به نظر میرسد پس از اعلام پیروزی جو بایدن از حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کشورهای حوزه خلیج فارس شاهد تغییراتی ژرف در پروندههای مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی و روابط بین خود در منطقه باشند.
دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس یک دوره طلایی به شمار میرود. ترامپ طی چهارسال گذشته با کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی که متحدان سنتی آمریکا در منطقه هستند، بسیار نزدیک شد. با آنها قراردادهای تسلیحاتی و امنیتی امضا کرد و تا جایی که توانست بر رژیم ایران که دشمن کنونی آنهاست فشار آورد بطوری که تأثیر و نفوذ تهران را در همه محورها محدود و تقریبا متوقف کرد. او با خروج از توافق هستهای در ماه مه سال ۲۰۱۸ مجموعهای از تحریمهای اقتصادی شدید را علیه رژیم ایران به اجرا درآورد.
در سال ۲۰۱۸ علاوه بر چالشهای ناشی از اختلاف و درگیری آمریکا و جمهوری اسلامی ایران که به نحوی تاثیر منفی خود را بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس گذاشته بود، اختلاف شدید میان خود کشورهای عربی نیز آنها را با بحران جدیدی مواجه کرد. اختلاف قطر با دیگر اعضای شورای همکاری و عدم توافق دوحه با سیاستهای کلی این مجموعه به رهبری عربستان سعودی که مهمترین مشخصه آن مقابله با دخالتهای رژیم تهران و ترکیه است، باعث تضعیف آنها از نظر سیاسی، اجتماعی و امنیتی شد بطوری که ائتلاف نظامی کشورهای شورای همکاری معروف به نیروهای «سپر جزیره» دیگر قادر نبود زیر یک چتر برای رویارویی با یک دشمن مشترک خارج از حوزه این کشورها بطور منسجم عمل کند.
شدت اختلافات میان کشورهای عربی خلیج فارس تنها به دایره رویدادهای منطقهای محدود نمیشد بلکه وارد بحثهای محافل بینالمللی نیز شد. اختلاف این کشورها به یکی از مهمترین موضوعات دادگاههای بینالمللی، مبارزات انتخاباتی آمریکا، رابطه با ایران، ترکیه و اسرائیل و مسائل حقوق بشر در برخی کشورهای عربی خلیج فارس نیز گسترش یافت. بنابراین انتظار می رود که روابط آمریکا با کشورهای عربی خلیج فارس در دوران جو بایدن با همه پروندههای منطقه ارتباطی تنگاتنگ داشته باشد.
عوامل تعیین کننده سیاستهای ایالات متحده آمریکا در قبال کشورهای عربی میان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات از نظر استراتژیک ثابت است و سیاست خارجی واشنگتن درباره این کشورها با دو عامل اساسی یعنی امنیت ملی آمریکا و منافع اقتصادی این کشور ارتباط دارد.
درواقع دو حزب جمهوریخواه و دموکرات برای تحقق و تضمین اهداف و منافع استراتژیک کشورشان در یک مسیر قرار دارند اما این دو حزب با روشها و رویکردهای متفاوت عمل میکنند. برخورد و کنار آمدن جمهوریخواهان با کشورها بر اساس دستاوردهای مشترک عمل میکند و سیاست انعطافپذیری در ادارهی بحرانهای داغ خاورمیانه ویژگی بارز آنهاست حتی اگر دستاوردهای آنها با ارزشهای ایالات متحده آمریکا مغایرت داشته باشد؛ ارزشهایی که برتری آمریکا را در جهان برجسته میکند.
اما دموکراتها برخلاف جمهوریخواهان در سیاست خود بر لزوم ایجاد تعادل میان دستیابی به منافع امنیتی و اقتصادی ایالات متحده آمریکا و حمایت از ارزشهای دمکراسی و حقوق بشر که از شعارهای اساسی و ارزشهای بنیادین این کشور در جهان است، تاکید میکنند.
این اختلافات در عملکرد رؤسای جمهوری ایالات متحده آمریکا در سالهای اخیر به ویژه در عملکرد دونالد ترامپ آشکار بود. او برای گرفتن امتیاز به تمام ابزارهای ممکن متوسل میشد حتی اگر این ابزارها با روح ارزشهای دمکراتیک در تضاد میبود. ترامپ بدون گرفتن امتیازهای اقتصادی و جبران خسارتهای آمریکا هیچ ارزشی برای محافظت از ارزشهای دموکراتیک در خارج از مرزهای ایالات متحده قائل نیست.
