سارا دماوندان- امید اسدی متولد سال ۱۳۵۷ است، در آبادان به دنیا آمد و با شروع جنگ ایران و عراق به همراه خانواده راهی شاهین شهر اصفهان شد. تحصیلاتش را در رشته مکانیک سیالات ادامه داد اما پس از مدتی به همراه همسرش ایران را ترک کرد و راهی انگلستان شد.
نام او این روزها به عنوان مردی که بر روی برگهای زرد پاییزی طراحی می کند بر سر زبانها افتاده است .برگزاری چندین نمایشگاه در انگلستان و میلان او را بیشتر به علاقمندان هنر معرفی کرد. به سراغ او رفتم و از او خواستم در یک گپ خودمانی برای خوانندگان کیهان لندن از چگونگی علاقمند شدنش به این رشته بگوید.
-رشته تحصیلی شما با کاری که درحال حاضر به آن مشغول هستید ارتباط چندانی ندارد درست است؟
-بهتر است این جوری شروع کنم، در ایران رشته تحصیلی من مکانیک سیالات بود و من در شرکت نفت مشغول به کار بودم و هیچ ربطی به هنر نداشت. اما ذاتا به هنر علاقه داشتم اما نه هنرهای تجسمی. گیتار و موزیک را دوست داشتم اما نه در حد حرفهای. بعد از مهاجرت به دلیل تحصیلات و سابقه کاری که داشتم سعی کردم وارد حرفهای بشوم که تا حدودی به نفت و مسائل نفتی ارتباط داشته باشد اما متاسفانه نشد و تا حدودی باعث سرخوردگی من شد. بعد تصمیم گرفتم به دنبال علاقه شخصی خودم بروم. از آنجایی که به دیزاین و طراحی لباسهای مردانه خیلی علاقه داشتم تصمیم گرفتم در کالج ثبت نام کنم اما هیچ پیشزمینهای از هنر طراحی نداشتم بنا بر این مسئولین کالج به من پیشنهاد دادند که برای وارد شدن به این هنر باید از سطوح ابتدایی آشنایی با هنر شروع کنم و چارهای جز پذیرش آن نبود.
-شما از طراحی لباس مردانه رسیدید به طراحی برگ، اصلا وارد حوزه طراحی لباس مردانه شدید یا نه؟ آیا تصمیمتان همان ابتدای راه تغییر کرد؟
-حقیقتاش را بخواهید اصلا وارد حوزه طراحی لباس نشدم. پایه ابتدایی آموزش هنر یک شاخه داشت به نام رشته هنر و طراحی که شما میبایست با شناخت دنیای ارگانیک اطرافتان یک طرح بسازید. کلاسهای آن دوره شروع شده بود .یک روز اوایل ماه پاییز بود که با الهام، همسرم، در حال قدم زدن بودیم. چشممان افتاد به برگهای افتاده روی زمین که زیبایی خاصی به زمین داده بودند. یک نگاهی به برگها کردم و گفتم: یعنی کسی این همه زیبایی را میبیند؟ این قدر برگها زیبا بودند که جمعشان کردیم و لا به لای برگهای کتاب گذاشتیم و بعد از چند روز به در و دیوار خانه آویزانشان کردیم.
-چه اتفاقی افتاد که شما تصمیم گرفتید روی برگهای جمع آوری شده طراحی کنید؟
-عوامل بسیاری دست به دست هم داد. به عنوان نمونه، من وقتی کودک بودم این کار رو انجام میدادم البته نه به صورت حرفهای. با سوزن پشت برگها و گلبرگها سوزنکاری انجام میدادم. این در ضمیر ناخو آگاه من به نوعی مانده بود و وقتی که وارد رشته هنر و طراحی شدم و همزمان نمایشگاهی رو دیدم که بر روی کاغذ یک سری طراحیهای خاص انجام شده بود همه و همه دست به دست هم دادند و این ایده در ذهن من شکل گرفت که میشود هنر طراحی را روی برگ درخت انجام داد.
-چقدر زمان سپری شد که این طرحها امروز به صورت یک کار هنری و حرفهای دیده شوند؟
-من برای آموزش و تمرین این کار یک سال زمان سپری کردم. یعنی هر روز به مدت چند ساعت وقت صرف میکردم تا بر روی یک برگ بتوانم طراحی کرده و قالباش را درآورم. کار راحتی نبود. ظرافتهای خاص خودش را داشت و باید حوصله و زمان میگذاشتی .
