بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس (۱۳ دی ۱۳۹۸) توسط پهپادهای آمریکایی حوالی فرودگاه بغداد تمام مقامات و جناحین جمهوری اسلامی یکصدا بر «انتقام سخت» و «فوری» اصرار و موضع مشترک داشتند اما بعد از کشته شدن محسن فخریزاده (۷ آذر ۱۳۹۹) از عوامل اتمی- موشکی رژیم ایران اختلاف بر سر نوع واکنش و زمان آن زیاد است. اختلافی که نه تنها بین مقامات سیاسی بلکه بین نظامیها نیز شکاف انداخته است.
حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هفتم آذر در صفحهی توئیتر منتسب به او، نوشت که «دشمنان کوردل ملت ایران به ویژه طراحان، عاملان و حامیان این جنایت بدانند اینگونه جنایات در عزم و اراده ایرانیان برای ادامه این مسیر پر شکوه و اقتدارآفرین خللی ایجاد نخواهد کرد.» او همچنین افزوده بود: «انتقام و مجازات سخت از آنان در دستور کار قرار گرفته است».
https://twitter.com/salamy_ir/status/1332407305959305222
اما دو روز بعد در نهم آذرماه رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران درباره سخنان سلامی اعلام کرد «این خبر صحت نداشته و از اساس کذب است.»
محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلّح تهدید کرد «انتقام سختی» در انتظار قاتلان فخریزاده است و اطمینان داد تا تعقیب و مجازات عاملان این ترور از پای نخواهیم نشست اما محمد اسماعیل کوثری مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران تأکید کرد «نمیتوانیم احساسی با مسئله برخورد کنیم».
کوثری هرچند اشاره کرد «انتقام باید در حد شأن آن شهید بزرگوار باشد» اما این را هم گفت که «زمان، مکان و نوع آن مشخص نیست و دست مسئولان است که باید آن را مشخص کنند.»
شکاف بین نظامیها هنگامی بیشتر شد که شماری از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به انتقاد از سیستم امنیتی و محافظتی پرداختند.
حسین علایی از فرماندهان ارشد پیشین سپاه پاسداران گفت ترور فخریزاده متکی بر «اطلاعات دقیق» و ناشی از «ضعف در ساختار و ساز و کارهای دستگاههای امنیتی ایران» است.
محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه نیز در نامهای به حسن روحانی نوشت که ادامه این ترورها «نشانگر ضعف سازمانهای اطلاعاتی کشور خواهد بود که باید با همتی مضاعف به آن پایان داده شود.»
حسین دهقان وزیر پیشین دفاع و مشاور علی خامنهای در امور نظامی در عین حال که انتقادات درباره ضعف در حفاظت از محسن فخریزاده را رد کرده اما اعتراف کرده است که این ترور به دلیل «رخنه و نفوذ و شکاف» در ساختار امنیتی رخ داد.
سردار دهقان مشاور فرمانده کل قوا در صنایع دفاعی: تیم حفاظتی شهید فخریزاده در سطوح بالا بود و خودروهای متناسب در اختیار ایشان بود pic.twitter.com/jOwnux6LcW
— خبرگزاری ایسنا (@isna_farsi) November 28, 2020
بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی نیز اظهار نظر جواد کریمی قدوسی نماینده مجلس شورای اسلامی درباره گفتگوی مقامهای آژانس با محسن فخریزاده در گذشته را تکذیب کرده است.
جوادکریمی قدوسی نماینده پیشین مجلس در توییتی به حسن روحانی حمله کرد و خطاب به او گفت «در زمان ریاست شما بر قوه مجریه و با اصرار دشمن و تاکید شخص جنابعالی، دانشمند هستهای کشورمان دکتر محسن فخریزاده با یوکیا آمانو مدیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی ملاقات داده شد». اما بهروز کمالوندی معاون سازمان انرژی اتمی مدعی است که «این موضوع اساساً صحت ندارد. فخریزاده هیچگونه ملاقات و گفتگویی با مدیرکل سابق، بازرسان و یا مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی نداشته است.»
به هر صورت، تصمیم نهایی برای گرفتن انتقام با علی خامنهای است اما او و عوامل تحت فرماناش با محدودیتهای زیادی روبرو هستند. همزمان ولایتمداران و حزباللهیها از این لطمه حیثیتی رنج میبرند و به شدت تشنه انتقاماند و به نظام فشار میآورند. آنها بیم دارند که اگر انتقام بهموقع و سخت نگیرند دشمنانشان گستاختر میشوند.