این در حالیست که بسیاری از کارشناسان معتقدند جو بایدن برای یافتن یک راه حل واقعی برای مهمترین مشکلات خاورمیانه، یعنی مسئله فلسطین و بحران هستهای و دخالتهای رژیم ایران در منطقه تلاش خواهد کرد و بار دیگر نقش دموکراتها را بازیابی و پروژههای تکمیل نشده اوباما را ادامه داده و تکمیل خواهد کرد.
پرونده کشورهای عربی خلیج فارس در کارزار انتخاباتی آمریکا در دوران ترامپ از جایگاه ویژهای برخوردار بود و درواقع دوران ترامپ برای بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس یک دوران طلایی بود. با توجه به اقدامات بیسابقهای که ترامپ در قبال رژیم ایران اتخاذ کرد او به محض رسیدن به قدرت از توافق هستهای ایران و غرب خارج شد و سپس تحریمهای سنگینی را علیه تهران اعمال کرد و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و طراح اصلی پروژه توسعهطلبی رژیم اسلامی را به همراه چند فرمانده عراقی همفکر و همتراز وی به قتل رساند.
با وجود همه رویدادهای مهمی که در دوران ترامپ در منطقه رخ داد اما او در کارزار انتتخاباتی اخیر خود بر سیاست خارجی تمرکز چندانی نداشت و بیشتر به مسائل داخلی و اقتصادی و مشکلات درونی آمریکا پرداخت. البته این به معنای عدم اهمیت مسائل خارجی برای او نبود بلکه به این دلیل بر داخل تمرکز داشت که مسائل داخلی صحنه اساسی رقابت او و محتوای اصلی رقابت وی با رقیب دموکراتاش جو بایدن بود.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند که اگر ترامپ در انتخابات پیروز میشد، سیاستاش در رابطه با کشورهای حوزه خلیج فارس تغییر نمیکرد بلکه بیشترین تلاش خود را به کار میگرفت تا در ازای منافع مالی و معاملات تسلیحاتی با این کشورها، آخرین مراحل تکمیلی «معامله قرن» را اجرا کند. او با استفاده از اصل «بیشترین سود» در مقابل بسیاری از پروندههای این کشورها از جمله آزادی بیان و حقوق بشر، انعطاف نشان میداد و شاید اصلا صرف نظر میکرد.
اما درباره رویکردهای جو بایدن، تحلیلگران معتقدند که او همانطور که در کارزار مبارزات انتخاباتی خود علنا اعلام کرد، خواستار بازگشت به ارزشهای حزب دموکرات و اصلاح شرایط حقوق بشر و آزادی بیان و دمکراسی در کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
رویکرد جو بایدن ممکن است معاملات تسلیحاتی کشورهای حوزه خلیج فارس با آمریکا را با مشکلات جدی روبرو کند. علاوه بر این فشارهای مطالبات حقوق بشری واشنگتن و توجه اساسی این کشور به مسائل زیست محیطی نیز میتواند تاثیر منفی بر روندهای اقتصادی کشورهای منطقه بگذارد. نفت ستون اصلی اقتصاد کشورهای عربی خلیج فارس است و این انرژی به دلیل رویکردهای زیست محیطی جدید و تاکید خیلی از کشورهای صنعتی بر ضرورت جایگزینی انرژیهای پاک، اهمیت گذشتهی نفت را در معادلات ژئوپلیتیک منطقهای و بینالمللی از بین خواهد برد. به همین دلیل آمریکاییها هربار صحبت از سپردن مسئولیت امنیتی خاورمیانه به متحدان مورد اعتماد خود و ترک منطقه میکنند.
بیشک پیروزی جو بایدن در آمریکا بر پرونده امنیتی کشورهای خلیج فارس با وجود توانایی کشورهای شورای همکاری در دستیابی به سطح بالایی از هماهنگی در زمینههای امنیتی و نظامی طی سالهای ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۰ که تحت شعار ایجاد هماهنگی دفاع مشترک که به امضای اولین توافقنامه دفاعی در دسامبر ۲۰۰۰ منجر شد، تأثیر خواهد داشت. این کشورها هنوز قادر به هدفمند کردن تلاشهای خود در برابر چالشهای متعدد از جمله ایجاد ساختار یا نهادی جامع و موثر برای خود نیستند علاوه بر این کشورهای حوزه خلیج فارس در بسیاری از پروژهها مانند پروژه یکسان کردن واحد پول یا بازار مشترک منسجم نیز به تأخیر افتادهاند.