-چند عدد برگ از بین میرود تا یک اثر خلق شود؟
-این بر میگردد به طرحی که قرار است پیاده کنم. بعضی طرحها از ظرافت بیشتری برخوردار هستند و به طور طبیعی این امکان وجود دارد که چندین برگ از بین برود. اما به طور کلی در حال حاضر کمتر برگ خراب میشود.
-آیا برای حفظ و نگهداری برگها و جلوگیری از تخریب از ماده خاصی استفاده میکنید؟
-به تازگی روی یکی از کارها از مادهای به اسم «ماج پاج» استفاده کردم که ثبات کار را بیشتر میکند. اما تا پیش از این هیچ ماده نگهدارندهای استفاده نکردم و خوشبختانه برگها هم دچار آسیب نشدند. کار وقتی تمام میشود یا در قاب قرار میگیرد و یا آن را در آلبومهای مخصوص میگذاریم که این کار باعث میشود از برگ محافظت بشود. اما در حال حاضر تصمیم گرفتم از این ماده جدید استفاده کنم که علاوه بر نگهداری از برگ یک رنگ و جلای خاصی هم به آن داده میشود .
-شما به نقش همسرتان اشاره کردید و اینکه بخش بزرگی از این موفقیت را با همسرتان تقسیم کردید.
-بله، الهام یک مینیاتوریست و ظریفبین است. در نتیجه بیشتر ظرافتهای انجام شده را درکار را قبل از اجرا او به من یادآوری میکند. گاهی نگاهی که به کار دارد من ندارم و وقتی عنوانش میکند میبینم کاملا حق با اوست. در نتیجه بی شک این موفقیت امروز بخش بسیارش به وجود الهام و همراهی او برمیگردد.
-شما نمایشگاه هم داشتید…
-در انگلستان چندین نمایشگاه برگزار کردم اما جدا از آن یک نمایشگاه در میلان برگزار شد که هنرمندان بسیاری از گوشه و کنار جهان در آن شرکت کردند و فروش حاصل از کارهای شرکت کنندگان در اختیار پروژه کمک به آب پاک کشورهای آفریقایی قرار گرفت که حس خیلی خوبی در من به وجود آورد. اما به طور کلی استقبال از چند نمایشگاهی که در لندن و منچستر برگزار کردم چشمگیر بود. بدون آنکه من اقدامی برای شناسایی کارم به مردم انجام داده باشم خود افراد از طریق فیس بوک آثارم را شناخته و به یکدیگر معرفی کردند و این برای من جالب بود.
-آیا دولت انگلستان تا کنون از شما حمایت کرده؟
-تا کنون هیچ کمکی صورت نگرفته است. در انگلستان قانونی وجود دارد که وقتی شما خود را به عنوان هنرمند تماموقت معرفی میکنید دولت تا زمانی که شما وارد بازار کار بشوید از نظر مالی حمایتتان میکند. سال گذشته من خودم را به عنوان هنرمند تما وقت معرفی کردم اما متاسفانه هیچ کمک مالی از دولت نگرفتم و در حال حاضر هم از هزینه شخصی برای اجرای طرحها استفاده میکنم.
-آیا اثارتان جدا از نمایشگاهها به صورت تکنسخه هم به فروش رسیده؟
-بله، بسیاری از علاقمندان از طریق وب سایتم کارهایم را میبینند و سفارش میدهند. برخی دیگر هم از طریق برگزاری نمایشگاهها یا همچنین از طریق فیس بوک طرح مورد علاقه خودشان را سفارش میدهند. با وجود این که معرفی آثار چشمگیر نبوده اما استقبال در نوع خودش بینظیر بوده است .
-ایده خاصی برای آینده دارید؟ مثلا اینکه بخواهید تنوع را با کارتان بیامیزید؟
-طراحی بر روی برگ یک راهی است برای ورود به دنیای هنر. در کنار طراحی روی برگ، مجسمهسازی و نقاشی نیز انجام میدهم و سعی میکنم تا آنجایی که بشود دنیای هنر را کشف و اجرا کنم. اما از آنجا که این کار یک طرح جدید و تازه است تصمیم دارم بر روی همین کار وقت بگذارم و ایدههای مختلفی را روی برگ اجرا کنم.
-با سپاس از شما به خاطر این گفتگو.
*دوستداران این هنر میتوانند به سایت http://omidasadi.artweb.com مراجعه کنند .همچنین با مراجعه به فیس بوک امید اسدی میتوانند کارها و طرحهای اجرا شده را ببینند.