شفاش باید به دست توانای مردم ایران در جهت منافع مشترک ایران و ایرانی تعیین شود.
تمامی افکار، اعتقادات، جریان های سیاسی و ایدئولوژیک مختلف در محیطی سالم و آزاد بدون هرگونه تنگ نظری وفشار باید از امکانات مساوی و دمکراتیک در جهت تشریح و تبلیغ دیدگاه ها وبرنامه های خود برخوردار باشند.
فقط و فقط از این راه است که میتوان دمکراسی و آزادی بیان را درمیدان عمل به تجربه ای واقعی وهمه گیر تبدیل کرد. ایجاد جامعه دمکراتیک در تئوری آسان و درعمل بسیارسخت است ولی غیر ممکن نیست.
دلایل قوی باید و معنوی نه رگهای گردن به حجت قوی.
تمامی جریانات مخالف ج.ا. ازا لآن باید به پایبندی و وفاداری خود به ارزشهای دمکراسی خواه هانه خود جامعه عمل بپوشانند. تعیین تکلیف برای مردم و عواقب مرگبار آن را خمینی در بهشت زهرا پس از ورود نکبتبارش یک بار برای همیشه به سندی تاریخی تبدیل کرد.
“من دولت تعیین میکنم….”
۴۱ سال با ج. ا. تجربه ای مرگبار و تلخ است که بنای آن خود محوری و فرد گرایی بود.
آیا از این ۴۱ سال درسی آموخته ایم؟
خیلی ها هنوز از ترمای سیاسی خمینی و چماقدارانش تحت شعار “حزب فقط حزب اله، رهبر فقط روح اله ! رنج میبرند. این پدیده زخمی با اثرات عمیق سمی و هولناک بر پیکر ضعیف و نوجوان اعتماد و همکاری سیاسی در بین عاشقان ایران آزاد و سر افراز بجا گذاشته است.
زخمی که تنها علاج و مرهمش اعتماد وهمکاری گسترده بین همین ایران دوستان است.
ج. ا. مرده است. کفن و دفنش منوط به همکاری تمامی ایران و ایرانیان است.
این نوشتار در روزنامهٔ اسرائیلی «ژِروزالم پست» روزنامهٔ انگلیسی زبانی که درسال ۱۹۳۲ , در زمان تسلط انگلستان به آن دیار تأسیس شده بود، مرا یاد مقاله های یک روزنامه نگار آتش افروز یهودی بنام «اِریک رولو» در روزنامهٔ فرانسوی «لوموند» انداخت که درسال ۱۹۷۸ میلادی مأموریت معرفی و«مطرح» کردن ملای متحجرگمنامی بنام روح اله خمینی وتعریف وتمجید از«پیام انقلابی شیعی» را درآن روزنامه شروع کرده بود.
دراین نوشتارهم گویا این روزنامهٔ «ژِروزالم پست» انگلیسی تبار ، حیله گرانه مأموریت «مطرح» نمودن یک سازمان ضد ایرانی گمنام درایران، بنام «شورای ملی مقاومت» ؛ نام دیگر «سازمان مجاهدین خلق»، را بعهده گرفته است، سازمانی که نشان داده هیچ بوئی از ملی گرائی و ایرانیت نبرده وبا یک ایدئولوژی «جهان وطنی» ویک لشگرمزدوران پیر«فتنهٔ پنجاه هفتی»، ساخته وتغذیه شده ازسوی تشکیلات جهانی «سرمایه داران بدون مرز»، خیال ادامهٔ چاپیدن منابع سرشارمالی ایران بنفع یک مافیای جهانی استعمارگران سابق را دارد.
نداشتن اعتبار واعتماد از مشخصات مجاهـدین خلق به رهـبرى خانم رجوى ??است
هـمراهـى و هـمکارى با خمینى
حمایت و هـمکارى با حزب بعث در جنگ
حمله به کشور ایران
و باورهـاى مذهـبى رادیکال که در این فرقه نهـادینه است مثل ج اسلامى
از روزنامه محترم اورشلیم پست پست تقاضا میشود به سوال بدون پاسخ ما ایرانیان پاسخی بدهد. همانطور که میدانید شاه فقید از هیچ گونه کاری برای تحکیم و تثبیت کشور اسرائیل دریغ نکرد. در مقابل روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران هیچ گونه نفی برای کشور اسرائیل نداشت. پس چرا شاه بیمار و تحقیر شده ما را به کشورتان راه ندادید؟ مرد بزرگ فقید مصر این زحمت را کشید و هزینه آنرا با جان پرداخت. و حالا پیشنهاد بو داری به ملت ایران ارائه می دهید.