احمد رأفت – نیوزلند و استرالیا همراه با چین و کشورهای عضو ASEAN یا اتحادیه کشورهای آسیای جنوب شرقی روز یکشنبه ۱۵ نوامبر (۲۵ آبان) تشکیل یک پیمان تجاری جدید با با نام «همکاری اقتصادی جامع منطقهای» یا RCEP را اعلام کردند. کشورهای ژاپن، کره جنوبی، مالزی، سنگاپور، فیلیپین، میانمار، برونی، تایلند، ویتنام، لائوس، کامبوج و اندونزی از دیگر اعضای این پیمان تجاری جدید هستند.
کشورهای عضو این پیمان تجاری جدید حداقل ۳۰ درصد از اقتصاد جهانی را کنترل میکنند. جمعیت این کشورها حدود دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر است و این بیشتر بر اهمیت این پیمان میافزاید. برخی از کارشناسان اقتصادی شک ندارند که این پیمان چالش مهمی برای اتحادیه اروپا و آمریکا به حساب میآید و در صورت موفقیت میتواند در عرض تنها چند سال بر اتحادیه اروپا پیشی بگیرد.
از جمله تسهیلاتی که این پیمان برای کشورهای عضو در نظر گرفته میتوان به کاهش عوارض گمرکی در حد ۹۰ درصد، اشتراک خدمات و ارتباطات، تعیین مقررات تجاری و یکسانسازی قوانین در حد امکان نام برد. با گسترش روابط اقتصادی در چنین بازار گستردهای که بیش از دو میلیارد مصرفکننده دارد، بدون شک چین را که یکی از مهمترین اقتصادهای جهان است قادر خواهد ساخت موقعیت اقتصادی خود را تقویت کرده و عرصه را در این بخش از جهان بر آمریکا و اتحادیه اروپا تنگ کند. آمریکا و اتحادیه اروپا سالهاست که درگیر رقابت اقتصادی تنگاتنگ با چین هستند و تلاشها برای منزوی ساختن چین تا کنون موفقیتآمیز نبوده است.
گفتگو برای تشکیل این پیمان بیش از ۸ سال پیش آغاز شده بود. این مذاکرات با آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ و افزایش درگیریهای سیاسی- اقتصادی بین واشنگتن و پکن به صورت جدیتر از سوی چین دنبال شد و سرانجام در حاشیه آخرین نشست ASEAN که در ویتنام برگزار شد به امضا رسید. الکساندر کاپری کارشناس اقتصادی دانشگاه سنگاپور به خبرگزاری فرانسه گفته است که «این توافق یک عنصر مکمل برای کمک به جاهطلبیهای ژئوپلیتیک چین است.»
چین یکی از معدود کشورهایی است که در شش ماه اول سال ۲۰۲۰ مبادلات تجاریآش با وجود بحران اقتصادی ناشی از پاندمی کرونا توانست نسبت به سال ۲۰۱۹ رشد ۵ درصدی داشته باشد. این رشد حاصل گسترش روابط اقتصادی با کشورهای آسیایی و آفریقایی است. مبادلات اقتصادی چین در همین مدت کاهشی ۲ درصدی با اروپا و ۶ درصدی با آمریکا داشته است. فشار برای فعال ساختن این پیمان جدید را باید در همین جهت نیز بررسی کرد.
تلاشهای اتحادیه اروپا برای دستیابی به توافقی در جهت برقراری مناسبات آزاد تجاری با کشورهای عضو ASEAN تا کنون ناموفق بوده است و تنها دو کشور ویتنام و سنگاپور قراردادهایی از این قبیل با اروپا امضا کردهاند. در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، آمریکا در پیمانی مشابه با عنوان «پیمان تجاری اقیانوس آرام» یا (TPP) که با محوریت ژاپن و مشارکت ۱۱ کشور آسیا- اقیانوسیه تشکیل شده بود، حضور داشت. دونالد ترامپ با استدلال حفظ کار و اشتغال در آمریکا از این پیمان خارج شد، و راه را برای چین در دستیابی به پیمان مشابهی هموار کرد.
کشورهای آسیایی معتقدند که این پیمان جدید میتواند آنها را برای خروج از بحرانی ناشی از پاندمی یاری رساند، زیرا معتقدند که کشورهای اروپایی و آمریکا چنان در چند سال آینده درگیر بازسازی اقتصاد ضربه خوردهی خود خواهند بود که نخواهند توانست کشورهای دیگر را در دوران پس از کرونا یاری رسانند. رشد اقتصادی چین حتا در دوران پاندمی حاوی پیامی خوشبینانه برای دیگر کشورهای آسیایی است.