شورای همکاری همچنین به دلیل موقعیت استراتژیک در حال حاضر با چالشهای امنیتی زیادی روبروست از جمله حملات موشکی حوثیها به مناطق مهم و تأسیسات نفتی این کشورها که با هماهنگی و حمایت مستقیم تهران صورت میگیرد.
استراتژی امنیتی جدید ایالات متحده آمریکا که به مفهوم قطع ارتباط مستقیم نظامی با منطقه خاورمیانه است، نگرانی کشورهای حوزه خلیج فارس را افزایش داده است زیرا ایالات متحده در سیاست جدید خود بیشتر بر مسئله رقابت با چین و کشورهای شرق آسیا تمرکز خواهد کرد از جهتی ترامپ سیاست حضور نظامی ارتش را با ضرورت تحمل هزینههای نظامی این کشور از سوی کشورهای مورد حمایت واشنگتن ربط داده است. از سخنان جو بایدن چنین برمیآید که سیاست دور کردن آمریکا از درگیری مستقیم نیروهایش در منطقه را ادامه خواهد داد، در عوض ایالات متحده نقش فعال دیپلماتیک خود را در سطح جهان و منطقه خاورمیانه برجسته خواهد کرد.
پروندهی هستهای ایران
جمهوری اسلامی ایران و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه مهمترین تهدیدیست که کشورهای خلیج فارس با آن روبرو هستند و با وجود این واقعیت که دولت ترامپ برای تضعیف رژیم ایران از نظر اقتصادی و نظامی تلاش کرده است اما هنگامی که تأسیسات نفتی آرامکو مورد حمله قرار گرفت، ایالات متحده هیچ واکنشی نشان نداد.
این در حالیست که جو بایدن در سخنان خود بارها گفته است تلاش خواهد کرد ایالات متحده را به توافق هستهای برجام بازگرداند. مسئلهای که سبب نگرانی کشورهای عربی خلیج فارس شده است. از نظر این کشورها مذاکره با رژیم ایران باعث رفع تحریمها و از سر گرفتن فعالیتهای اقتصادی تهران برای تأمین مالی و تسلیحاتی مزدوران منطقهای و آغاز مجدد فعالیتهای تخریبی بیثبات کننده در منطقه خواهد شد.
بازتاب سیاستهای بایدن بر بحران خلیج فارس
ادامه بحران خلیج فارس صحنه ائتلافهای منطقهای و منافع میان کشورها را بیش از پیش پیچیدهتر خواهد کرد به ویژه که دولت ایالات متحده قصد دارد تا حدودی به برخی متحدان منطقهای خود در حل منازعات موجود اعتماد کند.
به نظر میرسد که دولت بایدن تلاش خواهد کرد طرفهای فعال حوزه خلیج فارس را به میز گفتگوها برگرداند تا بحرانی را که نقش این متحدان سنتی آمریکا را در مقابله با تهدیدات رژیم ایران تضعیف کرده حل کند.
همین رویکرد آمریکا برای فعال ساختن مشارکتهای منطقهای و بینالمللی کشورهای حوزه خلیج فارس باعث شد تا برخی از این کشورها مانند بحرین و امارات متحده عربی برای یافتن متحدی قدرتمند و با نفوذ در داخل ایالات متحده آمریکا به تلاش بیفتند و برای رسیدن به این هدف به عادی ساختن روابط با اسرائیل شتافتند چرا که این کشورها معتقدند پیروزی جو بایدن ممکن است بر پروندههایی چون آزادیهای سیاسی و رعایت حقوق بشر در این کشورها تأثیر بگذارد. در گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در رابطه با حقوق بشر در سال گذشته با وجود انعطاف دولت دونالد ترامپ در این زمینه، از ۶ کشور حوزه خلیج فارس به شدت انتقاد شده است.
البته باید گفت که جو بایدن مقابله با ویروس کُرونا را در اولویت برنامههای خود قرار داده است.