روزنامه کیهان تهران یکشنبه ۱۶ آذر در سرمقالهاش با عنوان «تأخیر جایز نیست» حتا خواستار حمله نظامی فوری و قاطع به اسرائیل شده است!
نویسنده مدعی شده «واکنش شدید ایران اقتدار امنیتی، نظامی و سیاسی اسرائیل را در هم خواهد شکست و در اسرائیل شکاف ایجاد میکند و روند مذاکرات عربی- اسرائیلی و عادیسازی روابط این رژیم با کشورهای عربی را از بین میبرد و وضعیت منطقه را به ضرر آمریکا، رژیم صهیونیستی و وابستگان عرب این دو تغییر میدهد و موج قدرتمندی را در جهان اسلام به راه میاندازد و آنقدر قدرتمند خواهد بود که نه آمریکا و نه دولتهای عربی قادر به مهار نخواهند بود!»
هرچند در سیاست هر گزینهای محتمل است اما عواملی سبب میشود که تصمیم برای یک اقدام نظامی از سوی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل بسیار دشوار و در عمل ناممکن به نظر برسد:
-پاسخ اسرائیل که یکی از قویترین ارتشهای منطقه و جهان را دارد به انتقام احتمالی رژیم ایران مشخص نیست و اگر در ابعاد وسیع جنگی در گیرد وضعیت اقتصادی و توان تسلیحاتی جمهوری اسلامی برای مقابله اصلا کافی نیست.
-آمریکا پس از حذف سلیمانی رسماً مسئولیت آن عملیات را قبول کرد اما اسرائیل پس از قتل فخریزاده سکوت کرده و همین توجیه حقوقی یک حمله انتقامی از سوی رژیم ایران را دشوار میکند. آیا آنطور که ادعا میشود واقعاً اسرائیل پشت حذف فخریزاده بوده؟ اگر پاسخ منفی باشد چه؟! درست همانطور که جمهوری اسلامی نمیپذیرد در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو یا مینپاشی در مسیر کشتیهای تجاری در آبهای منطقه نقش دارد.
-نتیجهی «انتقام سخت» پس از شکار سلیمانی، سرنگون کردن هواپیمای مسافربری «اوکراین اینترنشنال» با ۱۷۶ سرنشین توسط موشکهای پدافند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. جنایتی که به تشدید خشم و انزجار علیه جمهوری اسلامی به شدت دامن زد. ترس از به بار آمدن یک فاجعه دیگر، جمهوری اسلامی را از اقدام نسنجیده باز میدارد.
-رژیم ایران در این سالها آنقدر ضربه امنیتی و اطلاعاتی خورده که به آن عادت کرده و همزمان یاد گرفته با واکنشهای خفیف و بزرگنمایی درباره آنها به تبلیغات گسترده بپردازد تا حامیان خود را راضی نگه دارد. ولایتمداران و بسیجیها هم به کوبیدن بر طبل توخالی و «توسری خوردن» عادت کردهاند. آنها به چشم میبینند که با وجود شعار «دشمن یکی بزند، ده تا میخورد» و یا «دوران بزن در رو تمام شده» اما اسرائیل پایگاههای سپاه پاسداران و گروههای وفادار به جمهوری اسلامی را در سوریه و عراق مرتب هدف قرار میدهد بدون اینکه رژیم قادر به واکنش باشد.
-جنس تهدیداتی که اسرائیل از سوی جمهوری اسلامی با آن روبروست متفاوت از تهدیداتی است که متوجه منافع آمریکاست. رژیم ایران موجودیت اسرائیل را تهدید میکند بنابراین واکنش اسرائیل به اقدام احتمالی جمهوری اسلامی هرگز مثل واکنش آمریکا در حمله موشکی به پایگاه خالی و از قبل اطلاع دادهشدهی «عین الاسد» نخواهد بود که به افزایش تحریمها خلاصه شود. اسرائیل همانطور که پیش از اینهم در رابطه با کشورهای عربی نشان داده است، با مشت آهنین و ضربات میدانی به نظام اسلامی پاسخ خواهد داد.
-مساحت ایران با اسرائیل قابل مقایسه نیست و حفاظت از زیرساختهای استراتژیک ایران- با توجه به پراکندگی آنها- در مقابل حملات احتمالی هواپیماها و پهپادهای اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود.
-نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ضربات سختی از موساد خوردهاند از جمله سرقت آرشیو اتمی جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۷ که بنیامین نتانیاهو مسئولیت آن را به عهده گرفت. درواقع نهادهای اطلاعاتی اسرائیل در اغلب موارد چندین گام از نهادهای اطلاعاتی رژیم ایران جلوترند. به این ترتیب جمهوری اسلامی در میدان رزم اطلاعاتی نیز پیشاپیش باخته است!
