جمشید عنبرستانی – نزدیک به چهل و دو سال از آتشی که قدرتهای غربی در کشور ایران برافروختند میگذرد (جمهوری اسلامی). آتشی که وظیفه داشت ملت ایران را با شرارههای سوزان تحجر و خرافات مذهبی به قهقرا ببرد و مانع پیشرفتهای علمی، صنعتی و اقتصادی کشور شود و ملت را از ثروت و سرمایههای ملی کشور دور نگاه دارد تا مفتخورهای جهانی آسودهخاطر به تاراج ثروت ملت و کشور نگونبخت ایران مشغول باشند. در این سالیان طولانی و پر از رنج و محنت، دود ناشی از شعلههای این آتش ویرانگر سایر کشورهای منطقه را نیز در بر گرفت و آنها برای نجات خود و در امان ماندن از این آتش جهنمی دست به دامان همان قلدران آتشافروزی شدند که کشور و ملت ایران را در شعلههای شهوت منفعتطلبی و خوی استعماری و جهانخواری خود به خاک سیاه نشاندند.
امید عبث و بیهودهایست که انتظار داشته باشیم دولتهای اروپایی و آمریکای تحت حاکمیت دمکراتها آتشی را که خود با به قدرت رساندن ملایان و لاتها و اوباشان در ایران شعلهور ساختند خاموش کنند. قدرتهای غربی حامی جمهوری اسلامی هستند و در همسویی با حاکمان و سران نیرنگباز نظام اسلامی که همواره سعی داشتهاند ملت ایران را در امید پوچ و واهی نگاه دارند وبا ترفندهایی مانند انتخاب میان بد و بدتر و نمایشهای مضحک انتخاباتی و نقشآفرینی رهبران جناحهای اصلاحطلب و اعتدالگرا و اصولگرا که در فریب و تحمیق مردم استادانه عمل کردهاند از فروپاشی و اضمحلال این حکومت ضدبشری و سراپا حیله و مکر جلوگیری کنند.
ترامپ تنها رییس جمهوری قدرتمند در جهان است که مردم ایران میتوانستند به حمایتهای او اتکا و اطمینان کنند و فرصتی بود که سیاستمداران و رهبران سیاسی ایرانی مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور طی این چهار سال از دست دادند.
ترامپ برخلاف رئیس جمهوریهای پیشین آمریکا و کشورهای اروپایی و چین و روسیه که با تغییر رژیم ملایان در ایران مخالف بوده و هستند، با تغییر حکومت در ایران نه تنها مشکلی نداشته و ندارد بلکه از آن حمایت هم میکند. تحریمهای گسترده و فشار حداکثری دولت ترامپ علیه رژیم آخوندی و ایجاد شرایط سخت اقتصادی برای نظام ملایان و به تبع آن مردم ایران آنگونه که انتظار میرفت نه باعث فروپاشی حکومت شد و نه عصیان و طغیان ملت علیه حکومت را سبب شد.
با توجه به بیتفاوتی و بیعملی اکثریت مردم ایران در مقابل جور و ستم حکومت و نیز نبود یک اپوزیسیون منسجم و مقتدر و مورد اعتماد برای رهبری مردم علیه حکومت ددمنش ملایان و از طرفی حمایتهای آشکار قدرتهای شرقی و اروپایی از رژیم آخوندها باعث شد ترامپ سیاستی بر مبنای تغییر رفتار رژیم ملایان را به کار گیرد و با مطرح کردن شروط دوازدهگانه، دولت اسلامی را به قبول این شروط جهت هموار کردن راه مذاکره و سازش و تفاهم با آمریکا ترغیب نمود. اما با عدم پذیرش این پیشنهاد از جانب جمهوری اسلامی این سیاست به نتیجه نرسید زیرا تصمیمگیرندگان اصلی در ایران برای رسیدن به یک تفاهم دوجانبه میان دولت آمریکا و رژیم ملایان، اربابان حکومت یعنی «چین و روسیه» هستند که مخالف هرگونه سازشی از طرف جمهوری اسلامی با دولت ترامپ بودهاند.