این پیمان از نظر دیگری نیز برای چین به عنوان مهمترین قدرت اقتصادی آسیا حائز اهمیت است. این کشور برای اولین بار با دو کشور پیشرفته اقتصادی آسیایی چون کره جنوبی و ژاپن در چارچوب یک پیمان متحد خواهد شد. دلیل پیوستن استرالیا و نیوزلند به این پیمان برای کارشناسان اقتصادی هنوز در پرده ابهام قرار دارد. تنها کشوری که در نیمه مذاکرات برای تشکیل «پیمان تجارت آزاد» از آن کناره گرفت، هند بود. در سال ۲۰۱۹ نارندرا مودی نخستوزیر هند علت این کنارهگیری را واهمه از سرازیر شدن کالاهای چینی در پیامد برداشته شدن تعرفه گمرگی و تجارات آزاد با این کشور اعلام کرد.
متاسفانه بسیاری از مردم وقتی اسم نفت و صنعت نفت را میشنوند ..
قضیه نفت را با انرژی و یا سوخت فسیلی برای خود استدلال میکنند و ارزش و کارایی نفت و تاثیراتش را فقط از جنبه انرژی می بینند و این کاملا اشتباه و بیخبری و جدی نگرفتن این مهم – استراتژیک اقتصادی جهان – میباشد ..
اما با یقین بالا و مدارک بیشمار .. می توان گفت اکثر تولیدات ابزار- صنایع فضایی – الکترونیک – شیمی – داروسازی – تغذیه – پزشکی – اتومبیل سازی – پوشاک – فایبرگلاس – و کشاورزی – و کاغذ – ووو – بدونه نفت و مشتقات و صنعت پتروشیمی در تولیدات روزانه جهان برای – ۸ میلیارد جمیعت کره زمین میسر نخواهد بود ..
انسان با تکنولوژی قرن بیست و یکمی برای تولید انرژی – دیگر در ۱۰ الی ۲۰ سال اینده – احتیاجی به نفت برای سوزاندن نخواهد داشت ..
ولی برای صنایع بالا که نام بردیم ..
– چیزی برای جایگزین کردن نفت نداریم – تا بتوانیم – انهم با این سیستم بازار جهانی گلوبالیزم و مسابقات تولید و تولید بیشتر – این همه کالا از مشتقاتش بدست بیاوریم ..
جهت ارزیابی از هر پدیده ای باید یک میزان یا یک وسیله یا نرم
اندازه گیری داشته باشیم . برای درک مقصود چند مثال ساده
میزنم . دو آوازه خوان را میخواهیم با هم مقایسه کنیم یا اصلا
معلم آواز میخواهد بداند شاگردش آینده ای دارد یا نه ؟
او اگر درس خوانده باشد میداند که مهم چیست ! گنجایش
شش ، حساسیت گوش به ویژه به صداهای پائین ، قطر حنجره،
حافظه ، قابلیت چرخش بخش جلوی زبان و…….خوش چهرگی.
خانه میخواهید بخرید ! چه نرمی برای قیمت گذاری دارید؟
مساحت زمین ،در کدام منطقه قرار دارد ، امکانات رفت و آمد،
نزدیکی آن به مراکز خرید ، درمانی ، آموزشی ، اداری و تجاری
و طبیعی مانند دریا و رودخانه و…..همسایگان را باید برسی
کرد .
مثال بیشتر نمی زنم . فقط خواستم بگویم که همینجوری نمی
شود گفت این بد یا آن خوب است .
در مورد مشخص چین و یا هر کشور دیگر . “فرگوسن ” متخصص
تاریخ اقتصاد است او در ۱۹۹۸ در تحلیل علل پیروزی متفقین
شامل آمریکا ، انگلیس و استرالیا و …..بر متحدین شامل آلمان
امپراطوری اتریش و عثمانی و …بلغار میگوید از پیش میشد
نتیجه آنرا گفت . زیرا : متفقین( بعدا پیروز ) در هنگام صلح
۱- ۲،۹ برابر تولید نا خالص ملی را داشتند
۲- وسعت آنها ۱۱،۵ برابر بود
۳- جمعیتی ۵،۲ برابرای دارا بودند
۴- مستعمره های متحدین آلمانی و عثمانی در مناطق کویری
قرار داشت .