-محسن فخریزاده به اندازه قاسم سلیمانی شناخته شده نبود و محبوبیت و ارزش این دو نفر برای نظام قابل مقایسه نیست.
در این میان، عبدالحسین خسروپناه رئیس پیشین مؤسسه «حکمت و فلسفه» ایران در یک مصاحبه که در وبسایت علی خامنهای منتشر شده نوشته است «آقا به محسن فخریزاده توصیه کرده بود که حفاظت از خودش را جدّی بگیرد «چون ظاهراً به حضرت آقا گفته بودند که ایشان رعایت نمیکند و جاهای مختلفی میرود.» درواقع نویسنده کوتاهی و کشته شدن فخریزاده را به گردن خودِ وی انداخته است!
از سوی دیگر، جمهوری اسلامی به خیال خودش انتقام سلیمانی را با حمله به پایگاه خالی «عین الاسد» گرفت (که درواقع پیامدش کشتار ۱۷۶ سرنشین هواپیمای اوکراینی در شلیک موشکی بود) تا دشمنان ادب شوند اما در کمتر از یک سال نه تنها فخریزاده کشته شد بلکه در تأسیسات استراتژیک جمهوری اسلامی از جمله در نطنز انفجار و آتشسوزیهای مشکوک روی داد و اسرائیل همچنان به حملات سنگین در سوریه و عراق علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران ادامه داد.
اینها عمده شواهدیست که تصمیم برای گرفتن انتقام را بسیار دشوار کرده است هرچند که ولایتمداران اکنون میگویند: اگر نزنید میخورید! این پیام خطاب به خامنهای است چون فرمانده کل قواست و دستور حمله با اوست. اما موضوع سر این است که اگر بزنند قطعا طوری خواهند خورد که دیگر از جا بلند نشوند! این را ظاهرا «فرمانده کل قوا» میداند!
این لینک را میگذاریم اینجا که صاحبنظران فرهیخته را شاید که خوش آید… بخصوص ان تکه Zoe Kleinmanش را به عالمان و پژوهندگان فضای مجازی توصیه میکنیم…
https://www.bbc.com/news/world-middle-east-55214359
بابا صد رحمت به ملاهای زمان شاه خدا بیامرز. خوش تیپ بودن و خاک بر سرا احترام داشتند. حالا قیافه ها رو باش بهر حال شعار شان را اینطوری بخوانید “آقایان بدانید اگر عر نزنید یونجه می خورید”.
این حیوانات دو پا(دارو دسته خامنه ای) مثل تمام زورگویان دیگر دنیا فقط زورشان به مردم ایران رسیده. اسراییل اونها را مورد تمسخر دنیا کرده و بجز عرو تیز و عربده خشک و خالی هیچ غلطی نمی توانند بکنند.
شنیدن کی بود مانند دیدن
کوزیدن کی بود مانند ریدن
مثل سوریه ما شنیدیم و دیدیم. بگزار تا بگوزند که بوی گندشان بلند شود!
در مورد امریکا و اسرائیل و اعراب و….اتفاقات هر روزه در منطقه و جهان
بسیار میبینیم و میشنویم و میگذریم !!!
هر از گاهی مطلبی مینویسم و برای کیهان محترم لندن ارسال میکنم و بعضی اوقات بدلیل تندی مطلب از چاپ ان صرف نظر میکنند و من هم پیش خود میگویم ، چرا با حرف حق اینگونه برخورد میشود ؟
چند روزی از ارسال مطلب صرف نظر نموده ولی دوباره شروع میکنم .
روز از نو و روزی از نو
چون چند سالی است که با شما ارتباط داشته و دل کندن از روزنامه برایم کمی سخت است .
اما مطلب امروز :
جنگ و درگیری:
– جامعه امروز ما در طی این چهل سال و در طی هشت سال ،جنگ را تجربه کرده است.
صدها هزار کشته و زخمی و معلول و اسیر و ….و خرابی بخش بزرگی از کشور و نابودی زیر ساختها و….
این جنگ باعث دوام و تقویت ملاها شد .
بسیاری معتقد هستند که اگر صدام به ایران حمله نمیکرد ، کار خمینی هندو در همان دهه اول انقلاب معلوم میگشت و کنار میرفت .
اما جنگ باعث تقویت و ماندگاری آخوندها شد !!!
یعنی براه انداختن جنگ باعث سرنگونی حکومت ولایت وقیح نشد.
