کشته شدن محسن فخریزاده (از مدیران ارشد برنامه هستهای جمهوری اسلامی) واکنشهای مختلفی را از سوی رسانههای بینالمللی، سیاستمداران و صاحبنظران در پی داشت.
پس از شوک و ناهماهنگیهای ساعات اولیه بعد از انتشار خبر، سخنگویان و هواداران جمهوری اسلامی در غرب اقدام به تحریف حقایق آشکار این واقعه کردند تا ضربه کمتری به وجهه نامشروع جمهوری اسلامی وارد شود.
در همین راستا روشن کردن برخی نکات و مقابله با پیامهای متناقض و سمّی آنها بسیار مهم است.
۱. از فخریزاده به عنوان یک دانشمند نام برده میشود؛ این ادعا نادرست است. طبق گزارشات منابع اطلاعاتی متعدد ، وی در رأس تلاشهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی برای برنامه هستهای مخربش قرار داشت. با توجه به پتانسیل مرگ و نابودی در عملکرد فخریزاده، میتوان او را همسان با سازندگان اصلی بمب در حکومت آلمان نازی قلمداد کرد. دانشمندان تلاش میکنند رنج انسانها را بکاهند نه اینکه آن را چند برابر کنند. این کارزار بیشرمانهی عوامل رژیم و حامیانش، تحقیر همه دانشمندان در داخل و خارج از ایران است. قطعا پرداختن به دانشمندان با همان قلمموی یکسان معماران نسلکشی و کشتار جمعی، کار را برای دانشمندان ایرانی در جهت تبادلات علمی و مشارکت در جهان دانش دشوارتر میسازد.
۲. فخریزاده مانند بسیاری دیگر از مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. سپاه، یک فرقه شبهنظامی مرگ است که بیشترین کنترل قدرت (در رژیم ایران) را در دست دارد و گلوی اقتصاد ضعیف ایران را میفشارد. این نهاد جنایتکار مسئول کشتارهای بیشمار و بدبختیهای فراوانی در خاورمیانه است که شاخصترین آن سرنگون کردن هواپیمای مسافربری و کشتن همه سرنشینان آن بوده است. پرسش کاملا واضحی که هرگز توسط رسانههای زرد از منادیان جمهوری اسلامی پرسیده نمیشود این است که چگونه یک عضو سپاه پاسداران، مسئولیت برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی را بر عهده داشته است؟!
این سوال و سوالات بسیاری بدون پرسش و پاسخ باقی خواهند ماند مادامی که روایت کنونی، تحت فشار رژیم بدون چالش پیش میرود.
۳. رسانه های بینالمللی گزارش دادند که فخریزاده یک «قهرمان ملی» است و مرگ او (برای مردم) سوگواری است. این درواقع نادرست است و نشان میدهد رسانهها با عدم جستجو در شبکههای اجتماعی پارسیزبان، تا چه اندازه ناخواسته در کارزار ضداطلاعات رژیم سهیم بودهاند. تصاویر طنز بیشماری که از مرگ شرمآور او میان ایرانیان دست به دست میشود، گواه آن است که مردم، فخریزاده را همچون عناصر دیگر رژیم میدانند: غیرقابل تصور فاسد، به صورت غیرقابل توصیفی متفاوت با شهروندان معمولی ایران، و سد نهایی در مقابل سعادتمندی آنها.
با توجه به تمام هزینهها و درآمدهای از دسترفته در رابطه با تحریمها، برنامه هستهای جمهوری اسلامی تا حال پانصد میلیارد دلار برای ملت ایران هزینه داشته است. در عوض نه تنها آنها از این برنامه به اصطلاح صلحآمیز منفعتی نداشتهاند، بلکه بیشتر در فقر و فلاکت فرو رفتهاند؛ فقری که هر روز گستردهتر و فراگیرتر میشود.
مردم ایران- فارغ از اینکه مقصر چه کسی است- خرسندند یک مانع دیگر برای دستیابی آنها به آیندهای روشن از سر راهشان برداشته شده است. آنها از تلاش فرومایه سپاه پاسداران بیکفایت، از آنچه میتواند به عنوان انتقام در انتظارشان باشد، هراس دارند.
سپاه به عنوان مجری اراده جمهوری اسلامی، ایرانیان را به خاطر ناکامیهای خود در گذشته مجازات کرده است. ضروری است که جامعه بینالمللی در مورد هرگونه تعرض سپاه علیه ایرانیان یا دیگران هشدار دهد و از زندگی بیگناهان محافظت کند. مردم ایران متحدان خود را در تاریکترین ساعات تاریخ خود، فراموش نخواهند کرد.
۱ دسامبر ۲۰۲۰