عادی ساختن روابط اعراب و اسرائیل
ترامپ موفقترین رئیس جمهوری آمریکا در تحقق دستاوردهای بزرگ و مهم برای اسرائیلیها در قبال فلسطینیهاست. در دوران او سفارت آمریکا از تلآویو به اورشلیم منتقل شد. او «بیتالمقدس» را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت. کمکهای آمریکا به فلسطینیها را قطع کرد و زمینههای عادی ساختن روابط اسرائیل با امارات، بحرین و سودان را فراهم کرد.
برخلاف اظهارات بایدن در مورد تأیید روند عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که بازگشت دموکراتها به قدرت به بازگرداندن فلسطینیها به صحنه و ایفای نقش مجدد آنها در روند صلح منجر خواهد شد. مسئلهای که بارها اتحادیه عرب در گفتگوهای مستقیم و غیرمستقیم با ایالات متحده بر آن تاکید کرده و معتقد است که بازگرداندن فلسطینیها برای دستیابی به ثبات و صلح در منطقه کمک شایانی به این پروسه خواهد کرد.
مسائل اقتصادی و تاثیر سیاستهای دموکراتهای ایالات متحده بر آنها
پیروزی دموکراتها در آمریکا نه تنها بر جنبههای امنیتی و سیاسی تأثیر خواهد گذاشت بلکه پیامدهای قابل توجهی نیز در اقتصاد خواهد داشت. جو بایدن در کارزار انتخاباتی خود به موضوعات آب و هوا و محیط زیست و ارتقاء سرمایهگذاری در انرژی «سبز» پرداخت. او گفته است انرژی سبز را جایگزین فرآوردههای نفتی خواهد کرد. بهای این تحول و تغییر انرژی از فرآوردههای نفتی به انرژی سبز به زیان اقتصاد کشورهای نفتی تمام خواهد شد. در حال حاضر عرضه نفت در بازار از میزان تقاضا و مصرف بیشتر شده است. علاوه بر اینها، شرایط و پیامدهای بیماری کووید۱۹ نیز بر رکود اقتصادی و کاهش قیمت نفت، بازگشت احتمالی ایران در صورت توافق جمهوری اسلامی با دولت آینده جو بایدن، میزان عرضه نفت در بازار را بیشتر و در نهایت به کاهش قیمت آن منجر خواهد شد. اغلب اقتصادهای کشورهای خلیج فارس بر درآمد حاصل از فروش نفت متکی هستند پس هر تصمیمی که دولت جدید آمریکا در رابطه با انرژی و نفت بگیرد تأثیر مستقیم بر اقتصاد کشورهای نفتی خواهد گذاشت. علاوه بر این چالشهای دیگری درباره قوانین سختگیرانه صندوقهای حقوقی و سرمایهگذاری اعمال خواهد شد زیرا دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهان درباره شفافیت صندوقهای سرمایهگذاری حساس و دقیق هستند.
بنابراین شکی نیست که ورود بایدن بر اوضاع ژئوپلیتیک منطقه از جمله روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس سایه خواهد انداخت. در مورد پرونده هستهای ایران، درست است که پیروزی بایدن ممکن است به معنای بازگشت مجدد به میز مذاکره با تهران باشد اما این بازگشت لزوماً بر اساس توافقنامه قبلی (برجام) نخواهد بود بلکه بایدن از ضعف رژیم ایران برای اصلاح و تعدیل بسیاری از بندهای توافق سال ۲۰۱۵ بهره خواهد گرفت. از سوی دیگر به نظر می رسد که وجود چالشهای بزرگی همچون مسئله کُرونا باعث مشغولیت بیش از حد جو بایدن خواهد شد و به دلیل این مشغولیت چه بسا فرصت بازنگری یا تغییر خیلی از پروندههای بجا مانده از دوران ترامپ را نداشته باشد.
*منبع: مرکز مطالعات استراتژیک اندیشه (مرکزالفکر الاستراتیجی للدراسات)
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
چنانچه این پیر مرد خرفت و متقلب دروه چهار ساله را بگذراند و نمیرد، در پایان ریاست جمهوری او جهان اینها را خواهد دید:
۱. رژیم آخوندی به بمب اتم دست خواهد یافت.
۲. اردوغان در ترکیه شروع به ساخت بمب اتم خواهد کرد.
۳. دهها میلیون افریقایی از ترس گروههای اسلامگرا به اروپا پناهنده خواهند شد.
۴. پسر جو بایدن با همکاری رفقا صدها میلیون دلار بابت واکسن کرونا به جیب خواهد زد.