دیگر عامل بخش اقتصادی است :
تحریمهای چندین ساله امریکا و…برای مردم داخل کشور این دستاورد را داشته است .
اول – تحمل گرانی و بیکاری و سختی و….
دوم – عادت به شنیدن دزدی ها و غارتهای حاکمان بی شرف و بی خیالی و بی تفاوتی نسبت به انها .
بیشتر مردم در سختی معیشت قرار دارند و هر روز خبر چپاول میلیاردها تومان از سرمایه کشور را می شنوند ولی ککشان بی خیال شده و دیگر انها را نمی گزد !
یعنی نبرد اقتصادی هم برای این حکومت کارساز نبوده است .
اما مورد سوم که
اعتراض و تظاهرات را هم مردم طی سالهای گذشته چندین بار در مقابله با حکومت امتحان نموده و نتیجه قتل عام وسیع در ابان ماه گذشته را همگی شاهد بودیم.
گلوله در مقابل گوشت !
با زهر چشمی که ملاها و پاسدارها از مردم معترض گرفتند ، وضعیت امروز نتیجه ان اقدام است .
سکوت و ترس و نگاه کردن و پنهان شدن و….
اما مورد اصلی و مهم یعنی عامل چهارم :
این حکومت رژیمی ایدئولژیک است . حفظ ارمانها ان از همه چیز واجب تر است . خمینی فتوی داده بود که برای صیانت و حفظ حکومت به هر کاری میتوان دست زد .
به قول این جانی حفظ حکومت از اوجب واجبات است .
امروز اکثریت جامعه ایران بخصوص نسل سه و چهار جوانان متولد شده در طی این چهل سال نسبت به دین و پیغمبر و امام و امامزاده و مرجع و آخوند و …..هر چه از این قماش است بی تفاوت و به نوعی مخالف شده است !
وجود شبکه های وسیع اجتماعی و کمک کارش شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مراکز و مراسم مذهبی و …..هم در ایجاد این وضعیت بسیار موثر و کمک کننده بوده است.
به سخن دیگر امروز مردم به مبارزه فرهنگی با حکومت روی اورده اند .
این کار یعنی فعال بودن شدید شبکه های اجتماعی بر علیه ملاها و حاکمیت انها که باعث دیوانه شدن و سردرگمی شدید آخدند ها گردیده و بسیاری معتقدند مبارزه فرهنگی با دروغها و رفتار و کردار ملاها که در طی چندین قرن گذشته شکل گرفته بهترین نوع مبارزه با حکومت است ؟!!
سخن پایانی :
همه میدانند که دو گروه مخالف حکومت ولایت وقیح در طی این چهار دهه بیشترین خسارت و ضربه را از ملاها خورده اند .
بیشترین کشته را داده و بیشترین دشمنی را دیده اند .
بیشترین خسارت مالی و جانی فقط نصیب این دو جریان بوده است!
ممکن است جریانهای دیگری هم خسارت دیده باشند ولی در مقایسه با این دو کوچک و کم بوده است .
اما و اما متاسفانه این دو جریان اصلی مخالف اکنون دشمن هم هستند .
مثل دشمنی حکومت اسلامی با این دو !
ما داخلی ها هر وقت مشاهده کردیم که ( سلطنت طلبان و مجاهدین خلق ) با یکدیگر آشتی و متحد شدند میفهمیم که شرایط تغییر کرده است .
مطمئن هستیم که ملیون هم به انها خواهد پیوست . همچون اوایل انقلاب که بخشی از انها با سلطنت طلبان و بخشی با ملاها متحد شدند .
زنده یاد شاهپور بختیار امروز در نزد مردم بسیار محبوب تر از مرحوم سنجابی است !
حسین شریعتمداری که بدون مدرک حتا دیپلم تکیه بر جای بزرگان کیهان اشغالی توسط جمهوری دزدان اسلامی زده در باره انتقام سخت مطلبی نوشته و از آنجا که این کند ذهن مذهبی سواد کافی هم ندارد ناخود آگاه به قدرت محمد رضا شاه بزرگ در اینکه ایران قدرت اول منطقه بود اشاره کرده :
“” لان سخن این است که اسرائیل در چهار جنگ (۱۹۴۸ تا ۱۹۷۳) بر اعراب مسلط شده و برتری قدرت خود را به اثبات رسانده است. وقتی ایران به رژیم صهیونیستی ضربه اساسی بزند، معنایش اثبات دوباره ایران به عنوان «قدرت برتر» در منطقه است. آنگاه تفوق ایران بر کل سیستم امنیتی- نظامی منطقه مورد پذیرش- ولو غیر اعلامی- دشمنان آن، قرار میگیرد.””