نتیجه میگیرد که با توجه به این امتیازات امکان بسیج نیرو ،
پرداخت حقوق و تولید جنگی با کیفیت بالا متفقین آمریکائی
و انگلیسی.و…. را ممکن به پیروزی کرد .
چین عمده این امتیازات از جمله وسعت و جمعیت و تولید
را دارا است .
با توجه به اینکه چین تا قبل از شکست از ژاپن و ورود انگلیس
به آنجا خود ابر قدرت بود ، یعنی از زیر بته سبز نشده و تجربه
کشور داری و تبادل اقتصادی بین کشوری را دارد. از رشد این
کشور و جمع آوری دوست و دشمن و جنگ و صلح تعجب نبا-
ید کرد . نکته مهمی که منجر به شکل گیری چین امروزی
شد، جدا از جنگ سرد بین آمریکا و شوروی ، باید توجه داشت
که چینی ها قبل از ۱۹۷۸ ثروتمند ترین اقلیت نژادی خارخ از
مرزهای خود بودند . در اندونزی ، آمریکا ، سنگاپور و……..
زندگی میکردند . صرفه جو و سخت کار ! بعد از دگرگونی
۸۰ درصد سرمایه گذاری مالی و انسانی را آنها کردند .
تازه در آن موقع هم چین با ۲۱۴ میلیارد دلار تولید ناخالص
ملی در رده ۱۳ قرار داشت .
این قرار داد به یک دلیل موجه اشکال امنیتی برای غرب
ندارد . زیرا اگر به ترکیب آن بنگرید جدا از کره و ژاپن که از
جنبه دفاعی وابسته به آمریکا میباشند دو کشور استرالیا و
نیوزیلند صد در صد در داخل سیستم امنیتی و جاسوسی
FIVE EYES مرکب از آمریکا ، کانادا ، استرالیا ، انگلیس و
نیوزیلند قرار دارند .
یک نکته آخر رشد جامعه سرمایه داری ناموزون است اما پا-
یان ندارد . خیلی ها فکر میکنند که آمریکا ضعیف شده است
در جنگ دوم تولید ناخالص ملی این کشور ۴۵ درصد کل دنیا
بود حالا حدود ۲۰ درصد است . جدا از پدیده های زمانی و
مکانی این درست است اما باید توجه کرد که در آن وقت کل
اروپا درگیر جنگ بود و آمریکا در اواخر وارد آن شد یعنی این
اروپا بود که از گرونه خارج شده بود و به حساب نمی آمد .
و تولید و ثروت مانند آب در ظروف مرتبطه به جائی دیگر
رفته بود . آمریکا با کمی پس و پیش در جای لایق خود درجا
نزده و رشد هم کرده است ، اروپا زخم ها را التیام داده و چین و
روسیه هم دو باره وارد خانواده تجارت آزاد گشته اند .و دوباره
سهم خود را بدست آورده اند . باید دوباره خواند چین یک زمان
خود قبل از آمریکا و روسیه ابر قدرت بود .
نقطه ضعف حکومت چین مسئله انرژی ست که البته چند سال دیگر از سوخت های فسیلی تبدیل به انواع دیگر می شود و شاید دیگر مشکل انرژی نداشته باشد. اگر تا آن هنگام سلطۀ تجاری خود را تثبیت کند به نظرم جهان درگیر یک حکومت دیکتاتوری به عنوان قدرت اول در جهان خواهد بود.
(امپراطوری و مردم چین از تمدن های قدیمی و محترم در جهان هستند و کاملاً از کمونیست های سابق که حکومت را در دست دارند جدا هستند.)
تنها با در اختیار داشتن کنترل ۱۰۰٪ تولید و صادرات نفت و پتروشیمی جهان میتوان چین کمونیست را در رقابت تولیدات اقتصادی به زانو دراورد ..
صنایع چین برای بازار تولیدات و صادر کردن ان به جهان ،، بدونه محصولات نفتی و پتروشیمی هیچ حرفی برای گفتن در رقابت با امریکا و اروپا ندارند ..
امریکا باید یکبار دیگر در استراتژی خود بابت نفت و پتروشیمی و کنترل و حفاظت آرامش منطقه خاورمیانه تجدید نظر بکند .. وگرنه چین و هم پیمانانش در اینده نزدیک برنده این مناقشات خواهند بود .