حدس و گمان از این منظر که ترامپ در زمان کوتاه باقی مانده در کاخ سفید چه تصمیماتی علیه جمهوری اسلامی اتخاذ میکند و آیا گزینه نظامی را به کار خواهد گرفت بسیار مشکل است زیرا وی بسیاری از تصمیمات و دستورات مهم را با غافلگیر کردن حتا نزدیکان خود در لحظات نامنتظره اتخاذ میکند.
فاکتور مهم دیگری که باید به آن توجه داشت کشور اسراییل است. طی دهههای اخیر فقط در دوران چهار ساله ریاست جمهوری ترامپ که همهجانبه از کشور و دولت اسراییل حمایت نمود این کشور توانست به دستاوردهای سیاسی و نظامی مهمی دست پیدا کند. از الحاق بلندیهای جولان به خاک خود تا انتقال سفارتخانه آمریکا به اورشلیم و دریافت بهترین و پیشرفتهترین ادوات و تجهیزات نظامی از آمریکا و همچنین نزدیک شدن به کشورهای عربی و برقراری مناسبات با برخی از این کشورها که ترامپ و وزیر امور خارجه آمریکا مایک پمپئو نقش مهمی در موفقیت و انجام این امر داشتند.
بدترین و سردترین مناسبات را دولت اسراییل و بنیامین نتانیاهو نخست وزیراین کشور با باراک اوباما رییس جمهوری پیشین آمریکا داشتند و دولت آینده آمریکا که توسط جو بایدن معاون سابق اوباما رهبری میشود به احتمال زیاد حمایت چندانی از دولت اسراییل و سیاستهای منطقهای آن نخواهد کرد.
با توجه به حمایت اروپا و بایدن از برجام وادامه مماشات با جمهوری اسلامی و همچنین سیاهکاریها و مخفیکاریهای رژیم ملایان در امر غنیسازی اورانیوم و فعالیتهای اتمی و تهدیدات موشکی رژیم علیه اسراییل و دیگر کشورهای منطقه، شاید اسراییل زمان حاضر را یک فرصت مناسب در نظر گرفته و با تکیه بر حمایتهای ترامپ و دولت آمریکا برای وارد آوردن یک ضربه کاری به تاسیسات اتمی و موشکی ملایان و از میان بردن نیروهای مزدور رژیم در منطقه اقدام کند زیرا به نظر نمیرسد دولت بعدی آمریکا مانند دولت ترامپ از اسراییل در جهت پیشبرد اهدافش خاصه عملیات نظامی علیه رژیم ملایان حمایت کند.
آخوندها و سران نظام به خوبی میدانند که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی اسراییل در داخل ایران حضور فعال داشته و از محل بسیاری از پایگاهها و مراکز مخفی نظامی و موشکی رژیم آگاهی دارند و همچنین رفت و آمدهای سران نظام را رصد میکنند و اگر آخوندها و سرکردگان رژیم در سوراخ موش هم پنهان شوند از دید ماموران اسراییلی پوشیده نیست.
اگر نیروهای مسلح رژیم و یا نیروهای نیابتی آن دست به عملیات نظامی مخرب در داخل خاک اسراییل بزنند در آنصورت سران حکومت حتا در قرنطینه هم در امان نخواهند بود و از این جهت است که اسراییل صدها عملیات نظامی علیه نیروهای رژیم و پایگاهها و مراکز تجمع آنان در سوریه و عراق انجام داده ولی واکنش حکومت و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقابل آنها فقط سکوت و بیعملی بوده است.
حکومت ملایان زورش فقط به مردم بیدفاع و زنان و دختران و جوانان کشور میرسد و اگر اتحادی بین این مردم وجود میداشت این حکومت هیچگاه عمرش به چهل و دو سال نمیرسید.
قبل از هـر چیز باید مردم و براندازان به ماهـیت رژیم اشغالگر اسلامى پى ببرند
که بعد از ۴٢ سال هـنوز این واکاوى اجرا نشده و تعریف واضحى از ج اسلامى ارائه نشده ??و این چرا ؟ جاى پرسش دارد