۵. جان کری از طریق داماد خود دوباره دهها میلیون دلار از رژیم آخوندی خواهد گرفت.
۶ . و و و و و ……..
ما ایرانیان گول حرفهای جوبایدن و دروغهای حزب دموکرات را در مورد حقوق بشر و ارزشهای دموکراتیک را دیگر نمی خوریم .. اصلا دشمن دموکراسی و مانع هدایت جوامع بسوی دموکراتیزه شدن ٬٬ حزب دموکرات امریکا با سمبل ٭ خر ٭ میباشد و سیاست حزب دموکرات همیشه بر پایه اب گل الود کن و ماهی بگیر بوده .. یعنی خر تو خری بود و میباشد و خواهد بود ..
اولین نمونه اش را به سال ۱۳۵۷ در ایران می بینیم ..
ریس جمهور حزب دموکرات امریکا جیمی کارتر ملعون نوکر – کنسرسیوم ۷ خواهران با بهانه دروغین نقض حقوق بشر در ایران – شاه ایران را که قیمت نفت را بالا برد و حاضر به نوکری و باج دهی و التماس برای ماندن در قدرت به هرقیمتی یعنی کشتار ملت و غارت ایران توسط بیگانگان و جنگ افروزی در منطقه نبود .. همین حزب دموکرات با حمایت از تروریستهای مارکسیست اسلامیست و کمک به انها در ایجاد دسیسه شورش ۵۷ باعث برکناری عمدی حکومت ملی شاهنشاهی سکولار پهلوی ایرانساز و صلح جو شد و بجایش مثل همین انتخابات ( جو بایدن اری – یانه ) نمایش انتخابات
( خمینی اری – یا – نه ) را به ملت ایران توسط نوکرانش چپاند .
یا ٬٬ دیدن نمونه دیگری از شاهکار – الاغ حزب دموکرات مدعی حقوق بشر را مردم ایران در دوره حسین اوباما دیدن .. در حالی که صدها ندا اقاسلطان در اعتراض به تقلب انتخاباتی برای ماموت احمدی نژاد در جلوی چشم جهانیان در کف خیابان کشته میشدند و مردم ایران فریاد میزدند ..
اوباما اوباما حقوق بشر را کشتند .. کاکا سیاه حزب دموکرات به ریش مردم ایران خندید و گفت .. درست – آرم و نشان حزب دموکرات امریکا ٭ خره ٭ ولی شما ایرانیان خر تشریف دارید که از من نماینده حزب سیاست گذاری – خر تو خری – توقع کمک دارید ..
حالا نوبت جوبایدن – افتابه دار کاخ سفید در دوران جیمی کارتر ملعون شده – جوبایدنی که در رشوه خواری و کارچاق کنی و تقلب در انتخابات رو دست هرچی اخوند مثل جنتی زده و مثل احمدی نژاد برای ادامه غارت و جنگ افروزی در خاورمیانه در اب گل الود کردن منطقه – باسیاست – خرتو خری – میاید ..
من از راه اومدم .. من از راه اومدم ..
دلش خواست اومدم .. با الاغ اومدم ..
من از صندوق رای اومدم .. با دستکاری خوب اومدم ..
باید سر به جنون زد .. جفتک و جنون زد ..
تقلب را میکاریم .. تا برجامو بیاریم ..
با سپاس از روزنامه ملی ومردمی کیهان لندن.
در خصوص حمایت دموکراتها از باصطلاح حقوق بشر که نهایت بی شرمی ودورویی انهاست ثابت شده که این جماعت فقط از شعارحقوق بشربرای فروپاشی ساختارهای سیاسی کشورها مخیانت به ملل جهان به جهت منافع خودشان خوب استفاده می کنند بهترین سند خیانت انها به ایران وپادشاه فقید ایران هم فقط به کلام بزرگان خودشان بسنده به گفته های مرحوم ریگان رییس حمهور امریکا می کنم .https://www.youtube.com/watch?v=xy9PSEuY0Xo
“بعید به نظر میرسد جو بایدن در صورت سکونت در کاخ سفید سیاستهای خاورمیانهای خود را بر میراث ترامپ بنا نکند!”
این جمله در متن برای من خیلی خوش آهنگ بود، شاید چون منطبق بر آرزویم بود و یا واقعی ست! نمی دانم.